رسانه ملی و یک اتهام کلیشهای
ابوالفضل نجیب، روزنامهنگار در یادداشتی با عنوان «رسانه ملی و یک اتهام کلیشهای» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
جمله تکراری و کلیشهای «شبکهها و خبرگزاریهای معاند و دروغ پرداز بیگانه» به تناوب و ضرورت در واکنش به اخبار منتشر شده از سوی رسانه های خارجی از شبکههای مختلف داخلی همواره به گوش مخاطبان فرضی القا میشود. این ادعا کم و بیش قریب چهار دهه است به عنوان تنها سلاح تدافعی رسانه ملی در تقابل با هر خبر مربوط به ایران که به نوعی با منافع و منابع خبری رسمی ناسازگار بوده، بهکار گرفته میشود.
به عنوان نسل نوعی که در همه این چهار دهه کم و بیش اخبار مربوط به ایران را همزمان از منابع داخلی و رسانهها و خبرگزاریهای خارجی رصد میکند، اذعان می دارم این رویکرد اگر چه ابتدا به ساکن موثر و در ذهنیت اجتماعی تاثیرگذار بود، اما به مرور و به تدریج نه تنها تاثیر و کارکرد خود را از دست داد، که در حال حاضر به نقطهای رسیده که به تاکید و اذعان بالاترین مسئولان نظام به تغییر مرجعیت خبری مردم به «اینترنشنال«، «من و تو» و سایر خبرگزاریهای خارجی تغییر جهت داده است. با این حال اصرار اجتهادگران رسانهای همچنان بر ادامه وضع موجود تاکید و تصریح دارد. به این جهت گیری و مدیریت اضافه کنید سویههای تحریف گرایانه چه در ارتباط با اتفاقات خارجی و ایضن رخدادهایی که بغل گوش و در چند قدمی رخ میدهد که رسانه ملی به لطایف الحیل یا سانسور، یا تحریف و یا از اساس به بهانههای فنی قید پوشش و پخش آن را می زند. نمونههایی از این دست را چه در حوزه سیاسی و ورزشی و هنری و حتی گزارشهای زنده میدانی به وفور میتوان اشاره کرد.
اینکه رسانه ملی با چنین عقبه و کارنامهای، همچنان به شیوه گذشته رسانههای خارجی را به دروغ پردازی متهم کند، جای بسی تامل دارد. حداقل از این حیث که در حال حاضر هیچ منبع رسانهای در دنیا و در تراکم و ترافیک صدها منبع خبری اساسن جرات و جسارت پخش خبر دروغ و به طور مضاعف تحریف خبری ندارد. در دنیای کنونی که به انفجار عظیم و انقلاب رسانهای تعبیر میکنیم، بنای رقابت از طریق اعتمادسازی حاصل میشود و لاغیر. بهعلاوه اینکه سازوکارهای جدید این امکان را فراهم نموده که هر رسانه را در قبال انتشار خبر دروغ یا هر گونه تحریف پاسخگو و در نهایت هزینهها و تبعات حقوقی و حتی اخلاقی که مهمترین آن بی اعتمادی است متحمل شود. آنچه آقای عبدی در صفهی اینستاگرام در واکنش به تحریف حرفهای رونالدو در خارج ایران به بمب خبری تعبیر و در مقایسه با وضعیت داخل به رویه تعبیر کردند، ناظر بر چنین مناسباتی است که اما در ایران محلی از اعراب نداشته و ندارد.
این رویه سخت گیرانه قانونی و اخلاقی حاکم بر مناسبات رسانهای مختص این سالها هم نیست و مسبوق به زمانی است که به عنوان شاهد زنده در طی سالها و ماههای منتهی به انقلاب و حداقل در خصوص چند خبرگزاری خارجی از جمله رادیو بی بی سی میتوان اشاره کرد و ارجاع داد. در آن سالها اگر چه جهت گیری بی بی سی در انعکاس اخبار مربوط به ایران و سیر تحولات موافقت و سمپاتی شدیدی نشان میداد، اما به عنوان یک منبع خبری علیرغم این که آمار ارائه شده در خصوص شمار تظاهرکنندگان و کسانی که در جریان تظاهرات خیابانی کشته و مجروح میشدند، اغلب اغراقآمیز بود، اما بی سی سی هرگز مسئولیت خبرهای غیر موثق و تائید نشده را بهعهده نمیگرفت. این نوع اخبار را بی بی سی بعضن با علم این که واقعی نیستند همواره به نقل از شاهدان عینی و منابع محلی و داخلی و … نقل قول میکرد. در واقع بی بی سی که آن سالها تنها مرجعیت خبرهای مربوط به تحولات ایران را در اختیار داشت، و در سمپاتی و گرایش آن به همسویی با مردم هم راغب بود، اما در عین حال خود را موظف به رعایت و پایبندی به الزامات حقوقی و هم اخلاقی در انتشار اخبار مربوط به ایران میدانست.
تاکیدم از باب ارجاع به بی بی سی از این جهت بود که رسانه ملی ما یا واقعن نمیداند و یا به این مهم تجاهل میکند که در دنیای امروز کمتر رسانهای در سطح رسانههای مورد نظر را میتوان به دروغپردازی تعبیر و متهم کرد. آن هم از سوی رسانهای که از کمترین التفات و اعتماد در نزد مردم خود محروم است. به علاوه این که نظرسنجیهای همین رسانه اگر چه با همه محذورات و ملاحظات در دستکاری آمار مخاطبان داخلی، با این همه اما بهطرز تحقیرآمیزی بر انزوای خود در ذهنیت اجتماعی اذعان دارد.
انتهای پیام