جای خالی «مسیح کردستان»
حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
این دومین بار است که کردستان مظلوم به گفتهی مسئولان نظام و نظامیان دستاویز نیروهای کومله و عناصر تجزیه طلب قرار میگیرد. بار اول یک سال پس از پیروزی انقلاب 57 بود که نیروهای دموکرات و کومله و پیکار و … با پشتیبانی دشمنان، در صدد تجزیه کردستان برآمدند. ناکامی دشمنان در آن بار، بیش از هرچیز مدیون خلوص و محبت بیشائبه یاران امام همچون شهید «محمد بروجردی» معروف به «مسیح کردستان» بود. او به این نتیجه قطعی رسیده بود که اگر قرار است کسی از کردستان در مقابل «دشمن نفوذ کرده» دفاع کند، در واقع خود مردم کردستان هستند نه کسانی که از تهران و یا شهرهای دیگر میآیند و دیده بود بعد از انقلاب بسیاری از کردهای غیور، مسلمان و وطن دوست مثل بقیه کشور برای حفظ مردم از شر دشمان، کمیتههای انقلاب تشکیل دادند ولی آزارهای دشمنان تجزیه طلب و فریبخوردگان، مجبورشان کرده بود کردستان را ترک کرده و به استانهای همجوار بروند. با ارائه و تصویب طرح تشکیل سازمان «پیشمرگان کرد مسلمان» و با مأموریت از طرف شهید بهشتی و مرحوم هاشمی رفسنجانی، او این سازمان را به فرماندهی «مامو رحیم احمدی» تشکیل داد و اقدامات مؤثر این تشکیلات در کردستان، سازماندهی ضدانقلاب و نقشههای مزورانه اجنبیپرستان را برهم زد.
او معتقد بود فقط کس که مردم کردستان را دوست داشته باشد، میتواند در کردستان کار کند و خود به واقع عاشق مردم محروم و ستمدیده بود. او این مهر و محبت را میراث پیامبر و اهل بیت و عامل اصلی پیشرفت اسلام و نظام اسلامی میدانست. حتی زمانی که سرپرستی «زندان اوین»، که عمدتا زندانیانش عناصر غارت، شکنجه و سرکوب ساواک و ارتش بودند، را به عهده داشت. سلوک اسلامی– انسانی و گذشت و مهربانی او با چنان زندانیانی بر بعضی یارانش سخت آمد. وی در جوابشان گفت: «ما اگر مسلمان هم نبودیم، باز مسئولیت انسانی و وجدانی به ما حکم میکرد با «زندانی» برخورد صحیح داشته باشیم! اگر بخواهیم با این زندانیان همان برخوردی را داشته باشیم که قبل از پیروزی، با ما داشتند، پس دیگر چه فرقی میان یک انقلابی مسلمان با یک ساواکی وجود دارد؟ اگر اعتراض دارید، بروید احکام اسیر و زندانی را در متون شرعی بخوانید».
در همان شبهای اول آزادسازی سنندج، که ضد انقلابیون شکست خورده، با سلاح های سبک و نیمه سنگین مردم و نیروهای انقلاب را زیر آتش گرفته بودند، خبر دادند خانم بارداری زمان وضع حملش فرا رسیده و با توجه به آتش دشمن، بردن او به بیمارستان غیر ممکن است. وی تنهایی سوار بر ماشین فرسوده به آنجا رفت و با کمک شوهر خانم، او را به بیمارستان منتقل کرد و بعد از اطمینان خاطر از وضعیت وی، به پادگان برگشت.
آری در آن بار شهیدانی همچون «مسیح کردستان» با روحیه محبت، عشق و خدمت نسبت به مردم کردستان، به کمک مؤمنان کرد که کم نبوده و نیستند، کردستان را در دامن مام وطن حفظ کردند و امروز متأسفانه آن روحیه فراموش شده لذا نتوانستهایم کردها را همچون دیگر اقشار کشور، به نظام عاشق سازیم و نگه داریم و دشمن تجزیه طلب اگر نفوذ کرده، از همین نقطه ضعف و قصور و تقصیر ما استفاده کرده و راه نجات فقط حضور و همراهی خادمان مخلص و پرمهری همچون «مسیح کردستان» است تا به مردم نسبت به خدمتگزاری نظام به آنان، اطمینان دهند و با فوران محبت، جذبشان کنند و سخن و درد دلشان را بشنوند و به رفع مشکلات، مطمئنشان سازند.
انتهای پیام
من اول انسانم بعدش ایرانی هستم ، بعدش کورد ایرانی هستم،بعدش دین و مذهبم………..،چون شخصیه و به کسی مربوط نیست نمیگم، …
…
…
…
…
اصلاح طلبان ایرانی عقب مانده ترین سیاستبازان جهان هستند. در تمام جهان «حق تعیین سرنوشت» برای همۀ ملتهای جهان به رسمیت شناخته شده و در حقوق بین الملل تعریف شده است. فقط در ایران است که اصلاح طلبان که خود را نمایندۀ مردم هم جا میزنند هنوز در تار پوسیدۀ عنکبون ناسیونالیسم دست و پا می زنند و نتوانسته اند خودشان را رها کنند. مقاومت کردستان نشان داد مقاومت چه نتایج عظیمی میتواند برای یک مردم کُرد داشته باشد و اگر به ذهن مردم رجوع کنید … با تجزیه طلب نامیده احزاب نخواهید توانست حمله به کردستان و ... را انکار کنید. دست …
همه ملتهای جهان را از کجا آوردی!!؟ باسک اسپانیا و دونتسک و دونباس و کریمه اوکراین. مردم بحرین و شرق عربستان و کشمیر هند و صدها مورد دیگر به طور کاملاً روشن و شفاف بر خلاف اوهام و خیالات و سخنان دروغ شماست
حق انتخاب سرنوشت!!!
همه جای دنیا هیچ حکومت مستقری تجزیه طلبی استان ها واقوام رو به رسمیت نمیشناسن..
بماند اونجاکه به شما نشون دادن سرابی بیش نیست
نمونش کردستان عراق که بیشتر به مقرسازمان های تروریستی وپادگان نظامی مشورها بیشتر شبیهه تایه حکومت خودمختار.
لیاقت عده ای همون برخوردیه که ترکیه باهاشون میکنه
درخواست مردم کرد شفاف و روشن است. متاسفانه گوشی برای شنیدن نیست. من کرد نیستم ، اما از هموطن آزاده ی کردم در رسیدن به خواسته های به حق ش دفاع میکنم. سال هاست که کردها فریاد میزنند ما میخواهیم شهردار و استاندار ما از خودمان باشد ، کرد باشد تا بتواند درد ما را بفهمد. بچه های ما در مدرسه به زبان کردی درس بخوانند. من دوست لری داشتم که به دلیل اینکه فارسی نمی فهمید ، تا پایان دبستان فکر میکردن او عقب مانده است و میخواستند به مدرسه بهزیستی بفرستنش. به عنوان یک انسان ، یک ایرانی ، یک مسلمان ، برای مردم کردستان آرزوی احقاق حقوق حقه شان را دارم.
من کرد نیستم اما براشون احترام قائلم
برای امری گذرم به یکی دو اداره سنندج افتاد
مدیران ان دو اداره بدون هیج ابایی رسما دم ازتجزیه طلبی میزدن
توخودحدیث مفصل بخوان ازاین مجمل