«بستن مراکز کمیته امداد امام در افغانستان، ادامهی فروریزش نمادهای ج.ا. توسط طالبان!»
امان الله دهقانفرد، دیپلمات سابق ایران در افغانستان در یادداشتی با عنوان «بستن مراکز کمیته امداد امام در افغانستان، ادامهی فروریزش نمادهای ج.ا. توسط طالبان!» نوشت:
بیش توضیح) تعطیلیِ دفاتر کمک رسانی جمهوری اسلامی به محرومان، بیماران و فرودستان در مرکز و چند ولایت دیگرِ افغانستان. جلوگیری از فعالیت های بشردوستانه و غیر انتفاعیِ کمیتهی امداد حضرت امام خمینی ره بنیانگذار فقید انقلاب و رهبر مسلمانان جهان. اخراج غیرمنتظره، اما از قبل قابل پیش بینیِ! نمایندگان مراکز کارآموزی به اقشار مختلفی از جوانان و آسیب پذیران. سخت گیری بر سر راهِ فعالان فرهنگی و امدادرسانان مرتبط با سفارت و سایر نمایندگی های سیاسی و رسمیِ ایران و ادامهی تنگ نمودن عرصه و میدان بر نمادها و نشانه های کشورمان در تمامی مناطق این کشور مسلمان و حذف گام به گام آن و… از اقدامات عملیاتی شده ای است که طی دو سال گذشته و پس از جابجاییِ برنامه ریزی شدهی قدرت بین اشغالگران و طالبان به انجام رسیده و طیّ روزهای گذشته تشدید گردیده است. در همین رابطه نکاتی را یادآور می شویم.
اول) کمیتهی امداد حضرت امام ره، سال ۱۳۷۱ و پس از روی کار آمدن دولت مجاهدین، فعالیتش را در کابل و چند ولایت دیگرِ افغانستان آغاز و حتی در دو دهه حضور اشغالگران آمریکایی و غربی نیز مشکلی برای ادامهی حضور و ارایهی خدماتش بوجود نیامده و تا همین چند روز قبل، به خدمت رسانیِ خود برای تعدادی از خانواده های بی بضاعت ادامه می داد. طی این مدت تنها از سال ۷۷ تا ۱۳۸۱، دقیقا مدت کاملِ دورهی اول از حاکمیت انتحاریان طالبان، دفاتر این کمیته و مراکز مربوطه جمع آوری و با مسئولین و مامورین شان برخورد قهری صورت گرفته بود!
دوم) طی نزدیک به نیم قرن گذشته، به دلیل گسترده شدن چتر جنگ های خانمانسوز قومی و حضور اشغالگران شرقی، غربی و دخالت برخی سرویس های اطلاعاتی منطقه ای!، فقر و محرومیت بین مردمان این همسایهی مصیبت زدهی مشرقی همچنان رو به افزایش نهاده و به همین دلیل، پای «صد»ها مؤسسه و مراکز خیریه و کمک رسانیِ بین المللی به این وادی باز شده که بیش از ۹۵ درصد آنها با تابعیت ممالک اروپایی و غربی بوده و تا همین الان هم فعالیتشان همچنان، بدون مزاحمت و ممانعت حاکمان فعلی، ادامهدار گردیده است.
سوم) بر اساس بررسی های صورت گرفته، علی رغم «ناچیز» بودن آمار و ارقام کمک های کمیتهی امداد امام ره در مقایسه با اکثر مراکز مشابهِ منطقه ای، در عین حال اما بیشترین حساسیت سرویس های امنیتیِ غربی روی همین نهاد متمرکز و طی سال های گذشته برای تعطیلی آن اقدامات عجیب و غریبی صورت گرفته است. تنظیم هزاران گزارش پنهان و آشکارِ جهتدار علیه آن توسط جاسوسان و عوامل نفوذی آنان و زمینه چینی جهت ممانعت از مساعدت به مردمان و محرومان از جانب ایشان، تحقیقا، از مهم ترین علل ورود طالبان به اجرای ماموریت محوله از طریق دوستان غربی شان محسوب می شود!
