تبعاتی که پذیرش قطعنامهی 598 به دنبال داشت
محمد فخاری، دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق خصوصی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
در تاریخ 29 تیرماه سال 1366 قطعنامهی 598 سازمان ملل صادر شد. کشور عراق بدون درنگ آن را پذیرفت و ایران پس از بررسی محتوای قطعنامه و بیان اشکالات آن پس از مشورتهای فراوان و استفاده از راهنماییهای کار ساز امام راحل تصمیم گرفت که قطعنامه را نه رد کند و نه بپذیرد.
روز 27 تیرماه 1367 قطعنامهی سازمان ملل از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران پذیرفته شد. پذیرش قطعنامه هرچند برخلاف نظر و سخنان پیشین حضرت امام راحل بود اما به عنوان برگ زرینی درطول مدت رهبری امام در رزومهی مدیریتی ایشان ثبت شد. رهبری که سخنان و نظرات و آرامش خود را بر راحتی و مصلحت مردم مقدم نمیداشت.
در طول دوران هشت سالهی جنگ تحمیلی در میان سخنان حضرت امام خمینی (ره) سخنی از صلح با عراق و عقب نشینی و سخنانی که از آن مفهوم صلح با صدام حسین برداشت شود دیده نمیشود که نمونهی آن در خاطرات آیت الله هاشمی دیده میشود.
در خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی به تاریخ سوم مهر 1366 آمده است: «آقای خامنهای و احمد آقا آمدند و اطلاع دادند که امام دستور دادهاند در نماز جمعه بگویند که هیچ سازش در پیش نداریم جز با تنبیه متجاوز».
اما در تیرماه 1367 با انتشار نامهی امام مبنی بر پذیرش قطعنامه، دنیای بین الملل و عاشقان خمینی شگفت زده شدند و به دنبال چرایی این اقدام امام بودند.
سوالی مشترکی که در اذهان عمومی بود و برخی را وادار به سخن میکرد و برخی عاشقان امام را وادار به سکوت، این بود که علت پذیرش قطعنامه چه بوده است، آیا دولت و مسوولین وقت امام را مجبور کردهاند که چنین اقدامی بکند؟
انتشار نامهی حضرت امام خمینی آب سردی بود بر پیکر آتشین امت حزب الله که به دنبال شخص مقصر در پذیرش قطعنامه بودند و هم چنین پاسخی بود به سؤالات مردم جهان.
در این نامه امام با ذکر عبارت نوشیدن جام زهر، همگان را متوجه کردند که پذیرش قطعنامه بر خلاف میل ایشان بوده است اما بنابر یکی از وظایف ولی فقیه که باید نظرات و تصمیم گیریهایش بر اساس رعایت مصلحت مردم باشد امام نیز با رعایت این امر که به سود مردم و برای جلوگیری از ضرر جبران نشدنی مردم بود قطعنامه را پذیرفتند.
در قسمت دیگر از نامهی ایشان بیان میکنند: «گمان نکنید که من در جریان کار جنگ و مسوولان آن نیستم. مسوولین مورد اعتماد من هستند. آنها را از این تصمیمی که گرفتهاند شماتت نکنید که برای آنان نیز چنین پیشنهادی سخت و ناگوار بوده است که انشاالله خداوند همهی ما را موفق به خدمت و رضایت خود میفرماید».
امام با بیان این مطالب از ایجاد فضای تهمت و سخنان ناپسند اعم از وطن فروش، غرب زده، فریب خورده، خائن و… بر علیه مسوولین وقت نظام جلوگیری کردند و اجازه ندادند تا خادمین ملت مورد اهانت برخی تندروها و افراطیها قرار بگیرند.
در این نامهی تاریخی حضرت امام مسیر انقلاب و کشور را مشخص میکنند و مسوولین را موظف به انجام خدمت به مردم میدانند و دانشگاهیان و حوزویان را برای پیشرفت علمی کشور به وحدت و همکاری دعوت میکنند و به ملت بیدار و همیشه در صحنهی ایران سفارش میکنند که از انقلاب در برابر هجوم دشمنان مراقبت کنند و مبادا انقلاب را به دست نااهلان بسپارند چرا که نظام همواره در معرض هجوم دشمنان است.
اما سؤال اصلی این است که آثار پذیرش قطعنامه برای جمهوری اسلامی ایرن چه بوده است؟
برای پاسخ به این سؤال باید به بیانات مسوولین وقت اعم از حضرت آیت الله خامنهای و هاشمی رفسنجانی و آقایان «رضایی» و «رفیقدوست» توجه کرد و از طرفی اوضاع آن روزگار را مورد بررسی قرار داد.
با صدور قطعنامهی 598 از سوی سازمان ملل و اصلاحاتی که در آن با وجود تلاشهای فراوان وزارت خارجهی ایران صورت گرفت و دولت ایران به عنوان شروع کنندهی جنگ و جنگ طلب معرفی نشد و در مقابل، این دولت صدام حسین بود که به عنوان متجاوز و شروع کنندهی جنگ معرفی شد این امر باعث حفظ آبروی نظام در صحنهی بین الملل شد تا مردم جهان متوجه این امر بشوند که کشور شیعی ایران طرفدار جنگ و جنگ طلب نیست و دیوار ایران هراسی با رهبریت حضرت امام شکسته شد.
معرفی عراق به عنوان شروع کنندهی جنگ به عنوان یک امتیاز حقوقی برای ایران محسوب میشود چرا که ایران با توجه به این امتیاز میتواند از کشور عراق غرامت بگیرد و از سوی دیگر اگر ایران با قرار گرفتن در ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل مورد تهاجم بزرگترین کشورهای جهان از جمله آمریکا قرار میگرفت و وارد جنگ مستقیم با آمریکا و کشورهای متحدش از جمله انگلیس و فرانسه و آلمان میشد با توجه به اوضاع تسلیحاتی ایران قدرت ایستادگی بسیار کاهش پیدا میکرد و موجب ضربهی شدیدی بر کشور ایران میشد.
از سوی دیگر صدام در طول هشت سال نتوانسته بود به اهداف خود برسد و کار او به جنون کشیده و این احتمال وجود داشت که حملهی شیمیایی در حد وسیعی در ایران علی الخصوص شهر تهران صورت گیرد که این امر منجر به خسارتهای جبران ناپذیری میشد لذا پذیرش قطعنامه یک روش بود برای جلوگیری از این حادثه و کشور از یک جنگ ناجوانمردانهی شهری که موجب تلفات شدید میشد نجات یافت.
اوضاع اقتصادی کشور نیز به گونهای بود که توان ادارهی کشور و پشتیبانی از رزمندگان در مناطق جنگی وجود نداشت و کشور با مشکلات اقتصادی زیادی روبرو شده بود و توان خرید سلاح برای رزمندگان وجود نداشت. در همین باره آقای محسن رفیقدوست میگوید: «خاتمهی جنگ برایمان 2 تصویر داشت، یکی همین پذیرش قطعنامه بود و یکی هم اینکه آنقدر ادامه بدهیم که بغداد را گرفته و صدام را ساقط کنیم اما با امکانات آن روز که داشتیم هدف دوم امکان پذیر نبود» (مصاحبه با خبر آنلاین در 28 تیرماه 1389)
اگر همان روند اقتصادی پیش میرفت احتمال وجود بحران داخلی در کشور وجود داشت که همین امر بزرگترین ضربه بر پیکر نظام اسلامی وارد میکرد چرا که یکی علتهای پیروزی رزمندگان اسلام عدم بحران اقتصادی داخل شهرها بود. بنابراین پذیرش قطعنامه از بوجود آمدن بحران اقتصادی و سوء استفادهی دشمنان داخلی با دادن وعدههای اقتصادی به مردم برای تشکیل گروهکهایی بر علیه نظام جلوگیری کرد.
حال باید آثار پذیرش قطعنامه را در سخنان مسوولین وقت مورد بررسی قرار داد.
سخنان حضرت امام خمینی (ره) در سوم اسفند ماه 1367 شش ماه بعد از پذیرش قطعنامه:
«من در اینجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیلهای غلط این روزها رسماً معذرت میخواهم و از خداوند میخواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کردهایم که ما برای ادای تکلیف جنگیدهایم و نتیجه فرع آن بوده است.
ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل کرد. و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید نکردند، آن ساعتی هم که مصلحت بقای انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفهی خود عمل کرده است، آیا از اینکه به وظیفهی خود عمل کرده است نگران باشد؟» (صحیفهی امام جلد 21 صفحات 284 و 285)
پیام مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای به مناسبت نهمین سالگرد جنگ تحمیلبی 30/6/1368:
«قبول قطعنامهی 598 از سوی جمهوری اسلامی و رهبر عظیم الشان فقید آن، توطئهی وسیع دشمن را بار دیگر با هدایت الهی به خود او برگرداند و دشمن را که تحت شعار صلح طلبی به هر جنایتی دست میزد خلع شعار کرد. شاید مشیت الهی بر این بود که با قطعنامه حقانیت جمهوری اسلامی بیش از پیش در جهان آشکار شود و ملت ایران به هدفهای اساسی خود در سطح بین المللی نزدیکتر شود».
سخنان حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی:
«امام به این نتیجه رسید که باید تا قبل از خودشان جنگ را تمام کند البته گفتند جام زهر را نوشیدم اما دو سه ماه پس از جنگ به خود من گفتند که جام زهر برای من شیرین شد» (سخنرانی در 27 فروردین 1394 در همایش بانوی انقلاب خانم خدیجه ثقفی همسر امام خمینی)
«من کاملاً در جریان موضوع جنگ و وضعیت کشور بودم و به همین خاطر اعلام میکنم که در بهترین موقع و زمان پذیرش قطعنامه از سوی ایران صورت گرفت و به این وسیله بهرههای زیادی نصیب کشور شد و از خطرهایی نیز نجات یافت». (مصاحبه در سالگرد پذیرش قطعنامه با شبکه خبر)
سخنان جناب آقای محسن رضایی:
«قطعنامهی 598 با پیشنهادات آتش بسی که قبل از آن ارائه میشد خیلی فرق داشت. قطعنامهی 598 اولین قطعنامهای است که دارای شرایط صلح بود. فرق آتش بس با صلح این است که در صلح برای مسائل اساسی مورد اختلاف مثل مرز بین الملل یا خسارت راه حل ارائه میشود. از سوی دیگر تعدادی از افراد هم که خود را حزب اللهی مینامند و فرماندهان و مسوولان زمان جنگ را هم متهم میکنند که نتوانستند جنگ را اداره کنند خوششان میآید که بگویند عدهای جام زهر را به امام نوشاندند. منافع اینها هم در این است که پایان جنگ روشن نشود. بعد از پذیرش قطعنامهی 598 من مطمئن شدم که امام بهترین کار را کرد». (مصاحبه با سایت تابناک در تاریخ 5 مهر 1388)
سخنان جناب آقای محسن رفیقدوست:
«تلاش هاشمی رفسنجانی برای قبول قطعنامه و پایان جنگ یک خدمت بزرگ است. زمانی که قطعنامه پذیرفته شد برخی فکر میکنند امام ناراحت بودند در حالی که این طور نیست. وقتی آقای هاشمی گفتند اجازه بدید من این کار را بکنم، امام مخالفت کرده و فرمودند من شعار جنگ را دادم حالا هم خودم این قطعنامه را قبول میکنم». (مصاحبه با خبرگزاری خبر آنلاین در 28 تیر 1389)
با توجه به اوضاع و احوال اقتصادی و سیاسی دههی 60 انقلاب اسلامی و سخنان مسوولین وقت نظام در مورد آثار مثبت پذیرش قطعنامهی 598 این موارد گواه این امر است حضرت امام خمینی (ره) با همفکری مسوولین وقت نظام بهترین تصمیم را برگزیدهاند و با توجه به سخنان حضرت امام و آثار مثبت پذیرش قطعنامه خیانتی از جانب مسوولین نظامی و انتظامی و دولت مردان مشاهده نمیشود و هرآنچه که صورت گرفته است به مصلحت مردم ایران بوده که امروز مردم جمهوری اسلامی به وجود پر خیر و برکت حضرت امام خمینی و مسوولین خدوم خود افتخار میکند و در سالروز پذیرش قطعنامه و ماه مرداد ماه که ماه پایان جنگ است باید در رسانهی ملی و همچنین توسط ملت عزیز ایران از مسوولین وقت نظام که امام را در پذیرش قطعنامه یاری کردند تجلیل شود و از آنان قدردانی شود چرا که اگر قطعنامه توسط حضرت امام خمینی مورد پذیرش قرار نمیگرفت آیندهی نظام جمهوری اسلامی قطعاً به گونهای که الان در تمامی صحنههای بین المللی اقتدار دارد نبود، لذا بابت آن تصمیم به موقع و سنجیده از مسوولین وقت نظام از جمله حضرت آیت الله خامنهای و آیت الله هاشمی که با پیشنهاد برعهده گرفتن مسوولیت پذیرش قطعنامه جان نثاری و فداکاری خود را نشان دادند تشکر و برای شادی روح حضرت امام (خمینی ره) فاتحهای قرائت میکنیم و در مقابل کسانی که در تریبونها و مصاحبههای خود پذیرش قطعنامه توسط امام را امری نادرست میدانند و نسبت به مسوولین وقت تهمتها و عناوین بسیار ناپسند از قبیل خائن، وطن فروش، اشرافیگر مطرح میکنند میایستیم و از تصمیم و راه امام خمینی حمایت میکنیم چرا که عنوان فرزند امام فقط مختص نسل اول و دوم انقلاب که امام را زیارت کردند نیست و ما نسل سومیها و نسلهای آینده نیز خود را فرزندان خمینی میدانیم.
ای کاش در چنین روزی شاهد حضور مسوولین وقت در رسانهی ملی و تجلیل از آنان بودیم و نگارنده به دولتمردان دولت تدبیر و امید پیشنهاد میکند که ماه تیر را که هم سالروز پذیرش قطعنامهی 598 است و هم سالروز توافق هستهای و بوجود آمدن برجام را به عنوان ماه تدبیر و امید نام گذاری کنند.
روز 27 تیرماه سالروز پذیرش قطعنامه 598، سالروز شکسته شدن دیوار ایران هراسی، سالروز پیروزی ایران بر عراق در صحنهی بین المللی گرامی باد.
انتهای پیام