موج بازداشت جدید و عواقب آن | احمد زیدآبادی
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار در یادداشتی تلگرامی با عنوان «موج بازداشت جدید و عواقب آن» نوشت:
«بعد از برگزاری سمیناری مجازی تحت عنوان “گفتگو برای نجات ایران” ظاهراً موجی از دستگیری چهرههای داخلی شرکتکننده در این سمینار و دایرۀ یاران مهندس میرحسین موسوی به راه افتاده است.
تاکنون کیوان صمیمی، علیرضا بهشتی شیرازی و عبدالله مؤمنی بازداشت شدهاند و قربان بهزادیاننژاد و علیرضا بهشتی فرزند مرحوم سید محمد بهشتی نیز تحت تعقیب قرار گرفتهاند.
احتمال اینکه سایر افراد حاضر در سمینار نیز به نحوی مورد برخورد قضایی قرار گیرند، منتفی به نظر نمیرسد.
قاعدتاً از منظرِ تحلیل سیاسی، میتوان به پارهای از اظهارنظرهای ایدهآلیستی و الفاظ درشت و داعیههای بدون پشتوانۀ برخی از حاضران در سمینار انتقاداتِ جدی وارد کرد و حتی جهتگیری کلی سمینار را فاقد استراتژی روشن و قابل قبول دانست، اما واکنشی که حکومت در برابر برگزاری این سمینار در پیش گرفته است، تکرار رفتار نهادینه شدهای است که وضع را برای خودش و جامعۀ ایران بدتر و وخیمتر میکند.
معمولاً هنگامی که انواع نابسامانیها بهخصوص در حوزۀ اقتصادی، جامعهای را فرا میگیرد و به تبع آن، خشم و نارضایتی عمیق بر فضای عمومی غلبه میکند، گرایش به دگرگونطلبی فزاینده هم بین نیروهای سیاسی خواه ناخواه تشدید میشود.
در واقع، گرایش روز افزون به “گذر نهایی از وضع موجود” با تکیه بر نارضایتی عمومی، معلولِ وضع وخیم زندگی مردم است، اما نظامهایی که به هر دلیلی دچار انباشت مشکلات و ناکارآمدی نهادی میشوند، به جای علتیابی صادقانه در این مورد، میکوشند تا با بزرگ نشان دادن تحرکات سیاسی رقبا و مخالفان خود، صورت مسئله را واژگونه کنند و با استفاده از حربۀ “دشمنسازی” و ضرورت سرکوب و قلع و قمع آنها، هم توجه جامعه را از مشکلات عینی به سوی دیگری معطوف کنند و هم تحرک و انگیزۀ تازهای برای بسیجِ بدنۀ اجتماعی و هواداران خود فراهم آورند.
این حربه اما برای همیشه و در هر شرایطی کارساز نیست و به کارگیری تکراری و افراطی آن، نتایجی کاملاً خلاف انتظار حکومتها به بار میآورد.
در حقیقت، در کشور ما از این حربه بسیار بیش از اندازه استفاده شده و دیگر نه فقط کارایی ندارد بلکه اقشار ناراضی را به سمت همدلی با نیروهای موردِ سرکوب سوق میدهد و دیگر نیروها را هم با انگیزههای مختلف، در جهت تشدید مواضعشان تشویق میکند.
با این حساب، اگر از منظر مصالح کلان حکومت هم که بنگریم، بازداشت حاضران در سمینار گفتگو برای نجات ایران، فقط حرکتی در جهت رادیکالیزه کردن بیشتر فضای سیاسی و دامن زدن به موج نومیدی از هر گونه تغییر و تحول و اصلاح وعده داده شده توسط مسئولان کشور است و حاصلی جز این ندارد.
راه حل معضلات انباشتشدۀ کنونی در بگیر و ببند نیست. نارضایتی عمومی را باید کاهش داد و یا از بین برد. مادامی که زمینههای نارضایتی از بین نرود، دگرگونطلبی سیاسی هم خواه ناخواه غلظت و شدت بیشتری میگیرد. یک محفل و گروه سیاسی هم که ساکت یا سرکوب شود، گروهها و محافل دیگری جای آن را میگیرند.
آن دسته از مسئولانی که به ضرورت اصلاح و تحول واقف شدهاند، لازم است در این زمینه بیشتر بیاندیشند. برخی دوستان آنها در دستگاههای حاکم که هرگونه اصلاح وضع کشور را مغایر منافع شخصی و باندی خود میدانند، دایرۀ نزدیکان مهندس میرحسین و شخص او را صرفاً بهانهای برای به هم زدن فضا و پیشگیری از تحول و اصلاح تشخیص دادهاند. مقهورِ تحلیل و عمل آنها شدن، مترادف فاجعه است!»
انتهای پیام
عمل دوستان امنیتی نوعی همراهی ناخواسته در جهت فراگیر شدن عزم جامعه برای خروج نهایی از وضع موجود است و بنده ضمن ابراز خشنودی از این بابت، پیشنهاد می کنم آدرس بدهند تا هرجا که می فرمایند خود را برای تحمل بازداشت معرفی کنیم. مطمئنا بر اثر کثرت تعداد داوطلبان بازداشت، ناچار خواهند شد از خود ما برای تامین محل نگهداری بازداشت شدگان تقاضای کمک کنند.
ما اصلاح طلبان شرکتهای پردرآمد را دردست داریم و مکانهای فرهنگی و دانشگاه ها توسط نیروهای ما اداره می شود و بسیاری مکانهای دیگر و این بلاهای بر سر مردم اکثریتش بر عهده ما هستش
چرا این مصیبتها را بر سر مردم آوردیم که حاکمیت را متهم و نظر مردم را به نفع مسایل مورد خواست خود تغییر دهیم
میدانید چیه؟؟
قانون اساسی کشور تقریبا کپی از فرانسه است و ما ایران را میخواهیم مثل فرانسه کنیم
اما به نظر من همین فردا هم صددرصد مثل فرانسه شویم ولی مشکلاتمان حل نخواهد شد بلکه اضافه میشوند
شما آنقدر وقیح هستید که مملکت رو بهم میریزین و بعد فیگور نجات ایران بخود میگیرید .
خوب کاری میکنن بازداشت میکنن . انشاالله این لانه فتنه را خراب میکنیم .
امام خمینی :
بترسید از روزی که مردم پی به ماهیت اصلی شما ببرند .
درود بر تمام کسانی که دلشان برای ایران و ایرانی می تپد
درود بر میهن پرستان
کاشکی اینها جاذبه و دافعه آقای مطهری را می خواندند