تحریم انتخابات یا تلاش برای انتخابات واقعی؟! | سیدهادی عظیمی

سیدهادی عظیمی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده‌است، نوشت:

بامداد لاجوردی از اعضای بخش تحلیلی انصاف نیوز  پاسخی را به نقد بنده بر علی اصغر شفیعیان منتشر نموده است. ضمن تشکر از ایشان  بیان موارد ذیل را لازم دیدم:

۱. سوال  پرسیدن  در نقد  ابزاری برای روشن‌تر نمودن مباحث و فهم نزدیکتر  است. اگر انصاف نیوز از بنده سوالی پرسیده بود موظف به پاسخگویی شفاف بودم. یادداشت بنده در نقد جناب آقای علی اصغر شفیعیان و در جایگاه منتقد بود و انصاف نیوز می توانست آن را منتشر ننماید. اگر جناب لاجوردی به تفکیک این دو جایگاه توجه می نمود نیازی به مقایسه بنده با احمدی نژاد و یادآوری شأنیت خبرنگار نداشت.

۲. جناب لاجوردی در کل  پاسخش نکات متعددی مطرح می کند و از همه آنها بد بودن تحریم انتخابات را نتیجه می گیرد. ولی در پایان یادداشت خود  اذعان می کند که ناکارآمدی استراتژی تحریم به معنی موفقیت راهبرد مشارکت نیست و   بحث تحریم و مشارکت  را در یک حد می بیند. بدین تیب خود او به صورت تلویحی به تیره بودن فضا و ناکافی بودن استدلال هایش در زمینه رای دادن اذعان دارد.

۳. نقطه مشترک شفیعیان و لاجوردی این است که  یا رای بده یا نتایج آن را بپذیر.  از سوی دیگر انصاف نیوز می کوشد تا عده ای که میانه روها می خواند را ترغیب به ائتلاف کند. اینکه فقط رای دادن هدف باشد بر چه اساسی است نیز مبهم است و فقط هشدار می دهند که اگر رای ندهید، عواقب آن پای شماست. اینکه این عواقب چیست و چرا باید پای کسانی نوشته شود که اعتقادی به مشارکت ندارند و قدرتی هم ندارند نیز مبهم است.

۴. بامدادلاجوردی  با طرح کمی گرایی و  دموکراتیزاسیون می کوشد چشم اندازی برسازد و  راهی بیابد که مشارکت را توجیه نماید. در اینصورت می توان پرسید که مشارکت فعالانه اصلاح طلبان در انتخابات مجلس دهم منجر به بالا رفتن تعداد نامزد های منتقد در انتخابات مجلس یازدهم شد و چه تاثیری در دموکراتیزاسیون داشت؟  فرض بر این می گذاریم که استدلال لاجوردی را بپذیریم و بگوییم که در انتخابات  با همین وضعیت مشارکت فعال کنیم تا حداقل دلار بالا نرود و اندک کورسوهای امید به دموکراتیزاسیون خاموش نشود. اگر بعد از انتخابات با تصمیمات نهادهای دیگر دلار به ۱۰۰ هزار تومان رسید نمایندگان منتخب توانی برای تاثیر گذاری دارند؟ حداقل می توانند با نهادهای قدرت وارد مذاکره شوند که اندکی تغییر مثبت ایجاد کنند؟
کمی گرایی و دموکراتیزاسیون هم توانی برای توجیه نگاه دوستان انصاف نیوز  را ندارد.

۵.  تحلیلگر انصاف نیوز استدلال خود را  بر پایه دو گانه موهوم  رای دادن و رای ندادن نهاده است تا به  نتیجه مطلوب خود را  برسد. حال آنکه موضع عموم اصلاح طلبان مدافع تصمیم جبهه اصلاحات تحریم نیست بلکه عدم مشارکت است. این عدم مشارکت نیز براساس سند انتخابات مصوب حزب به معنای قهر با صندوق رای نیست بلکه  کنش را به تلاش برای انتخابات واقعی و معنادار ارتقا می دهد.

۶. اینکه دوستان انصاف نیوز تحلیلی از چرایی وضع موجود ارائه نمی دهند ولی راهکار های خود را با صفت هایی همچون اخلاقی، عدالت طلبانه، دموکراسی خواهانه و … می آرایند جالب و عجیب است.  

۷. اگر متهم به احمدی نژادی بودن نشوم  این سوال را می توان پرسید که چگونه تحریم انتخابات منجر به توزیع قدرت و ثروت می شود؟ اگر دوستان به جای خود تعریفی به تعریف گزاره های خود بپردازند بخش زیادی از مشکل حل می شود. برخلاف نظر بامداد لاجوردی، قدرت و ثروت در جاهای دیگر تقسیم می شوند. انتخابات در شرایط موجود نقشی در توزیع  قدرت و ثروت ندارد بلکه به  تقسیم آنها مشروعیت می دهد. وقتی اصولگرایان میانه  نیز رد صلاحیت می شود کدام توزیع ثروت و قدرت صورت می گیرد؟

۸. جناب لاجوردی پرسیده اند که “با راهبرد های خود با سرنوشت ما شهروندان معمولی چه می کنید؟”. جمله فوق  این داستان  را به یاد می آورد که فردی گفت: خسن و خسین هر سه خواهران معاویه اند. یعنی جناب ایشان معتقدند حزب اتحاد در جایگاهی است که با راهبردهایش سرنوشت را تغییر دهد؟ بر این اساس اگر اکنون حزب اتحاد تصمیم به مشارکت در انتخابات بگیرد سرنوشت مردم تغییر می کند؟  انتقاد از حزب اتحاد بد نیست ولی لوازم انتقاد هم باید  در نظر گرفته شود. جناب ایشان به تناسب قدرت و مسئولیت  توجه نمی کند. به نظر می رسد بامداد لاجوردی باید جهت خود را تغییر دهد و  همین سوال را از صاحبان قدرت بپرسد.

۹. جناب لاجوردی شاید با اندکی تامل دریابند وقتی اعضای یک حزب صحنه سیاست را متصلب و مسدود می بینند ولی باز بر اصلاح طلبی خود پایدار باشند ودر این عرصه بمانند، کوشیده اند که  اصلاح طلبی را مانند ایشان به رای دادن و ندادن نکاهند.

۱۰. دوستان انصاف نیوز شأنیت خبرنگاری برای خود قائلند ولی گامی را فراتر از روزنامه نگاری برداشته اند، راهکار ارائه می دهند و پیشنهاد ائتلاف میانه رو ها و … می دهند. این حق آنهاست و نباید به آنها خرده گرفت  ولی اگر استراتژی می دهند  نمی توانند به بهانه خبرنگار بودن  پاسخگو نباشند و راهبردهای خود را واضح و شفاف نکنند.

۱۱.در بند آخر نقدی که بر یادداشت علی اصغر شفیعیان نوشته بودم تاکید داشتم که ایشان چشم اندازی از آینده نمی دهند و تحلیلی از وضعیت موجود نیز بیان نمی کند . موارد فوق بر یادداشت بامداد لاجوردی نیز وارد است. چگونه است چشم اندازی ارائه نمی شود و خود  نیز با کنار هم نشاندن تحریم و مشارکت نشان می دهند که  کمی دانستن و دموکراتیزاسیون  را  برای بیان نگاه خود محکم  نمی دانند. 

۱۲. لاجوردی و شفیعیان میان تحریم انتخابات  و تلاش برای انتخابات واقعی تفاوت نمی گذارند و همین باعث می شود که حضور در انتخابات را به رای دادن تقلیل دهند.  نتیجه استدلال دوستان انصاف نیوز این است که رای بده تا مشکلی پیش نیاید. حال آنکه  تلاش برای  انتخابات واقعی  نگاهی کلان تر به قانون اساسی و تاریخ ایران دارد. این رویکرد در جهت حذف صندوق رای نیست ودر هر زمان که اندکی فرصت باشد برای تحکیم آن بهره می گیرد ولی وقتی همه  راه ها بسته است، تن به محافظه کاری  هم نمی دهد و توجیه گر وضع موجود نمی شود. مسئله این جاست که انتخابات جایگاهی  خود را از دست داده است و دوستان انصاف نیوز هم فقط بر رای دادن تاکیددارند. در چنین شرایطی مشارکت فعال آورده ای ندارد و فقط اعتبار صاحبان قدرت را افزایش می دهد بدون اینکه نفع کمی  برای جامعه داشته باشد  و گامی حداقلی  برای زنده نگه داشتن حداقل کورسوی دموکراتیزاسیون  برداشته شود.

انتهای پیام