نگاه قابل تامل یک اصولگرا به دفتر اتحادیه اروپا در تهران
عبدالله گنجی، مدیر مسوول روزنامه ی جوان در سرمقاله ی این روزنامه ی اصولگرا درباره ی افتتاح دفتر اتحادیه ی اروپا در تهران در آینده، نوشت: بنابراين چه لزومي دارد دخمهاي كه قرار است پاتوق جايزه حقوق بشري به مخالفان نظام و افرادي باشد كه خود پرورش داده و گسیل داشتهاند باز شود؟
به گزارش انصاف نیوز، متن کامل این سرمقاله با تیتر «دخمه شخصيت پردازی باز نكنيد» در پی می آید:
خبرهاي موثق حاكي از آن است كه دولت و اتحاديه اروپا در صدد افتتاح دفتري براي اتحاديه مذكور در تهران هستند و معاون وزير خارجه اعلام کرد در چند ماه آينده اين كار انجام خواهد شد. چندي پيش نيز «قانون گسترش روابط با ايران» در پارلمان اروپا به تصويب رسيد كه شروط آن براي هر ايراني شرمآور خواهد بود. روزهاي گذشته نيز رسانههاي اصلاحطلبان ضمن پرداخت پرشعف و مشتاقانه به موضوع، سياست آمريكاستيزی را نيز ترك برداشته اعلام كردند اما آنچه «دولت محرمانه» ايران به آن در افكار عمومي نميپردازد چرايي ايجاد اين دفتر است.
اكنون كشورهاي اروپايي در ايران داراي سفارت هستند و تعاملات آنان برقرار است. كنش جمعي آنان نيز توسط سفارت كشوري كه نمايندگي دورهاي آنان را به عهده دارد انجام ميشود و معمولاً اعتراضهاي احتمالي دولت ايران به مواضع اتحاديه اروپا با احضار سفير كشوري كه رئيس اتحاديه است صورت ميگيرد.
حال بايد پرسيد ما در رابطه با اروپا چه خلأيي داريم كه با اين دفتر در صدد پركردن آن هستيم؟ آنان نياز به گشايش اين دفتر دارند يا ايران؟ نياز ما نسبت به اروپا معمولاً بدهوبستانهاي اقتصادي است. تكنولوژي آنان از يك سو و فروش نفت و چند كالاي ديگر ما عمده اين بده و بستان است. اما اتحاديه اروپا هم اينگونه فكر ميكند؟
آيا آنان دفتر را براي تسهيل مراودات اقتصادي ميخواهند؟ فرآيند انتقال كالا و خدمات معمولاً بين كشورها و شركتها انجام ميشود و اتحاديه نقش مستقيمي در آن ندارد به همين دليل تفاوت نگاه در بين كشورهاي اروپايي به ايران نيز قابل درك است. اما قانوني كه اخيراً تصويب شد از نفي قصاص گرفته تا به رسميت شناختن اسرائيل را از ما ميخواهد.
آنچه اتحاديه اروپا تاكنون عليه ما يكپارچه و به صورت اتحاديهاي انجام داده است مسائل مربوط به هويت حقيقي نظام جمهوري اسلامي و عموماً سياسي است. بخش پنبهاي و نرم مبارزه با انقلاب اسلامي در طرح تقسيم اروپا – آمريكا به اروپا سپرده شده است و به همين دليل آنچه را قبلاً در يك سفارت انجام ميدادند ميخواهند در يك دفتر مركزي انجام دهند و آن حمايت حقوق بشري از مخالفان اجراي احكام اسلام و نظام جمهوري اسلامي است. بدون ترديد اتحاديه اروپا دفتر تهران را حداقل براي چهار مساله ميخواهد.
1- حمايت حقوق بشري از مخالفان نظام، منكران قصاص اسلامي، همجنسگرايان و تلاش براي همترازي اين شاخصها با غرب.
2- شخصيتپردازي يكي از سياستهاي غرب براي جوامع شرقي است كه معمولاً با بورسهاي تحصيلي، جوايز بهاصطلاح بينالمللي و شناساندن افراد همسو در رسانهها انجام ميشود. در اين بخش حاميان دموكراسي و حقوق بشر غربي از طريق دفاتر مذكور شناسايي و امر شخصيتپردازي يا آموزش انجام ميشود. بورسهاي تحصيلي و شكار نخبگان نيز بخشي از اين مأموريت است. شخصيتپردازيهايي كه در اين حوزه انجام ميشود ابتدا از تربيت شروع و سپس به عنوان پيادهنظام غرب عمل ميكنند و هنگام مواجهه نظام با آنان غرب يكپارچه پشت آنان، قرار ميگيرد و از پياده نظام خود با هويت روشنفكر، عناصر حقوق بشري و… حمايت ميكند. حمايت از زندانيان در چهار سال گذشته و اعطاي عريان جايزه به آنان حتي در درون ايران، بخشي از اين تعامل است. خانم اشتون هنگام سفر هستهاي به ايران به اين مقوله هم وارد ميشد و نمايندگان مجلس اروپا بارها براي اين مسئله به ايران آمدند.
3- تبيين و تحميل استانداردهاي حيات سياسي اجتماعي غرب به عنوان «استانداردهاي جهانشمول» بخشي از مأموريت اين دفتر خواهد بود. بدون ترديد و بدون تعصب و تحقيقاً نهادهاي بينالمللي ابزارهاي مشروعيت ساز نظام سلطهاند و همين نهادها امر استانداردسازي حيات غربي در جوامع ديگر را به عهده دارند و شرايطي را كه براي ارائه خدمات قرار ميدهند همان استانداردهاي حيات غربي است.
به طور مثال دولت هاشمي پيشگيري از مواليد را پذيرفت تا بانك جهاني و صندوق بينالمللي پول به وي وام بهداشت و درمان بدهند.
4- زمينهسازي و فشار ديپلماتيك براي تعديل رويكرد انقلابي نظام نسبت به صهيونيستها و نهايتاً تلاش براي به رسميت شناختن آن بخشي از پروژه ايجاد دفتر در ايران است. وزير خارجه انگليس در هفته دولت 1394 سفارت اين كشور را افتتاح كرد و با صراحت از تفاوت نگاه دولت مستقر در ايران به اسرائيل با دولتهاي قبلي سخن گفت و وزير اقتصاد آلمان چنان در اين مطالبه دميد كه زمينهاي براي ملاقات وي با ظريف و لاريجاني باقي نگذاشت.
بنابراين چه لزومي دارد دخمهاي كه قرار است پاتوق جايزه حقوق بشري به مخالفان نظام و افرادي باشد كه خود پرورش داده و گسیل داشتهاند باز شود؟ شوراي امنيت ملي نبايد در اين خصوص غفلت و تساهل كند. در صورت عدم هوشمندي لازم ممكن است افتتاح اين دفتر را در روز صدور فرمان اعدام سلمان رشدي توسط حضرت امام قرار دهند. همانگونه كه دولت به جاي افتتاح پروژههاي خود در هفته دولت سال گذشته، سفارت انگليس را افتتاح كرد تا با حضور سفير امنيتي انگليس، پاتوق و پايگاه مأموران امنيتي اين كشور در ايران گسترش يابد.
انتهای پیام
یک روان پریشی مفرط بر این نوشته حاکم است چگونه منتقدین داخلی را معرفی میکند.