پروژه‌ی رسانه‌ای حامد کاشانی شکاف بین تشیع و تسنن بود؟
سید علی سیدان، روزنامه‌نگار فرهنگ و علوم انسانی، در یادداشتی در اینستاگرام درباره‌ی کنار گذاشتن حامد کاشانی از برنامه‌ی سحرگاه تلویزیون نوشت:
دیگر نمی‌خواستم درباره آقای کاشانی چیزی بنویسم. اما پست اخیر او و مظلوم‌نمایی رسانه‌ای‌اش و کناره‌گیری‌اش از منبر سحر تلویزیون و کامنت‌ها و لایک‌ها پای پستش و اینکه خود را «غرق در کرامات حضرات معصومین» معرفی میکند، مرا بر آن داشت تا دوباره کارنامه‌اش را مرور کنم و درباره پروژه رسانه‌ایش چند جمله بگویم تا یادمان نرود.
می‌گویند: آقای کاشانی ذکر فضائل امیرالمومنین عليه السلام می‌کرده و این صداوسیمای فلان فلان شده جلوی او را گرفته و در منبرش را تخته کرده! ببینید چقدر این جمهوری اسلامی بد است که حتی نمی‌توان از امیرالمومنین در آن سخن گفت؟!
در این پست می‌خواهم به این حرف پاسخ بدهم.
مهم ترین پروژه رسانه‌ای حامد کاشانی حداکثرسازی تمایز و شکاف بین تشیع و تسنن بود؛ او مدام روی مرزهای اختلافی راه می رفت و در موارد بسیاری هم از این مرز بیرون می زد. بحث فقط این نیست که محتوای حرف های او درست بود یا غلط. بحث این است که او به سوژه هایی ضریب می‌داد که اولویت وحدت و تقريب و تعایش (و هر عنوان دیگری که بتوانیم بر این اولویت بگذاریم) را از اولویت می انداخت. او این کار را با شعار «بیان فضائل امیرالمومنین علیه السلام» و با سرقت کلیدواژه های رهبری مانند «جنگ روایت ها» و «جهاد تبيين» انجام می داد. حال آنکه هم گفته های او صرفا بیان فضایل نبود و هم کلیدواژه های رهبری را از موضع خود منحرف می کرد. در استوری های بعد با ذکر مصادیق میگویم که حامد کاشانی به واقع چه کرد و چگونه به نام ذکر فضائل پروژه دیگری را پیش می برد.
– بیان حرفهای ناتمام و کنایه آمیز و آتش افروز
یکی از شب‌ها آقای کاشانی ناگهان گفت: «توحيد بدون ولایت توهم است». جمله ای که اگر چه ممکن است با تبیین و توضیح بشود آن را مطرح کرد، اما پرتاب ناگهانی آن در یک سخنرانی و متوهم نامیدن چند صد میلیون نفر اهل سنت، توهین آشکار به آنها بود.
– لعن در لفافه
یکی از شب ها او در پاسخ به سوالی که خود مطرح کرد که «چرا بعد از رسول الله خلافت به امیرالمومنین نرسید؟ این آیه را خواند و تلويحا لعن کرد: إن الذين يكثفون ما أنزلنا من البيئات والهدئ من بغير ما بیناة الناس في الكتاب أولئك يلقهم الله في «يلقنهم اللاعنون».
– دست گذاشتن روی نقاط اختلافی و کم اهمیت تاریخی
یکی از شب‌ها منبر کامل آقای کاشانی در سحر ماه رمضان به حضرت ابوطالب و اثبات ایمان و ذكر مناقب او اختصاص داشت.
صرف نظر از اینکه این موضوع چقدر اولویت دارد که سحر پرمخاطب ترین شبکه تلویزیون را به آن اختصاص دهیم و چه دردی را از مخاطبان درمان می کند، تاکید عجیب روی این موضوع فقط به یک دلیل رخ میدهد و آن هم حداکثرسازی تمایز با اهل سنت به واسطه هر سوژه ای است که به دستمان می رسد. از این نمونه‌ها در سخنان آقای کاشانی فراوان است.
طعنه به خلفا و اعتقادات اهل سنت
آقای کاشانی صرفا ذکر خوبی ها و فضائل امیرالمومنین علیه السلام نمی کرد. او مدام تاکید داشت که حضرت اصلا با «دیگران» قابل مقایسه نبود و «دیگران» به گرد پای او نمی رسند و «هیچ کس» جرئت فلان کار را نداشت و …. از این دست تعابیر که با الحنی تمسخرآمیز و کنایه آمیز گفته می شد فراوان است و این متن شاید نتواند لحن او را منتقل کند و باید سخنرانی ها را شنید.
