خاک تو سرتون… از کشورم نروژ!
محمود فرجامی، نویسنده و مترجم، در یادداشتی در اینستاگرام دربارهی کلیپی که در روزهای اخیر از مسعود قرهخانی، رئیس مجلس نروژ منتشر شده، نوشت:
هر از چندی آقای مسعود قرهخانی، رییس پارلمان نروژ، دست به کمر ویدیویی پر میکند به زبان فارسی برای ایرانیان کهای ملت شریف ایران شما لیاقت بهتر از اینها را دارید و اگر جزو مردم نروژ میبودید، یا اگر حکومتتان دست دولت نروژ بود وضعتان خیلی بهتر از این بود و من امیدوارم مثل مردم «کشور من نروژ» که امکانات فراوانی در اختیار من گذاشت و من خیلی سپاسگزارم، شما هم خوشبخت شوید.
جناب قرهخانی احتمالاً نه با پروتکلها و دیسیپلین سیاسی آشناست و نه راهورسم مراودات انسانی را میداند.
ایشان رسماً و همهجا خودش را نروژی معرفی میکند و نه ایرانی-نروژی. به عبارت دیگر بزرگوار ایرانی نیست (همانطور که در پاسخ به انتقادها برای ریاستش به پارلمان گفت) بلکه صرفاً ایران به دنیا آمده و زبان فارسی بلد است و همانطور که هر بار دستکم دو بار در هر پیامی به فارسی یادآور میشود «کشورم نروژ» بوده که همه چیز در اختیار او گذاشته تا به اینجا برسد. او تا پیش از اینکه مورد توجه رسانهها قرار بگیرد هیچ اقدامی، همدلیای، کنشگریای چیزی در رابطه با ایران و ایرانیها نداشت. در واقع الان هم در عرصه قانونگذاری مطلقاً خیری برای ایرانیها ندارد. فقط -بر خلاف عرف دیپلماتیک همه جای دنیا، خصوصاً نروژ- بلد است به مردم کشوری دیگر یاداوری کند چقدر بدبختند و از کشور خودش تشکر کند!
از جنبه آداب انسانی وضعیت حتی بدتر است. کار قرهخانی مثل این است که یکی از جنوب شهر برود محله اعیانی بالای شهر، آن وقت هر مصیبتی برای پایینشهریها پیش آمد دست به کمر بزند و بگوید آخی… طفلکیها… آگه شما اینجا بودید وضعتون بهتر بود ها (ضمناً یادش هم نرود که بگوید هیچ نسبتی با بچههای پایین ندارد، فقط از بد حادثه آنجا به دنیا آمده بوده و هر چه دارد از برکت شمالشهربهاست.)
میدانم سر این پست هم باید اراجیف زیادی بشنوم ولی واقعاً این کار برایم غیرقابل تحمل است: یکی بیاید یادآوری کند من ایرانی نیستم بعد دست بکمر برای ما مهمل ببافد.
اگر یک وزیر پاکستانی/سومالیایی/کلمبیاییالاصل نروژی چنین پیامی بدهد روز آخر کارش خواهد بود. میدانید چرا؟ چون مردم بقیه کشورها، هر بدیای که داشتهباشند، اینقدر کودکمانده نیستند که از لج رژیم سیاسیشان هرتحقیری را بپذیرند.
قدرتمندترین اقلیت خارجی در نروژ پاکستانیها هستند با کلی سیاستمدار ارشد و وزیر. حتی تصور اینکه فلان وزیر پاکستانیالاصل در مثلاً سیل پاکستان دست به کمر بزند و به زبان اردو به مردم پاکستان پیام بدهد که اگر چنین اتفاقی در «کشور من نروژ» افتاده بود چنین و چنان میشد دشوار است. نه در نروژ و نه در هیچ کشور دیگری. به چالش دعوت میکنم تمام خارجنشینان را که یک نمونه مشابه نشان دهند.
به نظرم زمانش فرا رسیده یک نفر به آقای قرهخانی گوشزد کند اینکه [شرایط در ایران مناسب مردم نیست] جوازی بر کار خلاف آداب سیاسی و انسانی ایشان نیست. اسناب بودن همیشه چیپ و سخیف است، اگر از بالا به پایین و در مصائب باشد، تهوعآور هم هست. کاش در کشورشان نروژ که مهد آزادی و دمکراسی است، این را هم به ایشان یاد میدادند. شاید هم باز اشکال از ایران و ایرانیان باشد و باید دست کم در خانواده یاد میدادند که این میزان نمایش تازهبدورانرسیدگی، فخرفروشی در قالب ترحم، و چاپلوسی مردم کشور خود (نروژ) به زبان و در مقابل کشوری دیگر (ایران) سخیف و زننده است.
به قول حسین صفا: «از این درشکه بیا پایین، تو نیز شیهه بکش گاهی!»
توضیح انصاف نیوز: متن در یکجا در داخل علامت [] تلخیص شده است.
انتهای پیام
چیزی که این روزها زیاده وطن فروشه. چه داخل و چه خارج کشور. نویسنده شازده کوچولو اگزوپری در کتاب خلبان جنگ با شایدم پرواز شبانه خطاب به سیاستمدارای خائن میگه:
یک مرد راه نمیفته برود هرجایی و بگوید زن من بدکاره هست. یک مرد وقتی به خانه برگشت می تواند فریاد بکشد.
واقعا که گل گفتی واقعا تازه به دوران رسیده وچیزندیده است.عقده ای حقیر….خودنروژی اینطوری نیستن انشاالله
اینکه یک ایران رییس پارلمان نروژ شود افتخار ماست.با ناسیونالسیم هیتلری خون خود را کثیف نکنید.
در نروژ باید مواظب باشید که وکیلیان سر تون کلاه نگذاره.برای من ۵ بار اتفاق افتاد.
من سالها در نروژ زندگی کرده ام.یک کشور بسته و ناسیونالیستی است.با صاحب کارم که تصادفا همون بیمارستانی بود که آقای قره خانی در اونجا به عنوان رادیوگراف کار می کردند در گیر شدم.از من می خواستن به عنوان نیروی کار ارزان قیمت استفاده بکنن و من زیر بار نمی رفتم.این در همه دنیا اتفاق می افته وعادیه.اما اتفاقی که برای من افتاد این بود که من وکیل گرفتم که به من کمک کنه ،وکیلم علیه من کار می کرد.کلا ۳ تا وکیل گرفتم.هر سه از من پول می گرفتن و مشورتهای اشتباه می دادن.وحشتناک بود. با دو روزنامه تماس گرفتم که این مطالب رو بازگو بکنم .جواب میل من رو ندادند
جالب بود
آفرین،آقای فرجامی…آفرین
جناب فرجامی، من نمیدانم که حقیقتا نیت و هدف جناب قره خانی از این پست ها و کلیپ هایی که بقول شما دست به کمر تهیه میکند چیست! اما طبیعی و منطقی است که هر جا فرصت و پیشنهاد و امکانات تحصیلی، تحقیقی و شغلی در اختیار افراد بگذارند و امکان برخورداری از یک زندگی لااقل نه مرفه اما قابل قبول را فراهم آورند، و افراد از حمایت های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و مهمتر از همه اقتصادی نظام حاکم بهره مند شوند، آنجا را کشور و میهن خود بدانند تا همانطور که نظام حاکم بر آن جامعه به فرد خدمت میکند، افراد نیز به آن نظام و مردم آن جامعه خدمات متقابل ارایه نمایند. حالا از طرف دیگر تصور کنید نظام حاکم بر مملکتی که فرد (بویژه افراد نخبه و برجسته) در آن سرزمین متولد شده و بدنیا آمده، با وی رفتاری و عملکردی مشابه نظام مملکت ما داشته باشند!!!
بسیاری از این نخبگان راه فرار را در پیش خواهند گرفت که گرفته اند و آمارهای همین دولت های حاکم بر سرزمین مان به روشنی گویای این واقعیت تلخ است.
در خاتمه هرچند لازم بذکر نیست، اما بدیهی است که تمام افراد و نوعا انسان ها به زادگاه خویش دلبستگی و علاقه ویژه دارند و قلب هرکس برای خاک وطنش در هرجای جهان که باشد خواهد تپید، اما در نهایت زندگی، خدمات متقابل و وابستگی در جامعه و کشوری رواج خواهد داشت که خدمات مناسبی به فرد ارائه نماید.
ناسیونالیسم هیتلری را آنها دارند نه ما جناب اگر متن را دقیق و عمیق خواتده باشید باید متوجه شده باشید که منظور چه بود برخورد متفرعنانه ایشان در ویدیوهایی که پر میکنند با ایرانیان است که زشت و مشمئز کننده است ایرانیان موفق و اافتخارآفرین در خارج از کشور کم نداریم که هرگز نه کشورشان را حایی غیر از ایران دانسته اند و نه با هموطنانشان به غیر از احترام برخوردی نکرده اند یک نمونه آن پرفسور سمیعی هستند این آقا با این رفتارش نشان می دهد که به واقع بی حنبه و تازه به دوران رسیده است
کودک مانده رو خوب امدین. واقعا.
حیف این همه امکانات که نروژ دراختیارش گذاشته. هنوز اینقدر درک وفهم نداره که موقعیتشو به رخ نکشه.