آیتالله مصباح! حتی یک نفر هم نیست؟
علی شکوهی، روزنامه نگار در یادداشتی در روزنامه ی اعتماد نوشت:
✅ اخیرا آیتالله مصباح یزدی در سخنانی گفت: «در مسئله ولایتفقیه من در بین سیاسیون فرد کاملا باورمند به ولایتفقیه بر اساس قرائت امام خمینی(ره) را سراغ ندارم… البته برخی به خاطر ساکت کردن مردم یا ملاحظاتی سخنانی درباره ولایتفقیه بر زبان میآورند؛ اما نوع رفتار و برخی دیدگاههای آنان نشان میدهد که در دل چندان به این موضوع اعتقاد و باور ندارند». این سخنان اگر واقعا عین کلام ایشان باشد از جهاتی قابل تامل است و از جهاتی دردناک و البته به گمان بنده یک گزاره غلط است که میتوان با آن مخالف بود. در این باره نکاتی را متذکر میشوم.
✅ اول- در این سخن این امر گزارش شده است که «سیاسیون» به نظریه ولایت فقیه امام خمینی(ره) کاملا باور ندارند و اگر سخنی در این باره میگویند چندان از سر اعتقاد نیست. وی تمایزی هم میان سیاسیون قایل نشد و بیان نکرد که سیاسیون طیف خاصی چنین هستند و بنابراین حضرت آیتالله مصباح، حتی در جریان موسوم به اصولگرا هم کسی را سراغ ندارد که معتقد به نظریه ولایت فقیه با قرائت امام خمینی(ره) باشد. البته شاید منظورش فقط مسئولان قوا و مدیران ارشد سه قوه و نمایندگان مجلس باشد یا حتی ممکن است فعالان سیاسی از احزاب و گروهها را مدنظر داشت اما در این بیان کلی ایشان هیچ کسی مصون نمیماند و همه به عنوان کسانی معرفی میشوند که اندیشه ولایت فقیه با قرائت امام خمینی(ره) را باور ندارند.
✅ دوم- در سخن آیتالله مصباح یک نکته پنهان هم وجود دارد و آن متهم کردن «سیاسیون» به گونهای نفاق و ریا است. به باور ایشان کسانی که اکنون در کشور با عنوان «سیاسیون» شناخته میشوند واقعا اعتقادی به این نظریه ندارند و اگر چیزی را بر زبان میآورند «به خاطر ساکت کردن مردم و ملاحظاتی دیگر» است. این اتهام قطعا از نظر شرعی نیازمند اثبات است و طبعا بسیاری از سیاسیون با این قول آیتالله مصباح موافقت ندارند.
✅ سوم- معلوم نیست که ایشان در بیان این سخن، صرفا نقدی را متوجه سیاسیون کشور کردهاند تا آنان را از چشم و دل مردم معتقد بیندازند یا اینکه قصد ارایه گزارش واقعی از وضعیت اعتقادی سیاستمداران کشور داشتهاند. اگر هدف اول مد نظر بوده باید بدانند که وضعیت اعتقادی اقشاری از مردم و جامعه به شکلی است که سخن ایشان را خیلی جدی نمیگیرند و این ادعا را دلیل از دست رفتن دین و ایمان سیاسیون تلقی نمیکنند. اگر هدف ایشان دادن گزارش واقعی از وضعیت اعتقادی مسئولان است بهصراحت باید گفت که این ادعا واقعیت ندارد و بخش عمده مسئولان نظام و سیاسیون کشور به ولایت فقیه با قرائت امام خمینی(ره) همچنان معتقدند اما قرائت امثال آیتالله مصباح را منطبق با نظریه ولایت فقیه امام نمیدانند.
✅ چهارم- اگر فرضا این ادعا درست باشد، باید گفت ایشان به یک شکست بزرگ نظری و عملی نظام اعتراف کردهاند. قرار بود اندیشه امام خمینی(ره) در جامعه اسلامی مبنای عمل قرار بگیرد و مردم و مسئولان و نخبگان با اعتقاد به این اندیشه در مسیر عملی کردن آن تلاش کنند. حال یک آیتالله سرشناس رسما اعلام میکند که کسی را در میان سیاسیون داخل کشور سراغ ندارد که به این اندیشه معتقد باشد. آیا این گونه سخن گفتن زیرسوال بردن انقلاب و مسوولان و سیاهنمایی در باره میزان نفوذ اندیشه امام خمینی در جامعه نیست؟
✅ پنجم- با فرض اینکه سخن آیتالله مصباح درست باشد آن وقت این پرسش مطرح میشود که علت این امر چیست یعنی چرا سیاسیون کشور به ولایت فقیه با قرائت امام خمینی باور ندارند؟ آیا این نظریه قدرت اقناع سیاسیون را ندارد و نظریه ضعیفی است که کسی را با خود همراه نمیکند؟ آیا سیاسیون کشور از عقل و منطق برخوردار نیستند و حرف حق را نمیپذیرند و عمدا به مخالفت با این اندیشه برمیخیزند؟ آیا آنان به نظریه ولایت فقیه با قرائت دیگری باور دارند؟ آیا این نظریه در عمل ناکام بوده و معتقدان دیروز هم امروز از این نظریه دور شدهاند؟ پاسخ به این پرسشها را هم باید آیتالله مصباح بدهند.
✅ ششم- مهمترین سوالی که در باره این سخن آیتالله مصباح باید مدنظر قرار داد این است که آیا خود ایشان به نظریه ولایت فقیه با قرائت امام خمینی(ره) باور دارند یا اینکه نظریات دیگری را که مقبول خودشان است به عنوان نظریه امام خمینی معرفی میکنند؟ مطابق بررسیهای صورت گرفته و نقدهایی که بر اندیشه سیاسی آیتالله مصباح از سوی منتقدان نگاشته شده است، خود ایشان به قرائت امام خمینی از نظریه ولایت فقیه باور ندارد. موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی تاکنون کتابها و مقالات متعددی را در این زمینه منتشر کرده است که نشان میدهد آرای سیاسی آیتالله مصباح در بسیاری از حوزهها با نظریه ولایت فقیه امام خمینی در تعارض است. نگاه امام خمینی به نقش مردم در حکومت دینی و در ایجاد مشروعیت برای نظام اساسا در تعارض با امثال مصباح یزدی قرار دارد که هیچ نقشی برای رای مردم در مشروعیت نظام قایل نیستند. به تبع این بحث، امام خمینی به جمهوریت نظام اعتقاد واقعی داشت ولی در اندیشه سیاسی آیتالله مصباح هیچ شأنی برای جمهوریت نظام نمیتوان پیدا کرد. امام خمینی از افزودن عنوان «دموکراتیک» به جمهوری اسلامی جلوگیری کردند با این استدلال که جمهوری اسلامی در ذاتش دموکراتیک و مردمسالار است اما آقای مصباح اساسا اسلام و دموکراسی را در ضدیت با یکدیگر معرفی میکند و از دل اندیشه ایشان یک نظام سیاسی مردمسالار استخراج نخواهد شد.
✅ هفتم- گزارش آیتالله مصباح درست نیست. غالب سیاسیون ما به نظریه ولایت فقیه با قرائت امام باورمندند ولی به برداشت خاص آیتالله مصباح کافرند. خوب است ایشان اجازه دهد که نظریه امام را دیگران نمایندگی کنند نه ایشان که غالب باورهایش در تعارض با نظریه امام قرار دارد.
انتهای پیام
نه تنها برخى از مسؤلین که بسیارى از افراد دیگر هم !
ایشان گفتند/ برخی/ افراد بنابراین تمام استدلالهای شما که فرمودید باطل است . همه را نگفتند .
یاد شعر مرحوم پروین اعتصامی افتادم .راستی شیخنا چرا انانیکه برایشان ارض وسما را گشتید وهمانندی ندیدید …….درامدند.