یک پیشنهاد به مسئولان مملکت
مسعودمجاوری، روزنامهنگار در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
نه نه…، نمیخواهم پیشنهاد رفراندوم یا تجمع خیابانی بدهم، جای آن حرفها که اینجا نیست. مرادم از نوشتن این یادداشت، خبری بود که چند روز پیش آمد و از ذهنم نرفت و اتفاقی بود که دیروز برایم افتاد.
خبر مربوط به رأی اعتماد مجلس به وزیر تازهٔ صنعت بود که به محض انتصابش، قیمت ماشین در بازار دوباره بالا رفت! کیست که نداند بازار منطق خودش را دارد و کسب منفعت و دفع ضرر یک اصل بدیهی در منطق بازاریست.پیام بازار به این انتصاب هم همین بود. یعنی اقتصادی که وزیر ندارد چرخش به مراتب بهتر از قبل میچرخد! حواستان هست؟ بهتر میچرخد…
اتفاقی که اما دیروز در پمپ بنزین برایم افتاد مربوط به کارت سوخت بود؛ گویا قرار است هر خودرویی که ماهانه بیش از ۱۵۰ لیتر مصرف بنزین دارد مازاد مصرف را به قیمت آزاد بپردازد که از قرار معلوم هنوز در مورد قیمت نهایی بنزین آزاد به تفاهم نرسیدهاند، می گویند این عدد از هشت تا ۱۵ هزار تومان متغیر است، راست و دروغش با خداست اما تجربه نشان داده که این گفتهها میتواند بیراه هم نباشد. سال گذشته همین موقع ارز ترجیحی را حذف کردند و من یادداشت “با نان مردم بازی نکنید”را نوشتم. البته گوشی شنوا پیدا نشد. پارسال گفتند ارز ترجیحی دارو را حذف نمیکنیم اما کردند و خدا نکند کسی دندان درد بگیرد تا به چشم ببیند که یک ورق آنتی بیوتیک مخصوص چرک دندان را باید به ده برابر قیمت پارسال از داروخانه بخرد.
من نمیدانم آنها که در این زمینه تصمیم سازی میکنند آیا اساساً میان مردم رفت و آمد دارند یا نه؟ آیا از تغییر طبقه اجتماعی بسیاری از شهروندان ایرانی باخبرند یانه؟ آیا میدانند که خط فقر برای خانوار سه نفره درتهران به ۳۰ میلیون تومان و در شهرستانها به حدود ۲۵ میلیون تومان رسیده است؟ آیا میدانند که گرانی بنزین کسب و کارهای بساری را نابود میکند و با زندگی خیلیها بازی خواهد کرد؟ خود من دوسال و اندی است که کف بازار در صنعت پخش مشغولم و شیرینی میفروشم. میگذرد شُکر، از روزنامه نگاری خیلی بهتر است، درآمدش را می گویم. حالا فکرش را بکنید با بنزین لیتری هشت هزار تومان، من چه توجیهی برای این شغل دارم؟ اگر ۱۵ تومان شود چه گلی به سر بگیرم؟ آیا سرنوشت امثال من برای تصمیم گیران مهم هست؟
اما پیشنهادم چیست؟
من از بزرگان کشور خواهش میکنم دو وزیر اقتصاد و صمت (صنعت و معدن وتجارت) همرا با رییس بانک مرکزی را به مدت یکماه به مرخصی بفرستند فقط و فقط برای یکماه این سه نهاد بدون متولی باشند تا ببینیم کار ملک و ملت به کجا میرسد. بهعنوان یک ایرانی حاضرم اگر شماره حسابی اعلام کنند یا کمپینی راه بیاندازند ۵۰۰هزار تومان برای آن یکماه به حساب این سه بزرگوار به عنوان قدر سهم خودم پرداخت کنم و تردید ندارم از حدود ۱۵میلیون “بیمه شده اصلی” سازمان تأمین اجتماعی اگر فقط ۸درصد جذب این کمپین شوند ماهانه ۶۰۰میلیارد تومان بهعنوان خالص پرداخت مردمی به حساب این سه عزیز واریز میشود. “حلال و نوش جانشان باد” ( کارکنان دولت و بیمه شدگان “نظامت سلامت”را دراین محاسبه نیاوردهام و بسیاری که بضاعتشان بیشتر است بیش از این مقدار واریز خواهندکرد)
فقط به مرخصی بروندو دیگر کارنکنند. استدعا دارم مقام و منصبشان هم از آنها گرفته نشود، بمانند،چه اشکالی دارد؟ فقط پشت میزشان نروند. وقتی از شش ماه پیش تا حالا نمودار خط فقر سوار آسانسور شده و کوتاه هم نمیآید و بالا و بالاتر میرود، آیا ارزشش را ندارد به این پیشنهاد من فکر کنید.
فقط برای یکماه این سه بزرگوار با آن مکانیزمی که عرض کردم به استراحت و تفریح بروند.
اگر شماره حساب را اعلام بفرمایید با جان و دل واریز میکنم….
انتهای پیام
مسئولان” مملکت ” شما تیتر زدید مسئولان ممکت
اصلاً برنامه ریزی این «مسئولان مملکت» که مورد خطاب واقع شده اند، همین است؛ همین اتفاقاتی که دارد می افتد و باعث شده تا خط فقر در تهران ۳۰ میلیون تومان و در شهرستان ها ۲۵ میلیون تومان بشود. در تلاش اند تا انشاالله هرچه بیشتر پیشرفت کرده و خط فقر را باز هم بالا و بالاتر ببرند.