خرید تور نوروزی

جلیلی: از «انحراف» و «انفعال» ظرفیت ها جلوگیری کنید

سعید جلیلی با بیان اینکه سینمای انقلاب با انتقال پیام تمدن اسلامی زرادخانه‌ای است که تولید قدرت می‌کند، گفت: مزاحمت برای هنرمندان انقلابی به دلیل احساس خطر دشمن است.

به گزارش خبرگزاری فارس، جمعی از مسوولان جشنواره ی سینمای «مقاومت» با «سعید جلیلی» کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری قبلی و احتمالا بعد، دیدار کردند. متن سخنان سعید جلیلی در پی می آید:

خدمت دوستان خوش‌آمد عرض می‌کنم و خیلی تشکر می‌کنم از اینکه تشریف آوردید و توفیقی شد که من هم در جریان این کار خوبی که صورت می‌گیرد قرار بگیرم.

البته من در عرصه هنر سینما تخصصی ندارم و نکاتی را که عرض می‌کنم براساس انتظارات یک مخاطب عام است، نه کسی که در این زمینه کار کارشناسی کرده باشد.

فهم من از سینما این است که تجمیع چندین هنر است و به همان نسبت اثرگذاری اش هم بیشتر است. خیلی ارزش دارد که کسی توانایی استفاده از این هنر را داشته باشد.

سینما می‌تواند تبیین کننده خیلی از موضوعات و مفاهیم باشد. احترامی که به هنرمند گذاشته می‌شود به‌خاطر همین است که می‌تواند یک موضوع را به‌قدری جذاب بیان کند -مثلاً در قالب یک بیت شعر- که همه تحت تاثیر قرار بگیرند .

شاید درباره مفهومی دو ساعت صحبت شود و  تاثیری نکند ولی یک نفر با یک کاریکاتور همان موضوع را به‌گونه‌ای بیان کند که با  پنج ثانیه نگاه ؛در ذهن مخاطب  بماند. هنر این است.

«مفهوم » به تنهایی کافی نیست، هنر ارائه هم مهم است

در موضوع مقاومت و دفاع مقدس برخی از فیلم‌ها نشان دادند این هنر را دارند. کم هستند، اما در همان تعداد کم ؛ مفاهیمی را که بارها آرزو می‌کردی یک نفر آن را بیان کند بیان شده است. انسان خدا را شکر می‌کند که بالاخره یک نفر پیدا شد که این موضوع را مطرح کرد. لذا فقط خود مفهوم کافی نیست ، هنر ارائه هم مهم است که به دل‌ها بنشیند و به‌خوبی منتقل شود.

مزیت نسبی جبهه انقلابی در عرصه هنر، ارتباط با حقیقت و فطرت انسانهاست

طبیعی است در دنیا همیشه دو نگاه وجود داشته است، حق و باطل، انبیاء و مخالفین آنها. هر دو هم جنود و سپاه و امکانات خود را به‌کار می‌گیرند. در عرصه سینما هم همین است. حالا یک عده برای ایجاد جاذبه، از ابتذال و خشونت استفاده می‌کنند. به نظر من مزیت نسبی این طرف در این است که می‌خواهد بر مبنای حقیقت و فطرت انسان‌ها صحبت کند که این فطرت جهان‌شمول است و همه را شامل می‌شود. به نظر می‌رسد اگر هنری باشد که این حرف‌ها را خوب بیان کند، بدون ابتذال و خشونت می‌تواند جهان‌شمول شود و به دل همه بنشیند.

عرضم این است که اگر پیام و مفاهیم متعالی با زبان هنر بیان شود حتماً فراگیر می‌شود و همه از آن استقبال می‌کنند. چون فطرت انسان‌ها و کسانی که دنبال حقیقت هستند استقبال می‌کنند،

اگر مفاهیم متعالی با زبان هنر بیان شود فراگیر خواهد شد

در حوزه دفاع مقدس فیلم‌های کمی ساخته شده است که  انسان با تماشای آن به وجد می‌آید، اما در بعضی فیلم‌های این حوزه مفاهیم اصلی کنار گذاشته یا بایکوت شده است، این خیلی جای تأسف دارد.

بدتر آنکه برخی اوقات مفاهیم دفاع مقدس آنقدر بد ارائه می شود که واقعاً دردآور است. بعضی از سریال هایی که به اسم دفاع مقدس ساخته شده  دفاع مقدس را تخریب کرده است. حداقل انتظاری که از چنین جشنواره ای می‌رود این است که در برابر آثار غلط و بد مدعی باشد و اعلام کند  بعضی از این فیلم ها ربطی به دفاع مقدس ندارند .

