حال همه ما خوب است آیت الله! اما …
به گزارش انصاف نیوز «مطهره شفیعی» روزنامه نگار در دلنوشتهای به انتقاد از رفتار برخی مدعیان همراهی آیت الله هاشمی پرداخت که پس از درگذشت وی مسیری دیگر را در پیش گرفتند و نوشت:
19 دی رفتی؛ هوا سرد بود و خیلی سرد. سرمایی در جانمان رخنه کرد که قابل اندازه گیری با هیچ دماسنجی نبود اما تو آرام بودی و لبخند بر چهره داشتی؛ گویی به آنچه آخرین تکلیف برای خود میدانستی عمل کرده بودی و حالا با خیال راحت و سربلند میخواستی بروی! لبخند داشتی و ما بغض و گریه، آرامش داشتی و ما بیقراری.
فراموش نمیکنم در یکی از آخرین ملاقاتها دستانتان را بالا آوردید و گفتید: «خدا را شکر، اوضاع خوب است» اشتباه کردید آیت ا… . اوضاع خوب نبود؛ شاید میدانستید که قرار است پس از سالها سختی و شنیدن تهمت و دروغ به آرامش ابدی برسید بنابراین اوضاع را خوب توصیف کردید اما کاش همان روز به چشمان ما هم نگاه میکردید که نگرانی در آن موج میزد.
آن روز که از خوب بودن شرایط سخن گفتی، دلمان نیامد بپرسیم تاریخ انقضای این خوب بودن چه زمانی است، هر چند خودمان از کج شدن برخی نقابها فهمیده بودیم عمر این خوبی کوتاه است اما هیچ زمانی به این فکر نکرده بودیم و شما هم به ما نگفته بودید وقتی نقاب از چهره آنهایی که خودشان را پیرو مکتب شما معرفی میکردند، کنار رفت یا با نامردانی که فقط پس چند روز بعد رفتن شما، چهره فرصت طلب خود را به نمایش گذاشتند چه باید بکنیم؟
درد بزرگی است؛ اگر این جفا را در حق شمایی نمیکردند که بر صداقت تاکید داشتید، شاید میتوانستیم رخ برگردانیم و عبور کنیم اما این حافظه نمیگذارد که بگذریم.
میدانستم که میدیدید آنانی که به شکل بره و برای عرض ارادت خدمت شما میرسند گرگ هستند اما نمیدانستم چرا بیش از همه با آنها گرم میگرفتید؛ شاید اعتقاد به اصلاح آنان داشتید یا مانند همیشه در صدد بودید آرامش بر هم نخورد اما آیا فکر دوران نبودن خودتان را کردید که چه خواهند کرد؟
بگذارید من برایتان تعریف کنم: آنان پس از رفتن شما یک یا دو روز پیراهن مشکی پوشیدند و به صورت فشرده در جلسات عمومی حضور یافتند تا خود را صاحب عزا نشان دهند اما پس از آن دیگر نه تنها نشانی از ناراحتی نبود بلکه برایشان نشان دادن ماتم نبود شما دستاوردی نداشت و با رفتار خود آن را به صورت علنی نشان دادند.
با دوستداران شما رفتاری خواهند کرد که رفتار یزیدیان با خاندان حسین در کربلا در ذهن به تصور درآيد؛ به آنانی نزدیک خواهند شد که ذرهای نشان از صبوری، مردانگی، شرف و مردمدوستی شما نداشتند، به یاران بدون نقاب شما تهمت زدند.
در این روزهای سخت احسنت نثار آنانی کردم که رو در رو به شما حمله کردند و هر آنچه نادرست بود را نثارتان کردند اما هر چه بودند صداقت دشمنی علنی داشتند اما از اینان چه باید گفت؟
بین خودمان باشد، این بار گریههای ما غریبانهتر بود، خیلی غریبانه؛ همانند اشکی که در حین آخرین خطبه نماز جمعه ی شما بر گونههایمان جاری شد. نمی خواهم خاطرتان را بیشتر مکدر کنم؛ حال همه ما خوب است اما …
انتهای پیام