خرید تور نوروزی

آیا دولت رئیسی موفق می‌شود؟

محمد صابریان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی با عنوان «آیا دولت رئیسی موفق می‌شود؟» درباره‌ی عملکرد دولت سیزدهم نوشت:

بعد از رای آوردن دولت ابراهیم رئیسی و شروع انتقادات به ایده‌ها و رفتارهای دولت، بسیاری از فعالین اصولگرا و حامیان دولت رئیسی درخواست فرصت دادن به دولت کردند. و از مردم می‌خواستند که حداقل زمانی صبر کنید تا مشکلات حل بشود. اکنون که ناتوانی دولت در بهبود به اقتصاد، بازگشت اعتماد به بازارهای مالی و انتصابات فامیلی موجب افزایش انتقادات به دولت رئیسی شده است، می‌توان این سوال را مطرح کرد که اساسا سرنوشت دولت رئیسی قابل پیش‌بینی است؟ چیزی که این یادداشت قرار است به آن بپردازد این است که با توجه به ریشه‌ها، ایده‌ها و رفتارهای دولت رئیسی آیا این دولت به لجاظ علمی و منطقی امکان موفقیت دارد؟ از همین رو ایتدا به بررسی ریشه‌ها، ایده‌ها و رفتارهای دولت رئیسی می‌پردازیم.

دولت رئیسی بر بستری از مهندسی سیاسی و نارضایتی سیاسی رای آورد. بخش عمده نارضایتی و سرخوردگی عمومی ناشی از خود ساختار سیاسی و بخشی دیگر ناشی از کمپین فشار حداکثری آمریکا بود. اما در کنار این موارد یک عامل مهم دیگر نارضایتی نهادی انتصابی و نظامی بودند که با سنگ اندازی در مسیر دولت و تحقیر رای ملت به سرخوردگی جامعه دامن می‌زدند. در نهایت هم با اجرا کردن یک کمپین تبلیغاتی گسترده برای رئیسی و حذف رقبا راه را برای رئیس جمهوری ابراهیم رئیسی هموار کردند.

همچنین کمپین تبلیغاتی جناح ارزشی که ابتدا برای تسخیر مجلس و سپس دولت به کار گرفته شد. بر دو ایده اساسی برای بسیج عمومی هواداران متمرکز بود ایده اول به کارگیری “جوانان مومن انقلابی” به عنوان راه‌حل برون رفت کشور از مشکلات و ایده دیگر “حاکمیت یکدست” که تحت عناوین کم حساسیت تری چون “هماهنگی بیشتر بین قوا” یا “همراهی دولت با نهادهای انقلابی” مطرح می‌شد. رفتار دولت رئیسی هم در این مدت گذشته از دولت در راستای همین ایده‌ها بوده است. انتصاب بستگان و مریدان سیاسی بزرگان اصولگرا به اسم به کارگیری “جوانان مومن انقلابی” و انتصاب فرماندهان سپاه، دستگاه‌های امنیتی و نهادهای انتصابی در بدنه دولت در راستای “حاکمیت یکدست”.

