سلمان رشدی و مشکلی که قابل بحث نیست
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار در یادداشتی تلگرامی با عنوان «سلمان رشدی و مشکلی که قابل بحث نیست» نوشت:
«سوءقصد به جان سلمان رشدی سوای عواقب سیاسی آن، سطح نابردباری در دنیای آشوبناک زمانۀ ما را نیز افزایش میدهد.
واکنشهای دشمنان و دوستداران سلمان رشدی به این سوءقصد، خود گواهِ روشنی از تشدید نابردباری بین آنهاست.
اینکه چرا سلمان رشدی به عنوان مسلمانزادهای برخاسته از شبه قارۀ هندوستان پس از مهاجرت به بریتانیا اثری مینگارد که بسیاری از همکیشان اجدادش، آن را همچون تیر زهرآگینی بر عواطف مذهبی خود میبینند از جنبۀ روانشناسی و جامعهشناسی و بهخصوص گسست فرهنگی و تمدنی بین دنیای اسلام و غرب نیازمند بحثهای بسیار عمیق است؛ اما تعصب و خشم درونی شدۀ برخی از مسلمانان و خودمحوری و غرور پارهای محافل غربی اجازۀ این بحثها را در فضاهای عمومی نمیدهد و بیان هر کلامی خلاف علایق هر یک از آنها، رگ غیرتشان را به جنبش میآورد و کار را به پرخاش و تهمت و تهدید میکشاند.
بنابراین، ورود به این بحثها از زوایۀ “توضیح مشکل و کمک به حل آن” گوش شنوایی هم اگر داشته باشد، گوش افراد خاموشی است که حوصله و علاقهای برای ایفای نقش اجتماعی ندارند و در عوض، دلدادگان به تعصب یا غرور در دو قطبِ مذکور، مترصد یافتن کلامی از جنس توضیح مشکلاند تا تقاص تمام ناکامیهای زندگی خود را از صاحب آن کلام بگیرند!
اینکه چه اتفاقی افتاده است که دنیا اسیر و بازیچۀ قطبهای افراط شده است شاید پرسشی از سر سهلانگاری باشد چرا که دنیا ظاهراً همیشه همینطور بوده و احتمالاً همیشه نیزهمینطور خواهد بود.
در این میان، تنها میتوان گفت که سوءقصد و اقدام به ترور سلمان رشدی از هر جهت مردود و محکوم است؛ زیرا اگر مقابله با آنچه از جنس کلام بوده بخواهد از جنس عمل باشد، به معنای جواز قتل و کشتارِ پیروان تمام نحلههای گوناگون عقیدتی و مذهبی به دست یکدیگر خواهد بود. در این مورد بخصوص هرگز نباید از یاد برد که آنچه برای پیروان یک عقیده یا مذهب عین ایمان است برای پیروان عقیده و مذهب دیگر، ممکن است عین کفر تلقی شود.
با این همه، محکومیت ترور سلمان رشدی به معنای تأیید رفتار او بخصوص در نوشتن و انتشار کتاب آیههای شیطانی نیست. میدانم که بسیاری انتشار آن اثر را در زمرۀ “حق آزادی بیان” رشدی قلمداد میکنند. در این باره قبلاً هم توضیح دادهام که “آزادی بیان در زخمی کردن عواطف دیگران و یا اهانت به علایق آنان” از جنس “حق” به معنای عملی همسوی اخلاق و فضیلت نیست بلکه در زمرۀ امور ناپسندی است که عملاً نمیتوان مانع آن شد چرا که عواقب ممنوعیت آنها برای جامعه زیانبار است.
مثالی در این باره شاید کمک کننده باشد. پاک کردن بینی با سرِ آستین، قاعدتاً امری نیست که بتوان آن را “حق” انسانها دانست؛ اما با هیچ قانونی هم نمیتوان آن را منع کرد زیرا ممنوعیت این کار میتواند به تصویب یک سلسله قوانین در بارۀ نحوۀ پاک کردن بینی بیانجامد و آزادی عمل افراد در این مورد را به کلی از آنها سلب کند. بنابراین، پاک کردن بینی با سر آستین، گر چه آزاد است اما کریه هم هست و حال دیگران را به هم میزند بویژه اگر بر سر سفرۀ غذا و در حضور جمع صورت گیرد!
از نگاه من، آیههای شیطانی رشدی شبیه پاک کردن بینی با سر آستین بر سر سفرۀ غذاست و حال بسیاری از مسلمانان را به هم زده است! طبعاً نمیتوان او را از این کار منع کرد و یا برایش مجازات فیزیکی در نظر گرفت؛ اما قطعاً میتوان آن را تقبیح کرد.
پس میشود ترور رشدی را محکوم و انتشار آیههای شیطانی را تقبیح کرد. از این رو، همانگونه که تمجید از ترور او نارواست؛ ستودن او با عناوین پرطمطراقی چون “مدافع و قهرمان آزادی بیان” نیز کاملاً بیربط است. رشدی را شاید بتوان “قربانی نحوهای از آزادی بیان” به شمار آورد و این موقعیت با “قهرمان آزادی بیان” که برخی گشادهدستانه تقدیم او میکنند، تفاوت ماهوی دارد. طبعاً صدمات جسمی شدیدی که در جریان ترور به رشدی وارد آمده است؛ از منظری انسانی قابل همدردی است؛ اما این موضوع تأثیری در درستی و نادرستی رفتار و شیوۀ کار او ندارد».
