جناب صدیقی! کاش به سکوت ادامه می‌دادید

محسن صالحی‌خواه، روزنامه‌نگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

پس از ۴ روز سکوت در نهایت امام جمعه تهران و رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر سکوتش را شکست و چند خطی درباره ماجرای زمین‌خواری در منطقه ازگل تهران توضیح داد. اما نه خطاب به مردم، بلکه نامه‌ای به دادستان نوشت و گفت من در جریان نبودم و امضای بنده را جعل کردند و خواهش می‌کنم که ورود بفرمایید. اصل ماجرا را نیز مربوط به ساخت یک موسسه پیش‌حوزوی برای علاقمندان ورود به حوزه دانست. در هر صورت اصل فساد و جابجایی این زمین مورد تائید امام جمعه موقت تهران قرار گرفت.

چند سوال در ذهنم بود که با خواندن نامه کوتاه کاظم صدیقی، جدی‌تر به آن‌ها فکر می‌کنم. صدیقی در بخشی از نامه گفته است: فردی به نام آقای […] که قبلا مورد اعتماد مجموعه بوده، مسئول پیگیری و انجام امور ثبت اداری موسسه شد. اما متاسفانه فرد مذکور با سوء استفاده از اعتماد اقدام به تدوین و ثبت اساسنامه، جعل امضاء اینجانب، تسهیم سهام به آن کیفیت و بدون اطلاع تولیت، مدیر حوزه و برخی اعضا نموده و مع الاسف حتی بدون ورود و امضاء اینجانب و برخی اعضا ثبت این قضیه صورت پذیرفته است. بنابراین موسسه ثبت شده به کیفیتی که در رسانه‌ها انتشار یافت، بدون اطلاع اینجانب ومدیریت حوزه و بر خلاف اهداف مصوب آن به ثبت رسیده است.

اول؛ به غیر از آقای صدیقی، نزدیکان او نیز یعنی دو پسر، عروس، سرتیم حفاظت، مدیر حوزه و یکی از مدیران سابق شهرداری نیز اعضای این موسسه هستند. اگر بپذیریم حضرت آقای صدیقی بی‌اطلاع بودند، آیا فرزندان و نزدیکان هم بی‌اطلاع بودند؟ رئیس محترم ستاد امر به معروف و نهی از منکر حداقل ۲ تشکیلات مسجد جامع ازگل و حوزه علمیه را در آن منطقه دارند و نگارنده این سطور از پراکندگی شاگردان و مدیران حوزه ایشان در نهادهای مختلف آگاه است. آیا یکی از شاگردان یا مترددین به مسجد جامع که در نهادهای مختلف کار می‌کنند، به جناب صدیقی هشدار ندادند که چه اتفاقی دارد زیر عبای ایشان می‌افتد؟ خود آقای امام جمعه یا حراست حوزه‌های علمیه به این موضوع توجه نکردند؟ کاش جناب صدیقی که با برخی افسانه‌سرایی‌های سیاسی معروف  هستند، بپذیرند که چه این زمین خورده شده باشد و چه خورده نشده باشد، تنها سخت‌ترین هواداران ساختار سیاسی اظهارنظر او را قبول کرده و با توجه به نفوذی که در سیستم دارد، بخش منتقد یا خاکستری جامعه با دیده شک به صحبت‌های جنابشان نگاه می‌کند.

دوم؛ نکته بعدی این است؛ ستاد امر به معروف و نهی از منکر با ریاست آقای صدیقی با بعضی دستورات، اظهارنظرها و اقدامات، حداقل طی دو سال گذشته منشاء درگیری‌های اجتماعی و افزایش تنش‌های فراوانی بوده است. آیا آقای صدیقی از این ستاد تحت امر خود نیز بی‌خبر هستند؟

سوم؛ در حال حاضر که تمام امور مربوط به دستگاه قضا به صورت الکترونیکی انجام می‌شود، چطور این اتفاق بدون اطلاع آقای صدیقی افتاده؟

آخر؛ جناب آقای صدیقی ۴ روز سکوت کردند. کاش این سکوت را ادامه می‌دادند. با اظهارنظر امروز ایشان، مشخص شد که نه تنها اصل زمین‌خواری حقیقت دارد، بلکه این فرد – به شرط مقصر نبودن – مانند بسیاری سیاسیون دیگر از اطرافیان خود بی‌اطلاع است. کار غیرمنطقی دیگری نیز در این خصوص انجام شد و آن فرستادن صدیقی به نمازجمعه درست بعد از افشای این ماجرا بود. اقدامی که ضروری نبود و به راحتی می‌شد فرد دیگری را جایگزین کرد اما حالا برخی، آن را به نوعی دهن‌کجی به مردمی که سوال‌های زیادی برایشان به وجود آمده، تفسیر می‌کنند.

امیدواریم همان‌طور که محمد مصدق معاون اول قوه قضائیه به خاطر پرونده فساد پسرانش از جایگاه خود استعفا داد، آقای صدیقی که از مقامات قضایی ارشد کشور بوده و در حال حاضر نیز از او به عنوان مشاور رئیس این قوه یاد می‌شود، از همین سمت کوچک هم استعفا بدهند تا پرونده باغ ۱۰۰۰ میلیاردی منطقه ازگل تهران با دقت و بدون شائبه اعمال نفوذ تحت بررسی قرار بگیرد. دستگاه قضا امتحان سختی در پیش دارد.

انتهای پیام