اگر بخواهیم در سطح نهادی  و کلان نگاه کنیم واقعیت این است که توسعه و موفقیت یک حکومت و ملت به چیزهای جز حاکمیت یکدست و جوانان مومن و انقلابی نیاز دارد. موفقیت یک ملت نیازمند معجونی از شاخص‌های مادی است که سه عنوان کلیدی این شاخص‌ها 1- حاکمیت قانون، 2- پاسخگویی دموکراتیک و 3-بوروکراسی کارآمد و مستقل است. حاکمیت قانون که اساسا به دلیل ریشه‌های امنیتی و نظامی این دولت درمعرض تهدید است. پاسخگویی دموکراتیک هم در کشوری که بخش زیادی از اقتصاد و سیاست‌گذاری در دست نهادهای انتصابی است به شوخی می‌ماند. اما نکته تراژدی ماجرا آنجاست که دولت رئیسی نه تنها مانند دولت قبل با این نهادها اصطکاک ندارد بلکه به دلیل بدهکاری سیاسی به این نهادهای انتصابی درصدد تقویت این نهادها نیز می‌باشد. (وضعیت انتصابات و تقسیم بودجه و پروژه‌ها موید این گزاره است). در مورد بوروکراسی کارآمد و مستقل هم ماجرا به این شکل است که هم نهادهای طلبکار از دولت و هم ایده جوانان مومن انقلابی هر دو تهدیدی جدی برای برای یک بوروکراسی هستند. به طوری که می‌بینیم حجت عبدالملکی که خود به تنهایی مایه وهن یک بوروکراسی علمی و توانمند می تواند باشد امروز نه تنها وزیر یک وزراتخانه مهم شده است بلکه به دنبال تغییر هزار مدیر از بدنه این وزارت خانه است. همچنین باید به نکته کلیدی اشاره کرد که ذات موفقیت اقتصادی و رشد یک جامعه بر سازکار مهمی تحت عنوان تخریب خلاق بنا شده است. چیزی که با برهم زدن نظم اقتصادی سابق، فرصت‌ها و امکانات جدید خلق می‌کند. از آنجایی که در شرایط فعلی ایران بخش عمده ساختار اقتصادی در دست نهادهای حامی ابراهیم رئیسی است، دولت وی نه تنها امکان حمایت از این روند را ندارد بلکه حتی ممکن است از آن جلوگیری کند.

در سطح تکنیکی و سیاستی نیز باید گفت دو گرایش کلی موجود حاکم بر رفتارهای دولت رئیسی یعنی 1- توزیع رانت و بودجه به خودی‌ها ( افزایش بودجه نهادهای فرهنگی، دیدن ردیف کمک به فعالین مجازی، افزایش بودجه صدا و سیما و …) 2- بستن فضای مخالفین و منتقدین (کندی اینترنت، اخراج اساتید، محدودیت‌های بیشتر بر تولید محتوا و…) به هیچ عنوان کمکی به رفع مشکلات اقتصادی و بحران‌های مختلف جامعه ایران نمی‌کند. به طور مثال مشکل عمیق تورم که هم معیشت ایرانیان را دائما دچار سختی می‌کند و هم در جهت خلاف تولید و به نفع بخش غیرمولد اقتصاد عمل می‌کند و ریشه در کسری بودجه دارد. کسری بودجه‌ای که خود ریشه در ولخرجی‌های دولت برای ایجاد رانت برای خودی‌ها به اسم کارفرهنگی و رشد اقتصادی پایین ایران دارد. همانطور که بالا گفته شد دولت رئیسی نه تنها عزمی برای کاهش این خرج‌ها ندارد بلکه اساسا برای قدردانی از حامیان خود باید این خرج‌ها را افزایش دهد. از سمت دیگر به دلایلی که در بالا گفته شد دولت رئیسی توانایی ایجاد رشد اقتصادی و افزایش درآمد خود را نیز ندارد. بقیه راه‌های افزایش درآمد چون افزایش درآمدهای مالیاتی هم به دلیل ناکارآمدی بوروکراتیک و تعارض منافع حامیان دولت تقریبا غیرممکن است. از سوی دیگر رویکرد بسته دولت به مباحثی چون اینترنت نیز از رشد اقتصادی کاسته و فرصت‌های اقتصادی زیادی را نابود می‌کند.

همانطور که دیدید اساسا منطق حاکم بر دولت ابراهیم رئیسی به لحاظ علمی امکان موفقیت ندارد مگر آنکه به حامیان قدرتمند خود پشت کرده و در ایده‌ها و رفتارهای خود تجدید نظر کند. از همین رو به هیچ عنوان نیاز نیست شش ماه یا چهار سال صبر کنیم تا نتیجه دولت رئیسی را مشاهده کنیم. بلکه دانستن سازکارهای توسعه و اقتصاد به خوبی آینده این دولت را برای ما ترسیم می‌کند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. اگر موفق هم نشود آنچنان موفق جلوه اش می دهند که بلانسبت خود شیطان هم جهت دانشجویی در مکتب این آقایان ثبت نام می کند!!!!!!!

    5
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا