دربارهی ناکامی فوتسال ایران
مهدی میرآبی، نویسنده و روزنامهنگار در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
تورنمنتهای مهم و بزرگ محل آزمون و خطا نیستند، جام ملتهای آسیا نه تنها برای ورزش فوتسال بلکه تقریباً برای همهی رشتههای ورزشی، مهم و دارای اعتبار است. از آنجا که فوتسال در المپیک غایب است و همینطور شبیه والیبال لیگ جهانی ندارد. بنابراین فقط فرصت شرکت در دو تورنمنت بزرگ قارهای و جهانی باقی میماند که تیمها بتوانند عرض اندام کنند. اگر بازیهای غرب آسیا بود، چهار جانبه بین قارهای و یا بازیهای دانشجویی و از این دست که از لحاظ اهمیت و درجه اعتبار در سطح دو قرار داشت، رفتار شمسایی در کنار گذاشتن بازیکنان باتجربه و میدان دادن به جوانان(از قول خود) برای تغییر نسل قابل توجیه بود. هر چند بستن تیمی با میانگین سنی بیست و هفت سال و نیم، جوان گرایی محسوب نمیشود و بیشتر بر حسب سلیقه مربی این انتخاب صورت گرفته است.
علاوه بر اینکه جام ملتهای آسیا به خودیِ خود از اعتبار و جایگاه ویژهای برخوردار است در کنار آن چون با ژاپن در یک رقابت دو قطبی قرار داریم، قهرمانی برای ایران از هر نظر حیثیتی است و اهمیت آن را را دو چندان میکند
شمسایی تحت یک تئوریِ اشتباه حذف نامهای بزرگ و باتجربه را که از قضا سابقه بازی و گلزنی در جامجهانی را داشتند، سرمایه گذاری روی جوانان برای جامجهانی میداند. اما به چه قیمتی؟ به قیمت از دست دادن جام ملتهای آسیا؟!
ایران با پشت سر گذاشتن یک شاخص آماری خوب در فینال حضور پیدا کرد. اما در ورزش و به ویژه فوتسال آمارها تعیین کننده نیستند. و فراموش نکنیم که مسیر ایران تا پیش از رسیدن به فینال به مراتب مسیری ساده و هموارتر از ژاپن بود. ژاپنیها در همین رقابتها نشان داده بودند که در بازگشت و جبران نتیجه چه قدر تیم سمج، سازمان یافته و با برنامهای هستند. آنها در هر دو بار که در مرحله حذفی از حریف خود عقب افتادند توانستند جبران کنند و پس از آن گل پیروزی بخش به ثمر برسانند. برای آنها این رویه در فینال هم تکرار شد و (دقیقاً با همان برنامهای که در دو بازی قبل پیاده کرده بودند ما را شکست دادند.) اگر ژاپن خوب آنالیز شده بود بعد از جلو افتادنِ ایران، شمسایی برای حفظ نتیجه باید دست به ابتکار عمل میزد و از لایههای دفاعی اجازه عبور آنها را نمیداد. اما آنها در کمتر از یک دقیقه و از روی اشتباه فاحشِ مدافع ما توانستند گل تساوی را به ثمر برساند. گل دوم آنها که از روی ضربه ایستگاهی بود باز از روی اشتباه فردی دروازهبان ما رقم خورد. و گل سوم هم باز از روی اشتباه فردیِ محض و گل بخودی در پاور پلی.
یک آنالیز ساده نشان میدهد که کم تجربگی و آشفتگی میان بازیکنان، عامل اصلی باخت در فینال بود.
عجیب است که شمسایی در توجیه باخت مدعی میشود که تیم ایران بالغ بر بیست بار دفاع ژاپن را رد کرده است. نمیدانم شمسایی این محاسبه و آمار را چطور و از کجا بیرون آورده است اما خلاصه بازی در وبسایتهای ورزشی موجود است و مردم میتوانند ببینند و قضاوت کنند که ادعای او چقدر نادرست است. البته شاید منظور او فینالهای گذشته باشد!
در پاور پلی چون تیم با پنج یار حمله میکند، یک نفر آزاد میماند و فرصت گلزنیِ تک به تک فراهم میشود. اما تیم ایران در پنج دقیقه فقط دو بار این فرصت را برای خود فراهم نمود که بسیار اندک بود و با گل به خودی، پازلِ عدم برنامه برای کسب نتیجه در این شرایط برای تیم ملی تکمیل شد!
انتهای پیام