بهشتی پور: چگونه در مذاکرات دوحه موفق خواهیم شد
حسن بهشتی پور طی یادداشتی در روزنامه آرمان ملی نوشت: اصل اينکه بالاخره اقدامي از طرف آقاي بورل انجام شد و اين مذاکرات را از وضعيت کما خارج کرد، تحولي مثبت است چون ميخواهند گفتوگو و مذاکره کنند. ساعتها مذاکرات بهتر از اين است که در مذاکره بسته باشد و مشکلات همچنان پابرجا بماند. بنابراين اصل انجام مذاکره مقوله مثبتي است و مکان مذاکره روندي روي مذاکرات نخواهد داشت و اگر دو طرف جايي را قبول کردند که با هم مذاکره و گفتوگو کنند، خوب است که بالاخره روي موضوع محل مذاکرات به توافق رسيدهاند. از اينرو به نظر نميرسد که بين وين و دوحه تفاوتي باشد که اگر در دوحه باشد، بهتر جواب ميدهد يا برعکس! هرچند شهر وين به دليل اينکه مقر سازمانهاي بينالمللي است از اين جهت دسترسي به رسانهها و خبرنگارها بيشتر است ولي از طرفي چون قرار است دوحه ميزبان جامجهاني در آذرماه باشد اين روزها مرکز رفت و آمدهاي مختلف است. در اين ميان مذاکرات همچنان غيرمستقيم است مذاکرات به واسطهگري اتحاديه اروپا دارد انجام ميشود که روند گفتوگوها را کٌند ميکند و احتمال نتيجه گيري سريع را پايين ميآورد. ولي با اين وجود همين که مذاکرات از سر گرفته شده و دستور کار بر سر مساله هستهاي است و به گفته سخنگوي وزارت خارجه آمريکا هرچه حرف داشتند بيان شده و به توافقات لازم رسيدهاند و اينجا بحث نحوه لغو تحريمها و تعهداتي که دو طرف بايد به هم دهند، مطرح است و چانه زني بر سر اين موضوع است. وگرنه خود بحثهاي هستهاي در چارچوب برجام عملا نهايي شده و آنچه باقي مانده بحث نحوه پايان دادن به تحريمها و چگونگي باز شدن يکسري امکانات اقتصادي که ايران خواستار منتفع شدن از توافقي است که انجام ميشود. به هرصورت قرائن و شواهد نشان ميهد که اميدها نسبت به قبل افزايش پيدا کرده و اينکه چگونه ميتوان مشکلات را حل کرد، سوال اساسي است چون دو طرف نشان دادهاند که فعلا انعطاف لازم را براي خروج از بنبست فعلي نشان نميدهند و مايلند همچنان محکم مواضع خودشان را حفظ کنند درحالي که براي رسيدن به توافق بايد هر دو طرف و نه فقط يک طرف انعطاف لازم را نشان دهند. به هر حال انعطاف پذيري شرط موفقيت مذاکرات دوحه است. از طرفي اميدوارم که اين دور مذاکرات آخر باشد ولي قرائن و شواهد اين را نشان نميدهد و اختلافات همچنان وجود دارد و بعد از چهار ماه توقف مذاکرات دو طرف ميخواهند يک ارزيابي مجدد از هم داشته باشند و بايد ديد که آيا از خود انعطاف نشان ميدهند؟ قرائن و شواهدي که از آن سخن ميگويم براساس موضع گيريهاي دو طرف است که نشان ميدهد بحث نحوه پايان دادن به تحريمها و همچنين تضمينهاي لازم براي توافق و اجراي آن براي دو طرف سازوکار دقيقي ندارد که اميدواريم در اين دوره مشخص شود که در اينصورت توافق حاصل خواهد شد. از طرفي منطق عقلاني ميگويد به دليل بحران ناشي از جنگ به دليل انرژي در اوکراين بهتر است ظرفيت کشوري مثل ايران که بالقوه ميتواند دو تا سه ميليون بشکه نفت به بازار تزريق کند را به کار بگيرند. اين درحالي است که به گفته منابع غربي ظرفيتهاي فعلي عربستان سعودي پر شده و توان جبران کسري هفت تا هشت ميليون بشکه نفتي که روسيه از بازار نفت غرب خارج کرده را ندارد. به هر صورت اگر آمريکاييها به اين جمع بندي رسيده باشند که براي بازار انرژي و ايجاد توازن در عرضه و تقاضا به تحريمهاي ايران بهخصوص نفت و پتروشيمي پايان دهند، اقدام خوبي است که کمک ميکند زودتر به نتيجه برسند ولي هنوز آمريکاييها چنين چيزي را نشان نميدهند. هرچند در تحليلهاي منابع غربي چنين گفته ميشود ولي عملا شاهد اين نيستيم که واقعا آن را دنبال کنند.
انتهای پیام