به بهانه توهین تندروها به آیت الله محقق داماد و یادداشت او در جماران
انصاف نیوز: در پی انتشار یادداشتی از آیت الله محقق داماد در جماران که به دلیل توهین تندروها از پاسخ به سوالات درباره حوادث اخیر خودداری کرده بود. توهین تندروها به وی و همچنین آیت الله صافی گلپایگانی را در این مقاله بررسی می کنیم.
جبهه پایداری یکی از شاخص ترین این گروه هاست که چند مطلب درباره آنها در ادامه میآید.
همچنین به برخی دیگر از گروه ها و افراد تندرو اشاره میکنیم.
جمعه 7 آبان ماه 1400 سایت رجانیوز نزدیک به جبهه پایداری با تیتر «مژدگانی که گربه عابد شد!/ طنز تلخ حمایت اصلاحطلبان از مرجعیت» مطلبی را منتشر کرد، در بخشی از این نوشته آمده است.
« مرجعیت و دین برای غربگراها فقط یک ابزار است؛ نه دغدغه ای نسبت به دین دارند و نه حرمتی برای مرجعیت قائلند. همین غربگراهای اصلاح طلب در نوشتههایشان نظرات حضرت آیت الله صافی گلپایگانی درباره حجاب زن (احتیاط بر وجوب پوشش وجه و کفین) و موسیقی (حرمت مطلق موسیقی) را بدون اینکه از ایشان نامی ببرند بیان میکنند و نماد تفکر طالبانی و داعشی معرفی میکنند.
[البته این مغالطه ای بیش نیست؛ به دلیل آن که اختلاف نظر امری بسیار طبیعی است. مراجع تقلید نیز برای مقلدان خود رساله عملیه و راهکاری هایی دارند از آن پیروی کنند. و اگر فردی آیت الله صافی مرجع وی بود طبعا باید این مسئله را رعایت میکرد. هر کسی که قصد تقلید و انتخاب مرجع داشته باشد در برگزیدن مرجع خود آزاد است. چیزی که مذموم است حمله و توهین به افراد از جمله مراجع تقلید و علمای دینی شیعه، سنی، مسیحی یا هر دین الهی دیگری است و مسئله ای زشت و زننده آن است که به دلیل رسیدن به مقاصد سیاسی به موضع یک مرجع تقلید حمله رخ دهد.]
در ادامه این مطلب از سایت رجانیوز امده است محقق داماد که مثلا باسواد و فیلسوف این جماعت است نوشته تفکرات آیت الله صافی نماد اعتدال است و استنادش هم به همان جمله ایشان در دیدار با قالیباف درباره تعامل با دنیاست؛ دم خروس ادعایش از همینجا معلوم می شود که منظورش از اعتدال همان سازش با استکبار است و می خواهد به زور آن را به یک مرجع تقلید منتسب کند و گرنه با تعریف این جماعت از اعتدال، آیا نظرات آیت الله صافی درباره موسیقی و حجاب، معتدلانه است؟
بسیاری از مراجع تقلید و شخص آیت الله صافی طی هشت سال گذشته از نگرانیهای خود در مورد معیشت مردم سخن گفتند؛ آن زمان این جماعت اصلاح طلب حامی دولت روحانی لال بودند که نگران دغدغه های مرجعیت نشدند؟
روزنامه همشهری که تا قبل از روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی یه روزنامه اجتماعی بود و گاهی به مطالب سیاسی میپرداخت اکنون به خط و مشی شبیه کیهان و رجانیوز پیدا کرده است. در پی انتشار بیانیه محقق داماد درباره فوت مهسا امینی روزنامه همشهری مطلبی را منتشر کرد.
روزنامه همشهری نوشت: این روزها خیلیها فوت مهسا امینی را بهانه کرده و به نظام جمهوری اسلامی و نیروی انتظامی و اصل امر به معروف و نهی از منکر و حجاب شرعی حمله میکنند؛ حمله «ناکسان» تعجب ندارد که آنها کارشان این است اما تعرض «کسان» انسان را میآزرد.
یکی از این کسان که امید حمایت و روشنگری داشتیم، دکتر محقق داماد بود که متأسفانه نهتنها روشنگری منصفانه نکردند، بلکه با نگارش بیانیهای رعایت انصاف را هم ننمودند و چنان نوشتن که مثل « ناکسان» به بزرگنمایی و به تعرض به برخی ارکان قیام نمودند و متأسفانه با «ناکسان» همصدا شدند.
در ادامه این مطلب آمده است: «ناکسان» و «معاندین» ادعا کردهاند که در هنگام انتقال این خانم توسط گشت ارشاد به مقر پلیس ضرب و شتم اتفاق افتاده است. ما میگوییم به فرض این اتفاق افتاده باشد، پس ضرب و شتم میتواند یک گزینه باشد؛ اما آیا این گزینه قطعی است؟ آیا این وقوع ضربوشتم احراز شده است؟
متن بیانیه آیت الله دکتر مصطفی محقق داماد نویسنده کتاب دادگاه جهل مقدس و فاجعه جهل مقدس به شرح ذیل بوده است:
۱- در وقوع این حوادث به دنبال خاطی گشتن و حتی به مجازات خاطیان رده های پایین بسنده کردن، نه درد و سوز عمومی را تسکین می بخشد و نه امیدی به عدم تکرار نظیر آن ایجاد میکند. زیرا این حوادث معلول است و باید در جستجوی علت ها بود.
۲- در حادثه ننگین زندان کهریزک سال ۸۸ به رغم وقوع جنایتی هولناک و ننگین، سرانجام به مجازات چند مباشر ضعیف منتهی شد و اسباب اقوی نه تنها معفو بلکه برخی در مقامات برتر منصوب شدند در حالیکه به یقین حادثه مزبور دال بر بی کفایتی و سوء مدیریت آنان بود و چنانچه شایسته سالاری انجام می شد از تکرار آن جلوگیری بعمل می آمد.
۳- امر به معروف و نهی از منکر به معنای صحیح و منطبق با تعلیمات اسلامی را هرگز کسی انکار نمی کند. ولی به یقین این دو فریضه الهی شرایطی دارد و در رأس آنها نه تنها آشنایی، بلکه آگاهی کافی و عمیق مجریان با معروف و منکر است. تشکیل این نهاد و دادن آن به دست افراد ناآگاه، انحرافی است روشن از تعالیم اسلامی و راهی است برای سلب آزادیهای قانونی و شرعی شهروندان. در روایت مسعدة بن صدقه امام صادق (ع) فرمودند: امر به معروف و نهی از منکر باید توسط کسانی انجام شود که معروف را از منکر بشناسند نه کسانی که خود هدایت نشده اند تا دیگران را هدایت کنند. (وسایل ج ۱۱ ص ۲۰۰)
۴- مظهر کامل معروف، تذکر خیرخواهانه و نقد قدرت حاکمه است و نه دخالت در حریم خصوصی شهروندان و منحرف ساختن افکار عمومی از وظایف اصلی آنان.
۵- در جامعه ای که فساد و سوء استفاده و رانت و اختلاس و ارتشا هر روز خبرش حتی از رسانه ملی به گوش میرسد و ارقامش حیرت آور است به یقین نهی از منکر معنای دیگری می یابد و موارد اهمی خواهد یافت و ترجیح اهم بر مهم روش خردمندان است.
۶- تامین امنیت شهروندان اصلی ترین وظیفه قدرت حاکم است. قدرت حاکم نمیتواند با بکارگیری افراد ناآگاه و دادن لقب ارشاد و مرشد به آنان موجبات سلب آسايش گردد. اینگونه القاب شایسته صالحان علمی وعملی است.
۷- جرم انگاری وتعیین مجازات نسبت به اعمال و رفتار شهروندان کاربسیار دقیقی است و در جوامع پیشرفته جهان امروز همواره توسط متخصصان دانش حقوق و علوم اجتماعی و روانشناسی انجام میگیرد و در جامعه ما نیز آنچه جنبه فقهی دارد بایستی توسط فقیهان عالی رتبه و واجد درجه اجتهاد مسلم انجام شود تا مبادا موضوعی که اصل و یا حدود و ثغورش جای سوال و تردید دارد صرفا به خواسته و نظر گروه و یا فردی بر جامعه تحمیل گردد و موجبات تنفر و انزجار از شریعت سهله و سمحه احمدی را فراهم آورد.
۸- پاسخگوی اصلی در پیشگاه الهی و سپس ملت شریف ایران نسبت به این گونه حوادث تلخ کسانی هستند که روزی به نام امربه معروف، تهمت و افترا و دروغ پردازی و هتک حرمت و سلب کرامت وحقوق انسانی را حلال و مجاز و حتی فریضه دانستند و ازین رهگذر عالمان را ملجم و جاهلان را مکرم ساختند.
ماجرای توهین به آیت الله صافی گلپایگانی از جایی شروع شد که وی در دیدار با رئیس مجلس به آشتی و رابط بین الملل اشاره کرد.
«جالب است که این حرف را حسن روحانی، هشت سال پیش مطرح کرد و به واسطه آن، عوام ظاهربین و بیتحلیل و سطحینگر را فریفت و از آنها رأی گرفت. البته غلطبودن این تحلیل، در عمل ثابت شد و هشت سال مذاکره و بازی با سند ننگین برجام، هیچ حاصلی برای سفره مردم نداشت، اما امروز پس از هشت سال، همین سخن ناصواب را از زبان یک مرجع تقلید میشنویم. هم تقلیدِ سیاسیِ ایشان از نیروهای سکولار بسیار مذموم هست، هم تأخیرِ سیاسیِ ایشان در تکرار این تحلیل سراپا غلط. نمیدانم تقلیدِ ایشان را مذمت کنم یا تأخیرش را.»
حملات رجانیوز به همینجا ختم نشد و نویسنده این مطلب در ادامه مدعی شد: «افسوس که مرجع تقلید شیعه همچنان چشم به بیرون دارد.»
