هدف پروژهی مظلومنمایی عباسی چیست؟
«سپهر اشرفی» در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
حسن عباسی که اخیراً به اتهام توهین به ارتش جمهوری اسلامی ایران بازداشت شده فردی است که دارای مدرک کارشناسی در رشتهی فلسفه است و از اوایل دههی 80 به واسطهی سخنرانیهای جنجالی علیه دولت وقت توانست طرفداران جوانی از بین اقشار اصولگرا جذب کند و سالها با استفاده از عنوان «دکتر» توسط خودش و شاگردانش در مجامع و محیطهای دانشگاهی به سخنرانی مشغول بود.
آنچه در مورد شخصیت عباسی بیش از پیش به چشم میآید اعتماد به نفس بالای اوست که در همهی زمینههای علمی، فلسفی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، دینی، سینمایی و هنری اظهار نظر کرده و با تعابیر مد نظر خود، کارشناسان و متولیان این حوزهها رازیر سوال میبرد.
در اوایل دههی 80 حسن عباسی با مواضع عجیب نسبت به مسوولین از جمله رییس مجلس خبرگان رهبری، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، رییس جمهور، فرمانده کل سپاه، دبیر شورای عالی امنیت ملی و حتی وزرا و مشاورین دولت توانست خود را در کانون توجهات رسانههای اصولگرا قرار دهد و سخنرانیهایش توسط جوانان همسو به شدت انتشار پیدا کرد.
حسن عباسی به همراه دیگر سخنران تازه کار آن زمان، از جمله حسن رحیمپور ازغدی که اتفاقاً او هم سالیان زیادی از عنوان دکتر برای خود استفاده میکرد در فاصلهی سالهای 82 تا 84 اقدام به تخریب گستردهی دولت و دیدگاه اصلاح طلبی کردند و با برگزاری بیش از صد سخنرانی و مناظره در دانشگاههای کشور جو مسمومی علیه دولت وقت ایجاد کردند و طبق گفتههای خودشان از زمینه سازان حضور احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 بودند.
عباسی از سال 84 تا 88 همچنان به اظهار نظرهای به ظاهر کارشناسانه در همهی زمینههای مربوط و نامربوط مشغول بود و عمدهی تمرکزش علیه دولتمردان و سیاستمداران اصلاحطلب بود. سال 88 حسن عباسی با تشویق جوانان و دانشجویان اصولگرا، جوسازیهایی علیه کاندیداهای اصلاح طلبان میکرد تا جایی که در دانشگاه اصفهان در خرداد 88 و کمتر از یک ماه پیش از انتخابات ادعا کرد «من لیست 250 آدمی که از دفتر آقای خاتمی حقوق میگرفتند که زیرآب اسلام را بزنند منتشر میکنم. آقای میرحسین موسوی تکلیفش را باید با جریانی که 250 نفرش جاسوسی میکنند روشن کند»!
اما با روی کارآمدن دولت تدبیر و امید در سال 92 با ارادهی مردم حسن عباسی به حاشیه رانده شد و دیگر کمتر سخنرانیها و اظهار نظرهایش مورد توجه قرار میگرفت، تا اینکه اخیراً بریدهای از سخنرانیاش در مورد ارتش جمهوری اسلامی ایران در رسانهها منتشر شد. اما باید دید چه کسانی و با چه اهدافی بعد از 6 سال این بریدهی سخنرانی را منتشر کردهاند؟
ظرف مدت چند روز عباسی دوباره در جو سازیهای رسانهای رتبهی اول را کسب کرد، صدر اخبار سایتها و کانالهای تلگرامی قرار گرفت، موج محکوم کردن اظهارات توهین آمیزش منجر به این شد که دوباره نامش بر سر زبانها بیفتد، تا اینکه چند روز پیش با وجود عذرخواهی عباسی از امیر پوردستان فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، حسن عباسی به اتهام توهین به ارتش بازداشت شد.
بلافاصله در ساعات اولیهی پس از بازداشت به اتهام توهین به یکی از مهمترین نهادهای نظامی کشور، طرفدارانش که در عین اندک بودن مسلط به فضای مجازی و جنگ روانی هستند انتشار گستردهی خبر بازداشت او را کلید زدند با هشتگهایی نظیر «عباسی را آزاد کنید» و «صدای انقلاب بازداشت شد»، تا اینکه دیروز در اقدامی به ظاهر مضحک اما در واقع با هدف جریان سازی اجتماعی و مجازی، موسسهی تحت مدیریت حسن عباسی اقدام به انتشار بیانیهای کرد که برای روشن شدن موضوع عین متن بیانیه را در ادامه منتشر میکنیم:
«بسم الله الرحمن الرحیم. بیانیهی اندیشکدهی یقین در خصوص عدم برگزاری تجمعات برای آزادسازی استاد عباسی: بدینوسیله از تمام جوانان انقلابی، علاقمندان، و اندیشهجویان استاد حسن عباسی درخواست میشود از هر گونه اقدام جهت برگزاری تجمعات میدانی برای آزادی استاد خودداری بفرمایند».
از سوی دیگر توسط هواداران عباسی گفته شده که چرا «حسین فریدون» (برادر رییس جمهور) و «صفدر حسینی» بازداشت نشدهاند و به جای آنها حسن عباسی بازداشت شده است؟! در حالی چنین ادعای مضحکی مطرح میشود که حسن عباسی به اتهام توهین بازداشت شده و منحرف کردن موضوع به سمت دو نفر از اعضای دولت هیچ ارتباطی با این بازداشت ندارد، آقایان حسین فریدون و سید صفدر حسینی اگر مرتکب جرمی شده باشند که تا به امروز اثبات نشده، باید توسط مراجع قضایی رسیدگی شود و جو سازی و تهمت علیه هر فردی منحرف کردن افکار و بزرگنمایی برای شخصیت متهم به هتاکی است که به همین اتهام در بازداشت به سر میبرد.
به نظر میرسد این روزها مجموعهی اصولگرایان رادیکال و حامیان احمدینژاد با حضور گسترده در فضای مجازی و ایجاد فضاها و هشتگهای جنجالی و باز نشر آن در گروههای اصلاحطلب مانند همین پروژه ی مظلوم نمایی عباسی، دامی را تدارک دیدهاند که فعالان مجازی با گرایش اصلاحطلبی نباید وارد آن شوند.
انتهای پیام
حيات اين مدعيان دروغين اصولگرائي (بخوانيد افولگرائي) در وجود بحران و مماتشان در آرامش و امنيت جامعه است، لهذا تا جان در بدن دارند، نخواهند گذاشت جامعه روي آرامش و راحت بخود ببيند! خوشبختانه مردم بخوبي اين بيماري اين مدعيان را فهميده اند و بنابراين آنها را عليرغم هياهوي بسيارشان، قرنطينه کرده اند.