یادداشت خلبان مشهور ایرانی در باره ایرباس تازه خریداری شده
خلبان هوشنگ شهبازی که نجات جان مسافران یک بویینگ727 در سال 1390 از او چهره ای جهانی ساخت و کمپین اعتراض علیه تحریم او شهرت پیدا کرد، در روزنامه شرق درباره ی ایرباس تازه خریداری شده یادداشتی نوشت.
در یادداشت او آمده است:
آمدن ایرباس با واکنشهای متعددی همراه شده؛ واکنشهایی که گاه، متخصصان صنعت هواپیمایی کشور و دلسوزانی که سالها بیمنت در حال رتقوفتق امور هوایی کشور بودند را به تعجب وامیدارد. گاه واکنش برخی از دلواپسان این یقین را در ما ایجاد میکند که صنعت هواپیمایی کشور- با وجود رفع تحریمها- هنوز در تنور دعواهای جناحی میسوزد و گروهی منافع ملی کشور را فدای منافع گروهی و جناحی خود میکنند.
با اشرافی حتی نهچندان کامل که اینجانب به مسائل پیرامونی برجام دارم، معتقدم که در این معاهده جهانی، نه بازنگری خواهد شد، نه آمدن ترامپ به توقف یا دستدرازی در آن ختم میشود. ساده نیست که بپذیریم آمریکا، از چنین معامله اقتصادیای خواهد گذشت و ما از آمدن هواپیماهای نو به چرخه صنعت هواپیمایی کشور محروم خواهیم شد، چراکه ورود این هواپیماها به کشور معادل حدود ١٠ سال اشتغال برای صدهزار نفر است. فارغ از این، دلواپسان از طریق رسانههای خود، به مردم میگویند که این هواپیماهای تازه، تنها پنج درصد از مردم را از منافع خدماتی خود بهرهمند میکنند. این اظهارنظر نیز در نوع خود عجیب و غیرکارشناسی است. مگر میشود مردمی را فراموش کنیم که به علت مشکلات اقتصادی، هیچگاه از هواپیما استفاده نکردهاند، اما میتوانند در صورت رونق صنعت هواپیمایی کشور، به رونق کسبوکار خودشان امیدوار باشند؟ برعکس نگاه دلواپسان، من معتقدم ورود هواپیماهای ایرباس به کشور، رعایت اصل «اقتصاد مقاومتی» از سوی دولت محترم است، چراکه در اقتصاد مقاومتی، درآمدهای حاصل از یک پروژه با گروه هدف اندک باید بتواند گروههای دیگر اجتماعی را نیز به منافعی برساند یا آنها را در منافع اقتصادی متفاوتی شریک کند و بیشک، استفاده آن پنج درصد از خدمات این هواپیماها، میتواند آن ٩٥ درصد دیگر را هم منتفع کند. لابد میپرسید چطور؟
باید توجه کرد که ورود هر هواپیمای نو به کشور به جابهجایی مسافر خلاصه نمیشود. هواپیمای تازه، رونق و توسعه صنعت هوانوردی کشور را به همراه دارد، از این طریق است که میتوانیم به توسعه گردشگری نیز اميدوار باشیم. توسعه گردشگری، توسعه فرهنگی و اجتماعی یک کشور را رقم میزند و درنهایت همه اینها در کنار هم به توسعه سیاسی ایران خواهد انجامید. اگر امروز برزیل و آرژانتین را به فوتبالشان میشناسند، کشورهایی هم هستند که در منطقه ما، افتخار جهانی خود را مدیون ایرلاینهایشان هستند و شاید حالا وقت آن رسیده ما آرزوي آن را داشته باشیم که صنعت هواپیمایی کشورمان به شکوه گذشته بازگردد و به یکی از شاخصهای توسعه پایدار در ایران بدل شود.
٤٠ سال از زمانی که ایران، ایرباسهای نو را از کارخانه تولید این هواپیما تحویل میگرفت، میگذرد و حالا بعد از چهار دهه، میتوانیم امیدوار باشیم ورود این هواپیماها به کشور، حتی میتواند در رونق اقتصادی و رفع بحرانهایی مثل تورم و بیکاری هم نقش داشته باشد. اما این مهم بهسادگی و بدون درنظرگرفتن چالشهای پیشِرو ممکن نیست.
تحریمهای چهاردههای صنعت هواپیمایی کشور، پوششی بود برای آنکه مدیران ما بتوانند اشتباهات خود را پشت آن پنهان کنند و حال که پرده برافتاده، آرامآرام مردم نیز در جریان ضعفهای زیرساختی ما در صنعت هواپیمایی کشور قرار خواهند گرفت. پاسخ به این سؤال که قرار است ٢٠٠ ایرباس را در کجا پارک و نگهداری کنیم، میتواند شروع خوبی بر کشف مشکلات و چالشهایی باشد که در این زمینه عرض کردم. آیا قرار است این هواپیماها را به بیابانهای ساوه ببریم؟ آیا نباید از مدیرانی که دههها از فعالیتشان در عرصه راه و زیرساختهای حملونقلی کشور میگذرد، بپرسیم چرا در طول این سالها، هنوز فرودگاه امامخمینی(ره) به بهرهبرداری کامل نرسیده است؟ و… .
مسافران این هواپیماهای تازه فعلا چندان نگران این مسائل نیستند. آنها در هواپیماهای نو و شیک امروزی خواهند نشست و از نظر روحی و خدماتی با آرامش بیشتری سفر خواهند کرد. مهندسان زبده ما در عرصه تعمیر و مهندسی پرواز نیز شرایط بهتری را تجربه خواهند کرد. در سالهای اخیر، آنها شبیه مادرانی بودند که هر روز فرزندانشان را از خانه به بیرون میفرستادند و نگران از هر تیکآف و نشستنی، هواپیماهای قدیمی تعمیرشدهشان را زیر نظر میگرفتند. امروز آنها آرامند، مسافران آرامترند و مردم خوشحال از اینکه ثمره اعتمادشان به دولت در حوزه برجام به بار نشسته. تنها یک چیز باقی میماند و آن هم زمان کوتاه ما برای یک استقبال اصولی و جدی از ایرباسهاست. فرصت اندک است و باید برای زیرساختهای صنعت هواپیمایی کشور فکری اساسی شود. این برنامهریزی جز با تکیه بر توان نیروهایی که تواناییهای خود را در این سالهای فشار و تحریم به اثبات رساندهاند، ممکن نیست.
انتهای پیام
آفرين ! چه انسان با شعوريه اين كاپيتان شهبازى ؟! جالبه عقده اى هم نيست ! معلومه سرش تو حساب و كتابه !
به زير ساخت ها هم توجه داره ، درست بر خلاف مدعيانى كه شبانه روز طوطى وار تكرار ميكردند : ما ميتوانيم !
مى توانيم چى ؟! مى توانيم سيصد نفر سالانه در اجراى صفاسيتى به نيويورك ببريم ؟! يا پولهاى بى زبون متعلق به ملت رو در شهردارى و رياست جمهورى مفته پخش كنيم ؟!
و همای سعادت دوباره بال گشود و خوشبختی
را ارمغان سفره ما کررد ،حس خوبیه که آدم ببینه
مملکتش یه مملکت عادی شده مث بقیه ممالک
امیدوارم بقیه مشکلاتمون هم با گفتگو حل بشه
به امید روزهاای بهتر برای ایران و ایرانی