این جشنواره باید به جایی برای دفاع از دفاع مقدس تبدیل شود

وقتی انسان به برخی از این برنامه‌هایی که بعضاً به مناسبت ایام دفاع مقدس ساخته می‌شود– و منت هم می‌گذارند که ما یک سریال برای دفاع مقدس درست کردیم- نگاه می‌کند با خود می‌گوید لحظه به لحظه آن چه نسبتی با دفاع مقدس دارد؟ خواهش می‌کنم این جشنواره جایی برای دفاع از دفاع مقدس و هنر آن باشد، یعنی در کنار کار ایجابی، کار سلبی هم انجام بدهد و اگر می‌بیند فیلمی هیچ نسبتی با دفاع مقدس ندارد، ولی به اسم دفاع مقدس مطرح می‌شود در برابر آن بایستد و از واقعیت و حقیقت دفاع مقدس دفاع کند.

سینما وقتی می‌تواند تأثیرگذار باشد که پشت سر آن فکر باشد. یعنی با یک کار سطحی نتیجه‌ای که مورد نظر است حاصل نمی‌شود. اگر شما دنبال کارهای کلیشه‌ای رفتید محصولاتی بیرون می‌آید که جواب نمی‌دهد. برخی از فیلم‌های دفاع مقدس هم دقیقاً محصول همین کلیشه است.

مثلا قرار است برای هفته دفاع مقدس یک سریال ساخته شود، یک نفر هم پیدا می‌شود و زود یک چیزی سر هم‌بندی می‌کند، مشخص است که مطالعه‌ای نکرده است یا سنش به دفاع مقدس نمی‌خورد،  یک چیزهایی را در باره دفاع مقدس بیان میکند که اصلاً هیچ رزمنده‌ای آن را ندیده است. بعد در یک مسیری همین‌طوری تصویب و تائید و تولید و نهایتاً پخش میشود که معلوم می‌شود اینها نقص است.

حداقل انتظار از این جشنواره جلوگیری از «انحراف» و «انفعال» ظرفیت های هنری دفاع مقدس است

چه جشنواره و چه سازمان  پشتیبان آن با هدایت و حمایت خود نباید بگذارد  استعدادها دچار انفعال یا  انحراف بشوند. این خیلی مسئله مهمی است.

مثلاً شما می‌بینید یک جوانی در فیلم‌نامه نویسی یک استعدادی دارد، این جوان نباید منفعل شود، اگر تحویلش نگیرند، یا مثلاً دچار یک تلقی‌های غلط شود کار آسیب می بیند. کف انتظار این است که انحراف و انفعال را از ظرفیت‌های هنری در عرصه دفاع مقدس دور کنید.

یک دلیل موفقیت جشنواره عمار این است که بستری را فراهم کرد که تاحدودی مانع انحراف و انفعال یک‌سری نیروها در عرصه هنر انقلاب شد و مشاهده کردید که یک دفعه چقدر استعداد شکوفا شد.

البته سقف کار باید خیلی بلند دیده شود. جشنواره فقط یک جلسه بزرگداشت نیست، بلکه نمودی از کار یک‌سال است. جشنواره باید نمادی از حقیقت هنر انقلاب و دفاع مقدس در طی سال باشد.

جشنواره به عنوان یک نماد و علامت بالینی است که می‌خواهد توان و استعداد نظام و کشور و انقلاب را در عرصه هنر دفاع مقدس و ضعف ها و نقاط قوت را نشان دهد.

یادم هست در یکی از آخرین دیدارهایی که با مرحوم آقای سلحشور داشتیم ایشان این مسئله را مطرح کرد که ما باید نیروسازی داشته باشیم، باید فیلم‌نامه نویس، بازیگر و کارگردان هایی داشته باشیم که  بتوانند با همه توان و حس خود یک مفهوم مقدس را منتقل کنند. من فکر می‌کنم در این عرصه نیروی بالقوه کم نداریم. اگر برای این نیروها بستر مناسب را فراهم، آنها را شناسایی و روی آنها کار کنیم، می‌توانیم در آینده نیروهای بالفعل ارزشمند بیشتری داشته باشیم .

من در صحبت‌هایم -سعی می‌کنم اگر چیزی را باور نداشته باشم بیان نکنم- در همین درگیری که بین جبهه انقلاب و جبهه مقابل وجود دارد، در همین چیزی که ما حداقل آن را مشاهده کردیم واقعاً باور من است که دعوای آنها با ما سر چند سانتریفیوژ و موضوع هسته‌‌ای نیست، بلکه تمام نگرانی‌ آنها از یک اندیشه، تفکر و تمدن جدید در حال شکل‌گیری است.

