ناگفتههای خیریه امامرضا
روزنامه ی شرق در گزارشی نوشت: خیریه امام رضا(ع) در یکی از بزرگترین اقداماتش تصمیم گرفت به یکی از معروفترین پزشکان ایرانی در دنیا کمک کند تا مرکز تخصصی مغز و اعصاب را در تهران راهاندازی کند. برای این کار در شورای شهر مصوبه میگیرد و خیلی از اعضای شورای شهر هم پایش را امضا میکنند. خیریه امام رضا (ع) طبق آنچه در روزنامه رسمی ثبت شده است، در فروردین سال ٩٣ به ثبت رسیده و بهجز زهرا مشیر – همسر شهردار تهران که در ١٠ سال اخیر با هیچ رسانهای گفتوگو نداشته است- دیگر اعضا عموما چهرههای رسانهای نیستند. زهراسادات مشیراستخاره، همسر محمدباقر قالیباف است. فرهاد یعقوبیقزوینی که در روزنامه رسمی سمت رئیس هیأتمدیره را برای او آوردهاند.
او سالها قبل وقتی قالیباف فرمانده نیروی انتظامی بود، معاون هماهنگی در نیروی انتظامی تهران ًبزرگ بود. عضو دیگر هیأتمدیره این خیریه رضا شیرانخراسانی است که گفته میشود بهعنوان یکی از دوستان قدیمی شهردار تهران در برنامههای انتخاباتی او نقش مؤثری داشته است. محمدباقر ضمیرخرسندی یکی دیگر از اعضای هیأتمدیره است که فردی رسانهای نیست؛ اما در همان سال ٩٣ اسمش در هیأتمدیره «شرکت توسعه بازرگانی بینالمللی شهر» که بیارتباط با شهرداری تهران هم نیست، ثبت شده است. نفر دیگر این خیریه مصطفی غفاری، دستیار پرفسور سمیعی است. سیدعباس متولیعنبرانی هم بهعنوان مدیر پروژه ساخت بزرگترین بیمارستان فوقتخصصی مغز و اعصاب جهان معرفی شده است. محمدتقی کشاورز نیز در هیأتمدیره این خیریه حضور دارد؛ اما اطلاعات بیشتری از او وجود ندارد. این خیریه قبل از تأسیس هم فعالیتهای زیادی داشته و بسیاری از اقدامات حوزه زنان بیسرپرست را که در حیطه کاری خانم مشیر بوده پوشش میداده و بخشی از این اقدامات هم به سال ٩٢ برمیگردد. بسیاری از این اقدامات که شکلی مردمی و نیکوکارانه فراگیر دارد، نمودی خداپسندانه در جامعه پیدا کرده و در لایه اول همان نگاه خداپسندانه را هم القا میکند؛ اما ازآنجاییکه شهردار تهران از سال ٨٤ تاکنون در حال ساختن یک اتاق شیشهای است که همه عملکرد شهرداری تهران در آن دیده شود و هنوز این وعده محقق نشده، آمارهای این خیریه با هم نمیخواند. خیریهای که در این سالها طرحهایی مانند «همه با هم برای هبه» و «باشگاه نیکوکاری» را اجرا کرده و جمع زیادی از مردم را به زیرمجموعههایش اضافه کرده است، باید درباره بسیاری از حوزههای خود شفافیت بیشتری داشته باشد. طرحهای ریز و درشت و موفق و متوقفماندهای که در این سالها در معاونت امور زنان و دفتر مشاوره خانم مشیر در شهرداری تهران برای زنان و محرومان انجام میشد، پس از تأسیس مؤسسه خیریه امام رضا یکجا به این مؤسسه واگذار شد. نمونههای کمک شهرداری به این خیریه و البته زنان سرپرست خانوار کم نبوده است. بهعنوان نمونه در همان روزهایی که توافق برای مرکز بینالمللی مغز و اعصاب پرفسور سمیعی نهایی میشد و درعینحال اعضای شورای شهر در حال مذاکره برای رفتن به فرمانداری و ثبتنام دوره بعدی شورای شهر تهران بودند، شهرداری تهران لایحه «مجوز اهدای وسایل و اثاثیه اسقاط و مستهلک مازاد بر نیاز شهرداری تهران به زنان سرپرست خانوار، بدسرپرست و خودسرپرست نیازمند و مؤسسات خیریه مرتبط» را به شورا آورد که اعضای شورا این لایحه را در شأن خانوادههای نیازمند ندانسته و درعینحال آن را دارای اشکال حقوقی دانستند. حبیب کاشانی دراینباره گفت «در این لایحه شأنی برای خانوادهها در نظر گرفته نشده است». خسرو دانشجو، سخنگوی شورای سوم هم تأکید کرد: «در شهرداری تهران یک آییننامه مالی وجود دارد که میتوانند تمام اثاثهایی را که مازاد بر نیازشان است در تشریفاتی بفروشند و براساس ماده ١٦ و ١٧ به هر کسی که میخواهند، کمک کنند»؛ اما رسول خادم، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران نیز در این باره گفت: «امکان کنترل هبه بسیار محدود است و بههمینخاطر بهتر است به عنوان کمک به ردیفهای مربوط به زنان سرپرست خانوار اجازه فروش اثاثیه و لوازم اسقاط و مستهلک مازاد تا سقف دو میلیارد تومان داده شود». در نهایت هم اعضا با همین تغییر مدنظر خادم سقف را تا سه میلیارد بالا بردند و لایحه را تصویب کردند.
ابهاماتی که حلنشده ادامه دارد
خیریه امام رضا مدتی بعد بالاخره سنگ بزرگ خود را برداشت و با پشتوانه مردمی و نیکوکارانه و البته همراهی نام یک پزشک معتبر، بنای پروژهای را گذاشت که تا امروز درباره جزئیات آن حتی اعضای شورای شهر هم به طور کامل اطلاعی ندارند. بنای این پروژه از سال ٨٩ با زیربنای ٧٩هزار و ٦٧٠ مترمربع در منطقهای بالای دریاچه چیتگر و در غرب تهران آغاز شد؛ اما این مختصات در بهمنماه سال ٩١ به یک ساختمان ١١طبقه با زیربنای ٣٥هزارو ٦٢٠ مترمربع تغییر کرد. درباره این پروژه هم که کلنگ آن را شهردار تهران با حضور میهمانان خارجی بر زمین زد، اعضای شورای شهر تهران در جریان نبودند و این بیاطلاعی را بارها اعلام کردند. روند اعتراض اعضای شورا درباره این خیریه و عملکردش بهویژه در پروژه مرکز تخصصی مغز و اعصاب از همان سال ٩١ ادامه دارد. مهدی چمران اردیبهشت سال گذشته در ادامه ابهامات درباره کمک شهرداری تهران به خیریه امام رضا(ع) در توضیحی به خبرنگاران درباره پرداخت دومیلیاردو٥٠٠میلیونتومانی به خیریه امام رضا(ع) که در بند ٩ تبصره ٢٣ قانون بودجه سال ٩٤ شهرداری تهران آمده است، توضیح داد و گفت: «این مسئله مربوط به سازمان خیریهای است که برای ساختن بیمارستان مغز و اعصاب جناب آقای پروفسور سمیعی بیان شده.
جمعی خیریهای درست کردهاند به نام خیریه امام رضا(ع) و عدهای به عنوان کار خیر رفتهاند و عضو هیأت امنای این خیریه شدهاند و بیش از ٧٠،٦٠ میلیارد تومان کمک از مردم جمع کردند. (مراسم گلریزان خیرین برای تکمیل اولین مرکز تحقیقات علوم مغز و اعصاب ایران). این مسئله ربطی به افراد و اعضای شورای شهر ندارند». اما این توضیحات، آن توضیح اصلی درباره این خیریه و این پروژه پرابهام نبود و در ادامه اعضای شورا و افکار عمومی باز هم اعتراض داشتند. اسفند سال ٩٤ هم در جریان بررسی بودجه سال ٩٥ سقف اعتبار کمک ٣٥میلیاردی به احداث بيمارستان مغز و اعصاب وابسته به مؤسسه خيريه امام رضا(ع) که مهدی چمران بر اصلاح اساسنامه آن تأکید کرد، فاطمه دانشور، عضو کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران در صحن علنی شورا بر شفافیتنداشتن مسائل این خیریه و پروژهاش تأکید کرد و گفت: «دو سال قبل به اتفاق آقای تندگویان بازدیدی از این بیمارستان داشتیم، اما با نامهنگاریهای زیادی که انجام شد مستندات این مؤسسه خیریه برای من ارسال نشد.
در آن جلسه کپی بدون مهر و امضای اساسنامه به ما داده شد که حتی همان کپی اساسنامه مطابق استانداردهای خیریه نیست. با وجود بازبودن موضوع اساسنامه و نداشتن چارچوب، ابهام بزرگی درباره این بیمارستان، بدون پاسخ وجود دارد. اگر این ابهامات به صورت روشن برطرف نشود، کمک به این بیمارستان قانونی نیست». این عضو شورا درعینحال سؤالاتی را درباره مؤسسه خیریه امام رضا(ع) مطرح کرد و گفت: اوراق مربوط به این مؤسسه مبهم است و در هیچ کجای اساسنامه، اسم پروفسور سمیعی وجود ندارد. اسم ایشان به عنوان نماد است که به صورت قانونی در اسناد وجود ندارد. دانشور تأکید کرد سازمانهای وابسته به شهرداری، روشهای سهلی را درباره این مؤسسه خیریه به کار گرفتهاند که جای سؤال دارد. او با طرح این سؤال در صحن شورای شهر که چرا این مؤسسه خیریه نباید مراحل تشریفات را طی کند؟ چرا طرح هبه را به عنوان سادهترین کاری که در مقایسه با احداث بیمارستان بسیار کوچک است و به درد اقشار مختلف جامعه میخورد، با اینهمه اما و اگر اجرا میکند؟ ادامه داد: امیدواریم حسابرس، اسناد مربوط به این مؤسسه را تهیه کند و به ما بدهد.
البته به این درخواست دانشور که بعدها از سوی تعدادی دیگر از اعضا خواسته شد، هیچ گاه از سوی شهرداری توجه نشد و به آن جواب داده نشد. دراینباره علیرضا دبیر، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شهرداری تهران که این روزها سکوتی قابل توجه در پرونده مربوط به شهرداری دارد، پیشنهاد کرد قدرالسهم مردم تهران از مؤسسه خیریه امام رضا(ع) مشخص شود. او با بیان اینکه این خیریه از سال ٩١ در بودجه شهرداری تهران ردیف اعتباری جداگانه داشته است، گفت: باید مشخص شود مردم تهران در سالهای اخیر چقدر به این مؤسسه خیریه کمک کردهاند و مهمتر اینکه باید مشخص شود این مؤسسه خیریه وقف عام، خاص یا ولی فقیه است.
یک برنامه تلویزیونی و بلند شدن صدای اعتراض
دهم مهر که پروفسور سمیعی میهمان برنامه تلویزیونی «دورهمی» بود، در کنار توضیحات مفصلی که درباره مرکز مغز و اعصاب داد، در جملهای که همهجا پخش شد، گفت: «شخص شهردار نهایت همدلی و کمک را به بنده کرد و همیشه میگفت من بهعنوان شهروند کمک میکنم، نه شهردار» . بعد هم مهران مدیری – مجری برنامه – در میان این برنامه که جهتی تبلیغاتی به خود گرفته بود، از شهردار تهران برای حضور در برنامهاش دعوت کرد. همین چند دقیقه برنامه تلویزیونی همان اتفاقی بود که شمشیر دولبه برای شهردار تهران شد و صدای اعتراض را دوباره بلند کرد. جلسه علنی همان هفته اعضای شورا در صحن علنی برای کمکهای شهرداری تهران به این مرکز و شفافیتنداشتن آن، مجددا اعتراض کردند. رحمتالله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران به همین جمله پروفسور سمیعی درباره کمک قالیباف به این بیمارستان اشاره کرد و گفت: «شهردار تهران گفته است من به عنوان یک شهروند و نه شهردار به این خیریه و پروژه کمک میکنم، اما در چند سال گذشته چند ده میلیارد تومان از منابع شهر برای این خیریه در شورای شهر مصوب شده است». حافظی با بیان اینکه از سال ۹۱ به این خیریه کمک میشود، افزود: این کمکها برای چه کسی است و چگونه هزینه میشود، باید این موارد مشخص شود. حرف اصلی حافظی این بود که چنین بیمارستانی که با پول مردم شهر تهران و پول خیران ساخته شده، پس از احداث و بهرهبرداری چقدر برای مردم شهر تهران است!؟ او تأکید کرد: حدود پنج ماه پیش اعلام شد تفاهمنامهای با این خیریه انعقاد میشود تا پس از اتمام ساخت بیمارستان، خدماتی به شهروندان ارائه شود که تاکنون این تفاهم نامه نهایی و مبادله نشده است.
در همان جلسه حجتالاسلام ناصحی، رئیس کمیسیون فرهنگی و عضو اصولگرا و همیشه ساکت شورا صدای اعتراضش بلند شد و خطاب به امانی، معاون شهردار که در جلسه بود، گفت: شما برای این خیریه ٢٥ میلیارد تومان گذاشتهاید، اما برای پروژه یادگار امام که سالهاست روی زمین مانده ١٣ میلیارد را هم اختصاص ندادهاید! این برخورد، برخورد سلیقهای است. امانی هم به او جواب داد که ما درباره خیریه امام رضا زمینی را تهاتر کردیم به قیمت ٢٥ میلیارد تومان و پولی ردوبدل نکردیم. محسن سرخو، عضو دیگر شورا هم بیان كرد: برای هر پروژهای در شهر که اعتباری دارد، بالاخره در گزارش سالانه یا پایان سال گزارشی میآوردند اما در مورد این خیریه تاکنون هیچ گزارش عملکردی نداشتهایم و این اصلا توجیه ندارد. اعتراضات به این خیریه در این چند روز هم ادامه داشت تا اینکه رحمتالله حافظی که این روزها به جبران سکوت ٣٠ عضو دیگر درباره گزارشهای حسابرسی و تفریغ بودجه، دست روی جزئیاتی از گزارش تفریغ بودجه سال ٩٠ گذاشته است، روز جمعه در توییتر خود نوشت: «واگذاری ٤٩هزارو ٦٠٨ متر زمین در منطقه ٢٢ به خیریهای که همسر قالیباف عضو هیأت امنای آنجاست، به قیمت هر متر ١٤٩ هزار تومان از مصادیق خدمت به شهدا!» این توییت در همین چند روز بازخوردهای فراوانی داشت و بسیاری از منتقدان به او و طرفداران شهردار تهران میگفتند، بسیاری از اعضای شورا از جمله خود حافظی پای چنین مجوزهایی را برای احداث این بیمارستان و کمکها به این خیریه امضا کردهاند اما نکته اصلی اینجاست که آیا اعضای شورا میدانستند قرار است زمینهای شهر تهران با قیمت ١٤٩ هزار تومان به فروش برسد؟ و آیا شهردار تهران چنین موضوعی را در توضیحاتش به آنها گفته بود!؟ البته شهرداری تهران در کانال سخنگویی یکطرفه خود روز شنبه اعلام کرد که زمین خیریه امام رضا(ع) به نرخ کارشناسی روز از شهرداری تهران خریداری شده و امتیاز مالکیت این بیمارستان متعلق به هیچ شخص حقیقی و حقوقی نیست. چرا شهرداری تهران به ابهاماتی که در این سالها برای اعضای شورای شهر تهران (افراد حقوقی و نماینده مردم) روشن نشده و همچنان باقی مانده، پاسخ نداده است و حالا درباره یک توییت از یک عضو توضیحاتی اجمالی میدهد!؟
انتهای پیام
بالاخره آش اينقدر شور شد كه صداى آشپز هم دراومد ! بنظر من اين اعتراضات نه تنها راه به جائى نمى بره بلكه بى فايده هم هست، چرا ؟ چون قلدرى و گردن كلفتى خيلى وقته توى مملكت باب شده، هر كى گردن كلفت تر محبوب تر و مصون تر ! مگه كسى اين روزها ميتونه به سردار دكتر كاپيتان بگه بالاى چشمت ابروست ؟ آقا نماد مديريت جهاديست ! بدبختى اين مملكت از وقتى شروع شد كه زبان گوياى مطبوعات و رسانه هاى آزاد را بريدند !