خرید تور تابستان

مسمومیت دختران دانش‌آموز؛ ۸۰ روز حرف تکراری؟

مستوره برادران نصیری در خبرآنلاین نوشت:

نزدیک به ۸۰ روز از آن روزی که برای اولین بار دختران دانش‌آموز هنرستان نور یزدانشهر قم با علائمی از مسمومیت راهی بیمارستان شدند، گذشته است.

در این ۸۰ روز،‌ بارها دانش‌آموزان دیگری در مدارس دخترانه قم، همین تجربه را داشته‌اند و کار به جایی رسیده که برخی از خانواده‌ها حتی ترجیح داده‌اند، دختران‌شان را موقتی هم که شده، به مدرسه نفرستند.
علی‌رغم همه این نگرانی‌ها و اضافه شدن مدارس دخترانه سایر استان‌ها به موضوع مسمومیت که اخبار شفافی هم تاکنون نداشته، می‌توان اهمیت موضوع را در حد یک چالش ملی دید،‌ خصوصا که اخبار تایید نشده خطرناکی مانند تشابه این حادثه با حوادثی که کار گروه‌های تندرو و مخالف تحصیل دختران است نیز مطرح شده، با این حال از ۹ آذر ماه، یعنی تاریخ اولین مسمومیت دانش‌آموزان دختر قمی تا به امروز، همه چیز حول همین اخبار غیررسمی می‌چرخد.

گفته می‌شود مسمومیت جدی نیست،‌ بعد از بستری حال دانش‌آموزان رو به بهبودی می‌رود، استرس علت اصلی بوده و در مجموع همه چیز در حال بررسی است. اعلام شده وزارت بهداشت، وزارت اطلاعات و دادستانی هم پیگیر موضوع شده‌اند اما جز این هیچ اطلاعاتی از این پیگیری‌ها منتشر نشده است.
از اظهارنظرهای نمایندگان مردم قم در مجلس هم بیشتر ازعنوان «یک کار خرابکارانه در حد محدود» و «شناسایی عامل مسمومیت در دست اقدام است» از سوی مجتبی ذوالنوری و احمد امیرآبادی فراهانی چیز دیگری مطرح نشده است.
به زبان ساده همه چیز در ابهام پیش می‌رود، ابهامی که پذیرش آن از سوی افکار عمومی و بعد از قریب به ۸۰ روز، ممکن نیست. در شبکه‌های اجتماعی سخن غالب بر پنهان‌کاری متمرکز است و کسی انتظار ندارد موضوعی با این اهمیت، تاکنون برای نهادهای امنیتی و وزارت‌خانه‌های بهداشت و آموزش و پرورش رمزگشایی نشده باشد.
انتقاد دیگری که این میان به درستی مطرح می‌شود، ساختمان پاستور را نشانه گرفته است،‌ و اینکه چرا تاکنون نهاد ریاست‌جمهوری با تشکیل یک کمیته حقیقت‌یاب به شکل جدی پیگیری موضوع را در دستور کار قرار نداده است. رئیس‌جمهوری که اتفاقا به اصل حضور در بحران‌ها معتقد است، شاید با یک سفر دو ساعته به قم به پیگیری حادثه شکل رسمی‌تری بدهد.
با این جوالدوزها که به نهادهای امنیتی و دولتی زدیم، اگر سوزنی هم به رسانه‌ها بزنیم، باید حق را به افکار عمومی بدهیم که رسانه‌ها را در چنین بحرانی منفعل خطاب کنند.
این انفعال ناخواسته دقیقا به همان موضوع سکوت نهادهای رسمی برمی‌گردد، وقتی نهادهای رسمی حرف‌هایی مشابه و تکراری مطرح می‌کنند، نهاد رسانه اگر با مستندات هم حرفی جدید یا متفاوت مطرح کند، معنیش پریشان کردن افکار عمومی و اقدام علیه امنیت و آرامش کشور می‌شود.
همه این‌ها در حالی در حادثه مسمومیت دختران دانش‌آموز اتفاق می‌افتد که در رسانه‌های غیررسمی، در همین شبکه‌های اجتماعی، خبر و ویدئوهایی درباره فلج شدن دختران دانش‌آموز هم در حال دست به دست شدن است.
در جامعه‌شناختی موضوع شایعه گفته می‌شود میزان رواج شایعه برابر است با حاصل ضرب اهمیت در ابهام موضوع مطروحه در آن شایعه. به عبارتی دیگر هنگامی که افراد به شدت مشتاق کسب خبر درباره موضوعی هستند، اما نمی‌توانند اطلاعات موثقی کسب کنند، مستعد پذیرش هر نوع شایعه‌ای می‌شوند.
با این تفاسیر ضرورت اطلاع‌رسانی شفاف و دقیق از سمت نهادهای دولتی در چنین موضوع مهمی کاملا روشن است، و اگر به هر دلیلی نمی‌توان چشم‌ انتظار یک کمیته حقیقت‌یاب باشیم، دست‌کم به رسانه‌ها اجازه دهیم زبان این دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان باشند، شاید علاجی پیدا شد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا