رسانههای حامی دولت انقلابی به رییس صندوق توسعه ملی تاختند
جهان صنعت نوشت: یک هفته از انتشار صحبتها و هشدارهای رییس صندوق توسعه ملی میگذرد و اینطور که پیداست، قرار نیست شاهد فروکش کردن موج انتقادی شدیدی باشیم که رسانههای حامی دولت انقلابی، تقریبا بلافاصله پس از انتشار این سخنان به راه انداخته و بهرغم سپری شدن نزدیک به یک هفته، کماکان مشغول هجمه علیه این مدیر دولتی هستند، آن هم درحالی که ابراز نگرانی جدی مهدی غضنفری نسبتبه وضعیت توسعه در ایران و هشدارهایی که او در قامت رییس صندوق توسعه ملی نسبتبه نگاه نامتوازن و ناپایدار دولتمردان ایرانی به این حوزه حساس حکمرانی مطرح کرد، همزمان با استقبال گسترده افکار عمومی، کارشناسان و اندیشمندان توسعه پایدار و البته طیف دیگری از رسانههای بهنسبت مستقل و تخصصی مواجه شد. هرچند این استقبال، طبیعتا استقبالی بود توام با نگرانی. رویکردی که ازقضا بهروشنی در سطور و بینسطور سخنان اخیر غضنفری نیز به چشم میآمد و همزمان، از نگرانی جدی او نسبتبه وضعیت توسعه کشور حکایت داشت. آن هم در حالی که رییس صندوق توسعه ملی در چند نوبت تاکید کرده بود که این رویکرد نادرست در بحث حکمرانی و خطای راهبردی که در بحث توسعه با آن دست به گریبانیم، لزوما مربوط به امروز و دیروز نیست و سالها و بلکه دهههاست که ایران و ایرانیان از این ناحیه آسیب میبینند. آسیبی شدید و عمیق که نهتنها در تمام این سالها و دههها به توسعه کشور وارد شده و منجر به ناپایداری و عدم توازن در مسیر توسعه کشور شده، نه فقط اکنون ایران و امروز ایرانیان را به مخاطره و چالش کشیده و میکشد، بلکه به دلیل اقتضائات مباحث توسعهای، طبیعتا در عین حال تهدیدی است جدی علیه فردا و فرداهای این سرزمینِ آسیبدیده و نیز مصائبی سخت برای ساکنان رنجور و زخمخورده این مرز و بوم.
رسانهها و نیروهای سیاسی حامی دولت انقلابی و حاکمیت یکدست، اما ظاهرا قادر نیستند به بحثی تا این میزان کارشناسی و چنین حساس از زاویهدیدی متفاوت نگاه کنند و دستکم اینجا که صحبت از توسعه پایدار است و بحث از بخش و شاخهای خاص از دانش و فن مملکتداری و حکمرانی که لزوماً به مقدرات امروز ایرانیان وابسته نیست و علاوهبر آنچه اکنون و در آینده نزدیک با آن سر و کار داریم، آینده دور فرزندانمان را نیز تحتالشعاع قرار میدهد، برای یک بار هم که شده عینک جناحیشان را کنار بگذارند و دستکم حال که حتی رییس صندوق توسعه ملی نیز بهعنوان یک مدیر دولتی در همین دولت انقلابی و همین حاکمیت یکدست، همسو با غاطبه کارشناسان این حوزه در تمام این سالها و دههها، نسبتبه انحراف اساسی و آشکار از مسیر توسعه پایدار هشدار میدهد، با نگاهی کارشناسی با این بحث مواجه شوند.
در حالی که حدود یک هفته از زمان انتشار این سخنان هشدارآمیز رییس صندوق توسعه ملی میگذشت و طبیعتا انتظار میرفت با گذر زمان، بهمرور شاهد فرو نشستن آتش خشم منتقدان این سخنان کارشناسی غضنفری باشیم، نهتنها چنین نشد، بلکه همین دیروز، بار دیگر عکس غضنفری در نیمصفحه نخست یکی از روزنامههای اصلی حامی دولت منتشر شد تا با گرافیکی خاص، این مدیر دولتی را بهعنوان مقصر اصلی آنچه خود نسبتبه آن هشدار داده، معرفی کند! روزنامه جوان که در شماره روز گذشته خود، یکی از تیترهای اصلیاش را به سخنان حدود یک هفته پیش رییس صندوق توسعه ملی اختصاص داده، در حالی که تلویحا آینده حضور او راس صندوق توسعه ملی را زیرسوال برده و مستقیم و غیرمستقیم، او را فاقد صلاحیت مدیریتی و کارشناسی برای تصدی این سمت دولتی توصیف کرده، همچنین با ادبیاتی تند و تیز و دور از انتظار، تیتر زده «آقای غضنفری! ناتوانی خود را به نام نظام فاکتور نکنید.» گزارشی که همچنین در بخشی از آن تاکید شده «مدیرعامل صندوق توسعه باید روشن کند هدف از بر زبان آوردن حرفهایی مثل اینکه «ممکن است در آینده به کشوری تبدیل شویم که گاز را از ترکمنستان و گندم را از عربستان وارد کنیم، کارهای پزشکی ما را عمان و قطر انجام دهند و لجستیک هوایی و دریایی ما در اختیار امارات باشد» چیست؟!
بدین ترتیب در حالی که مهدی غضنفری در مصاحبه ویدئویی هفته گذشته خود، با لحن و نگاهی آشکارا دلسوزانه، سعی کرده تصویری واقعی از وضعیت توسعه کشور و انحرافاتی که در این مسیر انجام شده، بهدست بدهد، روزنامه جوان حتی «دغدغهمندی» او را نیز زیرسوال برده و در ادامه با یک درجه تخفیف، مینویسد: «حتی اگر این فرض را بپذیریم که طرح این سخنان از سر دغدغهمندی بوده، مخاطبان چنین اظهارات شاذی چه کسانی هستند؟! آیا خودش، ردای مسوولیت به تن ندارد و مخاطب این اظهارلحیهها نیست؟! حتماً پاسخ مثبت است! مهدی غضنفری نیک میداند ماموریت صندوقی که قبای ریاست آن را به تن کرده، «تبدیل بخشی از عواید ناشی از فروش نفت، گاز و میعانات گازی و فرآوردههای نفتی به ثروتهای ماندگار، مولد و سرمایههای زاینده اقتصادی و حفظ سهم نسلهای آینده» است، پس بهتر است بهجای دلواپسی از تبدیلشدن به آنچه «عمله کشورهای همسایه» مینامد و تلقین گزارههای القایی همچون «استعمار جدید کشورهای همسایه»، مسوولیت خود را به درستی انجام دهد. این روزنامه همچنین در ادامه به سیاق مالوف این دست گزارشها، به سراغ زندگی کارشناسی و سیاسی غضنفری رفته و مینویسد: «البته از کسی که مسوول گعدهای به نام «انجمن فرانچایز ایران» است و با برخی افراد خاص نشستوبرخاست دارد، انتظاری جز این نیست، اما حق ندارد از طرف مردم حرف بزند! آنچه او به مردم بدهکار است، پاسخگویی از عملکرد صندوق توسعه ملی و نحوه هزینهکرد اموال ملت ایران است ولاغیر!»
این در حالی است که مهدی غضنفری با ابراز نگرانی نسبتبه چگونگی پیشبرد برنامهها و اهداف توسعهای در کشور، گفته بود: «مردم نگرانند که به زودی تبدیل به عمله کشورهای همسایه شویم. ممکن است کشورهای همسایه نوع جدیدی از استعمار را برای ما رقم بزنند.» جالب آنکه او پس از طرح این نکات، تاکید کرده بود که «همه این عقبماندگیها در حوزههای زیرساختی و سرمایهگذاری میتواند با سرمایهگذاری صندوق توسعه ملی در حوزههای مختلف تاحدود زیادی جبران شود.» به بیان دیگر در حالی روزنامه جوان، سعی کرده انگیزه طرح این سخنان ازسوی غضنفری را همچون معمایی پیچیده و رازی مگو جلوه دهد، واقعیت این است که او در همان مصاحبه ویدئویی، بهروشنی از هدف و دغدغهاش نیز سخن گفته بود، آنهم در حالی که او پیش از این نیز به دفعات نسبت به کاهش سرمایهگذاری در کشور هشدار داده و با ابراز نگرانی نسبت به اینکه صندوق توسعه ملی به «قلک دولتها» تبدیل شده و ۱۰۰ میلیارد دلار از دولتها طلبکار است، تلاش کرده بود با یادآوری «فلسفه بیننسلی و سرمایهگذاری صندوق توسعه ملی»، نسبتبه انحراف منابع صندوق از اهداف اولیه هشدار دهد، آن هم در حالی که بنابر بسیاری از آمار رسمی که برخی کشورهای همسایه و منطقه در ارتباط با وضعیت توسعه خود منتشر کرده و میکنند، صندوقهای ثروت ملی در کشورهای حاشیه خلیجفارس چند صباحی است وارد طیف متنوعی از سرمایهگذاریها در داخل و خارج شدهاند. این در حالی است که به باور بسیاری از کارشناسان این حوزه، باتوجه به این شرایط خاص، لازم است صندوق توسعه ملی ایران پیش از آنکه وارد سرمایهگذاریهای کلان شود، ابتدا دست به کار طراحی و تدوین روایت توسعهای بدیل برای خود شود تا از این رهگذر، هم از توسعه کشورهای همسایه جا نماند و هم چشمانداز روشنی برای همه ایرانیان ترسیم کند.
نکته حائزاهمیت دیگر در این رابطه آن است که به نظر میرسد اگرچه منتقدان رییس صندوق توسعه و حامیان دولت انقلابی سعی دارند با نگاهی یکسر سیاسی، ضمن هجمه علیه مهدی غضنفری، بخشی از واقعیات نهچندان خوشایند وضعیت اقتصاد و توسعه کشور را نیز نادیده بگیرند و مطابق راهبردی که بهویژه از ابتدای شکلگیری حاکمیت یکدست پیش گرفتهاند، در تلاشند تا با انکار مشکلات و مصائب مملکت، اینطور وانمود کنند که اوضاع بر وفق مراد است. واقعیات آماری چندان موید این نگاه نیست، چنانکه در حالی در بازه زمانی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۲ شاهد آن بودیم که سرانه تولید ناخالص داخلی بر مبنای برابری قدرت خرید ایران، همواره کمتر از قطر، امارات، بحرین، عربستان، کویت و عمان بوده اما شاید آنچه فراتر از این داده آماری، محل نگرانی است، سبقت عجیب ترکیه است و همچنین نزدیک شدن روزافزون جمهوری آذربایجان به جمهوری اسلامی!
تلختر آنکه سرانه تولید ناخالص داخلی بر مبنای برابری قدرت خرید برای ایران در سال ۲۰۰۰ حدود ۸/۱۰ هزار دلار به ازای هر ایرانی بوده که این مقدار تا سال ۲۰۱۱ به حدود ۱۹ هزار دلار نزدیک شده بود، اما در حال حاضر، باز رو به افول گذاشته و در حدود ۱۸ هزار دلار است، آن هم در حالی که سرانه تولید ناخالص داخلی بر مبنای برابری قدرت خرید قطر در سال ۲۰۲۲ میلادی، ۳/۶ برابر ایران است و مقایسه وضعیت جمهوری اسلامی با دیگر کشورهای منطقه نیز نشان از آن دارد که این مقدار برای امارات ۹/۴ برابر ایران، بحرین ۴/۳ برابر، کویت ۲/۳ برابر، عمان ۳/۲ برابر و ترکیه ۱/۲ برابر جمهوری اسلامی بوده است.
حال اینکه آیا منتقدان رییس صندوق توسعه ملی که حمایت از دولت انقلابی را تا جایی پیش بردهاند که حتی حاضر به پذیرش واقعیتهای اقتصادی نیز نیستند، از این دادههای آماری بیخبرند و به این دلیل است که مقصر شکلگیری این وضعیت نامساعد ایران در قیاس با کشورهای همسایه و منطقه را نیز مهدی غضنفری میدانند یا نه، روشن نیست، آن هم در حالی که این طیف از نیروهای سیاسی و رسانهای حامی دولت انقلابی و حاکمیت یکدست، اصرار دارند که سخنان هفته گذشته رییس صندوق توسعه ملی، نه از سر دغدغه، بلکه آنطور که مدعی شدهاند، به این منظور مطرح شده که «ناتوانی خود را به نام نظام فاکتور کند!»
انتهای پیام