تا قبل از ظهور انقلاب اسلامی آنها 500 سال هیچ رقیب تمدنی نداشتند. اگر رقابت‌هایی هم بوده درون تمدنی بوده است اما برای اولین بار بعد از گذشت چهار پنج قرن یک تمدنی واقعاً مقابل آنها ایستاده و این رقابت جدی است .

حساسیتی که دشمن روی سینمای انقلاب ما دارد از هسته ای کمتر نیست

طی چهار دهه بعد از انقلاب، این یک شجره طیبه‌ای است که «تُؤتی أُکُلَها کُلَّ حینٍ بِإِذنِ رَبِّها»(سوره ابراهیم، آیه 25)، این میوه‌های خودش را به بار می نشاند و اگر بخواهد 200، 300 سال ادامه پیدا کند ریشه می‌دواند. دشمن می‌فهمد این پیام به دل‌ها می‌نشیند. اگر این پیام خیلی جاها برود و کشورهای دیگر آن را دریافت کنند منافع آنها به خطر می افتد، لذا احساس من این است که حساسیتی که آنها بر روی سینمای انقلاب ما دارند از هسته‌ای ما کمتر نیست،زیرا می‌فهمند سینمای انقلاب منتقل‌کننده این پیام است و قدرت جدی ایجاد می‌کند، و ابزار  رقابت تمدنی با غرب است.اما در این زمینه راهش را هم خوب درک کردند. فهمیدند تنها با سخت‌افزار نمی‌توانند جلوی آن را بگیرند و باید با نرم‌افزار هم با آن مقابله کنند، یعنی سینمای ما را دچار استحاله کنند.

به نظر من برخی سرمایه‌گذاری‌هایی که در این عرصه انجام می‌دهند به همین دلیل است. می‌فهمند که این پیام یک زرادخانه جدیِ قدرت است. سینمای انقلاب اسلامی با انتقال پیام تمدن اسلامی زرادخانه ای است که تولید قدرت می کند.

سینما یکی از بهترین بسترها برای دیپلماسی عمومی و انتقال ارزش ها و آرمانهای یک ملت است.

اگر  صحبت از مباحث دینی و حق و عدالت میشود گاهی فقط  بحث از یک سری مبانی نظری است اما یک وقت صحبت از نمودهای عینی و تحقق یافتن آرمان هاست. تمام تلاش آنها علیه انقلاب این بود که انقلاب نمود عینی پیدا نکند و اگر محقق شد موفق نشود، اگر موفق شد تکثیر نشود، اگر تکثیر شد محدود باشد و زیاد به شکل انبوه نتواند تکثیر شود. انقلاب ، نظام ساخت و اندیشه را فقط در مقام حرف بیان نکرد، در عمل نشان داد. دفاع مقدس یکی از نمودهای عینی و موفق تعالی و کارآمدی اندیشه دینی است.

برای هنرمندان انقلابی ایجاد مزاحمت می کنند چون احساس خطر می کنند

یکی از بارزترین جنبه‌های موفقیت اندیشه انقلاب اسلامی دفاع مقدس است. یعنی تفکر انقلاب اسلامی عملاً نشان داد که علیرغم امکانات کم این طرف و امکانات بی‌شماری که آن‌طرف دارد کدام می‌تواند برنده بشود. به همین دلیل هم تکثیر شد. من بارها گفتم که با این اندیشه فقط خرمشهر آزاد نمی‌شود، جنوب لبنان هم آزاد می‌شود. وقتی اندیشه مقاومت به‌صورت صحیح جا بیفتد، جنگ 33 روزه و 22 روزه هم پیروز می‌شود و می‌تواند همین‌طور ادامه و امتداد پیدا کند. دشمن از این که این اندیشه بتواند انتشار پیدا کند می‌ترسد. یکی از بهترین بسترهای انتشار آن سینما است، لذا می‌بینید همه تلاشش را می‌کند مانع این هنر شود. برخی حرکت های سخیف در هجمه به هنر انقلابی و هنرمندان آن در این راستاست. مزاحمت برای هنرمندانی که در مسیر انقلاب حرکت می کنند به خاطر این است که دشمن احساس خطر می‌کند! چون می‌داند جاذبه هنر دینی گسترده است. کسی که با زبان فطرت، دین، حقیقت و عدالت صحبت کند همه دنیا از آن استقبال می کند.

آن فرمایشی که حضرت آقا فرمودند «گنج جنگ»، واقعاً جنگ یک گنجی است؛ چرا؟ چون این مفاهیم متعالی در آن عینی شده است. یک وقتی است که شما شعار می‌دهید، اما یک وقتی است که مثلاً شما وقتی که «پایی که جا ماند» را می‌خوانید می‌بینید یک بچه چهارده، پانزده ساله وارد جنگ می‌شود، در شانزده سالگی اسیر و بعداً یکی از هنرهایش هم این است که کتابش را هم خودش می‌نویسد، یعنی منتظر یکی دیگر نمی‌شود. این یک گنج است.

