خرید تور نوروزی

روز جهانی آزادی مطبوعات و حاج آقای قرائتی!

ابوالفضل نجیب، روزنامه‌نگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

حجت السلام و المسلمین حاج آقا محسن قرائتی در یکی از سخنرانی های خود توصیف درست و جامعی از فضای مجازی ارائه کردند. نقل به مضمون ایشان فضای مجازی را به دیواری تشبیه کردند که هر کس به طور عام می تواند هر چه خواست روی آن بنویسد. تشبیهی کنایه آمیز که نتیجه گیری آن بی اعتبار کردن تمام قد این رسانه و مقوله شهروند خبرنگار بود.

صرفنظر از این که دولت چه اندازه از این ظرفیت در جهت منافع سیاسی و اجتماعی خود استفاده می کند، اما می شود از همین نگاه یک‌سویه به صورت مسئله و انگیزه های خصومت و دشمنی با فضای مجازی نگاه کرد. به همین دلیل تشبیه آقای قرائتی را تمام و کمال مبنی بر این که فضای مجازی امکان بی در و پیکری برای انعکاس منویات شخصی اعم از حب و بغض های فردی، خودنمایی، خودشیفتگی، دیگرازاری، شایعه پراکنی، و در بدترین حالت شستشوی مغزی مخاطبان باشد، می پذیرم.

به این دلیل که تنها امکان استفاده از چنین ظرفیت و پتانسیلی تنها داشتن یک گوشی اندروید ساده است. امکانی که به شهادت آمار و ارقام شمار آن در میان مردم به مراتب بیشتر از جمعیت کنونی ایران است. اما سوال اساسی این است که همه کاربران این فضا از این امکان در راستای اهداف و انگیزه های ناسالم استفاده می کنند. طبیعی است هیچ عقل سلیمی تن به این نتیجه گیری نمی دهد. باز به این دلیل ساده که تمام و حداقل اغلب کسانی که مخالف سرسخت این فضا هستند دست بر قضا حضور فعالی در این حوزه دارند. نتیجه می گیریم تشبیه آقای قرائتی در جهت تخریب و بی اعتبار کردن فضای مجازی ابزاری است و نه به ماهوی.

فضایی که بیشتر از هر امکان ارتباط جمعی موجود زمینه راستی آزمایی را به صورت بالفعل در خود نهفته دارد. پس تا اینجا می شود نتیجه گرفت فضای مورد نظر زمینه انحصار هر گونه ارتباط به شکل هرمی را مسدود و مونولوگ را در همه حوزه های خبری، اعتقادی و اجتماعی و… به دیالوگ و تعامل و تضارب دیدگاه ها حتی در خصوص اتفاقات روزمره ارتقا می دهد. درست در نقطه مقابل رسانه های هرمی که اغلب در قبال تولید محتوای خود الزامی به پاسخگویی و چالش کردن با دیگران احساس نمی کنند.

حساسیت دولتمردان و بخصوص تشبیه کنایه آمیز آقای قرائتی در عین درست بودن، دقیقن از نقطه قوت این امکان نشئت می گیرد، یعنی از جایی که فضای مجازی هژمونی مونولوگ و تک صدایی در عالم ارتباط جمعی را به چالش و در واقعيت امر به محاق می برد. این امکان درست در تقابل و تضاد با شیوه و مانیفست ارتباطی است که رابطه خود با دیگران را به شکل هرمی و به زبان ساده از بالا به پائین تنظیم می کند.

درست همان شیوه ای که از آقای قرائتی در تمام سخنرانی های شان شاهد هستیم. این درست که آقای قرائتی بر خلاف شیوه موعظه و سخنرانی به جای منبر و میزانسن سنتی از تخته و صندلی با حداقل ارتفاع نسبت به مستمعین استفاده می کند، اما در ماهیت امر همان متکلم الوحده سنتی هستند. حقیر که از شاگردان کلاس های تفسیر قرآن ایشان از اوایل سال های دهه پنجاه بوده، و تا همین سال ها هرگز بخاطر ندارم تن به تعامل و پرسش‌گری درباره محتوای سخنان شان داده باشد. بد نیست خاطره ای در همین راستا مربوط به ماه های اول پیروزی انقلاب نقل کنم.