این رسانه در پایان یادداشت خود نوشت: «بعضی دوستان، هر گاه ناخشنود میشوند پای ادب و ادبیات و اخلاق را به میان میکشند و در قالب تذکر اخلاقی، نسبت ناروا میدهند. همین که کسانی نسبت به خطای بزرگ یک مرجع تقلید، حساس نیستند و برآشفته نمیشوند، اما این قبیل یادداشتهای انتقادی را برنمیتابند و وظیفه شرعی خویش میدانند که بیدرنگ، موضعگیری منفی کنند و بر کرسی موعظه بنشینند یا جوسازی کنند، نشان میدهد که پای سوگیری سیاسی در میان است.»
واکنش اصولگرایان میانه رو به نقد به آیت الله صافی و توهین به دیگران
به گزارش خبرگزاری شبستان از قم، آیتالله «سید محمد سعیدی» (جمعه 7 آبان1400 ) در خطبههای این هفته نماز جمعه قم که در مصلی قدس برگزار شد با اشاره به نقش علمای دینی گفت: دشمنان اسلام سعی فراوان دارند که مرجعیت فکری را از پایگاههای دینی جدا کرده و قطبهای جدید را ایجاد کنند.
در بخشی دیگر از این گزارش آمده است: مرجعیت یک جایگاه خاصی در عالم تشیع دارد و بهخصوص که اکنون آیتاللهالعظمی صافی گلپایگانی که نقش مؤثری دارند باید حریم آنها حفظ شود و هرکسی قلم برندارد و چیزی بنویسد و نباید جسارت و اهانتی شود.
سپس جامعه «روحانیت مبارز» یکی از قدیمی ترین تشکل های اصولگرایی نیز به حمایت از آیت الله صافی گلپایگانی پرداخت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، جامعه روحانیت مبارز یکی از قدیمی ترین تشکل های سیاسی جریان راست و اصولگرایان با انتشار اطلاعیهای به رفتار اخیر یک سایت نزدیک به جبهه پایداری نسبت به سخنان آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (دام عزّه) واکنش نشان داد.
متن این اطلاعیه به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت شریف ایران!
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «اذا ارادَ الله بعبد خیراً فقّهَه فی الدین؛ اگر خداوند برای بندهاش خیر و خوبی بخواهد او را دین شناس می کند»، و چنین است اگر خداوند برای جامعهای خیر بخواهد آن را از معارف اصیل دینی سیراب میکند.
پیامبر اکرم (ص) نیز فرمودهاند: «العلماء وَرَثه الأنبیا؛ عالمان، وارثان پیامبرانند». خداوند نیز سبحان در قرآن حکیم فرمود: «فقد آتینا آل ابراهیم الکتاب والحکمه؛ ما به ابراهیم کتاب و نیروی باطنی حکمت دادیم»، و معنای حکمت ـ چنانچه اهل فن گفتهاند ـ رسیدن به حق از طریق علم و عقل است. آری، انبیا، اولیاء و عالمان، با اتکا به معارف الهی و برخورداری از علم و عقل، راهبران انسان به سعادت، زندگی خوب و کامیابی در دنیا و آخرت بودهاند و هستند.
سرزمین ایران، به لطف خداوند منّان، از حکیمان و عالمان فرزانه، فراوان، برخوردار بوده است. رمز مانایی و پایایی این مرزو بوم، برخورداری از این سرمایه عظیم و همراهی پیوسته با آنان بوده است. فقیهان، فیلسوفان، مفسران، متکلمان، ادیبان، هنرمندان، پزشکان، ریاضیدانان و دیگر عالمان، جایگاه والایی در فرهنگ و تمدن ایران اسلامی داشتهاند. خوشبختانه این منش والا و تمدنساز، پس از انقلاب اسلامی با ارج و احترامی بیشتر، جاری و ساری و پرفروغ است. تعظیم و تجلیل از عالمان و اندیشوران، نشانه وفاداری به علم و رهسپاری در مسیر حکمت و اندیشه ورزی است.
آنچه این روزها و در برخی اظهارات و نوشتههای منتشره درباره عالمان و بزرگان دینی و متخصصان فرهیخته و مؤمن میبینیم، خطری است که در ادوار تاریخی نیز با آن روبهرو بودهایم و پیامدهای ناگوار آن را فراوان دیدهایم.
جامعه روحانیت مبارز، با حمایت از ساحت والای مرجعیت دینی و مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (دام عزّه)، همگان را به تدبر و تأمل در فرمایش این بزرگان و دوری از تنگ نظری، پیشداوری و قضاوت های نابخردانه دعوت میکند . امیدواریم ملت آگاه ایران در سایه هدایتهای رهبر فرزانه انقلاب اسلامی (دام بقائه) و مراجع عالیقدر و همه اندیشمندان، فرهیختگان و دلسوزان ایران و اسلام، از شرایط سخت و ناگوار جاری عبور کند و شاهد آرامش، رفاه، انسجام، عزت، امنیت ملی و اعتلای افزون تر فرهنگ دینی و عمومی باشد؛ ان شاء الله.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
جامعه روحانیت مبارز
۷ آبان ماه ۱۴۰۰
وقتی اصولگرایان پای حمایت از این مرجع تقلید آمدند، ادبیات رجانیوز هم عوض شد و نوشت «چند سالی است که در جمهوری اسلامی شغل شریفی برای برخیها تعریف شده با عنوان «وسطکاری»، اینها ظهور کردهاند تا در دورانی که دیگران به افراط و تندروی متهم میشوند، بدو بدو بیایند، وسط را بگیرند و جایزه عقلانیت و انصاف را ببرند. وسطکار همیشه به میانگینگیری خوش است و تنها از همان لذت میبرد.»
پس از انتقادات به صافی گلپایگانی، آیت الله علوی بروجردی نیز در حمایت از او برخاست و اعلام کرد که «اگر مرجعیت را بکوبیم، خودمان کوبیده میشویم. اگر مرجعیت را بکوبیم و مردم مرجعیت شیعه را پناه خودشان نبینند، آنوقت آن افکار منحرف از بیرون، پناه مردم میشود. مردم به آنها پناه میبرند. نباید مرجعیت را تضعیف کنیم، آن هم چنین شخصیتی که امتحان خودش را پس داده است، آن هم در یک قرن زندگی در این مسیر و در دوران طلبگیاش، در دورانی که در نظام سِمت داشته و در دورانی که در حوزه سمت مرجعیت داشته. ایشان جز آنچه وظیفه تشخیص داده، سخنی نگفته است. دلیل ندارد که ما اینطور عکسالعمل نشان بدهیم. ما باید از مرجعیت تجلیل کنیم، باید گوشبهفرمان مرجعیت شیعه باشیم، بهخصوص شأن این مرجع بزرگ که عرض کردم شیخالمراجع است.»
در مطلبی که در تیتر آن علوی بروجردی آیت الله خطاب نشده بود، نوشت «آقای علوی بروجردی؛ اینجا جمهوری اسلامی است نه اروپای قرون وسطی» در این مطلب آمده است: «آقای علوی بروجردی؛ مساله همین است که برخی حضرات علما و مراجع معظم تقلید غیر از زمانی که کسی به دیدارشان نرفته، سخنی برای مردم ندارند. چرا در سالهای طولانی که پایههای استقلال نظام با اقدامات دولت روحانی به لرزه درآمده بود کسی به یاد مردم نبود؟ در آبان ۹۸ و سیل و زلزله چرا کسی به یاد مردم نبود؟ زمان تاراج اموال بیتالمال توسط نزدیکان دولت روحانی و فروش کشور چرا کسی به یاد مردم نبود؟»
در ادامه حجت الاسلام محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور و رئیس دادگاه ویژه روحانیت هشت آبان ماه در واکنش به حواشی ایجاد شده
حجت الاسلام محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور و رئیس دادگاه ویژه روحانیت هشت آبان ماه در واکنش به حواشی ایجاد شده در فضای مجازی در مورد سخنان آیت الله صافی گلپایگانی، ضمن اظهار تأسف از اینکه اشخاصی به خود اجازه میدهند که حریم مرجعیت شیعه را به بهانههایی مورد هتک حرمت قرار دهند، اظهار کرد: باید حوزه نقدِ یک مطلب را کاملاً از حوزه اهانت و هتک حرمت جدا کرد.
وی از صدور دستور به دادسرای ویژه روحانیت برای پیگیری موضوع خبر داد و افزود: از آنجایی که شخص منتشر کننده این مطلب، طلبه و مرتبط با حوزه علمیه است، رسیدگی به موضوع، در حوزه صلاحیت دادسرا و دادگاه ویژه روحانیت است که به آن مرجع ابلاغ شده که ماجرا را در دستور رسیدگی و پیگیری قرار دهد.
شرق در همین باره نوشته است: نگاه اصولگرایان تندرو به مرجعیت، حمایت بیچونوچرای آیات عظام و روحانیون از مواضع مقبول تندروها به دور از هرگونه انتقاد از سیاستهای غلط است و از اینرو کمترین نقد به وضع موجود سبب حمله تند این دسته از افراد به مرجعیت شده است.
اینها در سایه امنیت جمهوری اسلامی مشغول کسبوکار اقتصادی خود هستند
در کانال تلگرامی رجانیوز مطلبی در حمله به آیتالله صافیگلپایگانی منتشر شد که در آن مطلب تأکید شده بود: «در دل تشیع جریانهای مختلفی وجود دارند. عدهای که از اساس معتقدند در عالم مفهوم «دشمن» وجود ندارد و کشورهای امروز چیزی بیشتر از «رقیب» هم نیستند. اینها با کت و شلوار و دکمهسردست در سایه امنیت جمهوری اسلامی عمدتا مشغول کسبوکار اقتصادی خود هستند و منتفعترین قشر از بیماریهای اقتصادی و نابرابریهای اجتماعیاند و البته همیشه هم طلبکار!». این سخنان و لحن سخیف مطلب موجب واکنشهای منفی بسیاری شد، اما سایت رجانیوز که در کارنامه خود دفاع همهجانبه از اقدامات محمود احمدینژاد را دارد و منتقدان رئیس دولت مهرورز را سالها از تیغ تخریب و توهین گذرانده، اینبار اظهارنظر یک مرجع تقلید را هم برنتافته و در ادامه مواضع خود در حمله به مراجع نوشته: «بعضی دوستان، هرگاه ناخشنود میشوند، پای «ادب» و «ادبیات» و «اخلاق» را به میان میکِشند و در قالب تذکرِ اخلاقی، «نسبت ناروا» میدهند. همین که کسانی نسبت به خطای بزرگ یک مرجع تقلید حساس نیستند و برآشفته نمیشوند». در ادامه مطلب این سایت آمده است: «صدق گفته ایشان، از حامیان سخنش پیداست؛ علی مطهری و مهدی نصیری و فرید مدرسی. ورشکستگان سیاسی، در کمین نشسته بودند که لقمهای را از دهان ایشان بربایند و بر آن موجسواری رسانهای کنند».
