هدف نهایی حصر چه بود؟
محسن مهدیان، فعال رسانهای اصولگرا در یادداشتی به بهانهی نوشتار تازهمنتشرشدهی میرحسین موسوی نوشت: هدف نهایی حصر چه بود؟ حصر کمک کرد زمان بگذرد و غبارها بنشیند و باطل خود را نشان دهد. حصر کمک کرد هیجان های کف خیابان تمام شود تا جامعه عاقلانه صحنه را ببیند. نقش حصر فرصت روشنگری و انداختن نقاب نفاق بود. و این پروژه کلان انقلاب اسلامی است. باید مردم بخواهند تا هر تصمیمی ولو قهریه کارساز باشد. امام با بنی صدر و بازرگان و منتظری نیز با همین راهبرد رفتار کرد. برای تک تک آنها فرمود “از اول می دانستم محق نیستند” اما همراهی می کنند تا با گذر زمان و روشنگری نقاب ها بیافتد. رهبری نیز با موسوی و جنبش سبز و جریان فتنه همین کردند. با امثال احمدی نژاد نیز.
متن کامل یادداشت آقای مهدیان که در روزنامهی همشهری منتشرشده در پی میآید:
«یکم. یک اصل کلیدی را فراموش نکنیم؛ جامعه ای که در آن نفاق کم شود، جامعه رشد یافته است.
نفاق از کفر بدتر است. چون منافق، همان کافر در لباس نفاق است. جامعه ای که در آن نفاق کم شود، جامعه بلوغ یافته است چراکه دشمن نمی تواند با تزیین و ظاهرسازی آنها را دچار خطا کند.
دوم. حوادث ۸۸ چرا لقب فتنه گرفت؟ ادعای تقلب؟ خیر. اعتراضات غیرقانونی؟ خیر. آدم کشی و و صدمه زدن به بیت المال؟ خیر. عنوان فتنه تنها به یک دلیل بود: امتزاج غبارآلود حق و باطل؛ به نحوی که حق از باطل قابل شناسایی نبود؛ بقیه موارد ذیل همین عنوان بود.
سوم. همان سال رهبری فرمودند أین عمار؟ چرا چنین گفتند؟ مگر نبودند شخصیت های سیاسی و رسانه ای که علیه فتنه موضع گیری کنند؟ بودند؛ پس چرا فرمودند این عمار؟ مگر عمار در تاریخ چه کرده است و چرا آنروز نیازمند عمار بودیم؟
چهارم. در تاریخ ثبت است که نقش عمار در سپاه امیرالمومنین روشنگری و نشاندن غبار صفین بود تا حق از باطل تمییز داده شود. عمار فتنه شکن بود.
آنروز ها مطالبه منتقدین و مخالفان جنبش سبز محاکمه سران فتنه بود؛ حال آنکه کشور عمار می خواست.
چرا؟ مگر حق شان محاکمه نبود؟ حتما بود. اما قبل از محکمه باید نزد مردم محاکمه می شدند. باید فتنه ها می شکست تا حق نمایان شود.
پنجم. هدف نهایی حصر چه بود؟ حصر کمک کرد زمان بگذرد و غبارها بنشیند و باطل خود را نشان دهد. حصر کمک کرد هیجان های کف خیابان تمام شود تا جامعه عاقلانه صحنه را ببیند. نقش حصر فرصت روشنگری و انداختن نقاب نفاق بود.
و این پروژه کلان انقلاب اسلامی است. باید مردم بخواهند تا هر تصمیمی ولو قهریه کارساز باشد. امام با بنی صدر و بازرگان و منتظری نیز با همین راهبرد رفتار کرد. برای تک تک آنها فرمود “از اول می دانستم محق نیستند” اما همراهی می کنند تا با گذر زمان و روشنگری نقاب ها بیافتد. رهبری نیز با موسوی و جنبش سبز و جریان فتنه همین کردند. با امثال احمدی نژاد نیز.
ششم. و حالا توهین ها و هتاکی ها در بیانیه موسوی مهم نیست. مهم اینست که گذشت روزگار فتنه. رقیب موسوی آگاهی مردم است. همه چیز روشن است. یک خط است با دو سو؛ یا جریان انقلاب اسلامی و یا مقابل آن که طرفداران داعش و تروریست ها و آدم کش ها و سلطنت طلب ها و رجوی ها و غیره اند.
بیانیه موسوی تصریح موکدی بود بر مرزبندی که از ۸۸ با مردم و این خاک و انقلاب پیدا کرد. آنروز نقاب و امروز بی نقاب؛ همین. بیشتر هم لازم نیست جدی گرفته شود.
گذشت دوران نفاق؛ این جامعه بلوغ یافته است».
انتهای پیام
غبارها فرو نشست و حق همانی بود که میر سبز فریاد کرد