ابهام جدید در پرونده قطع چهار هزار درخت و نهال در الیمالات جنگل هیرکانی
روزنامه پیام ما نوشت:
بهار ۱۴۰۳ با خبر قطع حدود چهار هزار نهال و درخت توسط سرمایهگذار طرح گردشگری در جنگل الیمالات نور شروع شد. طبق گفتهٔ فعالان محلی قطع درختان از چند ماه قبل و در بهمنماه آغاز شده بود و در دوم فروردینماه ادارهکل منابعطبیعی و آبخیزداری مازندران-ساری، طی صورتمجلسی این تخلف را تأیید کرد. با انتشار این نامه، صحبت دربارهٔ سرمایهگذار طرح یعنی هلدینگ جوانمرد و افرادی که در آن ذینفع هستند، بالا گرفت و چند روز پس از آن نیز ادارهٔ منابعطبیعی ساری طی بیانیهای، توضیحاتی دربارهٔ قطع درختان داد. هرچند این بیانیه تلاش کرد تا کوتاهیهای انجامگرفته در این زمینه را بپوشاند اما بهگفتهٔ «داریوش عبادی»، دبیر شبکهٔ تشکلهای منابعطبیعی و محیطزیست مازندران موفق نبود. او به «پیام ما» گفت «منابعطبیعی میگوید چون این منطقه در مسیر برق فشار قوی بوده و چون پیمانکار گردشگری از قوانین جنگل اطلاعات کافی نداشته است پس میتواند پاکتراشی کند، اما این کار بهنوعی مماشات با متخلف است.»
صحبت از قطع دو هزار و ۵۰۰ اصله نهال کمتر از پنج سانتیمتر قطر، ۵۰۰ اصله نهال از پنج تا ۱۰ سانتیمتر قطر و ۳۰ اصله درخت تیری ۱۰ الی ۲۰ سانتیمتر قطر است. این تعداد درخت و نهال در صورتمجلسی که به امضای یگان حفاظت منابع طبیعی رسیده، آمده است. تاریخ این نامه دوم فروردینماه ۱۴۰۳ است. در بهاری که هرکدام از این نهالها و درختان باید شکوفه میدادند، به مرگ نشستند و جان جنگلهای هیرکانی برای طرح گردشگری به تاراج رفت.
ساخت این مجتمع تفریحی در منطقهٔ الیمالات نور در سال ۱۴۰۰ و توسط هلدینگ جوانمرد آغاز و در آبانماه سال ۱۴۰۲ در حالی با حضور مسئولان استانی و شهرستانی افتتاح شد که ادارهکل منابعطبیعی و آبخیزداری استان مازندران مجوزی برای عقد قرارداد توسط شرکت آبمنطقهای (سهامی خاص) و ایجاد پارکینگ صادر نکرده بود.
این هلدینگ گردشگری که در مشهد قرار دارد، چندین پروژهٔ دیگر را هم در دستور کار داشته و در این میان صحبت از سهامداری «ماجد علمالهدی» فرزند «سید احمد علمالهدی»، امامجمعهٔ مشهد، هم در این هلدینگ از جمله حواشی مهم روزهای گذشته بود. اما او در بیانیهای هرگونه ارتباط با این هلدینگ را رد کرد و گفت «من هیچگونه شناخت و ارتباطی با آقای مهدی جوانمرد و هلدینگ ایشان ندارم. تاکنون به هیچیک از زیرمجموعههای گردشگری این هلدینگ نرفتهام و شخصاً سرمایهای برای سرمایهگذاری در این زمینه ندارم.» بااینحال، چگونگی فعالیت این هلدینگ و از سویی بومی نبودن آن مورد توجه بسیاری از فعالان منطقه قرار گرفت.
ساخت این مجتمع تفریحی در منطقهٔ الیمالات نور در سال ۱۴۰۰ و توسط هلدینگ جوانمرد آغاز و در آبانماه سال ۱۴۰۲ در حالی با حضور مسئولان استانی و شهرستانی افتتاح شد که ادارهکل منابعطبیعی و آبخیزداری استان مازندران مجوزی برای عقد قرارداد توسط شرکت آبمنطقهای (سهامی خاص) و ایجاد پارکینگ صادر نکرده بود.
در این میان بیتوجهی سازمان منابعطبیعی از دیگر مواردی بود که پررنگ شد. این سازمان در روز ششم فروردین بیانیهای صادر کرد و در آن به شرح اتفاقاتی پرداخت که منجر به قطع این تعداد درخت شده است. این درحالیاست که براساس نامهٔ یگان حفاظت که حالا در فضای مجازی دستبهدست میچرخد، حدود چهار هزار نهال و درخت قطع شده است، اما در بیانیهٔ صادرشده توسط همین سازمان آمده «عرصهٔ پاکتراشیشده حدود ۱.۲ هکتار وسعت دارد که در حریم خطوط فشار قوی برق واقع شده است و اصولاً با توجه به تعریف درخت، این مساحت، استعداد استقرار چهار هزار اصله درخت که در فضای مجازی ذکر شده است را ندارد. بنابراین، آمار ارائهشده در اخبار منتشره در فضای مجازی صحت ندارد و خلاف واقع است» این یکی از اصلیترین موارد تناقض این بیانیه است. در این بیانیه همچنین به نقش وزارت نیرو و آبمنطقهای هم اشاره شده است؛ وزارتخانهای که بند خاکی، در دل جنگلهای هیرکانی را بهمدت ۲۵ سال، بدون توجه به زیرساختهای لازم از جمله پارکینگ و بدون دریافت نظر کارشناسی و قانونی ادارهٔ منابعطبیعی به یک شرکت خصوصی اجاره داده است.
قطع درختان از بهمنماه شروع شد
داریوش عبادی، عضو شبکه تشکلهای محیط زیست و منابع طبیعی استان مازندران، شروع ماجرای قطع درختان را از دو ماه قبل و در بهمنماه میداند. بهگفتهٔ او، سازمانهای مردمنهاد بهمحض مطلع شدن از موضوع در این زمینه اطلاعرسانی گستردهای کردند که منجر به ورود دادستان مرکز استان شد. «براساس گزارش سرجنگلبان منطقه از سوی فرماندهی یگان حفاظت ادارهکل منابعطبیعی مازندران (ساری) گزارش تخلف تنظیم و اقدامات قانونی انجام گرفت. اما انجام این اقدامات نوشدارو پس از مرگ سهراب است. همچنین، منابعطبیعی پس از آگاهی افکار عمومی از تخلفات، در بیانیهٔ صادرهشده از سوی این اداره میگوید که قرار است منطقه به وضع سابق برگردد و پنج هزار نهال بهجای درختان قطعشده کاشته شود، اما جابهجایی و از بین رفتن هزاران تن خاک به فراموشی سپرده شده است.»
عبادی میپرسد آیا با کاشت درخت اکوسیستم جنگل به وضع سابق برمیگردد؟ از سوی دیگر تکلیف هزاران تن خاک جابهجاشده چیست؟ با توجه به خطاکاری عاملان تخلف و چراغ سبز به متخلفان و این میزان بیقانونی، آیا در آینده مجازاتی هم برای عاملان در نظر گرفته خواهد شد؟
استفاده از ظرفیت گردشگری هم یک نوع بهرهبرداری از جنگل است. یکی از ارکان طرح جامع مدیریت مشارکتی جنگل، مشارکت با مردم محلی است و اینطور تعریف شد که همهٔ منافع باید در منطقه هزینه شود. باید اقتصاد درونزا شکل بگیرد تا جنگل حفظ شود. نتیجه اما چه شد؟ منابعطبیعی در استراتژی یک چیز تعریف میکند و در عمل اتفاق دیگری رخ میدهد
او در ادامه به «پیام ما» میگوید منابعطبیعی یک هفته بعد از علنی شدن این اتفاق بیانیه صادر کرد و در آن گفت چون این منطقه در مسیر برق فشار قوی است پس طبق مقررات، هرساله باید پاکتراشی شود. «البته ما هم قبول داریم، اما این دلیل نمیشود که منابعطبیعی در حفاظت از عرصههای منابعطبیعی سلب مسئولیت کند. اجرای هرس و قطع درختان در مسیر برق فشار قوی تابع مقررات و تشریفات قانونی است. منابعطبیعی نباید بگوید چون در مسیر برق فشار قوی بوده است و چون پیمانکار گردشگری از قوانین جنگل تجربهٔ کافی نداشته است پس میتواند پاکتراشی کند. این کار بهنوعی مماشات با متخلف است. از سوی دیگر در بیانیه به تخریب جنگل و تصرف عرصهٔ ملی اذعان میکند، اما در کنارش باز میگوید بیتجربگی سرمایهگذار باعث این اتفاق شده و با این ادبیات، کار غیرقانونی سرمایهگذار متخلف را توجیه میکند.»
این فعال محیط زیست تأکید میکند که این موارد شک و شبههٔ بسیاری در افکار عمومی ایجاد کرده است «به همین دلیل توصیه میکنم مدیران منابعطبیعی صادقانه و شفاف با مردم تنگناها و فشارهای جانبی را در میان بگذارند. در حال حاضر، علاوهبر تخریب گستردهٔ انجامیافته، چاِلش دیگری هم وجود دارد و آن هم چالش تناقض در استراتژی است. تناقض و اشکال اصلی این است که چگونه یک سرمایهگذار غیربومی و بدون تجربه در گردشگری جنگل، با ورود به منطقه اعتماد اجتماعی جامعهٔ محلی را خدشهدار میکند و چرا باید برای برداشت منافع در مجاورت جوامع محلی این مقدار ضرر به اکوسیستم بومی و طبیعی منطقه وارد کند؟»
او در ادامه به اهمیت مشارکت جوامع محلی در ایجاد مدیریت پایدار منطقهٔ هیرکانی بهعنوان استراتژی اول سازمان منابعطبیعی اشاره میکند و ادامه میدهد: «ما معتقدیم برای ایجاد مشارکت در حفظ منابع طبیعی باید از مشارکت محلیها استفاده شود و من معتقدم حضور شرکتهای غیربومی بهنوعی پارادوکس و تناقض جدی با اهداف و استراتژی سازمان منابعطبیعی است. مصادیق آن را در گذشته هم داشتیم؛ شرکتهایی مثل آستان قدس در نور فعال بودند که از مشهد آمدند و جنگلها را نابود کردند. مردم هم میگفتند وقتی اینها میبرند ما هم میبریم و رقابتی برای تخریب ایجاد شده بود و نتیجهٔ آن قاچاق گستردهٔ چوب در جنگل شد. از طرف دیگر چون اعتماد اجتماعی منطقه نابود شده بود، بعد از مدتها با تلاش کارشناسان منابع طبیعی، کنشگران و فعالان و کمک خود سازمان منابعطبیعی بهرهبرداری به این شکل محدود شد.»
عبادی در ادامه تأکید میکند که با توجه به ورود شرکتهای غیربومی گردشگری از نوع الیمالات، سازمان منابعطبیعی یکبار دیگر در بازی تعارض منافع در مقابل جامعهٔ محلی قرار گرفته است و مشارکت احتمالی جامعهٔ محلی را زیر سؤال برده است. «استفاده از ظرفیت گردشگری هم یک نوع بهرهبرداری از جنگل است. یکی از ارکان طرح جامع مدیریت مشارکتی جنگل، مشارکت با مردم محلی است و اینطور تعریف شد که همهٔ منافع باید در منطقه هزینه شود. باید اقتصاد درونزا شکل بگیرد تا جنگل حفظ شود. نتیجه اما چه شد؟ منابعطبیعی در استراتژی یک چیز تعریف میکند و در عمل اتفاق دیگری رخ میدهد. مسئولان منابعطبیعی به آن چیزی که بهعنوان طرح مدیریت پایدار جنگل هیرکانی بیان کردهاند، عمل نمیکنند. این تعارض اجتماعی با مردم تا کی قرار است ادامه داشته باشد؟ ضمناً در ارتباط با تخلفات منابعطبیعی، ما معتقدیم دستگاههای نظارتی باید با جدیت بیشتری عمل کنند. یکبار هم شده به متخلفان واقعی درس عبرت بدهند و برخورد قانونی کنند تا از این بهبعد اتفاقات ناگوار برای زیستبوم یک منطقه رخ ندهد».
انتهای پیام