انتظار دارید ایشان در دیدار با مسئولان فقط تعریف و تمجید کنند؟
این جملات تند خطاب به آیتالله علویبروجردی منتشر شده که درحمایت از آیتالله صافیگلپایگانی دردرس خارج فقه مواردی را طرح کرده بود.علویبروجردی با انتقاد ازحملههای اخیر به صافیگلپایگانی گفته است: «اخیرا مرجع عالیقدر شیعه، شیخالفقها، حضرت آیتاللهالعظمی آقای صافی اظهاراتی داشتهاند. من تعجب کردم که اولا عدهای این اظهارات را منعکس نکردند و اصلا خبررسانی انجام نشد. گویا این مرجع تقلید اصلا در قم و در ایران نبوده و مطلبی هم نگفته است! یعنی بایکوت خبری! [کیهان] مصیبت بیشتر اینکه دیدم برخی سایتها به ایشان تعرض کردهاند که چرا شما در ملاقات فلان شخصیت گفتهاید با دنیا قهر نباشید و روابط داشته باشید! [رجا]». علوی بروجردی تأکید کرده است که «این مرجعیت مستقل اگر اشکالی ببیند و نگوید، عمل به وظیفه نکرده است. این نصیحت وظیفه فرد فرد انسان هاست، تا چه برسد به مرجع شیعه، آن هم مرجعی مثل آقای صافی که شیخالمراجع و بقیهالسلف است». او افزوده است: «چرا باید به ما بربخورد و بعد اصلا در اخبار منعکس نشود؟ آیا چنین برخوردی مشکلات را حل میکند؟ انتظار دارید ایشان در دیدار با مسئولان فقط تعریف و تمجید کنند؟ اینطور رفتارکردن با مرجعیت صحیح نیست».
محققداماد: حکم شرعی انزوای سیاسی
سیدمصطفی محققداماد نیز در واکنش به توهینهایی که به آیتالله صافیگلپایگانی انجام شده است، گفت: «با قطع نظر از ادله اجتهاد و تقلید، موضوع مرجعیت در شیعه نقش مهمی در طول تاریخ نسبت به تمشیت و تنظیم امور زندگی دنیوی، اجتماعی و سیاسی جامعه شیعه داشته است. مطالب اظهارشده هرچند خطاب به رئیس کنونی مجلس انجام شده ولی به یقین از مطالبی است که میتوان گفت نه زمان مخصص و نه شأن نزول تقییدکننده میباشد، کاملا کلی و فراگیر است، به تعبیر فنی قضیه خارجیه نیست، حقیقیه است، گذشته، حال و آینده را فرامیگیرد».
وی همچنین افزوده است: «از همه چیز بالاتر آنکه این مطالب از لسان یک شخصیت سیاسی محض صادرنشده، توسط یک فقیه و مجتهد جامعالشرایط در موضع مرجعیت شیعه بیان شده و باید آن را با حلال و حرام تفسیر کرد».
آملی لاریجانی: امروز وضعیت تورم در کشور و فشاری که بر قشرهای ضعیف جامعه میآید، نگرانکننده است
سخنان انتقادی آیتالله علویبروجردی و صافیگلپایگانی، هرچند خوشایند تندروها نبود، اما با حمایت جامعه طلاب و روحانیون مواجه شد و آیتالله صادق آملیلاریجانی نیز در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به گرانیهای اخیر و وضعیت معیشت مردم همچون دیگر مراجع عظام که در هفته گذشته منتقد وضعیت موجود بودهاند، گفته است: امروز وضعیت تورم در کشور و فشاری که بر قشرهای ضعیف جامعه میآید، واقعا نگرانکننده است. گرانیهای سرسامآور، بسیاری از مواد غذایی عموم مردم را از سر سفرهها جمع کرده است. اینکه عدهای برایشان مقدور نیست گوشت تهیه کنند و حتی میوه و سایر اقلام نیز از سفره آنها جمع شده، بسیار دردناک است و باید برای آن فکر عاجلی کرد. آیتالله رضا استادی نیز در مراسم چهلم آیتالله حسنزادهآملی در مسجد اعظم قم، گفت: غیرت دینی آیتاللهالعظمی صافیگلپایگانی زبانزد همه است، هر کجا لازم باشد صحبت می کند. وی افزود: شنیدم کسی دانسته یا ندانسته به ایشان اهانت و جسارت کرده است؛ این ناشکریها اثر بد دارد. باید به تمام عزیزان ازجمله امام، مقام معظم رهبری و همه مراجع احترام بگذاریم، زیرا حق دارند؛ اینها پدر امت هستند.
حمایت جامعه مدرسین حوزه از آیتالله صافیگلپایگانی
در پی حملههای اصولگرایان به آیتاللهالعظمی گلپایگانی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز در بیانیهای از اصحاب رسانه خواست اخلاق رسانهای را رعایت کرده و از تکمیل پازل دشمن و ایجاد اختلاف و دودستگی پرهیز کنند. همچنین حملات به مراجع، واکنش جمعی از استادان، طلاب و فضلای حوزه علمیه قم را بهدنبال داشت. این عده در نامهای سرگشاده ضمن محکومکردن توهین به مرجعیت شیعه، خواستار برخورد با نویسنده این مطلب شدند.
آیتالله نوریهمدانی: مسئولان در حل مشکلات مربوط به گرانی و تورم بکوشند
آیتالله حسین نوریهمدانی از مراجع تقلید نیز چند روز پیش در موضعی همسو با سایر مراجع منتقد وضعیت موجود، یکی از نعمتهای بزرگ الهی را توفیق خدمت به مردم دانسته و از مسئولان خواسته بود در حل مشکلات مربوط به گرانی و تورم بکوشند. شرایط سخت اقتصادی بر کسی پوشیده نیست و اینکه بسیاری در تأمین نان شب خود ناتوان هستند، حقیقتی کتماننشدنی است، حال چگونه سکوت در برابر مشکلات اینچنینی از سوی تندروهایی که کارنامه روشنی در مخالفت با رفع تحریمها دارند، بهعنوان وظیفه مراجع تعریف میشود، جای سؤال دارد که منافع ادامه خودتحریمی برای کشور چه خواهد بود؟ اینکه کاسبان تحریم از هیچ کوششی برای بهنتیجهنرسیدن برجام دریغ نکردند و تندروها در مواضعی همسو با اسرائیل و دشمنان ایران خواستار لغو برجام و بازگشت تحریمها بودند، همچنان یکی از مهمترین ابهامهای سیاسی در ایران است.
سیدحسن خمینی: دین برای آیتالله صافیگلپایگانی، فقط و فقط«دین خدا»است
سید حسن خمینی هم با انتشار عکسی از آیتالله العظمی صافی گلپایگانی و خودش، در صفحه اینستاگرامش نوشت: «در زمره عالمان بزرگی که در قید حیاتاند، دو سه تن هستند که برای من نهتنها از جهت «علم و منزلت والای زعامت»، که از جهتی دیگر ارزشمندند: «اینکه در حضورشان احساس آرامش میکنی» و حس میکنی که آنچه میگویند، هیچ ریشهای در «منیت فردی یا محبت قبیلهای» ندارد. به جرأت میتوان گفت که دین برای ایشان، فقط و فقط «دین خدا» است».
در همان روز آیتالله علیاکبر رشاد رئیس شورای حوزههای علمیه استان تهران هم در پیامی در اعتراض به جسارت به ساحت مرجعیت، تاکید کرد که “نهاد مرجعیت، حصن حصین دین، حصار متین مذهب، پناه محکم کشور، قله و قِمهی حوزههای علمیه شیعه و ضامن بیبدیل استقلال و تعالی علمی، دینی، سیاسی و ملی است” و نوشت: «پیرو نصایح و توصیههای مشفقانه و پدرانه حضرت آیتاللهالعظمی صافیگلپایگانی (دام ظلّه) به برخی مقامات، پارهای موضعگیریهای از سر جهل روی داد که مایه تاسف و تاثر دلسوزان نظام، خیرخواهان کشور و ملت، خاصّه ارکان حوزههای علمیه (صانها الله عن الحدثان) گردید.»
از طرفی روز هفتم آبان محمدباقر قالیباف رئیس مجلس در صفحه توییتر خود نوشت: «مرجعیت در مکتب تشیع دارای جایگاهی باعظمت و بیبدیل است و پاسداری از آن مقام رفیع واجب شرعی است همانا که “الفُقَهاءُ أُمَناءُ الرّسُل”. دلسوزان انقلاب باید ملاحظه داشته باشند مواضع آنها باعث خدشه به جایگاه رفیع مرجعیت معزّز نشود.»
با وجود این اعتراضات، سایت مذکور در همان روز هشتم آبان خطاب به آیتالله صافی نوشت: «تلخی پرسش ما نه از روی بیاعتنایی به جایگاه فقه و فقاهت در نظام اسلامی، که برخاسته از دغدغهای انقلابی و ناظر بر سوءاستفادههای بیگانگان و دشمنان دین و ملت بود.»
