«در دین تحت هیچ شرایطی دعوای قدرت نداریم»
یک استاد حوزه و دانشگاه با تأکید بر اینکه امام حسین (ع) مقدسات را برای خودش خرج نکرد، گفت: اولین مسأله ای که نشان می دهد یک قیام، «لنفس» است سهم خواهی است.
به گزارش جماران، حجت الاسلام و المسلمین محمد سروش محلاتی در مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینیه دارالزهراء گفت: معمولا در تحلیل و بررسی قیام ها اهداف قیام ها مدنظر قرار می گیرد یا در مورد زمینه های نهضت و قیام بحث می شود. این گونه بحث ها مفید است. اما نگاه قرآن عمیق تر است و آن بررسی قیام ها بر اساس انگیزه ها است که پایه هر نهضت را تشکیل می دهد.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه انگیزه قیام ها و بلکه همه رفتار انسانی یا خدایی و یا نفسانی است، تصریح کرد: بر همین اساس نهضت ها و انقلاب ها دو گونه هستند. افرادی هم که در قیام ها هستند در همین دو گروه قرار می گیرند. در آیه قرآن آمده است که «قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله» بقیه آیه در ماهیت موعظه دخالتی ندارد بلکه تصریح به امری شده است که از خود آیه هم قابل استفاده است. اینجا هم «انما» برای تأکید آمده و هم «واحده» اضافه شده که موعظه دوم و سومی در کار نیست. اول و آخرش قیام لله است و معرف این قیام هم همان انگیزه ها قرار گرفته است.
وی افزود: به تفاسیر این آیه که مراجعه می کنیم خیلی بحث جدی نمی بینیم؛ چون مفهوم آیه ابهام و اجمالی ندارد که مفسرین به کنکاش بپردازند؛ از آیاتی هم نیست که مفسرین در ضمن آیات دیگر مورد استناد زیادی قرار داده باشند. اما در سوره سباء آمده است که خدا پیامبر(ص) را مأمور می کند که بگو همه پیام من در این یک مسأله خلاصه می شود. این موضوع نشان می دهد که مسأله قابل تأمل است.
سروش محلاتی ادامه داد: فقط یک شخصیت اعتنای زیادی به این آیه دارد و او امام خمینی (س) است. امام در سخنرانی های خود کمتر استناد به متون و آیات می کردند. ولی در همین استنادات بیشتر استناد به این آیه است. اولین سند مکتوبی که از امام خمینی (س) در اختیار ما است که در کتابخانه وزیری یزد مرقوم کردند، امام در سال 1323 این کتابخانه را بازدید کردند و این آیه را نوشتند و بحث آسیب شناسی سیاسی و اجتماعی کردند که چرا جامعه ما در چنین وضعی قرار گرفته است و تحلیل می کنند که چون این آیه در زندگی ما وجود ندارد. همچنین وقتی نامه ای به فرزندشان، حاج احمد آقا، نوشتند بعد از 40 سال این آیه را ذکر کردند و در تفسیر سوره حمد و چند سخنرانی دیگر آن را به کار بردند. من کس دیگری را سراغ ندارم که انقدر روحش با این آیه پیوند خورده باشد.
وی در مورد مخاطب این آیه نیز گفت: در آیات دیگر مشخص است که پیامبر(ص) چه کسی را مورد خطاب قرار می دهد. نکته ای را امام خمینی (س) دارند که چون دعوت به قیام و برخاستن است به تناسب موضوع مشخص می شود که مخاطبش کیست. ایشان استفاده می کنند که مخاطب کسانی هستند که دچار سکون شده و حرکت خود را از دست داده اند.
این پژوهشگر مسائل دینی اظهار داشت: نکته دوم این است که برای چه باید قیام کرد؟ در این آیه تصریح نشده که برای چه، فقط این نکته مورد تأکید قرار گرفته که برای خدا؛ از این می شود استفاده کرد که در همه چیز. نوع قیام مهم نیست بلکه مهم این است که نیت الهی باشد. مهم در مسائل اجتماعی این است که چگونه می توان دنیای سیاست را با دنیای اخلاق تطبیق داد. در جامعه و حکومت کار دشوار فهمیدن انگیزه های افراد است.
وی ادامه داد: اباعبدالله (ع) وقتی می خواست حرکت کند سخنی را فرمودند. به نقل از تحف العقول آن سخن این است که «خدایا تو آگاهی آنچه از ما اتفاق می افتد حضور در مسابقه قدرت نیست؛ برای مسائل دنیایی هم نیست.» حسین بن علی (ع) می تواند خدا را شاهد بگیرد اما دیگران چگونه می توانند اظهار نظر کنند؟ در ماجرای عاشورا دو طرف با انگیزه متفاوت در مقابل هم قرار گرفتند. یک طرف امام حسین (ع) است که می گوید دنبال مسابقه قدرت نیستم و طرف دیگر عمر سعد است و او انگیزه ای نداشت جز اینکه به او گفتند حکم حکومت ری را برای تو آماده کردیم و او آمد که از این طریق به حکومت برسد.
سروش محلاتی یادآور شد: گاهی اوقات تشخیص کار سختی نیست. ماجرای عمر سعد را همه گفتند و نوشتند و فهمیدن آن هوش زیادی نمی خواهد. ولی گاهی کسی وارد مبارزه می شود که آدم نمی تواند تشخیص دهد؛ اینجاست که باید واکاوی صورت بگیرد. تفاوت اصلی قیام لله و لنفس این است که در قیام لله دعوت از سوی قیام کننده به سوی خدا و در قیام به نفس دعوت به خود است. این هم در سوره صف و هم در آل عمران آمده است.
وی تصریح کرد: لازم نیست انسان از کلام بگوید. گاهی افراد با زبان بی زبانی دعوت به خود می کنند. یعنی همه دستگاه او یک آهنگ و تصویر را به ذهن ها متبادر می کند و همه متوجه یک چیز می شوند. قرآن هم به انبیاء و هم مردم هشدار می دهد که انصار الله باشید. هیچ انسانی به مقام نبوت نمی رسد که بگوید سمت من بیایید؛ باید الهی شوید. پیامبر می گوید که من مقصد نیستم و سمت و سوی را نشان می دهم. مسأله نشان دادن یک هدف مقدس و خطری که در عوام الناس زیاد اتفاق می افتد یعنی اشتباه گرفتن راه و مقصد است.
این استاد حوزه و دانشگاه اظهار داشت: نکته دوم این است که برای تفکیک بین قیام لله و لنفس باید بررسی کرد کسی که قیام می کند می خواهد برای خدا کار کند و یا دین را به خدمت خود کند. امام حسین (ع) از بیعت با یزید امتناع کرد و عبدالله زبیر هم امتناع کرد. تفاوت یک جایی خود را نشان می دهد و هشیاری مردم این است که این را حس کنند و آن جایی است که خطر برای خانه خدا و شخص پیش می آید. امام حسین (ع) می گوید من از این خانه می روم تا حرمت این خانه حفظ شود. امام حسین (ع) مقدسات را برای خودش خرج نکرد. اما عبدالله زبیر برعکس بود. او در کعبه ماند و کعبه را سپر خود قرار داد و برای اینکه او را بکشند به خانه خدا حمله کردند و آن را آتش زدند. این دو نوع قدرت است. اینجا باید تشخص داد کسی که قیام می کند در صدد حفظ چیست؟ خودش؟ این قیام لنفس است.
وی با اشاره به فرمان امام علی (ع) به مالک اشتر، یادآور شد: علی (ع) به مالک می گوید برای عهد و پیمان خود را سپر قرار بده. اگر آسیبی به تو می رسد هم عهد و پیما را حفظ کن. آسیب ها را به خود بپذیر اما اجازه نده پیمان ها شکسته شود. علی (ع) در مورد عبدالله زبیر می گوید که عبدالله زبیر دین را ابزار صید قرار می دهد برای اینکه به دنیای بیشتر برسد. یعنی مردم را با دین صید می کند تا بتواند بر آنها مسلط شود.
سروش محلاتی سومین تفاوت قیام لله و لنفس را خداپرستی و خود پرستی دانست و تصریح کرد: همین که برای خود خط قرمزهایی قرار می دهند که مقدس هستند. این مقدسات را از کجا آورده ای؟ برای دین است؟ بعضی چیزها به اختیار انسان نیست؛ ولی بعضی چیزها به اختیار است. امام حسن (ع) نجنگید و امام حسین (ع) جنگید. هرکدام به اقتضای مسائل می تواند انجام شود. امام اقتضائات کشور را می سنجد. این معلوم می شود که منیت وجود ندارد.
وی ادامه داد: اصلا فرق امامیه و زیدیه چیست؟ آنها می گویند امام کسی است که اهل مبارزه باشد. حرف ما این است که بستگی به شرایط دارد. ما قیام به شمشیر را جزو بت هایی که باید تابع آن باشیم نمی دانیم. پیامبر (ص) فرمود که حسن و حسین (علیهم السلام) قیام کنند و نکنند امام هستند. شرط امام بودند قیام به شمشیر نیست. به امام صادق (ع) می گویند زیدیه را تحویل بگیرید؛ حضرت فرمودند اینها دیوانه هستند. کسی که می گوید همیشه باید درگیر بود و مصالح را نمی سنجد می خواهند علم و دانش ما را هم برای خودشان به کار گیرند.
این پژوهشگر مسائل دینی با تأکید بر اینکه باید تشخیص داد که انسان خداپرست هست یا نیست، گفت: قبل از انقلاب اسلامی پرچم مبارزه با امپریالیسم را کمونیست ها برداشتند و حقیقت مطلق نزد آنها مبارزه کردن بود. برای همین شهید مطهری فرمود اسلام شیوه های مختلفی دارد.
وی یکی دیگر از تفاوت های قیام لله و لنفس را ریاست گریز بودن کسی که برای خدا قیام می کند دانست و افزود: ما در دین تحت هیچ شرایطی دعوای قدرت نداریم؛ اگر مردم کسی را به عنوان پیشوای خود پذیرفتند قبول مسئولیت می کند. از دعواهای بر قدرت می شود این موضوع را تشخیص داد. جریان جمل عجیب است. اولین مشکل این بود که طلحه و زبیر هر دو مدعی ریاست بودند و کار به بن بست رسید و دعوا بالا گرفت. امام خمینی (س) در تحریر الوسیله مسأله ای دارند که اگر چنین اتفاقی افتاد پشت سر هیچ کدام نمی شود نماز خواند چون هیچ کس برای ثواب دعوا نمی کند.
سروش محلاتی تأکید کرد: اولین مسأله ای که نشان می دهد یک قیام «لنفس» است، سهم خواهی است. قیام لله این مشکلات را ندارد. لذا خطبه 948 نهج البلاغه می گوید «هرکدام از طلحه و زبیر دنبال قدرت خودشان هستند. هرکدام از اینها در واقع کینه دیگری را در دل دارد. خیلی زود است که پرده های نیرنگ بین آنها می افتد. اگر روزی به قدرت برسند اولین کاری که می کنند این است که سر هم را می برند.»
وی افزود: در مسابقه قدرت این سر زیر آب کردن هست؛ ولی در قیام لله نیست. همان چیزی که امام خمینی (س) گفت که «اگر همه پیامبران زیر یک سقف جمع شوند مشکلی نخواهند داشت.» آنچه برای یک انقلاب ارزش است انگیزه های الهی است.
انتهای پیام
جناب معمم محترم شايد جور ديگرى باشد. تا به حال ديده ايد يا شنيده ايد كه مرجع تقليدى به مقلدينش بگويد فلان مرجع نسبت به من اصلح است و از ايشان تقليد كنيد.