خرید تور تابستان

شرق غرب‌زده

مهدی تدینی، نویسنده و مترجم با بیان اینکه «خطای بزرگ ما این است که خود را با دوگانۀ موهوم شرق و غرب از این سفرۀ یکدست‌شدۀ جهان بی‌بهره و محروم کرده‌ایم»، می‌گوید: «در دنیای مدرن فقط یک «شرق» وجود داشت که آن هم شرق مارکسیست‌ــ‌لنینیست و کمونیست‌ــ‌مائوئیست بود (که این ایسم‌های نیز سوغات شومِ شورشیانِ غرب‌ستیزِ غربی بود). آن شرق هم با سخت‌سری و انسان‌ستیزی خود در تاریخ دفن شد. شرق از جهت اقتصادی غربی‌تر از غرب شده».

به گزارش انصاف نیوز، این فاشیسم‌پژوه در ادامه افزود: «دوگانۀ غرب و شرق دوگانه‌ای پوچ است. ما در جهان بی‌غرب‌وشرق به سر می‌بریم. اگر چین و روسیه هم به این جایگاه رسیدند با الگوهای غربی و با مشارکت غرب به اینجا رسیدند و حالا غرب و شرق جهان چنان در هم آمیخته که شکاف شرق و غرب بی‌معناست. روسیه دیگر شرق نیست، ملتی در میان ملت‌هاست با محدودیت‌های اقتصادی فراوانش. انسان چینی و روسی هم با تأخیر به انسان غربی می‌رسند. اگر معیار غربی بودن، اقتصاد و سیاست است، غایت غرب غایت همۀ انسان‌هاست و آنچه در غرب رخ داده، ویژگی‌های «غربی» نیست، بلکه ویژگی‌هایی «انسانی» است که در چشم‌اندازی متقدم‌تر از انسان نهفته است».

متن کامل یادداشت آقای تدینی که با عنوان «شرق غرب‌زده» در کانال تلگرامی این نویسنده و مترجم منتشر شده را می‌توانید در ادامه بخوانید:

«نه! قرار نیست کانون قدرت از غرب به شرق منتقل شود! شرق مدت‌هاست غرب‌گرا شده! شرق مدت‌هاست بازی معنوی را به غرب باخته است. کدام شرق؟ شرقی که روسیه‌اش با یاری گرفتن از الگوهای غرب از خاک و خاکستر حماقت هفتادسالۀ کمونیسم برخاست؟ شرقی که چینِ کمونیستش با تن دادن به قواعد کاپیتالیستیِ تجارت آزاد قدرت‌هایش را آزاد کرد و اژدهای خفتۀ درونش را بیدار کرد؟ مگر این همان چینی نیست که در زمان حاکمیت کمونیسم قاعدۀ «پیالۀ زرین» را اصل نهاده بود!؟ یعنی قرار بود کشور به گونه‌ای اداره شود که یک پیاله برنج به هر چینی برسد. اما همان چینی‌ها امروز در صف آیفون ایستاده‌اند و منِ ایرانی به سختی می‌توانم خودروهای دست‌دوم و دست‌سومشان را بخرم. این جهش را شرق با شرقیت خود کرد یا با دست کشیدن از آنچه خود شرق می‌خواند؟

چه دعوای پوچی است این دعوای شرق و غرب! کدام شرق؟ شرقی که چند دهه است غرب‌تر از غرب شده است؟ در دنیای مدرن فقط یک «شرق» وجود داشت که آن هم شرق مارکسیست‌ــ‌لنینیست و کمونیست‌ــ‌مائوئیست بود (که این ایسم‌های نیز سوغات شومِ شورشیانِ غرب‌ستیزِ غربی بود). آن شرق هم با سخت‌سری و انسان‌ستیزی خود در تاریخ دفن شد. شرق از جهت اقتصادی غربی‌تر از غرب شده. شرق فقط در حاکمیت سیاسی غربی نشده و اصل این حرف نیز از پایه نادرست است. غایتی که غرب از جهت سیاسی رسید، مختص غرب نبود! آن غایت انسان است و اصلاً مختص غرب نیست. «آزادی» امری غربی نیست، بلکه امری انسانی است و هر جامعۀ انسانی با تحقق الگوهای مدرن روزبه‌روز در محتوا هم مدرن‌تر می‌شود و این یعنی به همان سطح از آزادی و فردیت میل می‌کند که در غرب محقق شده است.

دوگانۀ غرب و شرق دوگانه‌ای پوچ است. ما در جهان بی‌غرب‌وشرق به سر می‌بریم. اگر چین و روسیه هم به این جایگاه رسیدند با الگوهای غربی و با مشارکت غرب به اینجا رسیدند و حالا غرب و شرق جهان چنان در هم آمیخته که شکاف شرق و غرب بی‌معناست. روسیه دیگر شرق نیست، ملتی در میان ملت‌هاست با محدودیت‌های اقتصادی فراوانش. انسان چینی و روسی هم با تأخیر به انسان غربی می‌رسند. اگر معیار غربی بودن، اقتصاد و سیاست است، غایت غرب غایت همۀ انسان‌هاست و آنچه در غرب رخ داده، ویژگی‌های «غربی» نیست، بلکه ویژگی‌هایی «انسانی» است که در چشم‌اندازی متقدم‌تر از انسان نهفته است. فرهنگ‌ها نیز تا آنجا که متأثر از صناعت است با پیشرفت جوامع تغییر می‌کند و تا آنجا که صناعت تأثیری بر آن‌ها نمی‌گذارد، ثابت می‌ماند. اما غرب فقط چونان مهاجری است که چند صباحی زودتر از دیگر مهاجران به مقصد رسیده است.

در این میان، خطای بزرگ ما این است که خود را با دوگانۀ موهوم شرق و غرب از این سفرۀ یکدست‌شدۀ جهان بی‌بهره و محروم کرده‌ایم… افسوس… افسوس…»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

    1. خود جمهوری اسلامی و طرفدارانش چنین حرفی میزنند،
      معلوم که شرق و غربی وجود نداره، همانطور که معلومه در کشور ما آزادی و آرامش وجود نداره.

      1
      1
  1. این همان گفته مرحوم دکترشریعتی است…ایشان کتابی داردبنام سرعقل امدن سرمایداری….حالابایدگفت سرعقل امدن کمونیستها….

    3
    1
  2. من فکر می کنم تحلیل شما فقط ۵ درصد واقعیت
    را نشان می دهد
    در آمریکا ۸۰ میلیون نفر کرونا گرفته اند
    و در چین ۸۰ هزار نفر
    این تفاوت فاحش بین غرب و شرق را
    نشان می دهد که ازنظر شما دور مانده است.
    البته مبانی فرهنگی را هم که در تحلیل خود
    منظور ننموده اید. شهر وند چینی از بیخ وبن
    با شهر وند آمریکایی تفاوت دارد.

    1
    2
      1. ایشان بی بند و باری ذاتی در مسیحیت را
        با آزادی اشتباه گرفته

        غرب را غایت پیشرفت انسانی گرفته

        اقتصاد را مقدم بر همه چیز فرض کرده
        است

        اطلاع عمقی از اسلام ندارد.

        مجموع این ها می شود ۹۵ درصد اشتباه
        در تحلیل ایشان

  3. انصاف نیوز عزیز سلام
    مطلب بسیار خوب بود و صحیح .

    از انتشار چنین مطلب روشنگرانه ای از شما تشکر می کنم .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا