سردرگمی سیاسی ایران در افغانستان
عبدالحمید نورزایی، پژوهشگر افغانستانی، که از روی کار آمدن طالبان دفاع میکند، در یادداشتی دربارهی سیاست ایران پس از تسخیر حکومت توسط طالبان، نوشت:
یک سال از حاکمیت امارت اسلامی افغانستان ګذشت و یک دولت مقتدر مرکزی در افغانستان شکل ګرفته است اما در ایران هنوز شاهد یک سیاست واحد و استراتژی، مشخص در امور افغانستان نیستیم تعارض آرا بین ارگانهای ایرانی بسیار مشهود است. این تشدد و تشکیک باعث شده است تا طرف افغان نیز به سیاستهای ایران با دیده تردید بنگرد!
دستور کار مشخصی برای نماینده ویژه ایران در امور افغانستان وجود ندارد اتاقهای فکر در ایران یک برنامه مدون بلند مدت ندارند تا طبق آن حرکت کنند!
واقعیت این است که ایران مهرههای بازی خود را در افغانستان از دست داده و نفوذ ایران تضعیف شده است!
اگر ایران با طالبان تعاملات ګستردهای را آغاز کند و به رسمیت بشناسد حکومت را، پایگاه سنتی خود را نزد افکار عمومی (بخصوص شیعیان و تاجیکها) از دست میدهد، اگر با طالبان تعامل نکند خطر داعش و جنگ داخلی و موج مهاجرت به منافع ملی ایران آسیب میزند. همزمان ایران در مشهد و تهران برای مخالفین امارت اسلامی نیز زمینه اقامت فراهم کرده است و گاهی از مشهد نواهای ضد طالبان به گوش میرسد. و از طرفی نیز سفارت ایران در کابل بسیار فعال بوده این یکسال اخیر و باعث شگفتی شده است از شرق تا غرب و تا جنوب و شمال افغانستان دیپلماتهای ایرانی فعال بودهاند از زلزله تا سیل تا رفتن به مراسم ترحیم علما آنها حضور داشتند؛ برای اولین بار به مناطقی از شرق افغانستان رفتند که تاکنون هیچ ایرانی نرفته بود.
دیپلماتهای ایرانی به خوبی منازعات مرزی و مسئله آب کمالخان با طالبان را مدیریت کردند و حتی میزبان نشستهای خاصی بین طالبان و مخالفین آنها بودند.
اما تلاشهای سفارت ایران یکسوی ماجرا است و مواضع بین المللی ایران سوی دیگر.
نماینده ویژه ایران، آقای قمی، و مواضع او و سخنگوی وزارت خارجه ایران تلاشهای دیپلماتهای کابل نشین ایران را ضرب در صفر میکند تاکید ایران در مجامع بین المللی به صورت علنی و محکم بر وجود حکومت فراگیر سیاسیون افغان را آزرده کرده است.
اگر دولت مردان ایران و هر کشور دیگری فکر میکنند که میتوانند مانند سابق صاحب نفوذ در امارت اسلامی بشوند و دولت ائتلافی تشکیل شود سخت در اشتباه هستند.
برخلاف ایران، عربستان سعودی و امارت متحده عربی در چند ماه اخیر در سکوت رسانهای دیدارهای ارزشمندی با مقامات ارشد دولت داشتند و صحبت از ملیاردها دلار پول و حضور شرکتهای عربی در افغانستان است. این کشورها بدون اینکه در مجامع بین المللی علیه دولت امارت اسلامی افغانستان موضعگیری کنند در حال گسترش نفوذ خود هستند امارات متحده عربی حتی با اعمال فشار طالبان ریس جمهور اسبق و نزدیکان او را تحت فشار قرار داده و از فعالیت رسانهای آنها جلوگیری کرده است. حتی از برگزاری محافل سیاسی علیه طالبان نیز جلوگیری نموده است تمام اینها یک طرف و رشد ملیونی سلفیها در شرق افغانستان طرف دیگر!
با این تفاسیر ایران ابتدا باید با شرایط جدید افغانستان کنار بیاید و سپس یک استراتژی بر اساس منافع ملی دو دولت – ملت طرح کند و از مواضع تند و معارض علیه دولت فعلی افغانستان دست بکشد و حتماً باید به دو گزینه فکر کند.
۱- افکار عمومی خود را آماده به رسمیت شناختن طالبان به عنوان دولت افغانستان کند
۲- منافع ملی ایران به منافع ملی افغانستان ګره محکمی بخورد تا دو دولت در راستای یک سیاست واحد بین المللی و اقتصادی حرکت کنند
انتهای پیام
فقط ایموجی خنده
:)))
کار به جایی رسیده که عوامل و حامیان حکومت بَدَوی طالبان در ایران، برای حاکمیت در تهران تعیین تکلیف می کنند، و ما را به تقلید از صراط مستقیم ! حکومت های سُنّی و افراطی عربستان و امارات که خودشان ایجاد کننده ی طالبان هستند، امر ملوکانه می فرمایند ! یعنی اگر عربستان گاو شیرده آمریکاست، ایران گاو شیرده طالبان است!
تعامل ایران با طالبان و نیز حکومت های آینده ی افغانستان در چارچوب منافع ملی خودش است نه امر و نهی فلان حامی دست چندم حکومت عصر حجری طالبان در تهران.