– حمایت از طعنه زنی، خارج از صداوسیما
ماجرای بنرهای شهر گنبد را حتما یادتان هست. شهری که بیش از نیمی از مردمش اهل سنت هستند. در این شهر بنرهایی در ایام عید غدیر نصب شد و صفاتی که در عرف اهل سنت و تاریخ اسلامی به خلفای بعد از پیامبر نسبت داده شده است، به حضرت امیر نسبت داده شد. مثلا نوشته بودند «صديق اكبر» امیرالمومنین است یا «فاروق اعظم» امیرالمومنین است. این طعنه زنی آشکار آن هم در یک شهر سنی نشین مورد حمایت آقای کاشانی قرار گرفت.
– دمیدن در آتش اختلاف اجتماعی شیعه و سنی در ماجرای سخنرانی آقای گرگیج، امام جمعه آزادشهر، آقای کاشانی از هر گونه ابزار رسانه ای برای برجسته کردن این مسئله استفاده کرد و حتی کار را به نامه سرگشاده زدن به دادستان و رییس قوه قضاییه برای برخورد حقوقی کشاندند. کاری که به مخاطرات امنیتی هم کشیده شد و در نهایت رهبر انقلاب مستقیما واکنش نشان داد و در حالی که هر روز آقای کاشانی داشت این ماجرا را برجسته می کرد و ادامه می داد، رهبری گفت نباید این مسائل را ادامه داد. البته آقای کاشانی بلافاصله لبیک گفت اما نه لبیکی که منجر به تجدیدنظر در پروژه رسانه ای او شود. او صرفا همین مورد را مسکوت گذاشت.
– تلقی غلط و عجیب از مسئله وحدت و تقدم شیعه سازی اعتقادی بر وحدت اسلامی
تلقى آقای کاشانی از مسئله وحدت که آن را به صراحت بیان کرده این است که هر وقت اهل سنت ولایت و خلافت بلافصل امیرالمومنین را پذیرفتند آن وقت وحدت حاصل می شود و پیش از این ما صرفا همزیستی مسالمت آمیز داریم نه وحدت. عمده تلاش رسانه ای آقای کاشانی هم معطوف به همین پروژه است. در حالی که امام و رهبری بارها وحدت را منوط به تغییر اعتقادات طرف مقابل نکرده اند.
– لولوسازی از رسانه ها و مبلغان وهابی
همانطور که لولوسازی از رسانه های بیگانه مدرن، منجر به تولیدات رسانه ای التقاطی در تلویزیون ایران شده است، جریان متحجر هم همواره با لولوسازی از چند شبکه و مبلغ وهابی که مخاطبان بسیار ناچیزی دارند، پروژه رسانه ای پاسخ به شبهات آنها را در پیش گرفته است. آقای کاشانی هم در واقع در دل همین پروژه رسانه ای تعریف می شود. او فقط ذكر فضائل امیرالمومنین نمی کند. او یک دعوای رسانه ای موهوم و منفعلانه به راه می اندازد.
– سودای جذب پامنبری های متحجران
نکته دیگری که باید درباره پروژه رسانه ای آقای کاشانی به آن اشاره کرد این است که او مخاطب مفروض خاصی را برای بیاناتش برگزیده است که این مخاطب شناسی ناشی از مسئله شناسی غلط اوست. در یک کلام، او می خواهد دل پامنبریهای جریان متحجر در حوزه علمیه را به دست بیاورد. (البته این برداشت خوش بینانه ترین برداشت ممکن است. او در جایی صراحتا میگوید (نقل مضمون): جوانانی که مثلا جذب صادق شیرازی و شیعیان انگلیسی می شوند، به این دلیل است که حرف های آنها را از منبرهای انقلابیون نشنیده اند. او در واقع میخواهد با زدن این حرف ها از میان پامنبری های متحجران برای انقلاب اسلامی یارگیری کند. حال آنکه معنای گزاره‌ها از پیش در دل گفتمان‌ها معین شده اند. بر این مبنا، ذكر فضائل امیرالمومنین فرع بر گفتمانی است که آقای کاشانی در دل آن سخن میگفت. گو اینکه به هیچ وجه او در تک تک گزاره هایش، صرفا فضیلت و منقبت نمیگفت که به بعضی از آنها اشاره شد. تاثیر این مخاطب شناسی غلط را می توان از کامنت هایی که پای پست های او گذاشته می شود دید.
قطعا آقای کاشانی برای تک تک این گزین گویه هایی که مطرح شده پاسخی دارد و احتمالا با خواندن این جملات خواهد گفت من در فلان منبر، دفع دخل مقدر کرده ام و تبصره هایی را ذکر کرده ام. اما مسئله این است که چه گفتمانی در سخنان آقای کاشانی غالب است و سمت و سوی عمده گزاره ها به کدام طرف است و به چه پروژه ای سرویس می دهد. به همین دلیل است که من درباره «پروژه رسانه ای» آقای کاشانی حرف زدم؛ نه درباره صحت و سقم و سندیت تک تک گزاره های آقای کاشانی.
در آخر؛ بارها دیده ام که مسئله وحدت از میان همه معارف انقلاب اسلامی و اسلام ناب و مکتب امام، غریب ترین و ناشناخته‌ترین معرفت‌هاست.
بسیاری از افرادی که خود را انقلابی می دانند، درک چندانی از این بحث ندارند و لذا نتوانسته اند تکلیف خود را با این بحث روشن کنند.
خود امام خمینی در پیامی که به مناسبت شهادت شهید عارف الحسینی صادر کردند، به همین موضوع اشاره می کنند:
راه مبارزه با اسلام آمریکایی از پیچیدگی خاصی برخوردار است که تمامی زوایای آن باید برای مسلمانان پابرهنه روشن گردد؛ که متأسفانه هنوز برای بسیاری از ملتهای اسلامی مرز بین «اسلام آمریکایی» و «اسلام ناب محمدی» و اسلام پابرهنگان و محرومان و اسلام مقدس نماهای متحجر و سرمایه داران خدانشناس و مرفهین بیدرد، کاملا مشخص نشده است. و روشن ساختن این حقیقت که ممکن نیست در یک مکتب و در یک آیین دو فکر متضاد و رودررو وجود داشته باشد از واجبات سیاسی بسیار مهمی است، که اگر این کار توسط حوزه های علمیه صورت پذیرفته بود، به احتمال بسیار زیاد سید عزیز ما، عارف حسین، در میان ما بود.
==
یادداشت حامد کاشانی
حجت الاسلام حامد کاشانی روز قبل در یادداشتی اینستاگرامی نوشته بود:
بسم الله الرحمن الرحیم
همواره یکی از آرزوهای حقیر بیان فضائل امیرالمومنین علیه السلام بوده است.
از چهار سال پیش که در برنامه سحر شبکه سه توفیق بیان این فضایل را داشتم، خود را غرق در کرامت صاحب سفره حضرت رضا علیه السلام می‌دیدم. این مسیر مشکلات بسیاری داشت که به عشق حضرت ندید می‌گرفتم و عهدشکنی‌ها، فشارها، تغییرات ناگهانی و… را به جان می‌خریدم.
در سالهای اخیر و هربار در روزهای نزدیک به ماه مبارک رمضان، فشارها و تغییراتی تحمیل می‌شد که به خاطر شیعیان حضرت دم فرو می‌بستیم. اما امروز علی رغم این که حدود ۱۰۰ روز است که به صورت تیمی مشغول کار و تولید محتوای برنامه سحر بودیم، مجددا فشارها و اتفاقاتی رخ داد که بنده را به این نتیجه رساند که با تأسی به سیره امیرالمومنین سلام الله علیه و برای اعلام و اعلان رفتارهای غلط و خلاف مروّت مردان‌سایه و تأثیر تخریبی رفتارهایشان بر همه جا از جمله رسانه ملی، با عرض پوزش فراوان از مردم عزیز ایران، از حضور در برنامه‌های سحر رسانه ملی استعفا داده و در عرصه‌های دیگر خدمتگزاری خواهم کرد.
خاک پای محبان امیرالمومنین علیه السلام
حامد کاشانی
انتهای پیام
حاج آقای کاشانی فقط یک منبری معمولی نیست بلکه یک پژوهشگر و دانشمند بسیار کوشا و بسیار مطلع است، مثلا، در یک مقطع زمانی که من متون تاریخی در مورد قیس بن سعد بن عباده را جستجو می کردم، بسیار خوشوقت شدم که با پژوهش ها و آرای آقای کاشانی در این مورد برخورد کردم، بحث ها و آرای ایشان بسیار پژوهشگرانه و منحصر به فرد بود، در حدی بود که سابق بر این نظر مرحوم میانجی را در مورد تحلیل رفتار قیس در زمان علی (ع) می پسندیدم، ولی بعدا نظر آقای کاشانی را دقیق تر یافتم.
خود من مدتی است که چندان علاقه ای به مشاهده ی مباحث دینی از صدا و سیما ندارم، چون بسیار عامیانه است، اما مباحث تاریخی حاج آقای کاشانی را در صورت امکان حتما دنبال می کردم، هر چه قدر هم طول می کشید ارزش داشت، و بسیاری را بعدا دانلود کرده ولو شده با گوشی فقط گوش می دادم.
هر چندایشان در مورد توحید و ولایت بحثی را کردند که بعدا خود از آن به نوعی عذرخواهی نمودند ( و سزاوار طرح در تلویزیون ملی ایران هم نبود) ، و هر چند تلاش ایشان برای جذب طرفداران شیرازی ها را چندان موجه نمی بینم (و حتی این نوع هدفگذاری توسط ایشان را خطر ناک می دانم) اما در عین حال، بهانه های نوشته شده برای حذف آقای کاشانی را عقلانی نمی بینم و باور نمی کنم.
به نظر می رسد صدا و سیمایی که به بهانه ی وحدت با اهل سنت، شخصی مثل آقای کاشانی را حذف کند، در آینده ی نزدیک، باید خود مناسبت غدیر را نیز به بهانه ی رنجش اهل سنت از طرح مساله ی امامت و خلافت حذف و یا کمرنگ خواهد کند. صدا و سیما با حذف امثال آقای کاشانی به سمت عوام گرایی سوق خواهد یافت، و مخاطبان عمیق مذهبی اش را از دست می دهد. اهل سنت هم که حتی ساعات سحری و افطارشان با ما فرق دارد، بود یا نبود آقای کاشانی در برنامه ی سحری، تفاوت چندانی به حالشان ندارد.
خدا لعنتت کنه آقای سیدان با این مزخرفاتی که به اسم یه آدم شیعه به زبون آوردی ، اخه نادان اخه کم عقل وقتی سواد نداری وقتی درکی از مولا و ولایت نداری خب ببند اون دهنو ، خب مسلمه که فاروق اعظم و صدیق اکبر امیرالمومنین هست ، مشرک خوندن حضرت ابوطالب از نظر توی بی دین یه امر غیر مهم هست ولی از نظر شیعه اصل مذهبه، خدا امیرالمومنین و تشیع رو از دست امثال تو نجات بده ،
اقای سلیم از توضیح کامل وصحیح و عادلانه و سنجیده شما نسبت به استدلال های سبک ونگرش سطحی مقاله نویس ممنونم
حاج آقای کاشانی فقط یک منبری معمولی نیست بلکه یک پژوهشگر و دانشمند بسیار کوشا و بسیار مطلع است، مثلا، در یک مقطع زمانی که من متون تاریخی در مورد قیس بن سعد بن عباده را جستجو می کردم، بسیار خوشوقت شدم که با پژوهش ها و آرای آقای کاشانی در این مورد برخورد کردم، بحث ها و آرای ایشان بسیار پژوهشگرانه و منحصر به فرد بود، در حدی بود که سابق بر این نظر مرحوم میانجی را در مورد تحلیل رفتار قیس در زمان علی (ع) می پسندیدم، ولی بعدا نظر آقای کاشانی را دقیق تر یافتم.
خود من مدتی است که چندان علاقه ای به مشاهده ی مباحث دینی از صدا و سیما ندارم، چون بسیار عامیانه است، اما مباحث تاریخی حاج آقای کاشانی را در صورت امکان حتما دنبال می کردم، هر چه قدر هم طول می کشید ارزش داشت، و بسیاری را بعدا دانلود کرده ولو شده با گوشی فقط گوش می دادم.
