«فتنه» دیدار خاتمی ـ سوروس و وظیفه قوه قضاییه
حجت‌الاسلام احمد حیدری در یادداشتی با عنوان ««فتنه» دیدار خاتمی ـ سوروس و وظیفه قوه قضاییه»، که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، درباره‌ی ادعای حسین شریعتمداری پیرامون دیدار سیدمحمد خاتمی و جورج سوروس نوشت:
سالیانی است کشورمان گرفتار «فتنه» است، فتنه‌ای عظیم، گمراه کننده، اختلاف انداز، و…؛ فتنه‌ای که به واقع مادر فتنه‌های 88، گروه انحرافی[احمدی‌نژادی‌ها]، و … است. این فتنه همان وضعیت بغرنج و آشوبناکی است که «راست و دروغ» در آن قابل شناسایی نیست و کسی برای آن درمانی نمی‌جوید بلکه حتی وجودش را اقرار نمی‌کنند تا به دنبال درمانش باشند! نمونه‌هایش فراوانند و یک نمونه آشکار این فتنه را یادآور می‌شویم:
«ملاقات خاتمی با جورج سوروس»؛ روزنامه کیهان و سایت‌های همسو با آن سال‌ها است اصرار دارند خاتمی با سوروس ملاقات کرده و درصدد اجرای انقلاب مخملی بوده که او برایش تدوین کرده است؛ و خاتمی اصرار دارد: «دروغ می‌نویسند فلانی برای ایران نسخه نوشته و با خاتمی مذاکره کرده که بیاید آن را در ایران پیاده کند. می‌گویند می‌خواهم نسخه کسی را در ایران اجرا کنم که نه او را دیده‌ام و نه با او صحبت کرده‌ام! باید افتخار بدهیم که اینها بیایند وقت ملاقات بگیرند و صحبت بکنند اما من وقت ملاقات ندادم. صحبت هم نکردیم.».
۱۷ بهمن ۱۴۰۰ باز هم آقای شریعتمداری در یادداشت کیهان دیدار آقای محمد خاتمی با جرج سوروس را یقینی شمرده و آقای ظریف را که آن هنگام نماینده ایران در سازمان ملل بوده، حاضر، ناظر و شاهد این دیدار معرفی کرده و سکوتش را بدین جهت شمرده که نخواسته با انکار این ملاقات، مرتکب دروغ شود!».
آقای محمد مهاجری در جواب آقای شریعتمداری نوشته است: «آقای ظریف قبلا هم در باره این ادعا سخن گفته اما من باز هم از او در باره حضورش در جلسه دیدار سوروس ـ خاتمی پرسیدم. پاسخ صریحش این بود: «دروغ صددرصد است و من بارها تکذیب کرده‌ام. من شخصا سوروس را دیده‌ام ولی با آقای خاتمی خیر.»
در باره توهم انقلاب مخملی و فتنه 88 و وابستگی اعتراضات 88 به خارج و بنیادهای کذایی، در آن ایام و در دادگاه محکومان 88 مانور بسیار دادند و سخن زیاد گفتند و امروز این بافته‌های توهمی مانند لانه سست عنکبوت به هم پیچیده شده و به کناری پرت گردیده و سخن گفتن دوباره از آن توهمات، وقت تلف کردن است؛ ولی چه فتنه‌ای از این بالاتر که مردم متوجه نمی‌شوند راست کدام است و دروغ کدام؟ چه کسانی همیشه از این آب گل‌آلود و فضای وهم‌آلود سود میبرند و برای از بین رفتن این فضا تلاش نمی‌کنند؟ آیا صدا و سیما به عنوان ترییون گسترده‌ای که سراسر کشور را زیر پوشش دارد، نمی‌تواند با میزگردهای محاکمه‌آمیز در محضر ملت، امکان اشکار شدن راست از دروغ را مهیا کند؟ آیا قوه قضاییه نمی‌تواند با محاکمه علنی مدعیان، آنان را به اثبات ادعا یا اقرار به خطا و اشتباه وادارد؟
به ادعای کیهان آقای خاتمی با جرج سوروس (سرمایه‌دار صهیونیست آمریکایی و پشتیبان و تامین‌کننده مالی فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸) ملاقات داشته و مجری انقلاب مخملی تدوین شده او در سال 88 بوده است و آقای خاتمی هم به شدّت منکر است و بابت این اتهام از آقای شریعتمداری شکایت کرده است. پس چرا قوه قضائیه در این 12 سال که از این ادعا گذشته با وجود این که این ادعا علاوه بر بهتان به یک شخص حقیقی و حقوقی (آقای خاتمی و رئیس جمهور سابق)، مصداق آشکار «تشویش اذهان عمومی» است و در این 12 سال بسیار افراد به اتهام «تشویش اذهتان عمومی» محاکمه و محکوم شده‌اند؟
اگر آقای خاتمی با شخص مذکور در راستای انجام وظایف سیاسی و در راستای مصالح کشور و تحت نظارت وزارت امور خارجه ملاقات کرده، که اقدامش قابل دفاع است و تکذیبش معنا ندارد جز این که این اقدام بر خلاف مصالح مردم و نظام بوده و از افشایش وحشت دارند! بنا بر این بر دادگاه است این مسأله را رسیدگی کرده و در صورت اثبات، آقای خاتمی را به عنوان خائن معرفی و محکوم کرده و مجازات نماید و اگر همان گونه که ادعا میکنند این ملاقات وجود خارجی نداشته و جز توهم و اتهام نیست، باید آقای شریعتمداری را به جرم اتهام به یک شخص حقیقی و حقوقی و به جرم ایجاد تشویش در اذهان عموم محکوم و به شدت مجازات کند تا دیگر کسی جرأت نیابد توهمات خود را به عنوان اخبار پشت پرده به مردم قالب کند.
بدان امید.
انتهای پیام
خود نویسنده ی این مقاله، آشیخ احمد حیدری، از خرده صادیق فتنه است، هنگامی که در یادداشتی در چند وقت قبل، با تقطیع و تحریف کاملا حرفه ای یک خاطره ی مهم، نقل قولی از سید احمدخمینی را عامدانه به امام خمینی نسبت داد تا برای رهبری آقای خامنه ای از قول امام رقیب تراشی کند.
به ارتکاب چنین فعلی و سپس موضع گیری بر علیه آن در دیگران، وقاحت می گویند. شرم بر این شیخ.
این را برای حال آشیخ احمد حیدری از قول امام خمینی می نویسم که در آن هیچ شکی هم نیست، شاید به دردش بخورد، هرچند بعید است:
” و این کلمه را من بگویم، خدای متعال می‌داند که من نسبت به آخوندهای فاسد آنقدر شدید هستم که نسبت به سایر مردم نیستم. ساواکی پیش من محترمتر است از آخوند فاسد! و خدای متعال می‌داند این را که قضیه دادگاه ویژه اگر باشد، برای این نیست که دفاع باشد؛ برای این است که یک دسته اشخاص فاسد می‌خواهند اشخاص آبرومند را از بین ببرند؛ و اینکه آقایان طرح کردند که در محیط خود اینها باشد، برای اینکه خودشان هم می‌شناسند اینها را. والّا ما ابداً نظر نداریم به اینکه اینها فرق داشته باشند با سایرین. نخیر، فرق دارند. فرق این است که شیطنت [و] ملعنتشان [اخوند فاسد تابع هوای نفس] بیشتر از دیگران است. آنقدر صدمه‌ای که اسلام از یک آخوند فاسد می‌خورد از محمدرضا نمی خورد! در روایات هست که آخوند فاسد و ملّای فاسد در جهنم از بوی تعفنش اهل جهنم در عذاب هستند. در این دنیا هم از بوی تعفن بعض از آخوندهای فاسد دنیا در عذاب است. ما طرفداری از عمامه نمی‌کنیم. ما طرفداری از اسلام می‌کنیم. این اسلام پیش شما باشد معظم هستید. پیش هرکس باشد معظم است. عمل نکردن به اسلام و خیانت کردن به اسلام [از] معمم باشد بدتر است از آن کسی که غیرمعمم باشد؛ برای اینکه ضررش به اسلام بیشتر از دیگران است. اما قضیه اینکه یک مطلبی باشد نیست. می‌خواهند هم همان دادگاه‌های عمومی باشد. هیچ فرقی به حال ما ندارد.”
گفتن ونوشتن وووو بی فایده است..چون تشت رسوایی عناصرپلیدوپلشت وهتاک سالهاست افتاده وصدای سقوط ان گوشهارامی ازارد…اینان شکست خورده های بدبخت ووامانده ایندکه دیگرنه کسی به انان اهمیت میدهد وخودبدبخت ووامانده شان چون یک لاشه متعفن بوی مشمئز کننده شان مردم را می ازارد….وجسارتا بگویم هرگز تصور این را نداشته باشید که روزگاری محکمه ای برای این اراجیف وتوهماتشان تشکیل بشود وداوری کند…
عجیب است از فرارهای رو به جلو هواداران حاج حسین شریعتمداری که بجای پاسخ به مسئله مطرح شده، شخص طرح کننده مسئله را زیر سؤال میبرند.
مسئله کاملا شفاف بیان شده! قوه قضاییه اتهام آقای شریعتمداری به سیدمحمد خاتمی را بررسی کند و یک بار برای همیشه به این اتهام جواب دهد.
نزدیک به 16 سال از اتمام دوره ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی گذشته ولی آقایان هنوز از این مسئله سوءاستفاده میکنند.
حاج حسین؟ شما که یک زونکن سند دارید نگه داشتن آن نزد شما و عدم ارائه به قوه قضاییه خود خیانت است.
کاش با ارائه این اسناد و مدارک یکبار برای همیشه ریشه این فتنه را خشک کنید!
انصاف؟؟؟؟من که نه نامی ونه اشاره ای به شخص معینی کردم چرا؟؟؟؟؟؟