آیا ولایت فقیه، «موهبت الهی» است؟
حجت‌الاسلام احمد حیدری در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، درباره‌ی اصل «ولایت فقیه» نوشت:
امام خمینی “ولایت فقیه” را «موهبت الهی» شمرد و در دوران ایشان، این موهبت بودن به وضوح آشکار بود:
وقتی امام با استناد به این ولایت و موهبت خدایی، به گشودن گره‌های پیچیده‌ای که در مسیر مردم سالاری دینی رخ نمود، اقدام کرد، مردم به خوبی طعم لذیذ این موهبت را چشیدند.
وقتی بعد از انقلاب کسانی با سوء استفاده از رأی و اقبال مردم، در صدد دیکتاتوری برآمدند و ولی فقیه با دفاع جانانه از مردم سالاری، مانع تحقق دیکتاتوری آنان شد.
وقتی با استناد به احکام فرعی، گرفتن مالیاتی غیر از خمس و زکات در اسلام ممنوع اعلام گردید و نظام اسلامی با مشکل بودجه عمومی مواجه شد،
وقتی با استناد به همان احکام خراب کردن مسجدی که در مسیر بزرگراه واقع شده بود، حرام اعلام شد و تردد فراوان اتومبیل‌ها و ترافیک خود را به عنوان معضل حل نشدنی نشان داد،
وقتی دخالت دولت در قرارداد ما بین کارگر و کارفرما خلاف اسلام اعلام شد و دفاع از حق کارگر و واداشتن کارفرما به ادای حقوق واقعی کارگر دخالت ممنوع اعلام گردید،
وقتی مالکیت بر زمین از شاخ ماهی تا فراز آسمان شمرده شد و تصرف در منابع زیرزمینی و فضای بالای زمین تا سقف آسمان حق مالکان شخصی شناخته شد،
وقتی شورای نگهبان مصلحت سنجی های نمایندگان مردم در مجلس را خلاف شرع و غیر مجاز اعلام کرد،
وقتی زنان بسیاری که از جانب مردان رها شده و یا حقوقشان ادا نمی شد، با استناد به حدیث “امر طلاق به دست مردان است” به تحمل ظلم دعوت می‌شدند،
و وقتی با دخالت و هدایت امام به عنوان “ولی فقیه” و ارائه راه حل های معقول و پسندیده به عنوان “حکم حکومتی”، این گره‌ها و معضل‌ها باز و رفع شد و حل گردید، عموم مردم به وضوح دیدند که “ولایت فقیه” یک موهبت آسمانی برای به سعادت رساندن آنان در دنیا و آخرت است و دیدند که این اصل، نه سدّی در برابر مردم سالاری و حقوق مردم، بلکه پشتوانه‌ای محکم برای دفاع از مردم‌سالاری و مصلحت مردم است تا حقوق و مصالح عمومی در گیرودار احکام شرعی فرعی له نگردد و یا به وسیله حاکمان متمایل به دیکتاتوری، مضایقه نشود و با وجود «فقیه عادل ومدافع حقوق مردم»، کسی با سوء استفاده از قدرت به استبداد نگراید.
اما بعد از رحلت امام، کسانی غیر معتقد به «مردم سالاری» که در زمان ایشان میدان جولانی نداشتند، کم کم برای ساکت کردن مردم، خود را «منصوب ولی فقیه» شمردند و تسلیم بودن در برابر عملکردشان را به عنوان لازمه «پذیرش ولایت فقیه» اعلام کردند و ناآگاهانه(یا خدای ناکرده آگاهانه) اعتراض ها را متوجه اصل ولایت فقیه کردند و «موهبت آسمانی» بودن آن را مورد تردید قرار دادند و بعد هم مجبور شدند برای ساکت کردن معترضان و قبولاندن «ولایت فقیه»، تبلیغات گسترده با استناد به آیات و روایات و سخن فقیهان، راه بیندازند به اثبات ولایت فقیه و گستردگی اختیاراتش و … بپردازند، اما با این تبلیغات گسترده نه تنها نتوانستند آن را بقبولانند، بلکه زمینه دلزدگی بیشتر را فراهم کردند! [و شد آنچه نباید میشد که امروز شاهدش هستیم! و راه نجات فقط در دفاع جانانه «ولایت فقیه» از «حقوق مردم و مردم سالاری» در برابر زیاده‌خواهی‌های کانون‌های قدرت است. بدان امید].
انتهای پیام
نیست برادر من! ختم کلام. فلسفه بافی نکنید. هر اصلی که مسیر سوء استفاده یا سوء برداشت حاکمان رو فراهم کنه فرقی با اصول دیگه نداره! در ضمن چه بسا ولایت سیاستمداران یا دانشمندان یا هنرمندان یا … دنیا و آخرت بهتری برای مردم به ارمغان بیاره.
بنظر میرسد آنچه با قرآن هماهنگی دارد “ولایت فقه” است نه “ولایت فقیه” و نه “ولایت مطلقه فقیه”…آنچه فقیه یا فقیهان با شورای بین خود ، در هر عصر و نسلی، نتیجه میگیرد یا میگیرند تکلیف استنباطی آن فقیهان برای زمان خودشان است ….
این الله و قرآن است که “ولایت” دارد نه فقیه…تعیین حدود و ثغور احکام زندگی بشر با خداو کتاب اوست…اعتبار روایات و نظریات عقلی و نقلی در همراهی با اتصال آیات الهی است….و این ولایت با ولایت مومنین و مومنات نسبت بهم فرق دارد…
فقیهان هر عصری ضمن اعتقاد به معتبر بودن چیدمان قرآن ، با مرور اتصال آیات آن به همسو بودن یا نبودن احکام قبلی یا رسیدن به احکام جدید ، باید اقدام کنند…
قطب نمای قرآن در دست مومنین خود وسیله کنترلی در اختیار آنهاست تا کسی منحرف نشود و حق اعتراض برای همه مومنین صاحب نظر وجود دارد و این اعتراض جرم نیست…
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ ﴿۲۶﴾ فصلت
وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۴۰﴾ قمر
درهمان قران خدای متعال فرموده مومنین بریکدیگر ولایت دارند انوقت چگونه منکر ولایت فقیه برسایرمومنین می شوید؟
درضمن انچه که ازروایات موردطرد قرارمی گیره رویات مخالف قرانه
حاج اقا حیدری گرامی واقعا دهه شصت از نظر شما نشانه مردم سالار بودن حکومت در ان برهه بود؟! می شود بفرمایید مردم دقیقا «سالار» کجا و چه چیزی بودند؟ سالار صف؟ سالار بیکاری؟ سالاری که حتی خیابان هم برایش امن نبود و یا دستش را برای استین کوتاه رنگ میزدند یا به خاطر موی بیرون یا موی بلند کتک میخوردند و توهین می شنیدند. دردت به سرم نمیشود شما اصلاح طلبان درباره مطلبی صحبت کنید و نقبی به صحرای «دوران طلایی» نزنید؟ اقای عبدی فرموده نیروهای نظامی در جبهه بودند و مردم سه شماره فتنه مجاهدین را جمع کردند! عجبا و حیرتا! حاج اقا مگر در همان دهه شصت از مجلس نگفتند، بفرمایید از جماران فلان تعداد دعان بند برای ما بیاورند؟ نفرمایید تصدقت. همینجوری درباره ایرادات حال حاضر «مردم سالاری» صحبت کنید لطفا. بدون اینکه از مردم سالاری دهه شصت مثال بزنید.
آقای حیدری همیشه متن های شما رو میخونم اما یه سوال دارم کجا مردم موهبت رو چشیدن؟
…
حفظ امنیت واراضی جغرافیایی دراین شرایط عجیب خاورمیانه
درسته ماباارزشهاوارمانهای مدنظرمون فاصله فراوانی داریم اما دیگه خبری از قوانین ضدارزشی نیست
اقای انصاف نیوز ژست بیطرفی گرفتن و از پشت تیشه بدست بودن خاصیت بی وجوداس تو اوضاع و احوالی که خواسته دشمن نه صرفا تغییر نظام بلکه تیکه تیکه شدن کشور و ب طور واضح داره عنوان میکنه خاستشو و البته برخی خواص “بیخاصیت” هم مثل همیشه سهمی از این چند تیکه شدن دارن که شاید واسشون بعدا نون و اب بشه، شاید با ادامه حیات حکومت جمهوری اسلامی انصاف نیوزی باشه ولی مطمئنا (بر فرض محال) بعد سرنگونی حکومت کشوری وجود نخاهد داشت که واسش خبر بنویسی
دیر شده خیلی دیر
حاج اقا هنوز زوده
درکنار دردهدررفتن خون تعدادی از جوانان ومدافعین امنیت
یکی از نعمات این فتنه همینه که عده ای نقاب ازصورت برمیدارن تا خودشون روبرای سواری در دور بعداماده کنن
وسیعلموالذین الذین ظلموا….
نظرات افرادی مثل آقای احمد حیدری که نه درکی از دموکراسی و جایگاه نمایندگان مردم در نهادها و مجلس دارند و از «ولایت فقیه خوب» به عنوان «موهبت الهی» دفاع می‌کنند منجر به وضعیت غیر قابل بازگشت شده است. اگر تا به حال به خودتان نیامده اید چشم‌هایم بشوید و ببینید. در دنیای امروز هیچ کس نمی پذیرد که قدرت با این حجم در دست یک فرد متمرکز باشد.
به آن مسائلی که شما اشاره می‌کنند که با دخالت ولایت فقیه حل شدند در کشورهای اروپایی در پایینترین سطوح نهادها حل می‌شوند. لطفا به صدها دخالت «ولایت خوب» که صدمات جبران ناپذیری به جامعه ایرانی زده هم اشاره کنید.
درتاریخ چهارقرن اخیر ایندیارکدام حکومت خودرا موهبت الهی ندانسته است؟؟؟
ازشروع صفویه تا الان کدام حکومت خودراموهبت الهی ندانسته است…
برای بعضی ها که واقعاً موهبت الهی است…..
در دوران رفسنجانی و خاتمی نقد دولت توهین به رهبری و انقلاب شمرده میشد
و عکس ریس جمهور در کنار عکس رهبر و امام قرار میگرفت