در آن ماه ها عده ای از طرفداران سازمان مجاهدین بخش کوچکی از ساختمان موسوم به کانون پرورشی کاشان را به کتابخانه و محل تجمع تبدیل کرده بودند. کسی هم متعرض و معترض نبود. تا این که یک شب آقای قرائتی به ساختمان کانون آمدند، البته به اتفاق آقای احمد سلامتیان که بعد از بازگشت به ایران برای اولین بار عازم اصفهان و دیدار با خانواده بودند. آقای قرائتی به محض ورود و مطلع شدن از این که مجاهدین در گوشه ای از این ساختمان کتابخانه دائر کرده، دستور به قلع و قمع و خلاصه برچیدن کتابخانه دادند. تنها کسی که به شکل مودبانه و دلسوزانه معترض شیوه برخورد آقای قرائتی شدند حقیر بودم، که ایشان برافروخته و عصبانی شدند و از آنجا که حقیر را می شناختن و لابد اکراه از برخورد تند، حقیر را روی صندلی مقابل خود نشانده و عبا را کنار گذاشته و بعد از بالا زدن آستین ها خطاب به حقیر فرمودند اینا (منظور مجاهدین) چهار اصل دیالکتیک را قبول دارند، تو هم قبول داری لابد. آن زمان به واقع متوجه نشدم قبول داشتن و نداشتن چهار اصل دیالکتیک چه ارتباطی با صورت مسئله موجود دارد. آن هم وقتی آقای قرائتی با عصبانیت و مرتب می کوبد روی میز و تاکید دارد جواب بدهم چهار اصل دیالکتیک را قبول دارم یا نه، پاسخی که می توانست در هر صورت تکلیف آقای قرائتی با شاگرد دوران به قول معروف اختناق ستم شاهی را هم روشن کند.

از این زاویه قابل فهم است که چرا آقای قرائتی و قرائتی ها تا این اندازه با فضای مجازی به این شکل و شمائل که هیچ، که اساسن با تعامل و پرسش‌گری درباره حتی محتوایی که تولید می کنند مخالف هستند.

انگیزه من برای نوشتن این یادداشت روز جهانی مطبوعات آزاد بود. نکته قابل تامل درباره اهمیت این روز در ایران، به روند معکوس سازی آزادی های نسبی مطبوعات به سمت تک صدایی شدن مطلق از یک سو و همزمان نقش روند صعودی و تاثیرگذار فضای مجازی به عنوان جدی ترین آلترناتیو مطبوعات و وسائل ارتباط جمعی سنتی است. آنچه مخالفان این فضا را علیرغم همه گونه اعمال فشار و محدودیت بر اصحاب رسانه و ایضن در دسترسی بی واسطه به ظرفیت های این امکان نگران کرده و به انحا مختلف سعی در بی اعتبار کردن آن دارند، در یک کلام خلاصی جامعه از هژمونی رسانه های تک صدا و اصحاب مونولوگ است.

در پایان و به تلویح و اشاره در واکنش به تشبیه آقای قرائتی در خصوص فضای مجازی به دیوار باید تاکید کنم، دیواری که هر کس بتواند هر چه بخواهد روی آن بنویسد، هزار بار ارجح و مفید به فایده تر از دیواری است که فقط یک نفر روی آن بنویسد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. امثال این آقا و همفکرانشان نمی توانند باور کنند که عصر آزادی اطلاعات و تبادل آن است.مغزشان هنگ کرده است.

  2. همین فضایی که شمادرآن می نویسید همان دیواری است که فقط شما می نویسید، واگر دیگران هم چیزی در جواب شما بنویسند در حاشیه خواهد بود که معمولا کسی آن را نمی‌بیند.

    1
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا