دولت «انقلابی» هم نئولیبرال نامیده شد!
یک فعال سیاسی اصولگرا گفت: راهی پیش پای رییسی گذاشته اند که در دولت های هاشمی، احمدی نژاد و حسن روحانی هم همین راه را جدی می گرفتند. یعنی مسیری که این دولت انتخاب کرده است، متاًسفانه تحت تاثیر تفکری است که در دوره های هاشمی، احمدی نژاد و روحانی شکست خورده است. یعنی دولت هاشمی اصلاح قمیت ها را انجام داد، دولت احمدی و نژاد همین روش نئو لیبرالیستی را پیشه گرفتند که از اول معلوم بود، روشی غلط است که از سال 72 مردم را گرفتار کرده است.
نواندیش نوشت: «دولت سید ابراهیم رییسی در حالی هفته های پایانی سال اول پاستورنشینی را تجربه می کند که به طور کاملاً ملموسی انتظارها را برآورده نکرده است. در مقابل تورم نزدیک به 50 درصدی و گرانی 400 درصدی برخی از کالاهای مصرفی شرایطی به وجود آورده است كه انتقادات از دولت او را شدت بخشيده است. مشکل چیست که دولت سیزدهمی ها نتوانستند حتی به بخشی از وعده های شان عمل کنند؟ تحریم، سوءمدیریت یا کم راًی بودن دولت و … کدام در کورتر شدن گره ها نقش بیشتری دارند؟
محمدصادق کوشکی، تحلیلگر سياسى اصولگرا در گفت و گویی در این رابطه گفت وگویی صریح انجام داده است که در زیر می آید:
*عملکرد یکساله دولت رییسی را چطور ارزیابی می کنید؟
برای بررسی دولت رییسی در 10 ماهه اخیر به 2 قسمت می توان اشاره کرد. یک بخش فعالیت هایی است که بازدهی شان در همین مدت ملموس بود. مثلاً در بحث واکسیناسیون کرونا که مساًله این بیماری به حدی زیادی حل و از حالت بحران خارج شد. اما بقیه برنامه های دولت برنامه هایی بودند که بعد از دوره 4 ساله باید ارزیابی شوند. مثل ساخت مسکن یا اصلاح اقتصادی که در شروع کار نمی توان درباره شان نظری داد.
*یک کلیپی است که آقاى رییسی می گوید «خوب شد من رییس جمهوری نشدم تا دلار 5 هزار تومان شود» قبول دارید رسیدن قیمت دلار در طول 10 ماه از 23 هزار تومان به 32 هزار تومان غیرقابل توجیه است؟
متاًسفانه دولت روحانی رکوردی زده است که هر دولتی بیاید و هر چقدر هم ناتوان باشد، به اندازه دولت قبل نمی تواند خرابکاری کند. یعنی دولت روحانی فاجعه ای بود که دلار 3 هزار تومانی به 30 هزار تومان رسيد!
*اما از دولت رییسی فقط یکساله است.
دولت رییسی هم اگر اصلاح نشود و مدیران دولت قبلی را کنار نگذارد، در پایان دوره به عنوان دولتی با کارنامه سیاه شناخته خواهد شد.
*از این بحث بگذریم. رییسی در سال 96 و با اختلاف 8 میلیونی نسبت به حسن روحانی انتخابات را واگذار کرد. ایشان 4 سال بعد در حالی با اختلاف تقریبا 15 میلیونی نسبت به نفر دوم برنده شد که فقط 2 میلیون راًی بیشتر از زمان باختن به دست آورد. سووال این است، دولتی که در انتخاباتی حداقلی به لحاظ میزان راًی انتخاب شود، با چه تبعاتی روبرو خواهد شد.
انتخابات اصلاً غیر رقابتی نبود.
*می توانم از شما بپرسم رقیب رییسی چه کسی بود؟
مشکل این بود، سران اصلاح طلب ها قهر کردند که این دیگر مشکل خودشان بود و به ممکلت یا شورای نگهبان هیچ ربطی ندارد.
*اصلاح طلبان مگر نامزد داشتند که قهر نکنند؟
نامزد آنها همتی بود. من از شما می پرسم، همتی اصولگرا است یا اصلاح طلب؟
*نه همتی کاندیدای جریان اصلاحات بود نه مهرعلیزاده.
همتی همان شعارهایی را می داد که مدنظر اصلاح طلبان بود. پس ایشان در انتخابات 1400 نماد اصلاح طلبی بود. اما متاًسفانه اصلاح طلبان علناً با انتخابات قهر کردند.
*قبول دارید، یک کاندیدا باید از ویژگی های اولیه برخوردار باشد؟
اگر در 28 خرداد سید محمد خاتمی هم می آمد، حتماً راًی نمی آورد. چون اساساً به خاطر قهر بدنه اصلاحات هیچ شانسی برای این طیف برای برنده شدن در انتخابات نمانده بود.
*در این شرایط چه دلیلی داشت شورای نگهبان حتی به اسحاق جهانگیری و مسعود پزشکیان مجوز حضور در انتخابات نداد؟ حتی علی لاریجانی هم رد شد!
شک نکنید اگر لاریجانی می آمد، بدترین شکست عمرش را می خورد و 500 هزار راًی هم نمی آورد. حتی زمانی که جناح راست پشت سرش بود، به زور یک میلیون راًی آورد.
*پس چرا با دلایلی که بعداً مشخص شود، واهی بودند ردش کردند؟
این را شما می گویید.
*بگذریم!
بازهم می گویم. حتی اگر تاج زاده هم تاًیید شد، موفق نمی شد.
*پس چرا همه رد شدند؟ نمی شد کمی منطقی تصمیم گرفته می شد تا این شائبه ها به وجود نیاید؟
شورای نگهبان که نمی تواند به ساز جریان اصلاحات برقصد. این شورا به وظیفه اصلی اش عمل کرد. البته من وکیل این شورا نیستم و بروید به خودشان اعتراض کنید. مشکل شما شورای نگهبان است یا می خواهید دولت رییسی را بررسی کنید؟
*حرف من این است، هر فردی که از پیش برنده شود نمی تواند کارایی لازم را داشته باشد.
خب! پس مرحوم هاشمی هم در دور اول موقعیت اش مشروع نبود. چون در انتخاباتی غیررقابتی رییس جمهوری شد.
*غیررقابتی آن دوره محصول شرایط بود، نه تصمیم شورای نگهبان! از این بحث بگذریم. عملکرد اقتصادی دولت را چطور تحلیل می کنید؟
راهی پیش پای رییسی گذاشته اند که در دولت های هاشمی، احمدی نژاد و حسن روحانی هم همین راه را جدی می گرفتند. یعنی مسیری که این دولت انتخاب کرده است، متاًسفانه تحت تاثیر تفکری است که در دوره های هاشمی، احمدی نژاد و روحانی شکست خورده است. یعنی دولت هاشمی اصلاح قمیت ها را انجام داد، دولت احمدی و نژاد همین روش نئو لیبرالیستی را پیشه گرفتند که از اول معلوم بود، روشی غلط است که از سال 72 مردم را گرفتار کرده است.
*سئوال آخر؛ اگر انتخابات 28 خرداد با شرایط جدید و همین امروز برگزار شود، راًی رییسی بیشتر می شود یا کمتر؟
من هر عددی بگویم، نمی تواند صحیح باشد. من استاد دانشگاه هستم و مثل فعالان سیاسی بدون سند حرفی نمی زنم».
انتهای پیام
استاد دانشگاهی که با رانت به این موقعیت رسیده و بلد نیست حرف آکادمیک بزند.