حال اینکه صحبت از داشتن روابط حسنه با کشورهای جهان که آیتالله صافی مطرح کرده، چگونه قرار است مورد سوءاستفاده بیگانگان قرار گیرد، خود سخن دیگری است که به نظر نوعی فرار به جلو به حساب میآید.
محمود احمدیبیغش نماینده شازند و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نهم آبان در صفحه توییتر خود نوشت: «حضرت آیتالله صافی؛ سخنان حکیمانه شما در باب روابط بینالمللی حرف دل مردمان این سرزمین تشنه عقلانیت در عرصه سیاست خارجی است، که سالهاست از گفتمان رسمی رخت بربسته و اسیر منفعت طلبی یک عده مدعی انقلابی نما و اصلاح طلب پوچ مغز شده است. اگر شما را آیتالله سیستانی ایران بنامیم الحق و الانصاف گزاف نگفتهایم.»
رفتاری که با آیت الله صافی شد در سالهای اخیر بیسابقه بوده است؛ گرچه در دهه شصت درباره مراجعی مثل آیت الله شریعتمداری و آیت الله منتظری هم این مسیر طی شده بود.
بعد از سال ۸۸ هم برخی تندروها، تحرکاتی علیه بعضی مراجع مثل آیت الله شبیری زنجانی داشتند
رجانیوز البته کنایهای هم به زاکانی زد که مشخحص شود محل اختلاف، نه بر سر آیت الله صافی گلپایگانی که از کنار گذاشتن جبهه پایداری در ائتلاف اصولگرایان است: «بر این کشور زمانهای گذشته که اعضای خانواده وسطکارها با حکم رسمی آنان سر کار بودهاند و هر نقد و مخالفتی با توجیه شرایط حساس کنونی خفه شده است. اما این سالها افراطیها هزینه دادهاند، دادگاه و زندان رفتهاند و حالا بلوغشان به حدی رسیده که خودشان حکم مشاوره داماد شهردار را محکوم و لغو میکنند. این برای افراطیها شیرین است، اما وسطکار درکی از این حلاوت ندارد. وسطکار همیشه به میانگینگیری خوش است و تنها از همان لذت میبرد.»
محمد مهاجری طی یادداشتی در اعتماد نوشت: صرفنظر از اینکه مقاله یک رسانه افراطی درباره حضرت آیتالله صافیگلپایگانی را توهین و هتکحرمت بدانیم یا آن را به اسائه ادب تنزل دهیم، واکنشها به آن قابلمطالعه است.
ابتدا سکوتی شگفتانگیز حاکم شد و حتی نهادهای رسمی روحانیت نیز برانگیختگی نداشتند. به علاوه سایت مذکور نخستینباری نبود که وارد توهین میشد. پیش از این نیز برخوردهای مشابهی با چهرههای مختلف مذهبی سیاسی صورت گرفته بود که با تسامح مراجع قضایی و مذهبی به فراموشی سپرده شده بود. اینبار اما پای یک مرجع تقلید، آنهم فردی که در طول انقلاب، بیشترین همراهی را با نظام داشته در میان بود. آیتالله صافیگلپایگانی، دبیر و عضو اسبق شورای نگهبان و اتفاقا از فقهایی است که از زمان آغاز مرجعیت، در کمتر رخداد سیاسی ملی و بینالمللی سکوت کردهاند و چون در چارچوب منافع نظام سخن گفتهاند، همیشه محترم داشته شدهاند. حملات یک رسانه تندرو به ساحت ایشان، طبیعتا بعد رسانهای پیدا کرد و به مقتضای جایگاه مرجعیت، ضریب گرفت و در محافل سیاسی، مذهبی بازتاب زیادی پیدا کرد. بیان آیتالله درباره قهر بودن با دنیا یک اختلاف گفتمانی صریح با اکثریت مجلس یازدهم و جناح اصولگرا (بخشی که معمولا تابع نظرات مرحوم آیتالله مصباحیزدی است) داشت. جناح تندرو که در طول سالهای برجام همواره خود را برای توهین به شرکای سیاست خارجی مبسوطالید میدانست احساس کرد از جانب یک مرجع تقلید معتدل مورد کنایه قرار گرفته و باید به آن بتازد. اینکه اقدام سایت افراطی با هماهنگی برخی محافل سیاسی صورت گرفته یا یک کار خودخواهانه بوده اهمیتی ندارد. مهم این است که جناح یادشده لازم دید اثبات کند که در صحنه است و هیچ دیدگاه همراه برجام را نمیپذیرد. با همین تحلیل به میدان آمد و شد آنچه شد. در این میان بخشی از جریان اصولگرای تندرو که نمیتوانست و نمیخواست برچسب اهانت به مرجعیت را بپذیرد، به جای همراه شدن با حملهکنندگان به آیتالله صافی، به زعم خودش زمین را عوض کرد و به اصلاحطلبان پرید. حرف اصلی این افراد آن بود که دفاع از مرجعیت با مواضع اصلاحطلبان جور درنمیآید زیرا در مقاطع متفاوت، این جناح منتقد شخصیتهای روحانی بوده است. مثالی را هم که مطرح کرد آیتالله مصباح بود.
بر فرض که وقوع چنین اتفاقی را بپذیریم، آیا حمله به آیتالله صافی مجاز و قابلتوجیه میشود؟ و آیا مرحوم مصباح همتراز مراجع است؟ این پرسشی است که مدافعان سایت افراطی نمیتوانند به آن پاسخ دهند. و اگر هم برایش جوابی پیدا کنند، در باتلاق سوالهای بعدی گرفتار خواهند آمد.
نکته آخر در این زمینه که شگفتانگیز مینماید برخورد رییسجمهور است. درحالیکه مسوولان بلندپایه کشور قولا یا عملا مخالفت خود را با این اسائه ادب اعلام کردهاند جناب آقای رییسی لام تا کام چیزی نگفته است.
آنچه شائبهبرانگیز مینماید انتساب مدیریت سایت افراطی به یکی از بستگان آقای رییسجمهور است. آیا باید بپذیریم آقای رییسی به این دلیل سکوت کرده است؟ خدا کند دلیلش فقط این باشد زیرا اگر قبول کنیم که او هم با حمله به یک مرجع تقلید همراه است (درحالیکه برخی مراجع عظام، جامعه مدرسین، مدیریت خود علمیه، جامعه روحانیت مبارز و… رسما اعلام مخالفت کردهاند تالی فاسدهایی دارد که بعید است رییسجمهور آن را بپذیرد.
حتما آقای رییسی آن اندازه هوشمند هست که بداند افرادی که به مرجع تقلید رحم نمیکنند نسبت به او که شاگرد شاگرد افرادی چون آیتالله صافی محسوب میشود، بسیار بیادبانهتر رفتار خواهند کرد.
بد نیست بدانیم دو مسئله «ماکیاولیسم» و «رفتار غلیظ» چیست؟
هدف وسیله را توجیه میکند؟
متمم نوشت: امروز با شنیدن ماکیاولی و ماکیاولیسم، پیش از آنکه یک فیلسوف سیاسی و نویسنده و تحلیلگر اجتماعی را به خاطر بیاوریم، مفاهیمی مانند قدرت، قدرت طلبی و استفاده از قدرت برای تحقق اهداف شخصی را به یاد میآوریم.
نیکولو ماکیاولی در کتاب شهریار خود، تصویری چنان شفاف از قدرت طلبی و قرار گرفتن فرد در مرکزیت تحلیلها و خواستهها و برنامه ریزیها ترسیم کرده است که قرنها پس از او، هنوز هم نام او بهترین تداعی برای این مفاهیم محسوب میشود.
مراقب رفتار غلیط باشید
به گزارش باشگاه خبرنگاران، یک عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی میگوید: هر جایی دیدید یک رفتار به شکل غلیظ اظهار می شود بدانید که به احتمال بسیار زیاد در پشت صحنه( یعنی در باطن فرد) عکس این رفتار وجود دارد.
آدم ها پشت رفتارهای غلیظ پنهان می شوند تا حجم بزرگ منفی های درونشان را استتار کنند. یک زندگی سالم ، زندگی معتدلانه است.
اما جبهه پایداری که رجانیوز به آنها نزدیک هستند چه تفکراتی دارند و چه کسانی هستند؟
خبرآنلاین در ۱۴۰۰ نوشت:
سال ۹۲ این گروه از سعید جلیلی حمایت کرد ولی او از سوی دیگر اصولگرایان بهخصوص ریش سفیدشان مرحوم مهدویکنی مورد حمایت قرار نگرفت و باعث شد اقبال محافظهکاران نسبت به او کمتر شود.
اما در انتخابات ۱۴۰۰ سعید جلیلی آخرین ساعات فرصت ثبتنام برای ریاستجمهوری وارد کارزار رقابتها شد؛ در حالی که گمان میرفت که پایداریها مثل همیشه پشتسر جلیلی بروند، اما اینگونه نشد و طی بیانیهای از ابراهیم رئیسی حمایت کردند.
این جبهه از حامیان سرسخت محمود احمدینژاد بودند و پس از آنکه مواضع احمدینژاد به مذاقشان خوش نیامد، تعدادی از نزدیکان او را جذب کردند. آنها در این انتخابات برای رئیسی سنگ تمام گذاشتند که مهمترین آن، پشت کردن به نامزد سنتی خود و حمایت از رئیسی بود؛ البته در ظاهر. چرا که جلیلی هم نامزد پوششی برای رئیسی بود و پایداریها احتمالا با علم به این سناریو به جای اینکه پس از انصراف جلیلی پشت سر رئیسی بروند از ابتدا رفتند تا منتی هم بر سر او بگذارند و دستشان برای سهمخواهی بازتر باشد.
با این وجود در ستاد رئیسی جبهه پایداری و آنها که به احمدینژادی معروف هستند، نقش زیادی داشتند؛ احمد امیرآبادی فراهانی نماینده قم و نزدیک به جبهه پایداری، ریاست ستاد اقشار رئیسی را بر عهده داشت. از سوی دیگر علی نیکزاد وزیر مسکن احمدینژاد و نایب رئیس مجلس یازدهم، ریاست ستادهای رئیسی را بر عهده داشت.
محمود نبویان از چهرههای نزدیک به جبهه پایداری هم رئیس ستاد رئیسی در استان مازندران بود.نمونههای پایداریچیها در ستادهای رئیسی احتمالا بیش از اینها باشند؛ ولی این جبهه در آینده نزدیک نه فقط سهم که شاید غرامت حمایت از رئیسی برابر جلیلی را هم بخواهد.
با این وجود بسیاری بر این عقیدهاند که بر خلاف آنچه که رئیسی میخواهد یا لااقل میگوید، جبهه پایداری نقش عمدهای در کابینه او خواهد داشت.اگر نگاهی به لیستهای احتمالی کابینه انداخته شود، هرچند که رئیسی آنها را رد میکند اما میتوان متوجه شد که این جبهه تلاش زیادی دارد تا اطراف او را احاطه کنند.
رئیسی در قوه قضاییه هم کم از نزدیکان به پایداری استفاده نکرد. علی نادری مدیر روابط عمومی این قوه، سردبیری سایت رجانیوز نزدیک به جبهه پایداری را در کارنامهاش دارد. او زمانی هم عضو شورای مرکزی جبهه پایداری بوده است. نادری در طول رقابتهای ریاستجمهوری هم بنا به ادعای خودش مرخصی بدون حقوق گرفته بود تا در کنار رئیسی باشد.
یا نمونه دیگر علی باقریکنی است که معاون بینالملل و حقوق بشر قوه قضاییه را بر عهده داشت. او که دانشآموخته اقتصاد است اکنون از نامزدهای اصلی تصدی وزارت خارجه است. باقریکنی را میتوان دست راست جلیلی عنوان کرد؛ معاون جلیلی در زمان دبیری شورایعالی امنیت ملی و رئیس ستاد جلیلی در انتخابات ۹۲.
یازدهم را هم مدنظر قرار داد. در مجلس یکدست اصولگرا، پایداریها جمعیت نسبتا خوبی به دست آوردهاند و میتوانند در جریان رای اعتمادها نقشآفرینی بیشتری نسبت به قبل داشته باشند. از سوی دیگر نمایندگان نزدیک به پایداری حاضر در مجلس نشان دادهاند که قادر هستند تا یکپارچگی اصولگرایان را به هم بزنند؛ نمونه این ادعا جریانسازی علی خضریان نماینده تهران و عضو جبهه پایداری در روزهای نزدیک به ثبتنام ریاستجمهوری است. او در توییتهایی مدعی دستکاری بودجه از سوی قالیباف و تیم نزدیک او پس از تصویب در مجلس و پیش از ابلاغ به دولت شد. این ادعاها باعث شد تا در افکار عمومی به شدت از قالیباف انتقاد شود.
این اقدام خضریان با واکنش یکی از نمایندگان نزدیک به قالیباف روبرو شد؛ مجتبی توانگر نماینده تهران در توییتی خطابی تند به صادق محصولی دبیر کل پایداری کرد و نوشت: «ظاهرا تمایل دارید در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نقش فعال ایفا کنید. سلمنا. ولی بدانید و به نمایندگان همراه خود در مجلس تفهیم کنید که مسیر پاستور از تخریب ناجوانمردانه بهارستان نمیگذرد».
اما پس از ثبتنامهای ریاستجمهوری و عدم شرکت قالیباف، خضریان اعلام کرد که با فالیباف دیدار کرده و قرار شده اشکالات رفع شود! به عبارت دیگر میتوان اینگونه تحلیل کرد که پایداری برای منصرف کردن قالیباف از حضور در انتخابات، دست به ادعا علیه قالیباف زده و پس از عدم حضور او، قضیه را در صلح و صفا فیصله دادند.
اینگونه اقدامات میتواند هشداری برای رئیسی باشد که احتمال هر اقدامی از سوی پایداریچیها برای حضور در کابینه را باید انتظار داشته باشد.
در گزارشی از انصاف نیوز آمده است:
وزارت نفت، وزارت تکرا، وزارت صمت، وزارت راه و شهرسازی، سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی از مهمترین بازیگران اقتصاد ایران هستند و تسلط بر هر یک، تضمینی برای اجرای برنامههای سیاسی و اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی احزاب و گروهها خواهد بود.
در تقسیم سازمانهای اقتصادی دولت، بنیاد شهید که دارای چند هلدینگ بزرگ اقتصادی است به عضو سابق شورای مرکزی جبهه پایداری و یکی از کاندیداهای انتخابات دوره سیزدهم ریاستجمهوری، امیرحسین قاضیزاده رسید. دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد هم سهم رئیس سابق قرارگاه خاتم و کاندیدای منصرفشده آن انتخابات، سعید محمد شد. مسئولیت سازمان برنامه به مسعود میرکاظمی محول شد که از نزدیکان جبهه پایداری است و به تواتر نقل شده که همو با ممانعت از نشستن رستم قاسمی بر صندلی وزیر نفت، راه را برای اعزام اعضای پایداری به وزارت نفت، باز گذاشته. وزارت صمت حساستر و در سیبلتر از آن بود که به اعضای پایداری برسد و بنابراین وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، که محصول ادغام سه وزارتخانهای بود که اتفاقا صادق محصولی سابقه اداره یکیشان را داشت، شد سهم جبهه پایداری از دولت سیزدهم.
وزارت حجت عبدالملکی که مسجل شد، طبقه چهارم ساختمان جبهه پایداری در چهارراه آبسردار تهران هم به ستاد اعزام نیرو از جبهه به این وزارتخانه تبدیل شد. مجید متقیفر، عضو شورای مرکزی با مشاورت و همراهی مجید دوستعلی، دبیر هیات دولت در دوره احمدینژاد، کمیته انتصابات غیررسمی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را تاسیس کرد. این کمیته در قدم نخست توانست برای میرهاشم موسوی، دیگر عضو شورای مرکزی جبهه پایداری، به عنوان رییس سازمان تامین اجتماعی از وزیر حکم بگیرد. در گام بعد، تعداد زیادی از نیروهای رسمی و نزدیک به جبهه برای تصدی پستهای مدیریتی به شرکتهای متعدد سرمایهگذاری تامین اجتماعی رفتند.
نفوذ جبهه پایداری در سازمانهای اقتصادی
مهاجری در گفتگویی با نامه نیوز در دی ۱۴۰۰
این فعال سیاسی اصولگرا تأکید کرد: دولت آقای رئیسی واقعا دولت همه اصولگراها نیست. بخشی از این دولت دست جبهه پایداری است و این جبهه دارد از اعتبار دولت آقای رئیسی ارتزاق می کند بدون آنکه هزینه اش را بپردازد. شاید پایگاه اجتماعی اصولگرایان خیلی در این قضایا دست خوش تغییر نشود اما پایگاه اجتماعی شخص آقای رئیسی قطعا تخریب خواهد شد.
مهاجری درباره مرزبندی اصولگراها با دولت سیدابراهیم رئیسی گفت: رویکرد مجلس این نشان می دهد. اصولگرایان معتدل کلا کاری با دولت ندارند. حتی روشی که آقای قالیباف برای اداره مجلس پیش گرفته، متفاوت از مدتی قبل می بینم. ظواهر امر نشان می دهد که او نیز دارد خودش را کنار می کشد چون نمیخواهد همخرج دولت محسوب شود.
مذاکرات در زمان سعید جلیلی
مشاور سابق رسانه ای محمود احمدی نژاد در یکی از اتاق های کلاب هاوس گفت: آقای جلیلی و باقری نگاهشان به موضوع مذاکرات حل مسئله نیست؛ خیلی از افراد فکر میکنند که آقای جلیلی در مذاکرات درباره فوردو و غنی سازه مذاکره میکرده است در صورتی که او در مورد دموکراسی در بحرین صحبت میکرده است! این یک جلسه مذاکرات را شامل میشده است آقای جلیلی در یک جلسه راجع به دزدان دریایی مذاکره کرده است! ایشان راجع به بحران ترانزیت مواد مخدر مذاکره کرده است.
روایت عبدالرضا داوری و علی اکبر ولایتی از بی نتیجه بودن مذاکرات در زمان سعید جلیلی
اعضاي جبهه پايداري نميگذارند رخدادهاي اخير در مجلس بررسي شود
در عين حال، بسياري از ايرانيان هم در فضاي مجازي اين پرسش را مطرح كردند كه چرا نمايندگان مجلس و به طور اخص، كميسيونهاي «امور داخلي» و«امنيت» مجلس نسبت به رخدادهاي اخير ازجمله حوادث شهرهاي كردنشين واكنش نشان نداده و نشستهاي ويژه بررسي برگزار نميكنند؟
عليرضا بيگي، نماينده مردم تبريز در جريان گفتوگو با «اعتماد» و در پاسخ به اين ابهامها ميگويد: «بهرغم درخواست برخي نمايندگان كميسيون شوراها و امور داخلي براي برگزاري نشست ويژه بررسي حوادث اخير كشور، برخي نمايندگان به ليدري اعضاي جبهه پايداري در برابر اين درخواست مانعتراشي كرده و اجازه برگزاري نشست بررسي حوادث اخير را ندادهاند.»
به گزارش قرن نو، ائتلافی که از تهران از اصولگرایان وارد مجلس شده است از بیشتر از جبهه پایداری است که در قبال آن به سر لیستی قالیباف رضایت داده بودند.
صحبت های حمید رسایی درباره دختران معترض که باعث افزایش خشم عمومی میشود
اظهارات آقاتهرانی یکی از اعضای جبهه پایداری
اختلاف بین یامین پور، عضو جبهه پایداری و معاون وزیر در دولت سیزدهم و محصولی، دبیر کل جبهه پایداری
لیستی که جبهه پایداری برای ورود به مجلس در ۲۴ بهمن ۹۸ ارائه داد.
