خرید تور تابستان

آخرین زخمی که بر دل هاشمی زدند

«فواد صادقی»، مشاور مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در فیسبوک نوشت:

در بهتم و نمی توانم باور کنم او در کنار ما نیست، شاید زمان زیادی باید، که با این حقیقت کنار بیایم، فرصتی که هنگام رحلت امام نیز برایمان لازم بود.

می گویند: هاشمی مظلومتر از بهشتی بود، راست می گویند، اگر بهشتی برای یکسال آماج تهمتها شد، هاشمی قریب 20 سال است که هدف مشترک جریانات مختلف سیاسی بود، آنقدر بزرگ بود که مخالفت با او، برای بسیاری هویت ساز و نان آور بود.

با وجود آنکه صبری بی نظیر و سعه صدری بی همتا داشت، در ایام پایانی عمرش از وقاحت بیش از حد برخی تریبون داران هتاک رنجیده بود، فرومایگانی که در رسانه های رسمی به او تهمت می زدند مشوق تحریمهایند.

فردی که در دولت احمدی نژاد پادوی بابک زنجانی بشمار می آمد و دهها میلیارد از پولهای گمشده نفت کشور را باید در خانواده وی، رییس دفتر و معاونش جست، به شخصیتی بی بدیل نظیر هاشمی که تعابیر امام و رهبری درباره وی قابل قیاس با هیچ کس نیست، نسبت نفوذی داد و اورا در آزمون انقلاب مردود می دانست.

و این همه در شرایطی بود که رسانه ملی و تریبونهایی رسمی در کشور یکسره در اختیار این گروه هتاک بود و حتی اجازه پاسخگویی کوتاهی را به کسی که بیشترین حق را برگردن نظام دارند ندادند.

هاشمی اگرچه از اینهمه بی پروایی و هتاکی دلش به درد آمده بود، اما باعث نشد تا کاسه صبر بی انتهایش، لبریز شود و کمی از بسیار حقایقی که درباره این جماعت و نیمه پنهانشان می دانست، بازگو کند.

در طول قریب به 20 سالی که خداوند توفیق آشنایی و ارتباط با این بزرگمرد تکرار نشدنی را به بنده داد، همواره خود را در برابر صبر و ظرفیت روحی اعجاب برانگیزش ناچیز می یافتم و امیداورم بتوانم رسم امانتداری را درباره قطرات کوچکی که به ضرورت از اقیانوس اسراری که در سینه داشت، دریافت کردم بجا بیاورم.

او با این اقیانوس مدفون در سینه اش به زیرخاک رفت و من هنوز باور نمی کنم، شاید مادر دهر دیگر چو او نزاید، که به معنای کامل بزرگ بود، برای دوستانش و حتی دشمنانش.

و دیروز و امروز دیدم بسیاری از آنانی که می کوشیدند با پنجه کشیدن به چهره هاشمی، صله ای بگیرند و منفعتی کسب کنند را در تشییع و ختم او دیدم که چه کوچکانه تلاش می کردند اکنون از محبوبیت این مرد، برای خود اعتباری کسب کنند و هنوز رفتن او را باور نمی کنم….

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. نه بی تباران نمیتوانند زخمی بر دل بزرگان بنشانند این ……..هستند که در وقت ……سنگ میپرانند حکایت منصور حلاج وسنگ انداختن شبلی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا