موسویان در کنفرانس دوحه: رئیسی فرصت طلایی احیاء برجام و صلح خلیج فارس است
سيد حسن موسويان در افتتاحیهی کنفرانس دوحه در بررسی یکسال ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی با موضوع سیاست خارجی ایران در دوران رئیسی ضمن تشریح 12 دلیل گردش ایران به شرق گفت: دولت آقای رئیسی، یک فرصت طلایی برای احیاء برجام و صلح وهمکاری درمنطقه خلیج فارس است. [لینک فیلم]
به گزارش دریافتی انصاف نیوز، خلاصهی سخنرانی آقای موسویان در پی میآید:
منطقه گرایی، احیاء برجام، نهادینه کردن روابط کلان با بلوک شرق، سه محور مهم سیاست خارجی ایران دردوره یکساله ریاست جمهوری آقای رئیسی بوده است.
منطقه گرایی:
بهبود روابط با کشورهای منطقه اولویت اول سیاست خارجی آقای رئیسی بوده است. درحوزه خلیج فارس، ایشان “طرح صلح هرمز” ارائه شده دردوران ریاست جمهوری آقای روحانی را دردستور پیگیری قرارداده ضمن اینکه بهبود روابط دوجانبه با کشورهای این منطقه راپیگیری کرده است. مذاکرات ایران و عربستان دربغداد که درماههای آخرریاست جمهوری آقای روحانی آغاز شده، دردوره ایشان ادامه یافته و درپنجمین دورگفتگوها، مذاکره کننده گان به چشم انداز مثبتی برای بهبود روابط رسیده اند. بنظرمیرسد برای برقراری مجدد روابط دیپلماتیک، دولت سعودی منتظر نتیجه مذاکرات هسته ای است.
درعین حال بنظر من، دولت آقای رئیسی دراین مسیر با 4 چالش بشرح ذیل مواجه خواهد بود:
1- اولین مشکل پیمان ابراهیم است. برخی از کشورهای حوزه خلیج قارس درقالب پیمان ابراهیم با اسرائیل رابطه رسمی برقرارکرده اند. بنظر میرسد این موضوع خط قرمز دولت آقای رئیسی برای بهبود روابط ایران با کشورهای عرب همسایه خلیج فارس نیست اما ایران همکاری نظامی-امنیتی کشورهای همسایه با اسرائیل را تحمل نخواهد کرد. چون اسرائیل و ایران درشرایط جنگ امنیتی بسرمیبرند و ایران حضور اسرائیل درخلیج فارس را تهدید امنیت ملی خود میداند.
2- دومین موضوع درمورد دامنه همکاری است. بنظر میرسد که ایران آماده انعطاف دربرخی موارد مورد نظر کشورهای همسایه خلیج فارس باشد بشرطی که هدف، “ترتیبات جامع امنیت و همکاری” بین 8 کشور حاشیه خلیج فارس باشد ونه یک برنامه همکاری جزئی و موردی.
3- سومین مشکل درمورد محور مقاومت خواهد بود. ایران مایل است روابط خود را باکشورهای همسایه خلیج فارس بهبود و توسعه دهد و همزمان به حمایت خود ازگروههای مقاومت مثل حزب الله لبنان، الحشد الشعبی عراق و حوثیهای یمن ادامه دهد درحالیکه بعضی از کشورهای عرب همسایه با گروههای مقاومت درگیر هستند.
4- چهارمین معضل به خصومت آمریکا و ایران مربوط میشود.کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با آمریکا رابطه استراتژیک دارند درحالیکه واشینگتن و تهران روابطی خصمانه دارند. بفرض برقراری یک سیستم همکاری جمعی، کشورهای شورای همکاری خواهان حفظ حضورآمریکا درمنطقه خواهند بود درحالیکه ایران خواستار خروج آمریکا از منطقه است.
درادامه سیاست منطقه گرایی، دولت آقای رئیسی عضویت کامل دردوسازمان مهم همکاری منطقه ای و بین المللی که پروسه آن در دولتهای قبلی آغاز شد، را بطور جد دنبال میکند. سازمان همکاری شانگهای متشکل از 8 کشور چین، روسیه، هند، پاکستان؛ قرقیزستان، ترکمنستان، قزاقستان و تاجیکستان و گروه کشورهای بریکس شامل چین، هند ، روسیه ، برزیل و آفریقای جنوبی دوسازمان مهم مذکور هستند.
برجام
تصمیم گیری نهایی در پرونده هسته ای درمحدوده اختیارات مقام معظم رهبری است. آقای رئیسی احیاء برجام را در دستور کار داشته، توافقی که سال 94 بین دولت روحانی با قدرتهای جهانی حاصل شد وبعدا ترامپ ازآن خارج شد. دردوره بایدن، مذاکرات احیای برجام از دوران روحانی آغاز و دردوران رئیسی ادامه یافته است که درمرحله نهایی است. برای توافق درمورد بازگشت به برجام، شش موضوع مهم دردوران آقای رئیسی مطرح بوده است:
1- راستی آزمایی: مقام معظم رهبری فرمودند اول آنها باید تمام تحریمها را بردارند، ما راستی آزمایی کنیم واگردرست انجام شده باشد، آنگاه ما به تعهدات برجامی خود بازخواهیم گشت.
2- ضمانت: ایران 4 نوع ضمانت را مطرح کرده:
اول: اینکه دولت بعدی آمریکا از برجام خارج نشود که بایدن قادر به چنین تعهدی نیست.
دوم: ایران بتواند از مزایای اقتصادی برجام بطورکامل استفاده کند. این مورد هم پیچیده است چون آمریکا حتی دردوره بایدن وکنگره با اکثریت دمکراتها، تحریمهای زیادی را بر1500 تحریم ترامپ افزوند. لذا ممکن است آمریکا بعد از توافق برجام نیز تحت عنوان تروریسم، حقوق بشر، موشک و غیره به اعمال تحریمها ادامه دهد که طبیعتا در روند بهره مندی کامل ایران از منافع اقتصادی،خلل ایجاد خواهد کرد.
سوم: تضمین اینکه آمریکا تحریمهای فرامرزی درمورد کشورهایی که علاقه مند به همکاری اقتصادی باشند، را اعمال نکند. دراین مورد، ممکن است بایدن درمورد دوران ریاست جمهوری خودش تدابیری بیاندیشد اما نمیتواند درمورد دولت بعدی تضمین بدهد.
چهارم: تضمین اینکه اگر آمریکا مجددا از برجام خارج شود، باید هزینه آن را بپردازد.
3- موضوعات پادمانی: ایران اعلام کرد درصورتی به برجام برخواهد گشت که آژانس بین المللی انرژی اتمی، پرونده های پادمانی را ببندد.
4- خروج سپاه از لیست سازمان های تروریستی آمریکا: ابتدا ایران اعلام کرد که سپاه باید از لیست سازمانهای تروریستی آمریکا خارج شود که دولت بایدن مخالفت کرد. اخیرا آقای مرندی مشاور تیم هسته ای ایران اعلام کرد که خروج سپاه از لیست سازمانهای تروریستی، هیچگاه پیش شرط ایران برای بازگشت به برجام نبوده است.
5- پایداری برجام: افکارسنجی های فعلی حاکی است که شانس پیروزی جمهوریخواهان درانتخابات کنگره و ریاست جمهوری زیاد است. جمهوریخواهان هم اعلام کرده اند که درصورت بازگشت بایدن به برجام، آنها مجدد آن را پاره خواهند کرد. لذا این نگرانی وجود دارد که عمر برجام درصورت احیاء، کوتاه باشد. ترامپ با خروج از برجام و اعمال سنگین ترین تحریمها، صدها میلیارد دلار به ایران خسارت زد. ایران درمقابل ظرفیت هسته ای خود را افزایش داد و غنی سازی را تا سطح 60% افزایش داد. اکنون ایران حدود 3500 کیلوگرم اورانیوم غنی شده دارد که برای بازگشت به برجام باید به سقف 300 کیلوگرم کاهش یابد. لذا هرگرم این اورانیوم های غنی شده، دهها میلیون دلار برای ایران هزینه داشته است. بهمین دلیل ایران خواستار یک برجام پایدار است.
6- همه تحریمها: نماینده گان مجلس طی نامه ای از رئیس جمهور خواسته اند که شرط بازگشت به برجام، لغو همه تحریمهای آمریکا اعم از تحریمهای هسته ای، تروریسم، تسلیحات و حقوق بشر باشد.
من نمیدانم درمتن نهایی احیاء برجام آیا همه این شش خواسته یا برخی از آنها تامین خواهد شد. اما جنگ اکراین موجب افزایش چشمگیر قیمت نفت و درآمد ایران شده و لذا شاید آقای رئیسی برای احیاء برجام، عجله ای نداشته باشد.
چرخش به شرق
دولت آقای رئیسی درمورد بهبود روابط با منطقه و احیاء برجام؛ بطورکلی همان سیاست خارجی دولت آقای روحانی را ادامه داده است. اما بنظرمن مهمترین تحول سیاست خارجی ایران دردوره آقای رئیسی؛ نهادینه شدن چرخش سیاست خارجی ایران به شرق بویژه کشورهای چین و روسیه خواهد بود.
همه دولهای قبلی تلاش کردند که بالانسی درروابط با بلوک شرق و غرب برقرارکنند و همه هم به چهار دلیل شکست خوردند :
اول: سیاستهای خصمانه آمریکا علیه ایران،
دوم: خرابکاریهای اسرائیل درروابط ایران و غرب،
سوم: فشاربرخی از کشورهای عربی همسایه به آمریکا برای تحریم و حتی حمله نظامی به ایران،
چهارم: مخالفت برخی از جریانات سیاسی داخلی ایران با گشایش روابط ایران وغرب.
بعد از خروج ترامپ از برجام و پیروی اروپا از تحریمهای آمریکا علیه ایران؛ مقام معظم رهبری اعلام کردند که نباید امید و اعتمادی به اروپا داشت. درحقیقت اعلام عدم اعتماد به آمریکا و اروپا؛ میخی برتابوت روابط عادی ایران وغرب است.
من شخصا درسی سال گذشته بر بهبود روابط منطقه ای ، ایجاد سیستم همکاری و امنیت جمعی درخلیج فارس و روابط بالانس با بلوک شرق و غرب تاکید داشته ام و اکنون هم برهمین اعتقاد هستم.
اما برای درک نظر رهبری ایران درمورد چرخش به شرق، به 12 حقیقت بعد از انقلاب 1357 اشاره میکنم:
1- چین و روسیه بعد از انقلاب با برنامه هسته ای ایران مخالفت نداشته و حتی توانمندی هسته ای ایران بعنوان ابزار بازدارندگی حمله نظامی دشمن؛ را نیزتحمل میکنند. اما آمریکا وغرب درچهل سال گذشته با تمام ظرفیت با بهره مندی ایران از تکنولوژی هسته ای مخالفت کرده و اکنون هم درمقابل ظرفیت هسته ای ایران درحد بازدارندگی مقابله میکند.
2- چین و روسیه درمورد سلاحهای متعارف با ایران همکاری کرده اند اما آمریکا و غرب با توان دفاعی ایران مقابله کرده است.
3- چین وروسیه بعد از انقلاب دنبال تجریه ایران نبوده اند اما آمریکا و متحدین منطقه ایش خط تجزیه ایران را دنبال کرده اند.
4- چین و روسیه ایران را تحریم اقتصادی نکرده اند اما غرب اقیانوسی از تحریم علیه ایران اعمال کرده است.
5- چین و روسیه دربرخی موارد از حق وتو درشورای امنیت سازمان ملل به نفع ایران استفاده کرده اند درحالیکه آمریکا عمدتا ازحق وتو به نفع اسرائیل و علیه فلسطین استفاده کرده است.
6- چین و روسیه شبکه تبلیغات جهانی علیه ایران راه نیانداخته درحالیکه آمریکا و غرب و متحدینش با همکاری گروههای برانداز؛ شبکه های عظیم تبلیغاتی علیه ایران دارند.
7- روسیه و چین درمبارزه با تروریسم داعش و القاعده جدی هستند اما آمریکا و اروپا استاندارد دوگانه داشته بطوریکه درسوریه برای ساقط کردن اسد، با تروریستها همکاری کردند و اکنون هم با سازمان تروریستی منافقین که دستشان به خون 17000 ایرانی بیگناه آغشته است؛ همکاری میکنند. آمریکا حتی سردار سلیمانی را ترور کرد چون او ژنرالی بود بود که درسطح منطقه و جهان، مبارزه با داعش را رهبری میکرد.
8- چین و روسیه مثل ایران خواهان چند جانبه گرایی درجهان هستند و آمریکا دنبال یکجانبه گرایی درنظم جهانی است.
9- چین وروسیه دنبال بالانس قدرت بین کشورهای قدرتمند منطقه هستند درحالیکه آمریکا و غرب دنبال سلطه اسرائیل برمنطقه است.
10- چین وروسیه دنبال تغییر رژیم درایران نیستند درحالیکه ” تغییر رژیم” درایران، مرکزثقل سیاستهای آمریکا در40 سال گذشته بوده است.
11- چین وروسیه استاندارد دوگانه درمورد حقوق بشر و دمکراسی ندارند اما آمریکا و غرب از موضوعات حقوق بشر و دمکراسی؛ علیه کشورهای مخالف استفاده ابزاری میکنند. حمایت آمریکا و غرب از دیکتاتوری شاه درایران و مبارک درمصر و حمایت از جنایات اسرائیل علیه فلسطین؛ نمونه های بارز است.
12- غرب خط تهاجم فرهنگی برای از بین بردن ارزشهای اسلامی را دنبال میکند. هرچند ایدئولوژی کمونیسم هم همین مسیر را دارد؛ اما تهران قانع شده که روسیه و چین دیگر دنبال ایدئولوژی کمونیستی نیستند.
دراین راستا ایران روابط خود را با قدرتهای بلوک شرق بویژه چین و روسیه گسترش میدهد. اقای رئیسی دریکسال گذشته سه بار با پوتین دیدار داشت ومقام معظم رهبری هم دردیدار پوتین با ایشان گفت: در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمیگرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ میشد.
مشکلات پیش روی برنامه آقای رئیسی
“گردش به شرق” و “اقتصاد مقاومتی” دو محور اصلی سیاستهای دولت آقای رئیسی برای مقابله با تحریمها و فشارهای آمریکاست. دولت آقای رئیسی مایل نبوده که اقتصاد کشوررا به برجام گره بزند. باتوجه به جنگ اکراین، قیمت نفت افزایش چشمگیری یافت بطوریکه مقامات ایران افزایش 580% درمقایسه با سال قبل را اعلام کردند.
آقای رئیسی هدفش مقابله با فساد و تورم و مافیای داخلی بوده است. درعین حال و علیرغم افزایش درآمد نفت، مشکل فساد و تورم بقوت خود باقیست. طبق آمار رسمی دولت، قیمت اجناس غذایی 80% دریکسال گذشته افزایش یافته است. آقای رئیسی رشد اقتصادی 8% را درنظر داشتند درحالیکه صندوق بین المللی پول رشد 3% را پیش بینی کرده است.
به اعتقاد من، موفقیت دولت آقای رئیسی دردو موضوع “اقتصاد مقاومتی” و “چرخش به شرق”، حداقل به سه عامل بستگی دارد:
اول: احیاء برجام،
دوم: بهبود روابط با همسایگان،
سوم: اتخاذ سیاستها و تدابیر کارآمد و موثر درمقابله با فساد داخلی.
این سه عامل موجب کاهش تنش باغرب ورونق اقتصادی میشود. درغیر اینصورت با وجود اقیانوسی از تحریمها وتقابل با برخی قدرتهای منطقه ای مثل عربستان همزمان با تقابل با غرب و فساد گسترده درداخل؛ شانس بهبود اوضاع اقتصادی وجود نخواهد داشت. بهرحال دراقتصاد کلان جهانی، تولید ناخالص داخلی آمریکا 23 تریلیون دلار و ایران 250 میلیارد دلار است و اکثر کشورها، روابط اقتصادی با آمریکا رافدای ایران نمیکنند.
درپایان مایلم به یک نکته مهم اشاره کنم و آن اینکه دولت آقای رئیسی برای تصمیم گیری درمسائل مهم سیاست خارجی با چالشهای داخلی جدی مواجه نخواهد بود. دردوران دولت قبل، درگفتگو با دوستان حوزه خلیج فارس، همیشه به من میگفتند که آقای روحانی و آقای ظریف اختیاری ندارند و قدرت دراختیار رهبری و سپاه است. اگر مشکل آنها درگذشته این بود، اکنون برای گفتگو و توافق با آقای رئیسی وآقای امیرعبداللهیان چنین نگرانی وجود ندارد.
من درکتاب جدیدم تحت عنوان ” ساختار جدید همکاری و امنیت درخلیج فارس” به تفصیل نقشه راه عملیاتی برای ایجاد یک سیستم همکاری جمعی درخلیج فارس ارائه کرده ام. همچنین دراین کتاب جزئیات طرح صلح هرمز ایران را تشریح کرده ام. این طرح یک مجموعه جامع و کامل برای همسایگی خوب و همزیستی مسالمت آمیز است. این طرح همه اصول مورد نیاز برای اعتماد سازی شامل احترام به حاکمیت ملی، عدم مداخله، عدم تفییر مرزها، عدم تجاوز، امنیت انرژی، امنیت خلیج فارس وغیره را شامل میشود.
لذا دولت اقای رئیسی یک فرصت طلایی است که:
اولا: قدرتهای جهانی که توافق احیاء برجام را با دولت ایشان نهایی کنند.قدرتهای جهانی سعی کنند که یک برجام پایدار به توافق برسد. اگر برجام احیاء شود و آمریکا برای بار دوم تقلب کند و از برجام خارج شود، ایران دیگر برای بارسوم به برجام برنخواهد گشت. اما ایران عضو معاهده ان پی تی خواهد ماند و دنبال بمب هسته ای هم نخواهد بود. اگر آمریکا و قدرتهای جهانی بخواهند سوء استفاده کرده و پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهند، آنگاه ایران از معاهده ان پی تی خارج خواهد شد. اگرآمریکا به ایران حمله کند، ایران جوابش را با ساخت بمب هسته ای خواهد داد. ترامپ از برجام خارج شد و صدها میلیارد دلار خسارت به ایران زد اما نتیجه آن این شد که ایران یک “کشور درآستانه هسته ای” شد. سعی نکنید این تجربه تکرارشود.
ثانیا کشورهای عرب شورای همکاری خلیج فارس با ایران گفتگو کنند تا به تنشها و خصومتهای 40 سال گذشته پایان داده شود و مسیر صلح وهمکاری و دوستی پایدار بین ایران و اعراب فراهم شود.
انتهای پیام