کاخ گلستان و چالش بزرگ
علی مالزیری پاپی، موزه شناس و پژوهشگر هنر طی یادداشتی در روزنامه سازندگی نوشت:
و باز هم استرداد…
کاخ گلستان و چالشی بزرگ
مجموعه جهانی #کاخ_گلستان و همچنین #وزارت_میراث_فرهنگی_گردشگری_و_صنایع_دستی کشور این روز ها با چالشی بزرگ روبرو شده است. طی چند روز گذشته، #افشین_پرورش منتقد خبری با انتشار تصاویری در صفحه ایسنتاگرامی خود از تالار برلیان کاخ گلستان، سرقت تابلوی پرتره #مظفرالدین_شاه اثر نقاش بزرگ ایران، #کمال_الملک در سال 1378 را رسانه ای کرد. پرورش، با استناد به اظهارات دو کارمند اسبق موزه و نیز گفته های دو فرد دیگر به نام های #رضا_کسروی و #الناز_بايرام_زاده مدعی شد که این اثر به قیمت 44 هزار و 650 پوند در حراج #كريستيز در سال 1379 در انگلستان به فروش رفته است. با انتشار این خبر و پیگیری آن در مجموعه های موزه ای مشخص شد ؛ این اثر اکنون در مجموعه آل صباح کویت نگهداری می شود.
در ابتدای امر مدیر مجموعه کاخ گلستان “#آفرین_امامی ” ضمن عجیب خواندن این خبر وجود این تابلو را در کاخ گلستان رد کرد. همچنین” #سید_محمد_بهشتی ” مدیر سالهای پیشین میراث فرهنگی کشور این اظهارات را به طریقی دیگر دروغ خواند. با این حال و نهایتاً پس از انتشار اسنادی دیگر از خزانه داری (#وزارت_ماليه )#پهلوي در سال 1316 و اشاره به دو نسخه از تابلو نیم تنه مظفرالدین شاه یکی اثر کمال الملک به شماره 273 و اتیکت 444و یکی اثر دیگر اثر مصورالممالك با شماره 283 و اتیکت594- 18678 در صفحه شخصی افشین پرورش، #مرتضی_ادیب_زاده زاده مدیر کل موزه های کشور وجود این اثر تائید کرد. وی همچنین اظهار داشت این اثر بین سالهای 1317 تا 1361 از کاخ گلستان خارج و به سرقت رفته است.
این ماجرای غم انگیز حاوی نکات فراوانی است :
نخست : بدنه کارشناسی وزرات میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری ایران دارای نقاط ضعف فراوانی است که با اشاره ای برملا می شوند. واقعیت اینست که آثار فرهنگی و تاریخی ایران شاید اگر اغراق نباشد، روزانه به سرقت می روند، اما به دلیل ضعف کلی میراث و همچنین نبود قوانین التزام بخش کشوری این روند طی سالهای اخیر نه تنها متوقف نشده بلکه همچنان ادامه دارد. به واقع موضوع #سرقت_آثار_هنري و تاریخی ایران را می توان به راحتی تشخیص داد. چرا که اغلب مجموعه های و موزه های جهان و به طور مشخص در اینجا #موزه های تازه تاسیس کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مملو از آثار تاریخی ایران است. حال سوالی که مطرح می شود اینست این همه آثار در موزه های قطر، امارات و کویت چگونه به این کشورها وارد شده اند.
واضح است که بسیار از این آثار از ایران و به طور غیر قانونی خارج شده اند. این را می توان با استناد به اخبار دستگیری های متعدد قاچاقیان اشیا عتیقه در مرز های ایران پذیرفت. همچنین تاریخ دوران پهلوی اول به ما می گوید در بازه زمانی پهلوی اول که به دوران “باستان شناسی تجاری” مشهور است ؛ آثار فراوانی جعل و یا سرقت شده و به طرق مختلف از کشور خارج شده است. بنابراین این موضوع ابعاد گسترده ای دارد و تنها به این اثر ختم نمی شود.
دوم : ضعف در مستندنگاری و علم موزه شناسی میراث فرهنگی به خصوص در دوران های فترت تاریخی. در جایی که عنوان مجموعه ای جهانی را یدک می کشد انتظار می رود از یک سیستم مستندنگاری به روز شده بهره گیری شود. اگرچه، حجم آثار فراوانی تاریخی در این مجموعه نگهداری می شود اما لزوم پژوهش و مستند نگاری این مجموعه مانند مجموعه های بزرگ جهانی ضروری است. در واقع، مستند نگاری به خودی خود علاوه بر ایجاد زمینه آگاهی بخشی در کاهش سرقت ها اشیا موثر است.
سوم : استرداد آثار تاریخی نیاز به تشکیل کارگروهی متخصص و منعطف دارد تا با ایجاد بستری مناسب زمینه بازگشت هرگونه آثار را به مبدا خود فراهم کند. در واقع این بخش نیازمند تدابیر محکم و استوار از طرف میراث فرهنگی و توجه بیش از پیش به این مقوله را می طلبد. چرا که استرداد اینگونه آثار از منظر اجتماعی تقویت کننده همگرایی جامعه ایرانی و حس میهن دوستی است. و از نظر حقوقی دال بر حقانیت کشور متمدنی دارد که همواره با مقوله قاچاق آثار تاریخی روبرو بوده است و در پی حفظ و نگهداری آثار تاریخی در جغرافیای سیاسی خود است.
انتهای پیام