حکایت دیروز و امروز قیچی
رضا صادقیان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی با عنوان «حکایت دیروز و امروز قیچی» نوشت:
در خبرها آمده بود؛ مدیر مدرسه قیچی به دست برکنار شده است. عزل مدیر مدرسه و برخورد قانونی با او یکی از تغییر رویکرد دولتها نسبت به سیستم آموزش تنبیه محور است، روشهایی که در گذشته کمتر میتوان سراغ گرفت.
نظم مدارس امروز با دیروز بسیار متفاوت است. مدارس سالهای گذشته و خصوصا تا اوایل دهه هشتاد براساس ترس و دلهره اداره میشد، قبلتر نیز چنین بود. ترس از مدیر، وحشت از روبهرو شدن با ناظم مدرسه، معلمهای مختلف، ترس از احضار شدن به دفتر مدیر، ترس از درس نخواندن، وحشت از غیبت و نبودن در کلاس درس، ترس از دیر رسیدن به مدرسه و حاضر نبودن در صف صبحگاهی، تنبیه با سطل آشغال، یکپا ایستادن، نوشتن از روی درسها، ترس از نداشتن موی نسبتا بلند و ناخن، دلهره از روبرو شدن با ناظم خشن که قرار بود نظم را مستقر کند و دانشآموزانی که از نگاه ناظم و مدیر مخل نظم و چالش متحرک برای نظم مدرسه بودند.
قیچی انداختن در سر بچههای مدرسه، امروز بسیار بد، توهینآمیز و حتی کار به جایی میرسد که مدیر مدرسه از کار برکنار میَشود. همین قیچی در سالهای گذشته ترس، دلهره، وحشت و نگرانی در مدرسه ایجاد میکرد. صدایش گوش خراش بود، ولی بود تا نظم را برقرار کند و قدرت مدیر مدرسه از طریق همین قیچی برای همگان قابل لمس میشد. همیشه یک پای ثابت و بسیار ماندگار روشهای تربیتی در گذشته، ایجاد رعب و وحشت بود و قیچی بخش زیادی از این وهم را به شکل کاملتری بازسازی میکرد. قیچی به تنهایی هیبت داشت، قوی بود، بزرگ بود و یکی از همان ابزارهایی بود که هر دانشآموزی از دیدن آن ترس به جانش رخنه میکرد، دقیقا همین ترس بود که بسیاری از دانش آموزان با موهای کوتاه به آرایشگاه مراجعه و مجددا موها را ماشین میکردند. قبلتر از سالهای دهه 60 و 70، چوب و فلک در دستور کار بود و زمانه بعدتر قیچی، شیلنگ، سیلی، کشیدن پایه مو، تراشیدن موی سر جلوی دانش آموزان دیگر، زدن فندوقی، پس گردنی و قلم و خودکار را لای انگشتان دانش آموزان فشار دادن برای تنبیه استفاده میشد.
سالهای قبل قیچی فقط ابزار ترس و وحشت در دست مدیران و ناظمها و برخی معلمها نبود، بلکه خانوادهها نیز بهره کافی را به اصطلاح برای تریبت فرزندان بد خلق و لجباز و احتمالا درس نخوان از همین شرایط بد و ترسناک میّبردند. فرزندان بخت برگشته بارها و بارها به دلایل مشخص و نامشخص از سوی خانواده تهدید میشدند که وضعیت بد درس خواندن در خانه را به مدرسه گزارش میکنند تا ناظم با قیچی و درست سر صف و مقابل چشم صدها دانش آموز موهای بچه را کوتاه کند!
شکی نیست فردی که فیلم مدیر قیچی به دست را در فضای مجازی منتشر کرد، خودش حامل خاطرات تلخ قیچی در مدرسه بوده باشد و با دیدن قیچی هجوم آن خاطرات لعنتی امانش را بریده باشد. وقتی در جامعهای کارکرد اصلی یک ابزار به چیزهای دیگری تغییر میکند، جای تعجب نیست که عدهای در برابر همان ابزار موضعگیری کنند. قیچی، وسیلهای که کارش کوتاه کردن، بریدن، مرتب کردن و صاف کردن است، اما مدیران مدرسه آن را وسیلهای برای تحقیر دانش آموزان قرار دادند و میلیونها خاطره بدمزه را برای دانش آموزان دوران قدیم برجای گذاشتند.
انتهای پیام