فراموش نکنیم) تمام اقداماتی که طی ماههای گذشته علیه منافع نظام اسلامی و فرهنگ و تمدن ایرانی و خراسانی توسط حاکمان آموزش دیدهی پشتونی، بهصورت گام به گام اجرا گردیده و یا در حال عملیاتی شدن است، عینا، در اولین تجربهی «ماموریت» قبلی شان نیز به شکل «یکباره» انجام شده بود. موضوعی که در جریان همین «جابجاییِ» جاریِ قدرت بین اشغالگران و عناصر طالبان قابل ردیابی بوده و از قبل، توسط کارشناسان بیطرف کاملا «پیش بینی» و حتی به سمع و نظر «اقلیت» تصمیمگیر در کشور نیز رسانیده شده. «اِعمالِ»محدودیت بر سر راه تمامیِ نمادهای مرتبط با ایرانیان و «اخراج» تنها نهاد کمکرسان ایرانی به محرومان، آن هم در حالی که همین الان صدها پایگاه غربی و عربی با دهها هزار مامور و کارمند بومی و رسمی همچنان از پایتخت گرفته تا اعماق روستاها، به فعالیت مشغول هستند، مسالهای «عادی» است آیا!؟
اطمینان داشته باشید) برخورد قهرآمیز حاکمان تحمیلیِ فعلی طالبان، با همهی آنچه رنگ و بوی فرهنگ، تاریخ، زبان و مذهب ایرانیان و خراسانیان دارد، با شدت بیشتری در آیندهی نهچندان دور ادامه خواهد یافت. همچنان که طی همین مدت دو ساله نیز با روندی ویژه، هر کاری از دستشان برآمده انجام دادهاند. مشکل ما با این اقلیت قبیلهگرا و ناهمسو با اکثریت افغانستانیان نیست، چه اینکه به دلایل مختلف و نظر به تجربهای که سابقا و لاحقا از شکل حکومت داری و نحوهی اجرای سیاستهای جاریِ اینان به دست آمده «قطعا» با بن بست مواجه و قادر به انجام تعهدات منطقه ای و تعاملات جهانی نخواهند بود. بلکه دقیقا با اقلیتی است که در همین روزی که تمام دفاتر کمیته امداد و مراکز زیر مسئولیت آن تعطیل و ده ها مدیر و کارمندشان بیکار و اخراج گردیده اند، متاسفانه در مهم ترین نوبت اخبار سراسری صدا و سیمای ج.ا. فیلم مربوط به تجمع «چندین نفری»! و تقدیر و تشکر تعدادی اهالی کابل از سران طالبان و ماموران نظامی و امنیتی شان بابت منفجر نشدن بمب بین عزاداران حسینی ع را پخش نموده و هیچ اشاره ای به محدودیت های مستمرّ آنان علیه منافع همین فارس زبانان، پیروان مولای متقیان و کشورمان صورت نمی گیرد.
به نظر شما، همهی این فعالیت ها برای «عادی انگاریِ» اقدامات سخت طالبان، آن هم در چند ردهی فرهنگی، رسانهای، سیاسی و حتی سفارتخانه ایِ کشور، می تواند صرفا امری «تصادفی» باشد! و مراکز امنیتی و سازمان های دست اندرکار سیاست خارجی و داخلی، احساس نمی کنند «پشت» این وقایع، دست هایی مشترک و «هم آهنگ»! با طراحان جابجایی قدرت در دوحهی قطر، وجود دارد! یکی از «پاسخ»های مشروعِ «عُرفی» نمی تواند اخراج سریعِ حداقل «۹۹۹»هزار نفر از ۱۰ میلیون همقطاران، همریشان! و همکیشانِ غیرمجازِ همین ملاصاحبان افغانستانی باشد که سال هاست در بهترین نقاط کشوری و باغ ویلای های شمالی، غربی و جنوبی زندگی فرموده و ماهانه صدها میلیون دلار ارز داخلی را برای مصارف ماشین ضد ایرانی به قندهار، کابل و قبایل شرقی منتقل می نمایند آیا!؟
انتهای پیام