یک نمونه بارز و ارزشمند آن، فرماندهان جنگ هستند، اما دفاع مقدس  نباید فقط در فرماندهان خلاصه شود. ما در جنگ نیروهای ساده و عادی داشتیم که ده‌ها پیام و رسالتی را که می‌خواهیم بیان کنیم در زندگی اینها می بینیم. باز در نیروهای عادی هم منظورم فقط آن کسی که آرپی‌جی می‌زند نیست، مثلاً یک پیرمردی از روستا به قسمت تدارکات جبهه می‌رود، اما تمام زندگی این مرد قابلیت این را دارد که به تصویر کشیده شود.

خدا رحمت کند شهید آوینی را که یکی از کارهای بزرگش «روایت فتح بود». یکی از زیبایی‌های این برنامه این بود که وقتی به سراغ جنگ می‌رود شما کم می‌بینید که صرفا سراغ چهار فرمانده و چهره شاخص برود، وارد دل جنگ می‌شود و آنها را به تصویر می‌کشد. یک نفر کشاورز است، یک نفر معلم است، یک نفر لبنیات‌فروش است. این مسئله تازه فقط در کار مستند است. در کارهای دیگر مثل رمان و درام که می‌تواند قوی‌تر باشد. حتی مسائلی که در پشت جبهه اتفاق می‌افتد مثل خانواده شهدا، خانواده رزمنده‌ها و خیلی کسان دیگری را که انسان در پشت جبهه در دفاع مقدس می‌دید حتی کسانی که به دلیلی امکان حضور در دفاع را نداشتند؛ تعبیری هم قرآن دارد که « أعینهم تفیض من الدمع حزنا»(سوره توبه، آیه 92) اینها نگران و ناراحتند و گریه می‌کنند که چرا نمی‌توانند حضور پیدا کنند اما تمام وجودش آنجا است. این مسائل را به تصویر کشیدن و بعد هم تکثیر کردن در سایر عرصه‌ها خیلی ارزشمند است.

نکته آخر ؛ مسئله مهم توزیع است. زمانی که دبیر شورای امنیت ملی بودم، دوستان فلسطینی به دیدار ما می‌آمدند. در یکی از این ملاقات‌ها که آقای الزّهار آمد، برادری هم همراهش بود که گفتند وزیر فرهنگ دولت فلسطین در غزه است.

صحبت کردیم و کمی هم وارد این بحث‌ها شدیم. آنجا اشاره‌ای به فیلم بازمانده کردم، دیدم ایشان اصلاً اسمش را هم نشنیده بود ! گفتم فیلم «بازمانده» بیشتر از 10 سال است که ساخته شده است. گفت من نمی‌دانم. هر چقدر من آدرس دادم دیدم هیچ‌کدام از اینها یادشان نمی‌آید. می‌خواهم بگویم که ما در توزیع این‌قدر ضعیف هستیم. انصافاً در قضیه فلسطین بازمانده یکی از بهترین فیلم‌ها است، اما این دوستان فلسطینی این فیلم را اصلاً ندیده بودند! حتی به گوش‌شان هم نخورده بود.

سینما یکی از بهترین عرصه ها برای معرفی تمدن جدیدی است که انقلاب اسلامی منادی آن است

این خیلی مهم است که ما بتوانیم برخی از آثار ارزنده هنری انقلاب اسلامی را بویژه در سینما به خوبی توزیع کنیم. شاید ده تا مقاله به اندازه یک فیلم تأثیر نداشته باشد. البته به نظر من اگر یک کار جدی شروع شود باید آمادگی داشت که با موانع جدی هم رو‌به‌رو خواهد شد.

آنها تاثیر زبان هنر و رسانه  را می‌فهمند، لذا در باره آن تعارف ندارند. مثلاً  اینهایی که ادعای آزادی می‌کنند یک دفعه می‌بینید پرس‌تی‌وی و المنار را قطع می کنند! زیرا او تأثیر زبان رسانه را می‌فهمد، به همین جهت حاضر است از آبرو و ادعای آزادی خودش هزینه کند، اما جلوی آن را می‌گیرد. شما دیدید که غربی‌ها بارها این شبکه‌ها را قطع ‌کردند. این بایکوتی که نسبت به آثار هنری انقلابی می‌شود به همین دلیل است.

این تمدن جدیدی که انقلاب اسلامی منادی آن است، شاید یکی از بهترین عرصه‌ها برای معرفی آن همین سینما است که ان‌شاء‌الله با تلاش عزیزانی مثل شما که در این زمینه تخصص دارید به‌خوبی دنبال شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا