محمد خوشچهره : سادهانگاری بلای جان کشور شده | یارانه یعنی حراج کرامت مردم | اقتصاد ایران هنوز فرصت اصلاح دارد
سرویس اقتصادی، انصاف نیوز: محمد خوشچهره ، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه، در تحلیل شرایط حاکم بر اقتصاد ایران، ضمن اذعان به پیچیدگیها و گرفتاریهای متعدد، فهم درست و عمیق از مسائل را قدم اول و شرط لازم اصلاح حکمرانی در حوزه اقتصادی میداند. او در گفتوگو با انصاف نیوز تاکید میکند که نگاه قبیلهای به اقتصاد، سبب تکرار تجربههای شکستخورده شده است.
خوشچهره در پاسخ به سوالی در مورد نامگذاری سال و تحققپذیری آن گفت: قبل از پاسخ به این پرسش، از زاویه دیگری به بحث نامگذاری میپردازم. در طول این سالها، بارها در جمعهای دانشگاهی مورد این پرسش قرار گرفتهام که برای کشوری با برنامه چشمانداز، برنامههای 5 ساله و برنامههای سالانه که همان بودجه سنواتی است، برای خود هدفگذاری کرده است، نامگذاری سال چه لزومی دارد؟ پاسخ من این است که تغییر و تحولات بینالمللی و تاثیر آن بر اقتصاد یا سیاست و… میتواند اولویتها و جهتگیریهای اقتصادی و سیاسی را تغییر دهد. برای مثال همهگیری کرونا یا جنگ روسیه و اوکراین، بر همه کشورهای دنیا تاثیر گذاشت و برنامههای آنان را تغییر داد. هر کشوری با توجه به مصالح و منافع خود، در شرایط جدید تصمیم میگیرد.
خوشچهره ادامه داد: طبق قانون اساسی در کشور ما، رهبری میتوانند اولویتها و جهتگیریها را تعیین کنند یا آن را تغییر دهند.
تعدد اهداف مانع اصلی تحقق اهداف
او سه حوزه امنیت ملی، اقتصاد و رفاه ملی و آرمانها و ارزشهای پایهای را سه حوزه اصلی تعیینکننده منافع ملی خواند و ادامه داد: برای 20 سال است که تشخیص داده شده است حوزه اقتصاد میتواند تهدیدآفرین باشد و باید به آن پرداخت.
خوشچهره افزود: من یادم است که در همان ابتدا، اعتراضهایی به این نامگذاریها شکل گرفت و حتی من در یکی از حوزههای علمیه مورد این پرسش قرار گرفتم که مگر ما مارکسیست هستیم که اقتصاد را به عنوان زیربنا به رسمیت شناختهایم. پاسخ من این بوده که این یک تاکتیک برای عبور از تهدیدات است چون شرایط اقتصادی هم بر اعتقادات و دینداری مردم و هم بر وضعیت اجتماعی و افزایش یا کاهش آسیبها تاثیر آشکاری دارد. از ضعف حوزه اقتصاد، حوزه فرهنگ هم آسیب میبیند. لشکر بیکاران میتواند به یک تهدید امنیت ملی تبدیل شود. بنابراین همه باید درک کنیم که نامگذاری سال و تاکید دو دههای بر موضوعات اقتصادی، برای حساسکردن ذهن مجریان و مردم به اهمیت اقتصاد و کاهش تهدیدها در این حوزه بوده است.
عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران به این پرسش که چرا کمتر شاهد تحقق شعارهای سالانه بودیم، پاسخ داد: رهبری در نامگذاری سال، جهتگیری را مشخص میکنند اما مانند اکثر کشورها، تحقق اهداف با قوای مجریه و قانونگذاری است و بنابراین اگر مجری و قانونگذار برخوردی مسئولانه نداشته باشند یا عمق پیام را درک نکنند یا دچار تغافل شوند، قطعا شعار سال تحقق نمییابد.
محمد خوشچهره افزود: برای تحقق اهداف، نظام ملی باید برنامهریزی دقیقی داشته باشد. برای مثال من به خاطر دارم که در زمان اقامتم در انگلستان طی دهه 1980، دولت تاچر تصمیم گرفت تورم را کاهش دهد. تمام هم و غم دولت و نظام اجرایی انگلستان در آن مقطع، به کاهش تورم معطوف شد و بقیه برنامهها و طرحها از اولویت خارج شد.
او ادامه داد: یک کشور نمیتواند همزمان چند هدف را دنبال و همه را محقق کند. مساله ما در ایران این است که اولا درک عمیقی از هدف وجود ندارد و ثانیا چندین و چند هدف را در اولویت قرار میدهیم که هیچکدام هم به شکل بایسته تحقق پیدا نمیکند.
این استاد دانشگاه گوناگونی اهداف اقتصادی را موجب بروز تناقض در عملکرد دستگاههای اجرایی خواند و گفت: ما گاهی دو یا چند هدف را دنبال میکنیم که یکی را باید با سیاستهای انبساطی پیش برد و دیگری را با سیاستهای انقباضی. این تناقضها و اصرار به دنبال کردن چند هدف همزمان، سبب سردرگمی نظام اجرایی و شکست خوردن برنامهها شده است.
بیثباتی اقتصاد نتیجه ضعف داخلی و دشمن خارجی
خوشچهره هدفگذاری برای کنترل تورم را یک استراتژی درست خواند و ادامه داد: گرچه افزایش لشکر بیکاران هم به شرایط تهدیدکننده نزدیک میشود اما آنچه در اقتصاد ایران به مرحله خطرناکی رسیده است، لجامگسیختگی قیمتهاست که رفاه مردم را به شدت تحت تاثیر منفی خود قرار داده است.
این استاد دانشگاه با اشاره به رشد قیمت اقلام اصلی در سبد مصرفی خانوار و فشار مضاعف بر دهکهای پایین درآمدی، تورم کنونی را به سیلی به بنیانکن تشبیه کرد و گفت: وقتی از تعبیر «مهار» استفاده میشود که تورم شرایط عادی نداشته باشد. در شرایط عادی میگوییم کنترل تورم اما شرایط به ویژه در حوزههایی مانند مسکن چنان لجامگسیخته است که باید از اصطلاح مهار استفاده شود.
او اتفاقات حوزه مسکن را نمونهای روشن از غفلت مجریان به ریشههای مفاهیم اقتصادی معرفی کرد و ادامه داد: من اطمینان دارم که در جنگ اقتصادی، حوزه مسکن از آن حوزههایی است که اتاق فکرهای بیرونی رویش متمرکز میشوند چون به دلیل غفلتهای ما از آن جواب میگیرند کما اینکه جواب هم گرفتهاند.
خوشچهره به تجارب جنگ جهانی اول و دوم اشاره کرد و گفت: اگر بپذیریم که جنگ اقتصادی در جریان است، باید بپذیریم که دشمن روی نقاط ضعف ما کار میکند و یکی از مهمترین حوزههایی که به باور من توانسته روی آن تاثیر مدنظر خود را بگذارد، حوزه مسکن است. بنابراین در حالیکه معاملات مسکن در رکود قرار دارد، قیمتها دائما بالا و بالاتر میرود.
جنگ اقتصادی از توهم تا واقعیت
خبرنگار انصاف نیوز از آقای خوشچهره پرسید: آیا اتفاقات حوزه مسکن ثابت نمیکند که مسئله اقتصاد ایران، خارج از اقتصاد است و بیشتر به مسائل سیاسی ارتباط دارد؟ او گفت: این حرفها کلی و بیثمر است. دو گونه متغیر بر مسائل اقتصاد ایران تاثیر میگذارد که شامل متغیرهای درونزا و متغیرهای برونزاست.
آقای خوشچهره ادامه داد: غفلت، جهالت، منفعطلبی، خودکامگی و سودجویی، کجفهمی و ناپختگی از محیط داخل این اقتصاد را تحت تاثیر قرار داده است. برخی متغیرهای برونزا هم وجود دارد مانند حوزه پول ملی که من اعتقاد دارم هدف دشمن قرار گرفته و دارد روی آن با دقت کار میکند.
این مدرس برنامهریزی استراتژیک گفت: من بارها در جمعهای تخصصی و به مسئولان تذکر دادهام که دشمن، پول ملی را هدف گرفته و توانسته با ایجاد نارضایتی در مردم، سرمایه اجتماعی نظام را کاهش دهد. اگر مشارکت مردم را در حوزههای مختلف رصد کنیم، به روشنی میبینیم که برنامه ایجاد نارضایتی در مردم جواب داده است.
او در پاسخ به این پرسش که این نگاه، ناشی از «توهم توطئه» نیست، پاسخ داد: نه، ما در محیط دانشگاه نمیتوانیم صفر و صدی حرف بزنیم و اصلا این نگاه صفر و صدی به مسائل غلط است. ما نه میتوانیم از تاثیر متغیرهای درونزا بر عملکرد اقتصاد ملی غفلت کنیم و نه میتوانیم چشممان را به روی دشمنی و اقدامات اتاق فکرهای خارجی ببندیم.
خوشچهره نگاه صفر و صدی به مسائل را یکی از مشکلات مبتلابه سیستم اجرایی کشور دانست و با اشاره به موضعگیریهای رئیسجمهور اسبق درباره کاغذ پاره بودن تحریمها، ادامه داد: آن نگاه سبب شد ما تحت تاثیر شدیدترین تحریمها قرار بگیریم چون همه مسائل را در چارچوب مرزها تحلیل میکرد و از متغیرهای بیرونی غافل بود.
خوشچهره با اشاره به وضعیت ژئوپولیتیکی و غنی بودن کشور، آمریکا را یک مانع برای ارتباط عادی ایران و جهان دانست و ادامه داد: تحلیل دلایل و چرایی ممانعت آمریکا از ارتباط عادی ایران با جهان در این بحث نمیگنجد ولی حرفم این است که ما با علم به این مانع، باید خود را برای مواجهه منطقی با آن آماده میکردیم. خاصیت آمریکا گزندگی است، ما باید مراقب باشیم که گزیده نشویم.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: همه تاکید دارند که ما در جنگ اقتصادی قرار داریم. خب برای پیروزی در این میدان باید برنامه داشته باشیم، نقاط ضعفمان را بشناسیم و تهدیدها را برطرف کنیم. باید عناصر قدرت ملی را تقویت کنیم.
خوشچهره با تاکید مجدد بر فعالیت دشمنان ایران و از جمله اسرائیل در حوزه اقتصادی، افزود: هنر ما باید این باشد که بفهمیم دشمن کجای این اقتصاد را، چرا و چگونه هدف گرفته است. باید بتوانیم برای مسائل و مشکلات راه حل پیدا کنیم.
سادهانگاری بلای جان کشور
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه یک سیستم فهیم، تهدید را رصد و سپس مهار میکند، گفت: در کشور ما مد شده است که هر مدیری میگوید فلان تهدید را به فرصت تبدیل میکنیم در حالیکه هیچ برنامهای هم برای مهار و کماثرکردن تهدید ندارد. برای تبدیل تهدید به فرصت باید هنر ابرمدیریت داشت. متاسفانه سادهانگاری و غفلت از ترمینولوژی مفاهیم، بلای جان کشور شده است.
خوشچهره ادامه داد: شما تا به شناخت درست از موضوعی نرسید، امکان ندارد بتوانید برای آن راه حل درست پیدا کنید. در همین بحث مهار تورم، من آسیب اصلی را نشناختن دلایلی میدانم که تورم را به وجود آورده است. دلیل اینکه میبینیم در سیاستهای اقتصادی تناقض وجود دارد، همین برخورد سادهانگارانه با مسائل است.
او گفت: وقتی گفته میشود سیاست ما کاهش بیکاری است اما بخش عمدهای از تسهیلات بانکی به سمت بخشهای سوداگری و واسطهگری غیرمولد سوق پیدا میکند، یعنی شناخت درستی نه از مسائل و نه از مفاهیم وجود ندارد.
این اقتصاددان با اشاره به جزء دوم شعار سال، یعنی رشد تولید گفت: قاعدتا هدف از این نامگذاری، رشد مستمر و با کیفیت است در حالیکه در دولتهای مختلف شاهد بودهایم بخش بزرگی از رشد، ناشی از خامفروشی بوده است. من به خاطر دارم وقتی در دولت دهم، برای خودکفایی در گندم جشن گرفتند، من اعتراض کردم چون معتقد بودم خودکفایی باید چند سال تکرار شود تا از آن مطمئن شد. متاسفانه بعد هم مشخص شد که خودکفایی در آن سال در زمینه گندم به قیمت اسیبزدن به سایر تولیدات کشاورزی حاصل شده بود. در هر حال باید حواسمان باشد که رشد صادرات کوه و دشت یا نفت خام و میعانات، رشد پایدار و ثروتآفرین نیست.
خوشچهره ادامه داد: رهبری نظام با فرض اینکه دولتها به عمق این مفاهیم پی بردهاند، جهتگیری سال را مشخص میکنند اما من شک دارم که برخی از دولتمردان ما، چه در قوه مجریه و چه در قوه مقننه درک عمیقی از مفاهیم اقتصادی داشته باشند.
یارانه یعنی حراج کرامت مردم
خوشچهره، توجه به تولید را کلید حل بسیاری از مشکلات اقتصادی خواند و ادامه داد: وقتی رشد اقتصادی ناشی از خام فروشی باشد، بخش بزرگی از مردم از این رشد بهره نمیبرند و بنابراین باید چشمشان به یارانههای ماهیانه باشد.
او با اشاره به سوابق پرداخت یارانه نقدی و نقدهای خود به این شیوه اداره کشور، تداوم توزیع یارانه نقدی را زدن چوب حراج بر کرامت مردم تعبیر کرد و گفت: اعطای یارانه نقدی، به عنوان یکی از اجزای سیاست اصلاحات اقتصادی موضوعیت داشت و قرار بود با رسیدن به اهداف آن سیاست، مردم چنان توانمند شوند که دیگر به یارانه احتیاج نداشته باشند اما متاسفانه به دلیل همان سادهانگاری و بیتوجهی به مفاهیم، پرداخت یارانه نقدی خودش به هدف تبدیل شد که آثار ویرانگر آن را هم شاهدیم.
این استاد دانشگاه تبدیل ارز به کالای قابل مبادله را یکی از اشتباهات فاحش سیاستگذاران اقتصاد ایران نامید و گفت: یک ابزار سیاستی برای کنترل تجارت خارجی و تراز پرداختها را به یک بازار مکاره تبدیل کردهاند که صبح به صبح نرخش اعلام میشود و عدهای آن را میخرند و عدهای دیگر میفروشند در حالیکه هیچ جای دنیا ما بازاری به نام ارز به معنای فعلیاش در ایران نداریم.
خوشچهره ادامه داد: دولت که انحصارا ارز را در اختیار دارد، برای آن تقاضای کاذب ایجاد میکند و آن را گران میفروشد تا هزینههای ریالیاش را تامین کند غافل از اینکه خودش بزرگترین مصرفکننده در اقتصاد ایران است و گرانی ارز، با ضریب بیشتری دوباره خودش را گرفتار میکند.
او روزمرگی و مواجهه سیاسی با مفاهیم اقتصادی را از دیگر مشکلات کشور خواند و افزود: نتیجه این نگاه، درمانهای مقطعی و کماثر شده است. در نتیجه الان در موسم انتخابات ریاستجمهوری، افراد با وعده افزایش رقم یارانه یا دادن سبد معیشتی با هم رقابت میکنند.
خوشچهره ادامه داد: علاوه بر سادهانگاری، خامخیالی که همه چیز را میدانیم، نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری ما را بیمار کرده است. برای همین هم هست که این حجم بزرگ از اظهار نظرها و اقدامات ناپخته را در دولت و مجلس شاهد هستیم. در حالیکه این حجم از اظهار نظر برای مقامات سیاسی و اقتصادی در هیچجا باب نیست. ضمن اینکه این اصل پذیرفته شده است که همه انسانها در همه زمینهها تخصص ندارد و لازم نیست حتما درباره موضوعی که تخصصی در آن ندارند اظهار نظر کنند.
فرصت برای اصلاح باقی است
این استاد دانشگاه با بیان اینکه منکر دستاوردها نیستم، به فاصله ادعا و عملکرد دولتها اشاره کرد و گفت: اقتصاد ایران با مجموعه در هم تنیدهای از مشکلات دست به گریبان است اما هنوز فرصت اصلاح دارد. مهم این است که سکانداران این اقتصاد، صحنه را شفاف ببینند و از علم بهره ببرند.
خوشچهره ادامه داد: هم برای مشکل مسکن، هم برای نیازهای معیشتی مردم، هم برای ایجاد شغل، راه حلهای کوتاهمدت و میانمدت وجود دارد و میتوان این اقتصاد را به ریل صحیح انداخت.
او گفت: گرچه به شدت منتقد و نگران تصمیمات ناپخته هستم اما ناامید نیستم و فکر میکنم میتوانیم مشکلات را پشت سر بگذاریم.
انتهای پیام
در جاییکه مدیران برای بهتر دیده شدن ودادن امار بالا باهم رقابت میکنند برای مثال دریکی ازمعادن بزرگ کشور که مدیرعاملش هیچ تخصصی درحوزه معدن ندارد امار ارایه میشود فلان ملیون تن استخراج داشتیم درحالیکه هیچگاه نمیگوید چن ملیون تن ان خام فروشی وچقدر به محصول منجرشده خام فروشی با ارقام بالا بلای جان جدی اقتصاد کشور وراه حلی هم برآن متصورنیست!
در رابطه با بیان ایشان : “…شناخت درستی نه از مسائل و نه از مفاهیم وجود ندارد….”
باید گفت بطور نمونه درک صحیح و معتبر از رضایت اجتماعی وجود ندارد…در آیه ذیل :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿۲۹﴾ النساء
“تراض” به رضایت فقط دو طرف تجارت تفسیر میشود …و میتواند در پی آن واسطه گرایی و تبانی و پنهانکاری رواج یابد …
حال آنکه با توجه به اتصال آیات در سوره النساء معلوم میشود که منظورتنها رضایت دو طرف نیست بلکه رضایت اجتماعی است…یعنی جامعه باید در هر تجارتی حضور و رضایت داشته باشد و آنهم رعایت قوانین و مقررات اجتماعی است که باید با شور و مشورت تعیین شده باشد…
زمانی که جامعه کوچک و ساده بوده است میتوانسته این امر خود بخود اجرا و دیده شود ولی در جوامع بزرگ و پیچیده و سیستماتیک امروزی با ابزار لازم باید قوانین اجتماعی در هر حرکت اقتصادی کوچک و بزرگ رعایت گشته و کنترل شود…
احمدی نژاد کلا در توهم اقتصادی و توهم سیاسی سیر میفرمود!… تکلیف این هزاره سوم معلوم هست و شایسته نمیدانم وقت قلم و زمان مخاطب را بگیرم. اما به نظرم چند چهره خودشان احمدی نژادی دو آتیشه بودند و چون سمت هایی که خواستن را به اینها نداد از همون روز شدن دشمن دو آتیشه احمدی نژاد… خوش چهره دنبال وزارت اقتصاد یا بانک مرکزی بود… باهنر دنبال معاونت اولی یا وزارت کشور بود… دکتر افروغ دنبال وزارت ارشاد بود… علی مطهری دنبال وزارت علوم یا ارشاد بود… بازم بگم… بگم؟؟؟!!!. بنابراین زیاد انتقادات و تفاسیر این قماش سیاست پیشگان را به حساب دو کلمه حرف حساب نذارید…
آقای خوش چهره و دیگر عزیزان نخبه و جدی در اقتصاد نباید بسنده به صحبت کردن و مصاحبه و سخنرانی کنند باید امثال ایشان و اقتصاددانها کشور داد بزنند . جر داد زدن گوش اینها نمیشنود .
بابا چرا همین جوری رو هوا حرف میزنی کرامت انسانی چیه ،خیلی از مردم در سیستان و بلوچستان کل درآمد خانواده شان همین یارانه است و با همین پول ناچیز زندگیشان را میگذرانند شما راه دیگری برای افراد بیمار ناتوان و از کار افتاده پیدا بکن بعد بیا از قطع یارانه و کرامت انسانی حرف بزن همه که مثل شما درآمد آن چنانی ندارند
بابا چرا همین جوری رو هوا حرف میزنی کرامت انسانی چیه ،خیلی از مردم در سیستان و بلوچستان کل درآمد خانواده شان همین یارانه است و با همین پول ناچیز زندگیشان را میگذرانند شما راه دیگری برای افراد بیمار ناتوان و از کار افتاده پیدا بکن بعد بیا از قطع یارانه و کرامت انسانی حرف بزن همه که مثل شما درآمد آن چنانی ندارند
راههای بهتری هست بعنوان مثال ماهی ۳۰۰ تومن یارانه معادل حداکثر ۱۵ میلیون سپرده بانکی است بنابراین اگر یکبار برای همیشه ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان سهام به نام این افراد صادر شود به نحوی که صرفاً از سود آن منتفع شوند، بعنوان سهامدار کرامت بیشتری خواهند داشت ضمن آنکه با رشد تورم و افزایش قیمت ها، میزان سود شرکتها و سهامداران نیز افزایش میابد و نیاز نیست دولت هر چند سال مبلغ یارانه را ترمیم کند البته راههای دیگر و بهتری نیز هست.
واقعا نمیفهمم این آقا چی میگه مشکل کشور با حذف این مقدار اندک یارانه حذف میشه برو ارز ترجیحی رو حذف کن تا رانت ارز ترجیحی حذف بشه و شرکتها و اشخاص ذینفع میلیارد دلاری ارز ترجیحی نگیرند مشکل کل اقتصاد حل میشه اگر رانت بگیران بگذارند بابا صد میلیارد دلار ارز ترجیحی دادن این مقدار پول کلی از مشکلات کشور را حل میکنه هنوز هم رانت بگیران ول کن نیستند میخواهند بیست و هشت وپانصد هم بگیرند که غذای سگ و گربه بیاورند بعد بدهند به سگها ولی میخواهند یارانه بدهند کرامت انسانی خدشه دار میشه شما ارز را تک نرخی کنید بنزین را هم قیمت جهانی کنید که قاچاق نشه مازادش را هم به خود مردم مثل یارانه بدهید که روی مردم فشار نیاد کل این اقتصاد خراب و مسخره بازیها جمع میشه و درست میشه نه این راهکارهای دوره ابتدایی رو میدهید واقعا آدم میماند با این سطح علمی اینها پست های مهم کشور را هم میخواهند بگیرند که قبلا هم داشتند
مبلغ کلی یارانه چندان هم کم نیست ماهانه نزدیک ۲۹ همت و سالانه حدود ۳۵۰ همت که در مقایسه با بودجه کل کشور عدد بزرگ و قابل توجهیست که میتواند صرف سرمایه گذاری و بودجه عمرانی کشور شود.
واقعا نمیفهمم این آقا چی میگه مشکل کشور با حذف این مقدار اندک یارانه حذف میشه برو ارز ترجیحی رو حذف کن تا رانت ارز ترجیحی حذف بشه و شرکتها و اشخاص ذینفع میلیارد دلاری ارز ترجیحی نگیرند مشکل کل اقتصاد حل میشه اگر رانت بگیران بگذارند بابا صد میلیارد دلار ارز ترجیحی دادن این مقدار پول کلی از مشکلات کشور را حل میکنه هنوز هم رانت بگیران ول کن نیستند میخواهند بیست و هشت وپانصد هم بگیرند که غذای سگ و گربه بیاورند بعد بدهند به سگها ولی میخواهند یارانه بدهند کرامت انسانی خدشه دار میشه شما ارز را تک نرخی کنید بنزین را هم قیمت جهانی کنید که قاچاق نشه مازادش را هم به خود مردم مثل یارانه بدهید که روی مردم فشار نیاد کل این اقتصاد خراب و مسخره بازیها جمع میشه و درست میشه نه این راهکارهای دوره ابتدایی رو میدهید واقعا آدم میماند با این سطح علمی اینها پست های مهم کشور را هم میخواهند بگیرند که قبلا هم داشتند