هر چندایشان در مورد توحید و ولایت بحثی را کردند که بعدا خود از آن به نوعی عذرخواهی نمودند ( و سزاوار طرح در تلویزیون ملی ایران هم نبود) ، و هر چند تلاش ایشان برای جذب طرفداران شیرازی ها را چندان موجه نمی بینم (و حتی این نوع هدفگذاری توسط ایشان را خطر ناک می دانم) اما در عین حال، بهانه های نوشته شده برای حذف آقای کاشانی را عقلانی نمی بینم و باور نمی کنم.
به نظر می رسد صدا و سیمایی که به بهانه ی وحدت با اهل سنت، شخصی مثل آقای کاشانی را حذف کند، در آینده ی نزدیک، باید خود مناسبت غدیر را نیز به بهانه ی رنجش اهل سنت از طرح مساله ی امامت و خلافت حذف و یا کمرنگ و یا صرفا مبتنی بر سرگرمی نماید. صدا و سیما با حذف امثال آقای کاشانی به سمت عوام گرایی سوق خواهد یافت، و مخاطبان عمیق مذهبی اش را از دست می دهد. اهل سنت هم که حتی ساعات سحری و افطارشان با ما فرق دارد، بود یا نبود آقای کاشانی در برنامه ی سحری، تفاوت چندانی به حالشان ندارد.
آیا کتمان وقایع تاریخی و حقایقی که در کتب اهل سنت نقل شده موجب اختلاف می شود؟
آیا راه حل تقریب دو تفکر سانسور واقعیت هاست؟؟؟
این مدل تقریب موجب از بین رفتن حقایق می شود و هیچ نتیجه عملی جز یک وحدت سطحی بسیار شکننده در بر ندارد.
وحدت و تقریب با گسترش فرهنگ و اخلاق همزیستی و تحمل شنیدن نظر مخالف ایجاد می شود نه سانسور!
ای کسی که این متنو نوشتی با نوشتن اون خودت رو معرفی کردی ک خیلی نادانییی، رفتار آدم ها نسبت علی علیه السلام نشان می دهد چقدر عقل دارند، چقدر پاکند، چقدر صادقندو… در یک جمله”امیرالمومنین علی علیه السلام معصوم است ولی خدا است” برو بفهم این یعنی چی، اگر فهمیدی….
سلام بسیاری از حرفایت را محترمانه نقد میکنم آیا حاضرید با محوریت همین متن گفتگویی داشته باشیم ؟
عقاید شیعی خط قرمز ماست
حداقل آیه را درست بنویسید:
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ
كسانى كه نشانه هاى روشن و رهنمودى را كه فرو فرستاده ايم بعد از آنكه آن را براى مردم در كتاب توضيح داده ايم نهفته مى دارند آنان را خدا لعنت مى كند و لعنت كنندگان لعنتشان مى كنند ﴿آیۀ ۱۵۹ سورۀ مبارکۀ بقره﴾
می خواهید آیات قرآن که مضمون لعن دارند هم هرگز قرائت نشوند که مبادا به عده ای بربخورد ؟ یا فاطمیه و محرم و غدیر هم حذف شوند ؟
حرف درست ، درسته ، آقای کاشانی هم با سند و مدرک صحبت می کنند .
این پروژه حذف امثال کاشانی به زودی به حذف شعائر تشیع می انجامد..
بسم الله الرحمن الرحیم
الممتحنة
قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن شَيْءٍ رَّبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ
ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭﻳﻨﺪ ﺳﺮﻣﺸﻘﻲ ﻧﻴﻜﻮﺳﺖ ، ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻗﻮم ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻣﺎ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺧﺪﺍ ﻣﻰ ﭘﺮﺳﺘﻴﺪ ﺑﻴﺰﺍﺭﻳﻢ ، ﻣﺎ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻛﺎﻓﺮﻳﻢ ﻭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺎ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺩﺷﻤﻨﻲ ﻭ ﻛﻴﻨﻪ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ، ﺗﺎ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻱ ﻳﮕﺎﻧﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﻳﺪ . [ ﺁﺭﻱ ، ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺟﺰ ﺍﻋﻠﺎم ﺑﻴﺰﺍﺭﻱ ﺳﺨﻨﻲ ﺑﺎ ﺑﺖ ﭘﺮﺳﺘﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ] ﻣﮕﺮ ﺳﺨﻦ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮ [ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﻛﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺩﺷﻤﻨﻲ ﻭ ﻛﻴﻨﻪ ﺑﺎ ﺣﻖ ﺑﺮﺩﺍﺭﻱ]ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﺩ ﺗﻮ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭم . ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﺑﺮ ﺗﻮ ﺗﻮﻛﻞ ﻛﺮﺩﻳﻢ ، ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺗﻮ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻴﻢ ، ﻭ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺗﻮﺳﺖ .(٤)
در این آیه شریفه، خداوند متعال برائت و بیزاری حضرت ابراهیم (ع) و پیروان شان را از اهل باطل، الگویی پسندیده و صحیح برای مؤمنان می داند. و سپس به تشریح عمل ایشان می پردازد و گفتارشان را نقل می کند، که پر واضح است که فاقد هر گونه جسارت و توهین است، ولیکن شامل بیان عقاید با رویکرد سلبی و برائتی است.
در آیه ای دیگر می خوانیم :
الشورى
وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ …
ﻭ [ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻫﺎﻱ ﺩﻳﻨﻲ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺗﺎﺭﻳﺦ ]ﻓﺮﻗﻪ ﻓﺮﻗﻪ ﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﮔﺮﻭﻩ ﻧﺸﺪﻧﺪ ، ﻣﮕﺮ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ [ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﻘّﺎﻧﻴّﺖ ﺩﻳﻦ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻛﺘﺎﺏ ﻫﺎﻱ ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ] ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﺑﻪ ﺳﻮﻳﺸﺎﻥ ﺁﻣﺪ ، [ ﺍﻳﻦ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﮔﻲ ﻭ ﺗﻔﺮﻗﻪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ] ﺣﺴﺪ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻲ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﻮﺩ ، …(١٤)
این آیه شریفه نیز چنین می گوید که اختلاف و تفرّق جوامع دینی آنگاه روی می دهد که حق تبیین شود و این اقتضای تبیین حق است. و اساساً وحدتی که باید بعد از اختلاف و تفرقه شکل گیرد، آنگاه مشروع و معقول است که خطوط و مواضع بیان شده باشد، وقتی که این امر محقق نشده، لاف وحدت زدن، ندایی است که از دهان منافق یا دوست احمق بیرون می آید، که می خواهد مانع تبیین حق شود!
نکته بعدی اینکه در حال حاضر جبهه رسانه ای و پژوهشی سلفيت و وهابیت که متاسفانه میان برخی مسلمین طرفدار پیدا کرده، دقیقه به دقیقه و بلکه ثانیه به ثانیه در حال تخدیش و کوبش عقاید حقه شیعه امامیه هستند، و با انواع جسارت ها و توهین ها و دروغ ها سعی در برانگیزش جهان اسلام و غیره علیه شیعه دارند، و این میان شیعیان مظلوم حتی حق ندارند با بیانی مؤدبانه به دفاع از عقاید خود بپردازند! مگر غیرت شیعه می گذارد؟! آیا شیعه را به بی غیرتی دعوت می کنید؟؟؟ امان از منافقان دزد ایمان و دوستان احمق!!!
خاتمه عرضم این باشد که، امروزه کتب کلامی و روایی شیعه در سراسر جهان قابل رؤیت و مطالعه هستند. لذا عقاید شیعه در خصوص حقایق بعد از رحلت رسول الله (ص) بر اهل تحقیق و مطالعه از شیعه و غیر شیعه، پوشیده نیست. کتمان این عقاید در راستای ایجاد وحدتی دروغین و نه وحدتی صادق و معقول، زمینه ساز متهم شدن شیعه به نفاق می شود. کما اینکه همینک ادعای برخی از غیر شیعه و خصوصاً وهابیت، این است که شیعیان منافق هستند! و شرایط به گونه ای هم نیست که بشود کتب و منابع شیعه را از دسترس اهل باطل خارج ساخت!
اینها گوشه ای از مطالبی بود که حقیر از سخنان حاج آقای کاشانی آموخته ام، خداوند او را مورد فضل و رحمت واسعه خویش قرار دهد!
و السلام علی من اتّبع الهدی…
با این اوضاع غدیر رو هم از تلوزیون حذف بکنید فاطمیه هم همچنین
صدا وسیما رو به خاک سیاه نشونده افکار امثال شما که مخاطبینش از روبیکا هم کمتر شده نه برنامه ای دارین نه میزارین برنامه ایی ساخته بشه همه نخبه ها چه مذهبی چه فرهنگی چه اجتماعی چه ورزشی رو از تلوزیون بیرون کردین به خاطر افکار پوسیده
جلوی هنرمندهارو گرفتید رسانه سینمای خانگی ساختن صد برابر رمخاطبتر از رسانه شما مگه جذب طیف صادق شیرازی بده مگه بیغمبر اسلام ابوسفیان جذب نکرد اینا که بدتر نیستن که مدیریت افکار عمومی تون صفر که نه افتضاحه در واقع میشه گفت دشمن انقلاب شمایید
نویسنده مغرضانه و به هدف تخریب دست به قلم برده
ما که از مباحث آقای کاشانی استفاده و لذت میبریم خدا حفظشون کنه چقدر این مرد با سواد و اهل مطالعه هست
چقدر مردم تو سحر پای صحبتاش میشستن
وقتی از فضائل حضرت علی ع میگفت کیف می کردیم اینم از صدا و سیمای مملکت شیعه ی حضرت علی
حضرت علی هنوزم غریبه و مظلوم
حرفهای نویسنده مطلب بالا در مورد جناب حجت الاسلام کاشانی مشتی تهمت ناروا به این دانشمند میدان ولایت است و ایشان نه تنها وحدت شکنی نکرده بلکه با روشنگری شان میتوانست و میتواند مروج فضایل اهل بیت علیهم السلام و جذب کننده پیروان فرقه های گمراه به مکتب حقه تشیع باشد.
لعنت خدا بر کسانی که منبر باشکوه او در صدا و سیما را بستند.
نویسنده بالا دچار توهم است و از حرفهایش بوی صدق و راستی نمی آید.
خدا هدایتش کند.
مسئولانی که در صدا و سیما منبر این روحانی دلسوخته را تعطیل کردند در قیامت شرمنده حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خواهند شد.
عقده از این متن میباره کاملا جانب دار
اگر مطلبی از روایات و یا آیات قرآن مستند و محکم درباره عقاید شیعه وجود دارد کنباید کتمان کرد و سانسور.
اینقدر اینگونه بودیم که الان در انتشارات جدید کتب اهل سنت روبات محکم در مورد امیر مومنین رو حذف کردند و دیگر این مباحث تاریخی دارد از بین میرود.
توهین ممنوعه ولی اظهار عقاید میان و محکم با رعایت ادب و احترام باید باشه.
خدا رو شکر که دیگر شاهد بعضاً برخی از حرف های وحدت شکنانه ایشان در ماه مبارک رمضان ماه بهار قرآن ماه اتحاد مسلمین از پنجره صدا و سیما و سحرگاه نیستیم
محمد جان، شما از برادران مسلمان هستید؟
باسلام هر کسی برای شناخت و معرفی دین و ولایت خاصه حضرت امیرالمؤمنین(ع) جهاد میکند،،،مظلوم واقع می شود…..اجرش با شهیده ولایت حضرت زهرا سلام الله علیها
تمام مواردی که عیب شمرده و ذکر شده در این متن در وجدان هر مومنی تعریف و تمجید محسوب میشه ، نویسنده یا علاقه ای به مطالعه احادیث ندارن یا خودشون و عقل کل محسوب میکنن و با درایت تر از معصومین
با سلام بنده سالهاست در زمینه فرق و مذاهب اسلامی کار میکنم و وقت زیادی صرف این مسائل نموده ام و درس خارج تقیه را نزد اساتید قم تلمذ کرده ام. مقاله را خواندم و واقعا بحال نویسنده و چنین تفکری تاسف خوردم تا وقتی چنین تفکری در بین جامعه شیعی وجود دارد روز به روز شاهد مظلومیت بيشتر اهل بیت علیهم السلام و پیروانشان خواهیم بود.
افسوس که هر جاهلی به ذوق خود نطق می کند…
تف به ذاتتون که نمیتوانید فایل امیرالمومنین علیه السلام رو گوش بدید.
حامد کاشانی، تمام صحبتهایش را با ذکرمنابع انجام میدهد. کاش برای این همه اراجیفی که نوشتی، حداقل یک منبع معتبر اعلام میکردی.
اگر جرات دارید، در مورد همین مطالب با خودش بحث کنید. (البته اگرمثل حسین دهباشی کار را به اراجیف گویی نمیرسانید).
فقط یادتان باشد، خود قرضاوی هم اعتراف کرده که در حالت صلح وآرامش و ایجاد بستر گفتگو، اهل سنت حرفی برای گفتن ندارند.
نویسنده این متن با ارایه اطلاعات غلط که احتمالا ناشی از بی سوادی وی دارد, سعی دارد خودش را بیشتر مطرح کند. مطرح شدن به چه قیمتی؟ با فروختن اهل بیت و اعتقادات؟!!
… نویسنده این متن رو که خود این سیدان … از کسانی هست که میخواد غدیر و محرم رو جمع کنه. سال ها تو تاریخ حق شیعه رو خوردن و تازوندن این سنی های … حالا یکی پیدا شده داره از حق پایمال شده شیعه میگه تو اومدی داری از وحدت حرف میزنی وحدتی درکار نیست ما با هتک حرمت کننده گان به حضرت زهرا س هیچ وحدتی نداریم
درود بر همه دوستانی که از روی عقل ولایت را پذیرفتند و محبت و عاشق محمد و آل پاکش هستند. خدا را شکر که حاج آقا کاشانی از تی وی کنار گذاشته شد یا خودش نرفت چون که صدا سیما هم علویست هم اموی. به نظرم کسی را که صدا سیما تاییدش می‌کنه باید به خودش شک کنه نه به ردش!
امیرالمومنین هنوز هم مظلومه و سنگش رو سر خیلی ها سنگینی می‌کنه.
خداوند کسانی را که امیرالمومنین علی علیه السلام را به هر نحوی که یاری میکنند با مولا محشورشان گرداند.
چی شده شما اینقدر تفسیر به رأی میکنین حرفا رو؟!!
اگه واقعا علم دارید مناظره کنید با حاج اقای کاشانی
رهبری هم فرمودند که وحدت به معنای کتمان حقایق نیست. لطفا خودتونو به رهبری نچسبونین…
معلومه جبهه ی شما چیه…
کسی نمیخواد اختلاف افکنی و درگیری بین شیعه و سنی پیش بیاد ولی اینکه نتوانیم از فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام حرف بزنیم خواسته ی وهابیت و دشمنان تشیع هست، ما از مولایمان و فضایل او چیزی نگوئیم و دیگران با روایات جعلی و مسخره به ذکر فضایل نداشته ی بزرگانشان بپردازند و به اسم روایت و حدیث به مقدسات ما جسارت کنند، شما ظاهرا این رو بیشتر می‌پسندید
با این مطالبی که مینویسید به نظرم اسم پایگاه خبری تونو عوض کنید
قال مولانا امیرالمؤمنین علی ع
لو احبنی جبل لتهافت
اگه کوهی منو دوست داشته باشد متلاشی میشود
اینم از آثار دوست داشتن مولا هست
من که تا آخر نتونسم متن رو بخونم از شدت بی محتوایی ولی همینکه کشته شدن صدیقه ی طاهره و خانه نشینی مولا امیر المومنین علیه السلام رو بی اهمیت میدونی معلومه چقدر پستی
از نظر یک عده هیچی مهم و با اولویت بالا نیست مگر پول و مسائل اقتصادی! تکیه کلامشونم اینه که الان وقت مطرح کردن x نیست فعلا به اولویت‌های مهمتر بپردازید!
سلام
دنیا حرف داشتم بنویسم اما به همین بسنده می کنم که خدا جامعه ی شیعه را از شر کسانی چون شما که حتی تاب شنیدن تاریخ را ندارید و ادای دلسوزان جامعه را از باب تفرقه در می آورید حفظ کند. چطور میگویی کاری به درستی و غلطی حرفهای آقای کاشانی ندارید . اگر غلط می گوید اصلاح کنید و اگر درست می گوید که تشویقش کنید .
دوست من ، در عصری که حق جویان دنبال درستی تاریخ هستند شما داد چه می زنید. پس جوان امروزی چطور درست و غلط تاریخ و افراد آن را تشخیص دهد اگر تاریخ درست برای او بیان نشود.
وامصیبتاه از افکاری چون شما .
یاعلی
اللهم عجل فرجه
اگر تحلیل شما درست بود و حتی یک مورد آن در مورد پژوهشگر بزرگ تاریخ اسلام جناب حجت الاسلام کاشانی صحت داشت مانند ایشان با ذکر ماخذ و استدلال ایشان را نقد میکردید.بغض و در نتیجه مخالفت کورکورانه فقط تاریکی ذهنی خودتان را بیشتر میکند.کاشانی در مورد صحبت هایش حاضر به مناظره با هرشخصیت فخیم و نقاد علمی است.