۱. مرتضی آقاتهرانی
۲. سید محمود نبویان
۳. محمد سلیمانی
۴. وحید یامینپور
۵. رضا تقی پور انوری
۶. غلامحسین رضوانی
۷. الیاس نادران
۸. سید نظامالدین موسوی
۹. سید محمد جواد ابطحی
۱۰. رسول جلیلی
۱۱. علی خضریان
۱۲. سید مهدی زریباف
۱۳. روح اله ایزدخواه
۱۴. بیژن نوباوهوطن
۱۵. علی جعفری
۱۶. فاطمه آلیا
۱۷. زهره سادات لاجوردی
۱۸. آسیه کلاته
۱۹. بتول نامجو
۲۰. زهرا ابوالحسنی
۲۱. محمدصادق شهبازیراد
۲۲. ابوالفضل عفتنژاد
۲۳. مهدی صرامی
۲۴. محمدحسین طاهری آکردی
۲۵. محمدرضا باقرزاده اول
۲۶. فیروز اصلانی
۲۷. سعید کرمی
۲۸ – احمد سلطانی شیخ علائی
۲۹. مجتبی ابراهیمی
۳۰. سید محسن دهنوی
۵ نفری که بدون اطلاع در سال ۹۴ به لیست اصولگرایان اضافه شد
سيد شهاب الدين صدر، سيد مهدي هاشمي، حسين طلا، حسن بيادي و مهدي كوچك زاده پنج مفري هستند كه به ليست سابق ائتلاف اضافه شده اند.
______
فرارو در سال ۹۳:
دوراني مي گويد: با توجه به اينكه پايداري چيها تندرويهايي از جنس عصبيت و عصبانيتهاي سياسي دارند اين نگراني وجود دارد كه در ائتلاف اصولگرايي نيز سهمي بيش از پشتوانه عقيدتي و توانمنديهاي خود طلب كنند. اين سهم خواهي حتما آينده جريان اصولگرا را به خطر مياندازد زيرا ائتلاف با افراطيون موجب بدنامي و لكه دار شدن ساحت اصولگرايي ميشود.
اين فعال سياسي اصولگرا با تاكيد بر اينكه پيامدهاي ائتلاف با جبهه پايداريها دامن اصلاح طلبان را نيز ميگيرد، ميگويد: به اعتقاد من خطاي استراتژيك اصلاح طلبان اين است بر نياز اصولگرايان به ائتلاف با تندروها تاكيد كرده و اين جريان را از پيش باخته انتخابات مجلس نشان دهند.
وي در پاسخ به اين پرسش كه تشريح وضعيت موجود اصولگرايان چگونه به جريان رقيب آسيب ميزند، ميگويد: تشريح اين وضعيت اصولگرايان را از شكل گيري مجلسي شبيه مجلس ششم ترسانده و به صرافت مياندازد تا براي شكست نخوردن دست به هر كاري بزنند، اين هر كاري همان هم كاسه شدن با پايداريها است.
دوراني با طرح اين سوال كه اگر مجلس آتي به جاي يك مجلس چند فراكسيوني با نسبت كوچكي از پايداريها باشد بهتر است يا يك مجلس اصولگراي قوي با نسبت بالايي از پايداري، ميگويد: روشن است كه دود قوي كردن پايداريها به چشم اصلاح طلبان و اعتداليون نيز ميرود.
به گفته او «اصولگرايان از اين فضاي مبتذل – قدرت گرفت طيف پايداري – بيشترين آسيب را ميخورند زيرا مجبور ميشوند كه از برخي اصول خود دست برداشته و به خواستههاي افراطيون تن دهند.»
دوراني معتقد است: «اين طيف كه تندوريهايي از جنس قبيله گرايي دارد، قواعد بازي را در ائتلاف نيز رعايت نخواهد كرد و با ترفندهاي رسانهاي خود كليت جريان اصولگرا را مورد تهديد قرار ميدهد.»
صراط نیوز نوشت:
وحید یامین پور، مجری سابق صداوسیما که حالا به نان و نوایی رسیده و معاون وزیر ورزش و جوانان شده، گفته است: «می گویند روسری را آزاد کن، اما او به برداشتن روسری اکتفا نمیکند؛ الان روسری را زده روی چوب و روی بلندی ایستاده، فردا شورتش را روی چوب میزند.»
به گزارش پایگاه خبری صراط، یامین پور که هنوز مشخص نیست چگونه به خاطر مجری گری در تلویزیون تا این حد، به او اعتبار سیاسی داده اند، در انتخابات پیشین مجلس، پس از عدم حضور خودش در لیست نهایی اصولگرایان، زیر میز زده و قصد داشت کل بازی انتخابات را به زیان وحدت اصولگرایان به هم بریزد.
او چندی پیش به صورت سفارشی در برنامه «خندوانه» حاضر شد، روبروی رامبد جوان نشست و مانند کاندیداهای ریاست جمهوری وعدههای دهان پرکن و البته مبهم و غیرقابل اندازه گیری به جوانان داد تا بلکه برند شخصی خودش به عنوان یک «مدیر» را کمی سروسامان بدهد؛ همچنان که رامبد جوان نیز در معرفی او، با تاکید فراوان، یامین پور را «دکتر» خطاب کرد.
با این وجود، یامین پور هنوز نتوانسته میان شخصیت خودش به عنوان یک مجری و سیاستمدار تفکیک قائل شود. طبعا یک مجری در استفاده از کلمات دست بازتری دارد تا یک سیاستمدار که باید به شکلی متین و مودبانه صحبت کند.
اظهاراتی که اخیرا از یامین پور پخش شد و البته تاریخ آن مشخص نیست، هرچه باشد، دفاع از حجاب تلقی نمیشود. اگر کسی با کمپینهای اخیر در مورد حجاب اجباری مخالف باشد – که تعداد این مخالفان بسیار زیاد است – آیا میتواند با ادبیاتی سخیف و دون شأن یک مدیر، به دفاع از حجاب بپردازد.
واقعا یامین پور تصور میکند موافقان حجاب و محجبهها از اینکه او بگوید «اول روسری را به چوب میزنند بعد شورت را» استقبال میکنند؟ ضربهای که این سخنان به حجاب میزند را حتی کمپینهای مشابه «حجاب بی حجاب» هم نزده اند.
جبهه پایداری انقلاب اسلامی معروف به جبهه پایداری، جریانی اعتقادی – سیاسی است که پس از وقایع انتخابات ریاستجمهوری ایران (۱۳۸۸) و خانهنشینی یازده روزه محمود احمدینژاد و مطرح شدن جریان انحرافی که منجر به ایجاد اشتقاق میان جناح اصولگرایان جمهوری اسلامی ایران شد؛ اعلام موجودیت کرد. در این جبهه افرادی از همکاران قبلی دولتهای نهم و دهم، برخی اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس، برخی اعضای قرارگاه عمار و تعداد دیگری از شخصیتهای مطرح سیاسی حضور دارند. جبهه پایداری انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۰ تشکیل و مجوز فعالیت این جبهه در اول مهر سال ۹۳ از سوی وزارت کشور صادر شد
با توجه به درگذشت آیت الله خوشوقت نظارت بر این جبهه توسط محمد تقی مصباح یزدی و دو فقیه ناشناس در این جبهه صورت میپذیرد که مایل نیستند اسمشان مطرح شود.
انتقاد به جبهه پایداری
این جبهه از سوی برخی رسانهها و طیف های فکری مورد انتقاد قرار گرفته و متهم به اقداماتی چون افراطی گری، تعصب و خروج از ادب سیاسی و طرح انتقادهای بی پایه و مسائل از این دست شدهاست.
اولین مجمع عمومی جبهه پایداری انقلاب اسلامی روز پنجشنبه ۸ مهرماه سال ۱۳۹۵، در تالار آدینه تهران با حضور اعضای شورای مرکزی این جبهه و ناظر وزارت کشور برگزار شد و طی آن ۱۷ عضو اصلی این جبهه انتخاب شدند. اسامی ۱۷ عضو اصلی شورای مرکزی این تشکل سیاسی که در اولین مجمع عمومی انتخاب شدند، به ترتیب آرا بدین شرح است: ۱ـ مرتضی آقاتهرانی ۲ـ صادق محصولی ۳ـ محمد سلیمانی ۴ـ نصرالله پژمانفر ۵ـ فاطمه آلیا ۶ـ ناصر سقایبیریا ۷ـ قاسم روانبخش ۸ـ امیرحسین قاضیزاده ۹ـ میثم نیلی ۱۰ـ میرهاشم موسوی ۱۱ـ علی خضریان ۱۲ـ علیرضا عسگریان ۱۳ـ غلامحسین رضوانی ۱۴ـ علی نادری ۱۵ـ زهره لاجوردی ۱۶ـ مجید متقیفر ۱۷ـ مجید دوستعلی همچنین پنج عضو علیالبدل این جبهه نیز به شرح زیر انتخاب شدند: ۱- زهرا سجادی ۲- مصطفی قاسمیپور ۳- سیدجواد ابطحی ۴- هادی قیومی ۵- علی عبدی.
خبرآنلاین در اسفند ۹۷ با تیتر «چرا جبهه پایداری خود را زیر عبای آیتالله پنهان میکند؟» نوشت:
عناصر جبهه پایداری در قالب مخالفت با دولت این روزها برای آشوب و تنش زایی در کشور تلاش می کنند، افراط آنها به قدری است که برخی تحلیلگران اقدامات این جبهه را مشکوک می دانند.
به گزارش خبرآنلاین، پایداری از همان روز اعلام موجودیت تلاش کرد تا خود را جریانی انقلابی و بی پروا در مقابل انحرافات نشان دهد. بی ملاحظگی و بی پروایی در عرصه سیاسی از خصایص بارز این جریان بود که می خواست شجاعتش را در خط شکنی و به هم ریختن آرایش های مرسوم به رخ بکشد، نکته آنکه همه این اقدامات را در پوشش دیانت و فقاهت انجام می داد.
