«سمنو پزون» و «کشت کلاغ»
یک پژوهشگر و محقق تاریخ محلی شهرستان تربتحیدریه گفت: سنت علفه، آیینی از زیباترین مظاهر فرهنگ ایران باستان و نوروز در میان مردم این شهرستان همچنان از جایگاه ویژهای برخوردار است.
آرزو علومی بایگی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: نام علفه به واسطه وجود علف و سبزی که یک پای سفره هفت سین و روز علفه است برآن گذاشته شده و آیینی ویژه میباشد که در آن هم یاد و جای رفتگان سبز میشود و هم سنتی زنده برای زندگان و سبزی زندگی است.
وی افزود: اهالی این منطقه بر اساس اعتقاد برجای مانده از ایرانیان باستان، از چند روز مانده به نوروز در خانه مشک و عنبر و اسپند میسوزانند و شمع و چراغ روشن میکنند تا زمینه خوشحالی ارواح مردگانشان را فراهم کنند. در این میان خانوادههایی که درآن سال امواتی داشتند برایشان عید میگیرند و به صورت گروهی در مساجد مراسم ختم و یادبود و فاتحه خوانی برگزار میکنند. مراسم “علفه ” در آخرین روز سال یعنی روز قبل از نوروز به منزله پایان سوگواری و اجازه دادن به آشنایان برای برگزاری عید انجام میشود.
سبزه گذاشتن و پهن کردن سفره هفت سین
این مدرس دانشگاه در تربتحیدریه بیان کرد: مردم این شهرستان از زمانهای بسیار دور تاکنون تهیه سبزه عید را از نیمه اسفندماه با کاشتن سبزه معروف به نام “کشت کلاغ” شروع میکنند، به این صورت که در ظرفی عدس، جو یا گندم به نیت هر خانوار میکارند و معتقدند اگر سبزه عید نوروزشان خوب شود آن سال برایشان خوش یُمن است و شگون دارد.
وی مطرح کرد: یکی دیگر از آیین باستانی در این شهرستان که از گذشته تاکنون همچنان ادامه دارد این است که بزرگترها با جیبهای پر از آجیل، کشمش و خشکبار برای اطرافیان معما چیستان طرح میکردند و به برندگان از محتویات جیب، مشتی خوردنی هدیه میدادند.در گذشته پیران حس خوشی داشتند وقتی بر بلندای اتاق مینشستند و عیدی میدادند، حس خوش دیده شدن؛ نفسشان را گرم میکرد. آنان از این فضا نهایت بهره را میبردند و اوضاع فامیل و محله و آبادی را رصد میکردند و در نهایت کدورتها را بین فامیل رفع کرده و با یکدیگر آشتی میکردند.
او با اشاره به آیین ازدواج در نوروز گفت: مردم این منطقه اعتقاد دارند نوروز فصل رویش عشق و عاشقی است و افرادی به عنوان راوی عشق و واسطههایی برای سر گرفتن وصلت بین دو خانواده بودند، این افراد زمینه آشنایی بیشتر دو خانواده دختر و پسر را فراهم میکردند و بهترین زمان برای این اقدام روزهای پایانی سال بود چرا که بیشتر خانوادهها در دید و بازدیدهای نوروز همدیگر را میدیدند. این آیین هنوز هم میان تربتیها مرسوم است.
این پژوهشگر و محقق تاریخ محلی ادامه داد: کم کم خانواده برای استقبال از بهار آماده میشوند و سفره نوروزی یا همان هفت سین را در مهمان خانه پهن میکنند، در سفره نوروزی انواع و اقسام شیرینیهای خانگی و خوراکیهای محلی موجود است، در سفره خانوادههای روستایی لاوه بر شیرینی و کلوچه موادی مانند کشمش، نخود، نقل، خرما، هسته زرد آلو و برگه “کیشته” انواع میوهها دیده میشود.
