ریشه یابی قانون سنوات تحصیلی دانشجویان
در پی اعتراضات و پیگیری های تغییر در قانون تازه اجرای سنوات تحصیلی در دانشگاه ها، کانال تلگرمی شوراهای صنفی دانشجویان کشور در یادداشتی با عنوان «ریشه یابی در باب قانون سنوات» به این موضوع پرداخته و نوشت:
سال تحصیلی جدید با اعتراض دانشجویان چندین دانشگاه کشور به اوضاع صنفیشان آغاز شد. این اعتراضات آقای فرهادی وزیر علوم را واداشت تا به طور غیررسمی مقررات مربوط سنوات را نقد کند و آن را مردود بشمارد؛ البته بدون آنکه هیچ ضمانت اجرایی به دانشجویان بدهد. این در حالی است که طبق اظهارات آقای مجتبی شریعتی نیاسر، معاون اموزشی وزیر علوم در صداوسیمای ملّی به تاریخ 24 شهریور 1395 «قانون [اخذ شهریه] سنوات به دانشگاهها ابلاغ شده است و دانشگاهها موظف به اجرای قانون هستند.» در این شرایط دلبستن به قول و قرارهای جناب وزیر در حکم امیدی واهی است. از سوی دیگر با تدقیق در گفتگوی خبری آقای شریعتی نیاسر متوجه میشویم که قانون سنوات ریشه در «سند آمایش آموزش عالی» دارد که بر اساس «نقشه جامع علمی کشور» تدوین شده و به تصویب رسیده است.
دانشجویان برای آنکه در چنبره وعده و وعیدهای توخالی گرفتار نشوند، بهتر است سخنان آقای وزیر را نشنیده بگیرند و به متن قوانین الزامآور توجه کنند.
«نقشه جامع علمی کشور» چیست؟
در دوره دوم ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، به منظور تغییر ساختار نظام آموزشی کشور دو سند توسط «شورای عالی انقلاب فرهنگی» به تصویب رسید که مکمل یکدیگر بودند و هدف مشترکی را پیگیری میکردند: یکی «سند تحول بنیادین آموزش» و دیگری «نقشه جامع علمی کشور» که به طور خلاصه هر دو در پی کسب سود بیشتر از آموزش عمومی و آموزش عالی هستند. دولت روحانی و نمایندگان اصلاحطلب مجلس شورای اسلامی علیرغم اختلافنظرهای فراوان با دولت قبلی، هیچ مخالفتی با این دو سند ندارند و هنوز هم کلیه مقررات آموزشی را مطابق همان ابلاغیههایی انجام میدهند که توسط محموداحمدینژاد صادر شد. درک اینکه چرا وضع اینطور است، کار چندان سختی نیست.
با مطالعه این دو سند متوجه میشویم مسأله بسیار فراتر از اخذ شهریه از دانشجویان سنواتی است. میتوان روح حاکم بر «اصلاح نظام آموزشی کشور» را به ترتیب زیر خلاصه کرد:
1 استفاده از نیروی کار مجانی دانشآموزان در بنگاههای اقتصادی تحت لوای کارآموزی در نظام فنیحرفهای
2 استفاده از نیروی کار مجانی دانشجویان در بنگاههای اقتصادی تحت لوای پژوهشمحور کردن آموزش عالی
3 خصوصیسازی هر چه بیشتر آموزش عمومی و آموزش عالی در عین افزایش نظارت و کنترل دولت بر آموزشگاههای خصوصی
4 تجاریسازی آموزش عالی از طریق ایجاد اقتصاد دانشبنیان در دانشگاهها و ادغام منابع مالی آن در بازار بورس
5 افزایش نرخ استثمار آموزشگران از طریق افزایش ساعات کار، تعدیل نیرو، استخدام مجدد بازنشستگان فرهنگی با حقوق و مزایای پایینتر و ایجاد نظام پرداختهای رقابتی
6 غلبه نگاه سودمحور به امر آموزش از طریق هدایت تحصیلی و ساماندهی بودجههای آموزشی بر اساس حوزههای اولویتدار اقتصادی
ناگفته پیداست که اجرای این قبیل اصلاحات موجب پایمال شدن بسیاری از حقوق ابتدایی دانشآموزان، دانشجویان، معلمان، کارگران و زنان خواهد شد. ما در متن پیوست، بندهایی از این دو قانون را که ناظر بر ادعایمان هستند، به صورت دستهبندیشده مستند کردهایم. همانطور که خواهید دید این قوانین در حکم تهاجمی همهجانبه به منافع مشترک ما هستند. به همین دلیل باید بکوشیم اعتراضات پراکنده صنفیمان را منسجم کنیم تا از اصلاح نظام آموزشی بر اساس منافع اقتصادی سرمایهدارن جلوگیری کنیم.
به وجود آمدن بک نظام آموزشی انسانی (آزاد و عادلانه) مستلزم مداخله تمامی دانشآموزان، دانشجویان و معلمان و کارگران آگاه است.
انتهای پیام
جناب اقای روحانی کدام عمل
آقای روحانی نیز به نیک می دانند که دستاوردی در حوزه دانشگاه و دانشجویان نداشته و امسال نیز از بیم نقد تیز دانشجویان از حضور در دانشگاه برای سال جدید تحصیلی خوداری کردند. اقای روحانی هر چند از پشت تریبون شعارهای زیبا داد ولی در عمل و در پشت پرده به رفتارهای دیگر دست زد ایشان در حالی که بخش عظیمی از ارای خود را مدیون همین دانشجویان و جوانان است که اندک اعتقادی به افکار ایشان نداشتند و خودم به وضوح دیدم که به خاطر شخص اقای خاتمی دانشگاهیان حاضر شدند از ایشان حمایت کنند اما متاسفانه کوچکترین استفاده ای از این ظرفیت نکرد در حالی که می بیند با گماردن یک شخصیت ضعیف که حتی توانایی اداره وزارتخانه بهداشت که در راستای تخصص ایشان است نداشت و حتی در زمان اقای خاتمی می خواستند این شخص را در مجلس به خاطر عملکردضعیفش استیضاح کنند. به عنوان وزیر به مجلس معرفی کرد و از پس ان هدفهایی دیگر داشت که زوایای ان تا حدودی برای دانشجویان مشخص شده است اما اقای روحانی ظاهرا در اسودگی خاط سیر کرده و شاید هم خاطرش از جایی دیگر اسوده شده است اما دانشجویان جواب این رفتار را به خوبی و در سال 96 خواهند داد.
دوستان تا کی باید با افکار فانتزی در دنیای کنونی زندگی کنیم؟ مگه تجاری سازی آموزش عالی کار بدیه؟ مگه استفاده از توان پژوهشی دانشجویان در تحقیقات کاربری کار بدیه؟ آیا این کار بهتره، یا اینکه از دانشجویان بخواهیم به دنبال ایده های غیرواقعی و غیرمرتبطی بروند که اغلب از ژورنالهای علمی خارجی وام گرفته می شوند و مسئله کشور ما نیستند و دانشجو را هم آماده مهاجرت به همان کشورها می کنند!؟؟
چی بگم دیگه… به نظرم هرچه هزینه آموزش عالی برای مردم بیشتر بشه، بهتره. اینطوری هر کس که یه دیپلم گرفت به صورت اتوماتیک دنبال یه رشته دانشگاهی بی فایده نمی ره، و اول سبک سنگین می کنه که این رشته ای که می خونه، بعد از فارغ التحصیلی به چه دردش خواهد خورد. . .