اقدامات رادیکال در پوشش فقاهت
اصرار عجیب اعضای این جبهه آن بود که تصمیمات خود را قبل از اجرا به تأیید شورای فقها شامل آیت الله مصباح یزدی و آیت الله خوشوقت و یک عالم دیگر -که هیچ گاه نام او را اعلام نکردند- می رسانند و همین را ملاک و معیار شرعی بودن اجرای تصمیمات شان اعلام می کردند. البته بعد از درگذشت آیت الله خوشوقت، شورای فقهای جبهه پایداری در شخص آیت الله مصباح یزدی خلاصه شد.
سیر صعودی انتقاد و نارضایتی اصولگرایان به پایداری
مواضع رادیکالی پایداری گرچه در روزهای نخست برای برخی رسانه ها جذاب و سرگرم کننده بود اما بعد از مدتی صداهای انتقادی را در اردوگاه اصولگرایی بلند و بلندتر کرد؛ اوج آن زمانی بود که اصولگرایان برای انتخابات مجلس نهم سازوکار جبهه متحد اصولگرایان را طراحی کردند اما پایداری ها زیر بار پیوستن به آن نرفتند، به همین علت سیر صعودی انتقادها شدت یافت.
دفاع تمام قد آیت الله از پایداری
در مقابل پایداری خم به ابرو نیاورد و آیت الله مصباح یزدی نیز برای کم کردن فشار نقدها، از این مجموعه دفاع جانانه ای کرد و گفت «امروز وقتی صحبت از مسائل سیاسی و اشتراک در فعالیتهای سیاسی است، برای گروهی که «اصولگرا»؛ نامیده میشوند دایره خاصی ترسیم میکنیم. ما به همه؛ کسانی که واقعاً به اصول و ارزشهای اسلامی و انقلاب پایبند باشند علاقه داریم و هر خدمتی هم بتوانیم برایشان انجام خواهیم داد، اما این به این معنا نیست که همه آنها یکسانند. ما بعضی از اصولگراها را بیشتر دوست داریم و با آنها ارتباط و همکاری بیشتری داریم، زیرا کسانی را میشناسیم که دلبستگی و شناختشان نسبت به اسلام و ارزشهای اسلامی و انقلابی بیش از سایر اصولگرایان است». با این صحبت تلویحا حضرت آیت الله، جبهه پایداری را نه عضوی از جریان اصولگرایی بلکه مرکز، معیار و شاخص اصولگرایی توصیف کرد و تمام اعتبار خود را پای این مجموعه گذاشت.
جدایی همراه با پشیمانی چهره ها از پایداری
هفت و نیم سال از آن تاریخ می گذرد و در این مدت روز به روز پایداری بیشتر ماهیت خود را نشان داد. خیلی چهره ها که از بنیانگذاران این مجموعه بودند با توجیه های مختلف راه خود را جدا کردند. در این جمع کسانی بودند که اعتقاد دارند پایداری از اعتبار و جایگاه سیاسی آنها سوء استفاده کرد. البته آیت الله مصباح نیز گویا دیگر ارادت گذشته خود را به پایداری ندارد، البته مرز روشنی را نیز بین خود و پایداری نکشیده است.
تداوم ساز ناکوک پایداری حتی در مقابل رهنمودهای آیت الله
زمانی که جمنا اعلام موجودیت کرد پایداری این مجموعه را به رسمیت نشناخت. جمنایی ها رایزنی های زیادی با آیت الله مصباح کردند تا ایشان پایداری را برای الحاق به جمنا رهنمود دهد اما آیت الله مصباح بعد از این دیدارها در محافل عمومی موضع صریحی نگرفت. در واقع این طور به نظر می رسید که رهنمودها داده می شود لکن پایداری آتش به اختیار شده و مستقل تصمیم می گیرد.
عطش رو به تزاید پایداری برای آشوب طلبی و تنش زایی
رویکردهای رادیکالی اعضای جبهه پایداری طی یک سال و نیم گذشته برکسی پوشیده نیست. از همان نیمه دوم سال ۹۶ طرح سئوال از رئیس جمهور را کلید زدند. دائم بر تشویق و ترغیب مردم برای اعتراض عمومی دمیدند. عناصر این جریان به ویژه بعد از خروج ترامپ از برجام به هر بهانه ای در تریبون مجلس موضوع استعفای یا استیضاح رئیس جمهور را مطرح می کردند.
بدون توجه به مواضع نظام جلوی دوربین ها در مجلس برجام را آتش زدند. همه کار از طومار نویسی، ارسال پیامک های تهدیدآمیز و تجمع های غیرقانونی تا هوچی گری های تبلیغاتی و طرح ادعاهای کذب انجام دادند تا لوایح اف ای تی اف که کانال های ارتباط مالی ایران با کشورهای دوست را در روزهای سخت تحریم باز نگه می دارد، تصویب نشوند.
در روز ۱۹ بهمن با وجودی که رهبر معظم انقلاب از بروز تحرکات اختلاف برانگیز و ضدوحدت در راهپیمایی ۲۲ بهمن برحذر داشتند اما گروه هایی در قم شعارهای توهین آمیز روی پلکارد نوشتند و در سالگرد جشن پیروزی انقلاب بالای سر گرفتند.
۵ روز بعد نمایندگان جبهه پایداری در مجلس به لیدری ذوالنوری طرح استیضاح رئیس جمهور را امضا کردند. چند روز بعد کریمی قدوسی ادعای ارتباط رئیس جمهور با MI۶ را مطرح کرد که با واکنش سخنگوی سپاه مواجه شد.
حرکت های مشکوک پایداری و اعلام برائت معنادار آیت الله مصباح از حادثه ۲۲ بهمن قم
روز جمعه آقای آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری مهمان برنامه دست خط بود. البته خیلی صحبت های او انعکاس در رسانه های اصولگرا نداشت اما یک جمله او درباره حادثه قم در شبکه های اجتماعی فضای مجازی و رسانه های مستقل بازتاب گسترده ای یافت و آن اعلام برائت و قسم جلاله آیت الله مصباح در مرزبندی با حادثه ۲۲ بهمن قم بود. اتفاقی که برای اولین بار به طور علنی از طریق رسانه ملی اعلام شد.
در مجموع در روزگاری که کشور به آرامش نیاز دارد و آیت الله مصباح نیز از طریق حجت الاسلام آقا تهرانی می خواست این پالس را به جامعه منتقل کند، پایداری ها برای آشوب طلبی، تنش زایی و به هم ریختن کشور سر از پا نمی شناسند. تابلوی انقلابی بودن بالای سر گرفتند اما حمله به انقلاب از هیچ روشی دریغ نمی کنند. طرح ادعاهای دروغ، تلاش برای بی اعتماد کردن مردم به مسئولان و سلب آرامش کشور تنها گوشی از اقدامات این مجموعه است که به طور مشکوکی اصرار بر این اقدامات دارد.
تکرار تاریخ می شود؟
البته این برای اولین بار در تاریخ معاصر کشور نیست که عده ای عناصر مشکوک خود را به شخصیت های عالیقدر دینی و معنوی نزدیک می کنند تا در ذیل نام این بزرگان حرکات ناصواب شان علیه منافع و مصالح ملی پنهان بماند. چریک های فدایی خلق به آیت الله شریعتمداری و عناصرمرموزی همچون مظفر بقایی به آیت الله کاشانی نزدیک شدند و بعدها نیات آنها مشخص شد. البته نمونه بارزش تلاش سازمان مجاهدین خلق برای نزدیک نشان دادن خود به آیت الله طالقانی بود که مرحوم طالقانی در خطبه های آخرین نمازجمعه خود مرز پررنگی بین خود با مجاهدین خلق (منافقین) کشید و شاید به همین دلیل امام او را ابوذر زمان نامید.
آیت الله مصباح یزدی از علما و استاتید برجسته حوزه علمیه قم و عضو جامعه مدرسین است اما در عین حال پدر معنوی جبهه پایداری نیز محسوب می شود. حتی مردم گرچه حجت الاسلام آقاتهرانی را به استاد اخلاق می شناسند اما او امروز دبیرکل جبهه پایداری است. هر دوی این بزرگواران چهره و شخصیت سیاسی نیستند و شاید بتوان گفت با مبانی و اصول سیاست نیز کوچکترین آشنایی ندارند.
اما با این اوصاف باید منتظر ماند و دید آیا تاریخ در حال تکرار است و عناصری مشکوک خود را به علمای دین و اخلاق نزدیک کردند تا علیه منافع و مصالح ملی اقدام کنند؟
البته گروه های تندروی اصولگرا که سوپر انقلابی یا دلواپس نیز نامیده میشوند وجود دارند.
[نام دلواپس از کنفرانسی به نام «دلواپسیم» گرفته شد که برخی از این افراد از جبهه پایداری یا گروه های نزدیک به آن بوده اند. البته افراد دیگری نیز که اختلاف فکری زیادی با این گروه داشتند هم در این کنفرانس شرکت کرده یودند. این افراد لزوما در همه مسائل مخالف دولت نبودند ولی برجام را به ضرر کشور میدیدند.]
حمله یک «سوپر انقلابی» به قالیباف و آذری جهرمی البته با اطلاعات غلط
دیگر گروه های تندرو اصولگرایی، فعالیتی مانند توهین به مراجع را انجام نداده اند. اما برخی از آنان دست به فعالیت های عجیبی زده اند. ولی عمدتا به صیانت از فضای مجازی و بستن آن، عدم دوستی با دنیا و معدودی به رسیدن به هدف از هر راهی اعتقاد دارند.
سایت امتداد نوشت: روح الله مومن نسب، خالق تئوری «بارداری با دوگیگ اینترنت» از جمله کسانی است که این روزها با مسدود شدن واتس آپ و اینستاگرام سر از پا نمیشناسد. او که کانالش در ایتا فعال است در واکنش به اظهارات یکی از نمایندگان که گفته بود «قالیباف به دنبال رفع فیلتر اینستاگرام است» رئیس مجلس اصولگرا و انقلابی را مدافع آذری جهرمی معرفی می کند. آنهم درحالی که اساسا آن زمان قالیباف در مجلس نبود.
مومن نسب جهرمی را عامل اصلی سال ۹۸ معرفی کرده می نویسد: «هزاربار هم اغتشاش شد، از حاج باقر غفلت نکنید؛ به تنهایی برای بستن جاده انقلاب کافیست. اولین حامی آذریجهرمی بعد از آبان ۹۸، قالیباف بود. جهرمی عامل اصلی اغتشاشات بود، قالیباف مجلس را از استیضاح او منصرف کرد، همان روز در مجلس با او جلسه گذاشت، همان روز توییت کرد و فضای کثیف مجازی را فرصت خواند، شب هم عکسشان کنار هم در هیئت بنیفاطمه بیرون آمد برای حمایت.»
نکته اینجاست که اساسا انتخابات مجلس یازدهم که در آن قالیباف با لیست اصولگرایان به پیروزی رسید، ۴ ماه بعد از وقایع آبان ۹۸ و در اسفند آن سال برگزار شد. اولین جلسه مجلس یازدهم هم در تابستان سال ۹۹ آغاز به کار کرد و لذا اساسا مجلس اصولگرایان که ریاست آن با قالیباف باشد در زمان وقایع آبان ۹۸ اصلا تشکیل نشده بود.
با این حال چرا این فرمانده آتش به اختیار فضای مجازی چنین موضوع را مطرح می کند؟ آیا از سر ناآگاهی است یا خلاف گویی عامدانه ای در کار است؟ گفتنی است مومن نسب پیشتر اعتراف کرده بود که برای ضربه زدن به مخالفان خودشان از جمله اصلاح طلبان، در فضای مجازی به نام آنها صفحاتی را باز می کردند و مطالبی را منتشر می کردند.
حسین کنعانیمقدم، فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به این سوال که با توجه به صحبتهای آقای قالیباف خطاب به سوپر انقلابیها، منظور رئیس مجلس از سوپر انقلابیها کیست و آیا به فشارهایی که این روزها به او وارد میشود اشاره دارد یا خیر گفت: آقای قالیباف یک تعریفی از جریان اصولگرایی و یک تعریفی از جریان انقلابی دارد. خود ایشان هم به دنبال نواصولگرایی هستند. بنابراین او کسانی که اصولگرا هستند را قبول دارد اما کسانی را که سوپرانقلابی معرفی میکند و افراطی هستند را قبول ندارد. از منظر سیاست همیشه با این جامعه زاویه داشته و درگیر بوده است.
مهاجری گفت: کاسبان تحریم، خودشان را انقلابی میدانند. یعنی اگر میگویند تحریمها را دور میزنیم یعنی داریم کاری به نفع ملت و انقلاب انجام میدهیم.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایلنا، محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا، در پاسخ به این سوال که چرا عدهای همچنان به دنبال مخالفت با برجام هستند؟ گفت: مخالفان برجام در کشور ما، دو گونهاند اما یک ریشه بیشتر ندارند. یک عده کاسبان تحریم هستند عده دیگر هم مخالفان ایدئولوژیک هستند. این دو در یک ریشه حضور دارند اما مخالفان ایدئولوژیک، تابلو سیاسی یا کارمندان همان کاسبان تحریم هستند ولو اینکه ژست ایدئولوژیک و انقلابیگری بگیرند.
وی تصریح کرد: کاسبان تحریم، خودشان را انقلابی میدانند. یعنی اگر میگویند تحریمها را دور میزنیم یعنی داریم کاری به نفع ملت و انقلاب انجام میدهیم.
مهاجری افزود: دولت متوجه این موضوع شده است که باید با پذیرش برجام کنار بیاید و تحریمها را کاهش بدهد و هم بتواند وضعیت اقتصادی را از طریق افزایش صادرات نفتی و غیر نفتی بهبود ببخشد. آقای رئیسی هم متوجه این شده است که شعار اقتصاد مردم را به برجام گره نمی زنیم فقط به درد زمان انتخابات میخورد و وقتی پای کار آمدند متوجه تبعات منفی کسری بودجه، افزایش نقدینگی و … شدند و برای حل این مشکلات به دنبال برجام آمدند.
وی در ادامه گفت: کاسبان برجام به دنبال آن هستند که باز هم از آن طریق نان بخورند، بعد به پیش افرادی مانند آقای جلیلی میروند و میگویند اگربرجام امضا شود برای ما ضررهای اقتصادی، امنیتی و سیاسی دارد و بعد هم تیم آقای جلیلی این موارد را به زبان انقلابی و ایدئولوژیک ترجمه کرده و بیان میکنند. در واقع کارکرد این افراد به این شکل است که با بزرگنمایی کردن مشکلات امنیتی و پیامدهای احتمالی بعدی، چشم خود را بر واقعیتهای امروز جامعه میبندد.
مهاجری با اشاره به مخرج مشترک اقدام مخالفان برجام و صهیونیستها که دوری ایران از انتفاع اقتصادی است، گفت: به نظرم عملکرد این افراد به لحاظ خروجی کار، فرق زیادی با اسرائیلیهایی که مخالف برجام هستند ندارند گرچه با هم مخالف هستند اما خروجی هر دو از بین بردن منافع ملت ایران است.
به گزارش خبرگزاری دانشجو در ۱۹ مهر ماه ۱۳۹۴ علی اکبر صالحی که برای توضیح به سوالات تعدادی از نمایندگان در مجلس حضور یافته بود، در مجلس مدعی شد که وی را به اعدام تهدید کردند.
قوچانی در برنامه شیوه که ماه پیش برگزار شد آقای روحانی و خاتمی بر خلاف آقای احمدی نژاد نجیب بودند و حرمت مراجع را نگهداشتند.
مجتبی توانگر نماینده اصولگرای مجلس به گزارش اعتمادآنلاین:
«امیرحسین ثابتی، محمدصادق کوشکی و سایر هفکرانشان در این جریان که دیگران را متهم به سکوت می کنند خوب است به سایت رسمی آقای سعید جلیلی مراجعه کنند و از او سوال کنند که چرا تنها موضع گیری رسمیاش مربوط به ۲۷ مهر یعنی یک ماه پس از شروع «آشوبهاست». یا مثلا بگویند که موضع آقای صادق محصولی درباره این اتفاقات چه بوده؟ سکوت کرده یا مشغول عزل و نصب های وزارت رفاه است؟
عجیب است! سوپر انقلابیهایی که در بروز ناراحتی مردم، سرخوردگی جوانان حامی گفتمان اصیل انقلاب اسلامی و اتفاقات این روزها سهیم هستند و با مواضع و رفتارهای تندشان تصویری غلط و نگران کننده از نیروهای انقلابی و انقلاب مظلوم مردم ایران و آینده کشور طراحی کرده اند و اتفاقا باید پاسخگوی این شرایط باشند، بازهم با کمال پررویی چماق حذف و تهمت به دست گرفته اند.
همین برنامه جهان آرای شبکه افق چقدر ابزار ترویج تصویر تند و خشن از جریان انقلاب و آینده کشور شده است؟ فقط در یک نمونه این تصویرسازی غلط را تا آنجایی پیش بردند که در همین شبکه افق صراحتا به مردم گفتند اگر ناراحت هستید از کشور بروید! همین جریان بود که درحالی که همگان بر داشتن یک قانون منطقی و مردمی برای ضابطه مند کردن فضای مجازی اتفاق نظر داشتند با طرح صیانت، فقط باعث شدند که افکارعمومی نگران شود و هیچ خاصیتی هم برای مدیریت این فضا نداشته باشد.
همین کارها را کرده اند که در ایجاد نگرانی و ناراحتی مردم در شرایط کشور سهیم شده اند و حالا به جای پاسخگویی بازهم به دنبال حذف دیگران از دایره انقلاب هستند، اتفاقا این بار همین جریان و هفکرانش باید پاسخگوی تصور غلطی باشند که مردم به دلیل رفتار آن ها از انقلاب مظلوم اسلامی ایران و جریان اصیل انقلابی پیدا کرده اند. این بار البته اجازه نمی دهیم جای پاسخگو که شما هستید و سوال کننده که مردم و جریان انقلاب اصیل انقلابی هستند عوض شود
آقای کوشکی یا ثابتی نمی خواهند از آقای آقاتهرانی سوال کنند که برای دفاع ازنیروی انتظامی در این مدت چه کرده؟ از ایشان بپرسند شما که رئیس فراکسیون فرهنگی مجلس هستی برای ترویج فرهنگ اسلامی و انقلاب در دو سال ابتدایی مجلس یازدهم چه کرده ای؟ چه ارتباطی با نسل جوان و نوجوان گرفته ای؟ کدام اقدام ایجابی را برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در پیش گرفته ای؟ بپرسند که ماموریت فراکسیون فرهنگی فقط صیانت است یا درباره ترویج فرهنگ هم وظیفه ای دارد؟»
هشدار هادی سروش درباره تندروها در اسفند ۱۴۰۰
یادداشت آیت الله مصطفی محقق داماد نیز در انتهای این مطلب جمع آوری شده میآید.
انتهای پیام
این روز ها نام جبهه ی پایداری با افراد پخمه اش را زیاد میشنویم.
باید به این تندروها حالی کرد تندروی برابر و حتا بدتر از کفره.
سخن خداست .
افراط و تفریط هردو بده و اتفاقا میانه روها عاقلترین هستند .
یک سیلی محکم بابد به این جماعت زد . وضع امروز مملکت را مدیون همین …ها هستیم .
بدبخت ها هنوز فکر می کنن نزاع این روزها، نزاع اصول گرایی و اصلاح طلبی است. هنوز از خواب بیدار نشدن که این اعتراض ها جنسش با همه اعتراض ها و اغتشاشات متفاوت است.
کافی است سری به شبکه های اجتماعی و اینترنت و کامنت ها بزنن و خوشحالی از برد انگلیس و آمریکا در بازی فوتبال با ایران را ببینن
همه یک مورد برای سر عقل آوردن کسی که ذره ای عقل و خرد داشته باشه کافیه