وی خاطرنشان کرد: از روز سوم و چهارم فروردین به بعد که دید و بازدیدها انجام شده مردم فراغت بیشتری دارند و همه برای تفریح به صحرا و مناطق خارج از شهر میروند، در این تفریحها مردم با انواع بازیهای محلی مثل شیر یا خط، هفت سنگ، یک قل دو قل ، چوب بازی، پرش ارتفاع و مسابقه بالا رفتن از دیوار سرگرم میشوند.
علومی بایگی در پایان تاکید کرد: به راستی این سنتها و آیینها که نیاکان برای ما به جای گذاشتهاند چه زیبا و پر معناست و اجرای اصیل و صحیح هر یک از آنها با خود دنیایی از معانی و محاسن دارد که نه تنها باعث بهبود سطح فرهنگی فردی و اجتماعی ما میشود بلکه عمل درست به آنها به مرور بسیاری از مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه را نیز حل میکند.
پخت “حلوای” حضرت فاطمه (س) آیینی باستانی در تربتحیدریه
سمنوپزی در روزهای پایانی سال یکی از آیینهای باستانی در خراسان رضوی است که مردم تربتحیدریه نیز آن را سینه به سینه حفظ کرده و به نسلهای بعد انتقال دادهاند.
مردم این شهرستان از دورانهای گذشته روزهای پایان سال را به پخت سمنو به نیت حضرت فاطمه (س) میپردازند، بدین طریق که گندم سمنو را سه بار زیر آب روان، مطهر و پا ک میگیرند و به عبارتی گندمها را به نیت بانوی مکرم اسلام و دخت پیامبر(ص) خیس میکنند، بعد از سه روز که گندم جوانه میزند از ظرف اول خالی کرده و داخل “دوری مسی” یا همان سینی پهن کرده و یک پارچه تمیز را روی گندمها قرار داده و هر روز به نیت ام ابیها(س) خیس میکنند.
زهرهسلطان انصاری نیا درباره این آیین سنتی و باستانی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: پخت سمنو را از مادر بزرگم خیرالنساء و مادرم یاد گرفتم و در این ۶۰ سالی که از خدا عمر گرفتهام سالی نبوده که بدون پخت سمنو به استقبال بهار بروم.
وی گفت: در قدیم مردم تربتحیدریه در فصل برداشت گندم، بهترین نوع محصول را برای پخت سمنو کنار میگذاشتند و اعتقاد داشتند سمنو “حلوای” حضرت فاطمه (س) میباشد و این اعتقاد همچنان برجامانده است.
او به رسم و رسوم سمنوپزان از گذشتههای دور تاکنون اشاره کرد و افزود: از قدیم رسم بر این بوده که در تمام مدت نیش زدن جوانه گندم ویژهی پخت سمنو، زنان سمنوپز چشمشان به آسمان بوده تا باران ببارد، چون عقیده داشتند که اگر باران بر روی گندم جوانه زده ببارد عطر، شیرینی و هم طعم سمنو بهتر میشود و این اعتقاد همچنان نسل به نسل منتقل شده است.
دقت و ظرافت در مراحل پخت سمنو در طعم و شیرینی آن تاثیر دارد
انصاری نیا مراحل پخت سمنو را این چنین تعریف کرد: پس از چند روز که جوانه گندمها رشد کرد و قد کشید و نیز ریشهها به هم بافته شد، به وسیله یک کارد تیز آن را برش میزنند. اندازه قد جوانه گندم در طعم و شیرینی سمنو تاثیر دارد از این رو بهترین جوانه گندم، جوانهای است که بین ۲ تا سه سانتیمتر قد کشیده باشد و بیشتر از هشت سانتیمتر را تربتیها در اصطلاح ” خرشده” میگویند. هر قطعه و قسمت برش خورده را وزن میکنند و به ازای هر سیر جوانه گندم، یک من معادل سه کیلوگرم آرد میریزند که این اندازه دقیق سمنو است.
وی به نقل از مادربزرگش بیان کرد: در قدیم برای سمنو از آردی که در آسیاب سنگی تهیه شده بود استفاده میکردند چرا که گندم باید دوباره داغ شود و اگر در آسیاب سنگی آرد نشده باشد، خواصش در هنگام پختن سمنو از بین میرود.
این زن سمنوپز در ادامه گفت: پخت سمنو علاوه بر یک سنت دیرینه زنان همسایه را دور هم جمع میکرد، آنها برای گرفتن شیره گندم جوانه زده، در یک جا جمع میشدند و سپس “هاون”های خود را میآوردند و گندم جوانه زده را مرتب آب زده و میکوبیدند و این عمل را در صورت بارش باران با آب باران انجام میدادند و این کار را تا موقعی که رنگ شیره جوانه گندم مانند آب زلال شود ادامه میدادند بعد از گرفتن شیره گندم، آنرا یک شب میگذاشتند “ایاس بخورد” یعنی یک شب از آن بگذرد تا در این مدت گندم، خواص خودش را بگیرد و ناخالصیهایش تهنشین شود.
نباید چشم ناپاک به سمنو بیفتد
او در ادامه مطرح کرد: معمولا شبهای آخرسال سرد و ایاس است؛ بنابراین سمنوپزان تربتی اعتقاد دارند سمنو باید “ایاس” بخورد و بعد از این که یک شب بر شیرههای جوانه گندم گذشت و آب بالایی صاف و تمیز ماند، آب بالایی را از روی تهنشینها گرفته و با آرد مخلوط میکنند. و به اصطلاح در این مرحله میگویند “سمنو را ور مشارند.”
زهره سلطان باز هم با یادکردن از مادربزرگش توضیح داد: یکی از اعتقادات قدیمی زنان سمنوپز این بوده که این حلوا را شب بار بگذارند تا مبادا چشم ناپاک به آن بیفتد که اگر این اتفاق رخ دهد حضرت فاطمه (س) به آن نظر نمیکند و سمنو رنگ و طعم بدی مییابد. گذشته از این اتفاق، هنگام پخت سمنو کلیه زنان سمنوپز باید با غسل و وضو سر دیگ حاضر شوند، در هنگام پخت سمنو زنان مرتب مخلوط آرد و شیره جوانه گندم را با “کفچه” یا همان کفگیر دسته چوبی و سرفلزی “میشورانند” یا هم میزنند تا ته نگیرد. بعد که سمنو را بار گذاشتند منتظر میمانند تا سمنو به قلیان یا به گفته تربتیها “به مستی بیاید” در این حالت سمنو رسیده و باید صبر داشته باشند تا از قلیان بیفتد و سپس آن را دم کنند .
او بیان کرد: مدت دم کشیدن سمنو به حجم آن بستگی دارد که بعد از این مرحله باید سر دیگ را برداشته و هم بزنند و این کار را تا زمانی که سمنو سفت و قرمز شود ادامه دهند سپس زیر دیگ را کم کرده تا کامل پخته شود.
سمنو چشم بینا و گوش شنوا دارد
انصاری نیا به یک رسم جالب اشاره کرد و افزود: زنان تربتی از قدیم بر این باور بودند که سمنو چشم بینا و گوش شنوا دارد برای همین هنگام جمع شدن دور دیگ با ذکر صلوات از خاطرات شیرین تعریف میکنند و اشعار محلی را میخوانند، حتی به رقص و پایکوبی محلی به صورت “دوره” میپردازند تا سمنوهایشان شیرین و خوش طعم شود.
زهره سلطان سمنوپز میگوید: بعد از تمام مراحل فوق که سمنو آماده شد هر کس سهم خود را از سمنو برداشته و با روبوسی از یکدیگر خداحافظی میکنند و سمنو را برای سفره عید و همچنین دادن به مهمانان به عنوان تعارف در ایام نوروز نگه میدارند و اعتقاد دارند در این مدت مانده به عید هم نباید چشم ناپاک به آن بخورد و در قدیم سمنو را بدین منظور در بالاترین طاقچه که تربتیها به آن “رَف” میگفتند، قرار میدادند.
این رسم کهن هنوز هم در میان زنان تربتی مرسوم است و آن را با همان آداب و رسوم حفظ کردهاند.
انتهای پیام