انتهای پیام
اصل موضوع را تحریف کردی عزیزم و دارید دروغ میگوئید و این عین خباثت است و آزادی بیان یک دروغ بزرگ که برای خودت قائلی نه دیگران فقط خودت ! دروغ نگو زشت است گرچه فکر نمیکنم زشت و زیبا را هم درک کنید. مذاهب و نحله ها؟ عجب دروغی! بابا چرا خجالت نمیکشید؟
بحث سلمان رشدی بحث مذاهب و نحله هاست؟ خیلی آدم باید پست باشد که بخواهد مردم را فریب دهد شما فکر میکنید همه احمقند و بیسواد وخواب ! ولی اشتباه می کنی عزیزم کار سلمان رشدی یک ترور بوده و خودش یک تروریست و کتابش ترور شخصیت پیامبر و اگر بمیرد به دستور دین خودش مرده و تو غصه خودت را بخور و تظاهر به فروتنی و فهم و کمالات نکن چون اصلا برازنده شما نیست عزیزم
با سلام خدمت دوست گرامی : مجید آقا
درباره این موضوع فقهی ، برای بررسی استدلالی ادله نظر متفاوت با نظر رسمی ، کتاب « مجازات مرتد و آزادی مذهب : نقد مجازات ارتداد و سب النبی با موازین فقه استدلالی» از فقیه محقق ؛ حجت الاسلام دکتر کدیور و درباره صرف موضوع ارتداد، نظریه آیت الله العظمی سید کمال حیدری با عنوان « نظریه جواز تعبد به جمیع ادیان و مذاهب الهی و بشری» (که برای هر کس بسته به آنچه حق یافته است، موضوعیت دارد) ، قابل مطالعه هستند
احمد جان حرف های تو مصداق بارز یکی به میخ و یکی به نعل است. جایی که کسی با چاقو بر اساس یک حکم فقهی فرد دیگری را به دلیل نگارش عقیده اش سلاخی می کند مصداق پاک کردن بینی با آستین نیست….
آقای روشنفکر، بحث حکم اعدام رشدی یک بحث فقهی و شرعی دارد که مثل همه ی دیگر احکام اسلام قابل بحث البته بین متخصصین امر است.
پاک کردن بینی بر اساس یک نیاز فیزیکی است که البته فرد میتواند در سرویس بهداشتی با هر ترتیبی آنرا انجام دهد و اشکالی هم بر آن وارد نیست. در مورد آزادی بیان هم رشدی اگر اعتقادات خود را در قالب توهین به مقدس ترین موضوعات چند میلیارد مسلمان انتشار عمومی نمی کرد به این روزگار. نمی افتاد.
خشونت اگر چه عوارض خود را دارد ولی بهترین راه برای تنبیه برخی افراد هست چراکه با کلام نمیتوان برخی موارد را پاسخداد.
ضمنا آنهایی که بنام آزادی بیان از این انسان بی دین حمایت میکنند از یاد نمی بریم که برای اهداف خود چه حمایت ها از داعشی های وحشی کردند.
پس بهتر است روحیات لطیفتان را خرج موارد بهتری کنید
من یک احساس و نظری در مورد این توطئه دارم.
به باور من سلمان رشدی فقط تدوین کننده آن
کتاب بوده است. و محتوای آن توسط یک تیم
پژوهشگر فراهم شده و در اختیار تدوینگر قرار
گرفته است.
پرتغال فروش یا پرتغال فروشان هم که کاملا
مشخص اند.
در این وسط مسلمانان باید عملیات بازدارنده
انجام دهند. تا دیگر دشمنان از این زوایا ما را
مورد تهاجم فرهنگی قرار ندهند.
آزادی بیان حق هست و لازم ولی در کنار آن شعور هم هست احترام هم لازمه زخمی نکردن روح و روان دیگران هم واجبه .اصلا چنین چیزی نیست که پاسخ زبان و نوشته با زبان و نوشته باشه .اگر یکی چند دفعه هر روز بیاد و به در خونه شما فحش بده به ناموس و تهمت بزنه و روح و روان شما رو زخمی کنه چند روز تحمل میکنیدحالا مقیاس رو ببرید بالاتر .نوشته شما مشکل داره…
زیدآبادی یکی باید تورو جمع و جور کنه یک کلمه موافق عمل هستی یا مخالف دیگه نیاز به شرح منظومه ملاهادی سبزواری نیست عواطف آن جریحه دار شده، اون افراط کرده، این نمی دونم چی شده، رو ول لش خودت چطوری هنوز بر عقیده رابطه برقرار کردن با طالبان هستی یا نه .
چرا برای ابوعاقله دل سوزی نکردید و هزاران کودک فلسطینی و هزاران کشته در رواندا و عراق و افغانستان…. اوف میگوید: این همه پستی و رذالت تا کی؟ دولت آمریکا که شما بنده درگاهش هستید به اتباع خودش هم رحم نکرد خاشقچی را چرا ندیدید؟ عربستان مایه میده؟ ویزا هم میده؟ دلار؟ من شماره حساب بدم؟ من توبه کردم، باور کن! باور نمی کنی؟ بابا توبه کردم دیگه یک چند سنتی برای ما هم بریز ید !
چی …. فقط امروز بی کله سر ماست از اولش اشتباه کردی با اینها درافتادیم.
گریه کنم؟
گدایم من گدایم من به سختی مبتلایم من …. بابا حق با سلمان رشتی بود!
مجید دلبند سلمان رشدی نه رشتی!
عجب گرفتاری شدیم میزاری چند دلار از این رابط انگلستان و عربستان بگیرم؟
اینجا همه خائنند
دوست من در یک بحث نظری اگر فاقد اطلاعات و ناتوان از ارائه مطابق با ادبیات بحث هستید ، به همان عرصه فکاهی و هزل یا نظایر آن که بدان تعلق دارید بپردازید