در همایش بانکی و تجاری ایران و اروپا چه گذشت؟
موسویان در نشست فرانکفورت نقشه راه گسترش مناسبات سیاسی- اقتصادی و مالی ایران و اروپا را ترسیم کرد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سومین همایش بانکی و تجاری ایران و اروپا در فرانکفورت با حضور 350 تن از مقامات مالی، بانکی، اقتصادی و نیز شرکتها و موسسات خصوصی و رسانه های ایران و اروپا و با مدیریت نادر مالکی رئیس فروم بینالمللی بانکداران فرانکفورت و با حمایت نمایندگی های جمهوری اسلامی در برلین و فرانکفورت برگزار شد.
در این نشست سخنرانان، حود 20 نفر از جمله طارق الوزیر، وزیر اقتصاد ایالت هسن، علی ماجدی سفیر جمهوری اسلامی قربانی و دیوان دره ای دو تن از مقامات بانک مرکزی ایران، موسویان سخنگوی پیشین هسته ای، اپکینگ رییس امور موسسات اعتباری و مالی در آژانس اعتبار صادرات آلمان، پیلر معاون مدیرکل سیاست مالی بازار در وزارت دارایی آلمان و یراقی رییس اتاق بازرگانی ایران-آلمان بودند.
در این سخنرانی سید حسین موسویان دربارۀ روابط ایران و اروپا بعد از برجام و ترامپ، نقشه راه برقراری روابط پایدار و جامع ایران و اروپا بعد از برجام و ترامپ صحبت کرد.
موسویان گفت:
*کسینجر وزیر خارجه پیشین آمریکا اخیرا گفته که هیچکس نمی داند سیاست خارجی ترامپ چه خواهد بود. وی همچنین از تعبیر “انقلاب” درمورد انتخابات اخیر آمریکا استفاده کرده است. جراید معتبر آمریکا هم ترامپ را احمدی نژاد آمریکا خوانده اند.
ظاهرا ایران موفق شده انقلاب خود را به آمریکا هم صادر کند (به شوخی). اینکه سیاست خارجی ترامپ مشخص نیست حرف درستی است اما آقای احمدی نژاد ما خیلی بهتر از ترامپ بود زیرا او هیچوقت نگفت که من مسیحیان یا یهودیها را ازایران بیرون میکنم و در مرزهای ایران دیوار می کشم با وجودی که چند همسایه ما مثل عراق و افغانستان به نوعی گرفتار جنگ داخلی هستند.
*در38 سال بعد از انقلاب ایران و اروپا هیچگاه قادر به برقراری یک روابط باثبات و جامع نبوده اند. روابط عمدتا بازرگانی آنهم شکننده بوده است. اکنون مسئله اصلی این است که چگونه می توان روابط پایدار و جامع ایران و اروپا را شکل داد. برای این منظور باید مروری به چهار دوره روابط بعد ازانقلاب داشته باشیم.
الف: از ابتدای انقلاب تا بحران هسته ای در سال 1382، چالش ایران و اروپا برسر چهار موضوع تروریسم و سلاحهای کشتارجمعی و پروسه صلح و حقوق بشر بود لیکن اروپا تحت عنوان دیالوگ انتقادی روابط اقتصادی خود را حفظ و نقش بالانس کننده در روابط متشنج ایران و آمریکا را بازی کرد.
ب: با آغاز بحران هسته ای درسال 1382، اتحادیه اروپا ابتکار عمل گفتگوی هسته ای با ایران را بدست گرفت و برای اولین بار در یک موضوع استراتژیک خاورمیانه، نقش کلیدی ایفاء کرد. اما مذاکرات به خاطر مخالفت آمریکا با حق مشروع هسته ای ایران به نتیجه نرسید.
ج: بعد از ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل در سال 1385 تا سال 1392، اروپا با آمریکا و سایر قدرتهای جهانی متحد و سخت ترین تحریمهای تاریخ سازمان ملل را علیه ایران اعمال کردند به خیال اینکه ایران تسلیم خواهدشد. ایران هم در مقابل سطح ومیزان غنی سازی خود را افزایش داد تا جایی که سه ماه به نقطه گریز بمب هسته ای بیشتر فاصله نداشت. اینجا بود که آمریکا دو گزینه داشت:
جنگ یا دیپلماسی؛ خوشبختانه آمریکا راه دیپلماسی را انتخاب کرد.
اما نکته مهمی که این دوره داشت این بود که غرب فهمید که ایران درمقابل فشار تسلیم نمی شود. این حرفی بود که من سالها به دوستان اروپایی می گفتم اما باور نمی کردند.
د: سال 1392 مصادف شد با انتخابات ریاست جمهوری درایران و تغییر کادر تصمیم گیری در وزارت خارجه و کاخ سفید آمریکا توسط اوباما. ضمن اینکه رئیس جمهور آمریکا هم خط قرمز را ازغنی سازی به بمب هسته ای تنزل داد و حق مشروع ایران را پذیرفت. لذا توافق هسته ای بدست آمد. این هم یعنی که ایران در موارد معقول، منعطف است.
*زمان این فرا رسیده که اروپا و ایران روابطی نو که هم پایدار و باثبات باشد و هم جامع باشد را برقرار کنند. از نظر من “نقشه راه” رسیدن به چنین روابطی از این قرار است:
1. درک این مهم که اروپا و ایران با تهدیدات مشترک مهمی روبرو هستند. بعد ازتجاوزصدام به ایران و کویت، تجاوز آمریکا به عراق و افغانستان، تجاوزعربستان به یمن، ظهور و گسترش تروریسم تکفیری، تجاوز ناتو و برخی از کشورهای عربی به لیبی، بحران سوریه ، دهها میلیون نفرآواره ، مهاجر، کشته یا زخمی شده که فاجعه بارترین تراژدی انسانی بعد از جنگ جهانی دوم رقم خورده و خاورمیانه هم به آسیب پذیرترین منطقه جهان تبدیل شده است. وضعیتی که امنیت ایران و اروپا و منطقه و جهان را تهدید میکند.
2. از این مرحله به بعد روابط بک بعدی که فقط در زمینه اقتصادی دیگر جواب نخواهد داد.
3. برجام ، مدل حل سایر اختلافات ایران و اروپا و بحرانهای منطقه را روی میز قرار داده است که باید مورد بهره برداری قرارگیرد.
4.نکته کلیدی این خواهد بود که با آمریکا چه کنیم زیراآمریکا بعد از انقلاب اسلامی مانع روابط حسنه ایران واروپا بوده واز این به بعد هم خواهد بود.
5. اوباما دردور دوم ریاست جمهوری خود، میراث تاریخی “تعامل با ایران” را ازخود بجای گذاشت.
میراثی که باعث حل مسالمت آمیز بحران هسته ای، مبادله زندانیان، حل دوستانه برخی از اختلافات مالی ، آزادی سریع ملوانان آمریکایی و دعوت ایران به مذاکرات صلح سوریه شد.
6. اکنون و برای اولین بار، “میراث تعامل” اوباما، شکافی در جامع آمریکا بوجود آورده که بیسابقه است. بعد از انقلاب تا 1392، حاکمیت آمریکا حول محور سیاست تغییر رژیم در ایران متحد و یکدست بود. بعد از برجام شکافی بزرگ ایجاد شده بگونه ای که یک دسته به تقابل و یکدسته به تعامل اعتقاد دارند.
7. این شکاف در دوره ریاست جمهوری ترامپ هم وجود خواهد داشت. من تقریبا مطمئن هستم که ترامپ نه برجام را پاره می کند و نه اجرای آن را متوقف خواهد کرد.
8. کنگره ممکن است تحریمهای جدیدی تحت عنوان حقوق بشر و تروریسم تصویب کند. ترامپ هم ممکن است برخی را تایید و برخی رارد کند. ضمن اینکه هیچ رییس جمهوری در تاریخ آمریکا به اندازه ترامپ ذهنیت تجاری نداشته است و لذا ممکن است که ترامپ هم بخواهد از کیک اقتصاد ایران سهمی ببرد.
9. اما اروپا و ایران با فرض اینکه ترامپ سیاست تقابلی با ایران در پیش گیرد، باید “نقشه راه” زیر را ازهم اکنون دردستور کار خود قرار دهند:
1. اروپا باید با بخشی از حاکمیت و جامعه آمریکا که معتقد به تعامل با ایران هستند، روابط فعال و تنگاتنگ برقرار کرده و آنها را تقویت کند.
2. اروپا در گذشته ایران را در مورد “پروسه صلح” سرزنش میکرد. حالا فهمیده که این نتانیاهو ست که مانع تحقق طرح اروپا برای ایجاد دو دولت است. نتانیاهو سعی خواهد کرد با بزرگ کردن مسئله ایران، جامعه جهانی را منحرف کند. اروپا باید روی طرح صلحی خود متمرکز شده و اجازه ندهد که نتانیاهو با موضوع ایران بازی کند.
3. اروپا و امریکا قبلا ایران را در مورد تروریسم سرزنش میکردند اما اکنون فهمیده اند که تهدید واقعی و اصلی، تروریسم تکفیری داعش و القاعده و جبهت النصره و… است که زاییده کشورهای عرب متحد غرب است.
از طرف دیگر جهان هم شاهد است که ایران در خط مقدم جنگ با این تروریستهاست. لذا زمان آن فرارسیده که ایران و اروپا با تشکیل یک ” کمیته مشترک مبارزه با تروریسم” همکاری را آغاز کنند و بهانه را ازتندروهای آمریکا بگیرند.
4. موضوع سلاحهای کشتار جمعی از موارد اصلی اختلاف دیرینه دو طرف بوده است. ایران عضو همه کنوانسیونهای سلاحهای کشتار جمعی است و فقط مشکل اصلی در مورد هسته ای بود که با برجام حل شد. منتهی برجام مستحکم ترین توافق تاریخ هسته ای است. لذا ایران و اروپا باید با همکاری مشترک در جهت منطقه ای شدن اصول برجام همکاری را آغاز کنند تا خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای تحقق یابد و از همین مدل هم برای عاری سازی منطقه از کل سلاحهای کشتار جمعی استفاده شود.
5. اختلافات در مورد حقوق بشر وجود داشته و ادامه خواهد داشت. نه شما مسلمان می شوید و نه ما مسیحی. اما روشن است که وضع حقوق بشر در ایران از همه متحدین منطقه ای آمریکا و اروپا به مراتب بهتر است. لذا گفتگوهای ساختارمند حقوق بشری به منظور تقویت مشترکات حقوق بشری اسلام و مسیحیت و کاهش اختلافات لازم است. ضمن اینکه باید همکاری را در مورد بزرگترین تراژدی انسانی درخاورمیانه آغاز کرد که این موضوع واقعی حقوق بشری جهان امروز است.
6. منطقه خاورمیانه در آستانه سقوط است. حکومتهای شکست خورده فراوانند و رو به گسترش. جنگ داخلی و فرقه ای نیز رو به گسترش. به حمدالله آمریکا هم حتی در دوران ترامپ وارد جنگ جدید نخواهد شد. بحران تروریسم و آوارگان هم تهدید مشترک بزرگ. لذا پیشنهاد میکنم ایران و اروپا ” کمیته مشترک مدیریت بحران در خاورمیانه” را تشکیل دهند و بر اساس اصول:
الف: خواست اکثریت
ب- مشارکت درقدرت
ج-انتخابات آزاد
د-رعایت حقوق اقلیت
همکاری مشترک را آغاز کنند.
7. ایران در پنج سال آینده ظرفیت 1000 میلیارد دلار پروژه اقتصادی دارد. اروپا می تواند سهم خوبی داشته باشد. اما لازم است که ایران و اروپا توافقنامه تجاری و صنعتی و اقتصادی را امضاء کنند تا مسئله گمرکی و بانکی و سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی حل شود.
گفتنی است در پنل بحث جمعی در این کنفرانس، مجری برنامه از موسویان سئوال کرد که ایران در سوریه مداخله میکند که مانع روابط اقتصادی است.
موسویان در پاسخ گفت: اروپا و آمریکا و اعراب و ترکیه و دیگران هم در سوریه مداخله دارند. اما حضور ایران براساس درخواست دولت قانونی سوریه است. دولتی که تا به امروز از نظر سازمان ملل تنها دولت قانونی سوریه است. ایران به سوریه دعوت شده است و حضورش قانونی. اما شما به من بگویید که شما اروپاییها و آمریکا و اعراب به دعوت چه کسی در سوریه مداخله و از تروریستها حمایت می کنید؟ حضور شما اروپاییها و متحدین تان از نظر مقررات و نرمهای بین الملل غیرقانونی و حضور ایران قانونی است.
مجری به موسویان گفت که با وجود نقض حقوق بشر در ایران ، اروپا چگونه میتواند روابط خوب با ایران داشته باشد ؟
موسویان گفت: عربستان به یمن تجاوز و نسل کشی راه انداخته و شما اروپاییها هم به عربستان پیشرفته ترین سلاحها را میدهید و آمریکا هم فقط به عربستان 110 میلیارد دلار سلحه فروخته است. غرب هم در مورد نقض حقوق بشر فاحش در عربستان سکوت کرده و هم در مورد جنایات سعودیها در یمن. با اینکه اعتراف می کنید که اعراب متحدانتان حامی اصلی تروریستهای تکفیری هستند، بهترین روابط را با آنها دارید و حالا در مورد روابط با ایران که وضع حقوق بشرش از همه متحدین تان بهتر است، موضوع حقوق بشر را مطرح میکنید؟ بهتر است اروپا به این استاندارهای دوگانه و رفتار ضد و نقیض خاتمه دهد.
مجری به موسویان گفت بالاخره اعتماد شرط روابط حسنه است.
موسویان گفت: بله اما بی اعتمادی متقابل است. ایران در بین قدرتهای غربی بهترین روابط را با آلمان دارد اما شما آلمانها در دوران جنگ تجهیزات سلاحهای شیمیایی به صدام دادید که باعث کشته و مجروح شدن 100000 ایرانی شد. حالا ما باید به شما بی اعتماد باشیم یا شما به ما؟ بی اعتمادی متقابل را باید باهمکاری و گفتگو به تدریج کاهش داد.
انتهای پیام
عاقلانه بجنگ سرطان رفتن یعنی
ریشه آن نشانه رفتن است
و نه همچو شخصی که شترش گم کرده –
بدنبال اسرش میگردد!