چند توییت از آیتالله فاطمینیا
آیتالله فاطمینیا از چهرههای شناختهشدهی حوزوی و استاد اخلاق ساعاتی قبل درگذشت.
به گزارش انصاف نیوز، صفحهای به نام آیتالله فاطمینیا از دیماه سال 1397 در توییتر آغاز به کار کرد که توسط شاگردان این استاد اخلاق مدیریت و در آن برخی از جملات این چهرهی حوزوی که در سخنرانیهای وی بیان شده است منتشر میشد.
تعدادی از این توییتها را که در بردارندهی توصیههای اخلاقی آیتالله فاطمینیا است را میتوانید در ادامه بخوانید:
ابوسلیمان دارانی مطلبی بسیار لطیف و عمیق گفته است؛ اگر کسی آن را بفهمد، مست میشود! گفته: «ای بسا خداوند گشایشی برای سالک در رختخوابش پیش میآورد که آن گشایش و فتح باب را در نمازش افاضه نمیکند!» خداوند گاهی از این امور پیش میآورد که مغرور نشویم و گمان نکنیم راههای او محدود است.
عمده چیزی که برزخ را تاریک میکند، حرف پشت سر مردم است، غیبت، تهمت… یکی از چیزهایی که برزخ را روشن میکند، گرهگشایی از کار مردم است. برزخ را گناهان، تاریک میکنند، و از آن طرف اعمال خیر، باعث روشنایی عالم قبر و برزخ میشوند.
خواهش میکنم حاضر جواب نباشید. من به جوانها میگویم دیر نمیشود، بعداً جواب بدهید. کمی تأمل کنید. حاضر جوابی بعضی وقتها آدم را محروم میکند. همینطوری زود چیزی را نپرانید، تمرین کنید و یک ذره دیرتر جواب بدهید.
مشاجرهها و نزاعها، نور باطن را خاموش میکند! بسیاری از بیحالیها و عدم نشاطها به جهت مشاجرات است! کم منزلی داریم که در آن پرخاش و تندی نباشد. روزی چندتا پرخاش باشد، برکات میرود و دیگر چیزی نمیماند! حتی اگر حق هم با تو بود، در امور جزئی و شخصی مشاجره نکن، چون کدورت آور است.
نعمتی که انسان را از خدا غافل کند، نقمت و عقاب است. از جمله، گریهی استدراجی است. حالِ گریه به او میدهند، که فکر کند آدم خوبی است! بعضی افراد هستند که در مجالس و هیئت گریه میکنند اما کارهایی از اینها سر میزند که سنگ را به گریه میاندازد! مسکین گمان میکند خیلی حال خوبی دارد!
در جامعهی ما تقوای لسانی خیلی کم است؛ بعضی از متدیّنین، اهل مسجد، اهل هیئت، تقوای لسانی را از دست دادهاند! گویا غیبت واجب است و تهمت و افتراء مستحب! خدا میداند خیلی خطرناک است، توفیق سلب میشود، قلب تیره میشود، نشاط در عبادات موجود نیست.
دین فقط همین ظواهر نیست! آدمی هست که چهل سال نماز غفیله میخواند، اما بلد نیست با زنوبچهاش درست حرف بزند، رفتارش انسانی نیست! نماز غفیله و سایر عبادات باید معرفت بیاورد وگرنه چه ارزش دارد. سعدی چقدر عالی گفته است:
عابد و زاهد و صوفی همه طفلان رهند
مرد اگر هست بجز عالم ربانی نیست
آقایان حیفتان نمیآید مادرها را اذیت میکنید؟ سید رضی جامع نهج البلاغه پس از مرگ مادرش گفت: «بعد از این با کدام دست بلاها را رد کنم؟» دست مادر که بالا میرود، بلاها از شما دور میشود. حیف نیست سر یک چیز جزئی مادر را میرنجانید؟ از مجلس روضه برگشته مادر را میرنجاند؛ قبول باشد!
سفره خدا بزرگ است. پیرزن نابینایی جلوی حضرت موسی را گرفت. گفت دعا کن خدا چشمانم را برگرداند. حضرت موسی گفت باشد. پیرزن گفت دعا کن جمالم را هم برگرداند. حضرت توقفی کرد، با خود گفت چشمانش را خدا داد، دیگر زیبایی… وحی آمد که موسی چرا فکر می کنی؟ مگر از تو میخواهد؟
بگذارید جملهای کامل شود بعد ایراد بگیرید. نمیدانم چرا اینطوری هستیم! در خواهر و برادری هم حاضر نیستیم حرف یکدیگر را تا آخر گوش کنیم. میگوییم وایسا، شکر تو کلامت! خب شکر به چه درد میخورد؟ یا اگر از جملهای خوشش نیاید میپرد وسط حرف! بابا جان صبر کن یک خرده!
کوچکی و بزرگی در میان مردم، اهمیت چندانی ندارد؛ زیرا غالباً بدون ملاک و بر مبنای تخیلات و احساسات واهی میباشد. ممکن است شخصی واقعاً بزرگ باشد، او را کوچک بشمارند، و شخصی واقعاً کوچک و بیمقدار باشد، او را بزرگ بشمرند! آنچه اهمیت دارد، کوچکی و بزرگی در نزد خداست.
خداوند توفیق فهم احادیث را عنایت بفرماید. بعضی مقدسها حدیث را میخوانند و میشنوند و فقط میگویند: بَهبَه! و از آن به طور سرسری میگذرند. بنده به دوستانم میگویم: بهبه، تاکنون هیچ دردی را دوا ننموده است؛ اگر مریضی نسخهای را دست بگیرد و تماشا کند و بگوید بهبه، مرض او رفع میشود؟
والدین نباید فرزند خود را با دیگر جوانها مقایسه کنند؛ شاید فرزند شما به هنر یا کشاورزی علاقهمند است و نتواند پزشک موفقی باشد. متاسفانه برخی برای ارتقای وجهه اجتماعی خودشان، فرزندان را به کاری مجبور ميکنند که با استعدادشان همخوانی ندارد. باید علایق و استعداد شخص را در نظر گرفت.
نبايد امام زمان(ع) را در ذهن افراد انسان خشنی معرفی كرد كه شمشير به دست گرفته و میخواهد همه را گردن بزند! اين نحوه جلوه دادن مقام امام بسيار خلاف واقع است!
امام پدر واقعی امت و دريای رأفت و رحمت است؛ حضرت مظهر اسم رحمن و رحيم خداست و برای هدايت افراد آمده نه كشتن آنها!
خشم ما را بیچاره کرده است، نمیگذارد به جایی برسیم! هی دور خود میچرخیم، چرا که بد اخلاقیم!
امام صادق(ع) فرمود: «آدم بد اخلاق، معارف را پیدا نمیکند.»
آقای طباطبایی اگر بد اخلاق بود، المیزان نمیتوانست بنویسد. بد اخلاقی با معارف جور در نمیآید.
ماها ولخرج نورانیت و نور هستیم؛ کاری میکنیم، نورانیتی حاصل میشود؛ راحت کاری میکنیم که میرود و جایش را به ظلمت میدهد. شب بلند میشویم چندتا استغفار میگوییم و مشمول آیه «ویستغفرون بالاسحار» میشویم اما صبح میگوییم «حالا غیبت فلانی نباشد ها…» هیچی تمام شد و رفت
تعجب میکنم از بعضیها! آقا یا خانم مؤمن ۲۰بار عمره رفته، بار ۲۱ میگویند بیا پول عمره را بده برای جهیزیه دختر یتیم؛ میگوید نمیتوانم؛ دوستانم میروند، من نروم؟! حالا بگو شما این همه رفتی، اخلاق را رعایت میکنی؟ مگر دین مسخره است؟! هر سال عمره میروی؛ یک عیب را از خودت دور نکردی؟
هرکس به آنچه میداند عمل کند، خدا به او چیزی را که نمیداند،میدهد. به قول یکی از علما بعضیها فکر میکنند حتماً باید عباوعمامه و سابقه قم داشته باشند تا بشود؛ نه! نه نیازاست قم بروید نه نجف. اگر به همین که میدانید مثلاً به مادرت خشم کنی گناه است، عمل کنید چیزی در کاسهات میگذارند.
فرد در حالی که تصور دارد خبری است وارد روز قیامت میشود اما ناگهان تعجب میکند؛پس نمازها و عمرهها چه شد؟میگویند دل شکستی! ریا کردی! زهر زبان ریختی! جوان عزیز اگر میخواهی به جایی برسی از خانهتان شروع کن! اگر دل خواهرت را شکستی، دل مادروپدر را شکستی، برو درستش کن. از خانه شروع کنید.
اهل قسم نیستم ولی مجبورم، دلم میسوزد. خانمها،آقایان! بشنوید! به حضرت زهرا(س) قسم اگر لطیف نباشید چیزی گیرتان نمیآید،خودتان را معطل نکنید. هی اوقات تلخی راه میاندازد، عصبانی میشود، بعد هم میخواهد بشود زبده العارفین؛ یکبار این قسم را خوردم که تا لطیف نشوید چیزی گیرتان نمیآید.
برخی که قادر به گرفتن روزه نیستند میگویند سعادت نداشتم! این چه جملهای است؟! تو به دستور خدا روزه نگرفتهای! این جمله یعنی خدا مرا بیسعادت کرد! این بیادبی است به خداوند و باید ترک شود؛ همانطور که روزهدار به امر خدا عمل میکند آن که بهخاطر مریضی روزه نمیگیرد هم به فرمان خداست.
بعضیها گمان میكنند در دستگاه خدا هم میشود زرنگی كرد؛ خيال میكنند اگر نمازی بخوانند و روزهای بگيرند و محاسن بگذارند و انگشتر عقيق در دست كنند، اهل بهشت هستند و ديگر هر كاری كردند مهم نيست! عزيزان سيئات با حسنات نمیسازد و آن را از بين میبرد! باید خيلی مواظب اعمال خود باشيم.
خسته شدم بس که گفتم این دین، دین کیفیت است نه کمیت! مقصودم این نیست که مستحبات را انجام ندهیم،آن بهجای خود اما باید با باطن به خدا رسید. هنوز باطن را اصلاح نکرده مرتب دعای کمیل میرود؛ هنوز بلد نیست در منزل با خانواده رفتار کند هرسال به عمره میرود! چه فایده؟ دین، مسخره که نیست!
احوالپرسیها را دیدهاید؟ میپرسیم حالت چطور است؟ میگوید: «هییی؛ زندهایم!» من تنم میلرزد از این جوابها! نعمات خدا را فراموش کردهایم؟ جوانی رفته بود دکتر، دکتر میگفت من چیزی ندیدهام ولی چشم دارد خودبهخود ضعیف میشود؛ حالا تو چشمت سالم است و قدر نمیدانی؟ حالت شکر نداریم!
مساله والدين شوخی نيست! ممكن است يك پرخاش به مادر، انسان را صد سال عقب بيندازد و بركات را ببرد! اگر كوتاهی كردهايد، تا دير نشده است جبران كنيد. اگر در قيد حيات هستند دلشان را به دست آوريد و به ايشان خدمت كنيد و اگر هم به رحمت خدا رفتهاند، برای آنها استغفار كنيد.
شب تا صبح به نماز ایستادهای و نماز خواندهای، اگر صبح آمدی دیدی همسایه ماشینش را عوض کرده و پیش خودت گفتی از کجا آورده ماشین خریده است؟! تمام نمازت را ضایع کردهای… نظر کوتاهی در این مکتب خریدار ندارد، باید نظر بلند باشیم.
خدا گناه «آبرو بردن»را سخت میبخشد. امام باقر فرمودند:«کسی که آبروی مردم را نریزد، خداوند از گناهان او صرفنظر خواهد كرد.» اغلب جهنمیها، جهنمی زبان هستند! فکرنکنید همه از دیوار مردم بالا میروند.یک مشت مقدس را میآورند جهنم به سبب اينكه آبرو میبردند! اسلام خواهان حفظ آبروی فرد است.
جانم به قربان جوشن کبیر اما کی گفته جوشن کبیر را بخوانانید؟ گفتهاند بخوانید! همه وقت احیاء را میگیرند که جوشن بخوانند بعد به «بک یا الله» که مغز قدر است،میرسند با چشم نیم بسته ودهن دره میخواهند زود تمام کنند وبدوند سحری بخورند!جوشن کبیر خوب است اما هرکس دوست دارد درخانه میخواند.
به بچهها آرامش دهید، سابق بر این مرسوم بود به بچهها میگفتند سروصدا نکن والا گوش تو را میبُرم حتی بدتر از این بود. چقدر آدم باید احمق باشد که این حرفها را بزند. به یک عده سفارش کنید که این چیزها را نگویید. شما اهل فضل هستید، اینها را میگویم که به آن آدمهای عقب افتاده بگویید.
خبرهای بد را هیچ وقت در خانه نگویید؛ تا به خانه میرسد، میگوید تصادفی را دیدم! نمیخواهد بگویید. اصلا خبرهای منفی را در منزل نگویید. شما را به خدا قسم میدهم اینها را رعایت کنید؛ ضربههایی به خانواده زده میشود که جبران نمیشود.چیزهای پریشان کننده نگویید. به همسر و بچهها آرامش دهید.
وقتی شخصی اشتباهی میکند یا حرف ناپسندی میزند، با خوش رفتاری جواب او را بدهیم. در مورد شخصی میپرسی که چطور آدمی است؟ میگویند آدم خوبی است، نماز میخواند، اهل دعا، زیارت و مسجد هم هست، اما بد اخلاق است! عجب! اين شد آدم خوب؟! اصلاً مومنی که بد اخلاق است، به درد نمیخورد!
نماز خوانده است، حاج خانم قبول باشد. قبول حق باشد! یعنی چه؟ این الآن دارد برای شما دعا میکند؛ «قبول حق باشد» یعنی چه؟ یعنی قرار بود قبول شیطان باشد؟ من نمیدانم این چه حرف بیربطی است و از کجا آمده؛ بگو: خدا شما را حفظ کند، إنشاءالله حوائج تو هم برآورده شود. قبول حق باشد یعنی چه؟
امثال من در وقت گرفتاری خیلی آدمهای خوبی میشویم؛ نماز اول وقت میخوانیم،توبه میکنیم و میشویم عابد و زاهد اما تا برطرف شد یادمان میرود. الله اکبر! خیلی بد است. امام علی(ع) میفرمایند: «ألا فاعملوا في الرغبة كما تعملون في الرهبة» در آسودگی هم همانگونه عبادت کنید که درگرفتاری میکنید.
بیایید از کلمهای خیلی رایج توبه کنیم. امان از این کلمه! رایج است وقتی میپرسند مثلاً فلانی چرا دخترش طلاق گرفته؟ یا چرا مغازه فلانی را بستهاند؟ میگوییم: بماند! این «بماند» دور از جانتان آدم را میکند سگ جهنم! چون هزار تفسیر دارد؛ یعنی شراب میخورد، قمار میزند و…
نمیترسیم از خدا؟
انتهای پیام