سیاست؛ شر یا خیر عمومی
عباس عبدی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب در روزنامه اعتماد نوشت: «سالها است که سیاست و کنشگری سیاسی در اینجا به سراشیبی ابتذال افتاده شده. سیاست در معنای اصیل آن، یعنی کوشش برای تأمین خیر عمومی، ولی ما آن را به شر عمومی تبدیل کردهایم. اولین و ضروریترین کار برای تأمین هر هدفی و اجرای هر برنامهای، تبدیل فضای شر عمومی به فضایی برای تامین خیر عمومی است.
مهمترین ویژگی فضای کنونی ما، عادی شدن دروغ و ریاکاری است. این گزاره که سیاستمداران باید دروغ بگویند و فریب دهند را عدهای باور کردهاند و به آن عمل میکنند، در حالی که هم در سنت ملی و هم در سنت دینی ما، دروغ نکوهیدهترین ویژگی اخلاقی است.
در دعای داریوش خطاب به اهورامزدا و در کتیبه تخت جمشید آمده است که: ”این کشور را از سپاه دشمن، خشکسالی و دروغ؛ مصون دارد.“ دروغ را در ردیف سپاه دشمن و خشکسالی قرار داده است و این درست و دقیق است.
در فرهنگ دینی نیز دروغ جزو گناهان کبیره است، راستگویی راه نجات دانسته شده است و دروغگویی را ناشی از حقارت و پستی درون دروغگو میداند، شاید صدها حدیث معتبر در مذمت دروغ و در تأیید راستگویی بتوان یافت و در متن قرآن نیز فراوان بر آن تأکید شده است.
پس چرا دروغگویی تا این اندازه در فضای سیاسی و رسمی ایران رواج دارد؟ به طوری که افراد در دوربین نگاه میکنند و چیزهایی را میگویند و وعدههایی میدهند که خلاف بودن آن بر همگان روشن است؟
اگر بخواهیم دقیقتر سخن بگوییم مانع اصلی در تداوم مشکلات کشور، رواج رذیله دروغ در سیاست است، بطوری که ارائه برنامه را نیز به فرصتی برای گفتن دروغ های بزرگ تبدیل کرده است.
انتخابات پیش رو فرصتی برای دادن وعدههای دروغ و خلاف عقل نیست. دادن این وعدهها همان مشکل واقعی است و نه راهحل. وعدههای پوچ نه تنها مسایل و آلام مردم را درمان نمیکند، بلکه خود یک درد بیدرمان جدید است. حتماً متوجه شدهایم، آنان که وعدههای غیر قابل اجرا میدادند، دچار چه وضعیتی شدند.
از این رو به عنوان یک ایرانی و کسی که بیش از ۳۳ سال است که به طور مستمر در باره سیاست و جامعه نوشتهام، کمابیش میدانم که ریشه مشکلات کشور کجاست، معتقدم که اگر کسی پیدا شود که متعهد به صداقت و راستگویی شود و در زندگی خود نیز از دروغ پرهیز کرده باشد، میتوان به او اطمینان کرد و از رییس جمهور شدن او استقبال نمود. البته این شرط لازم است و نه کافی، ولی کیست که بتواند چنین شرط لازمی را محقق کند؟ هر کس باید زندگی و عملکرد خودش را در منظر عموم قرار دهد و با شهامت ادعای صداقت کند، و اینکه هرگز دروغ نگفته و نخواهد گفت.
البته میدانم که میان دروغ و خطا فاصله معناداری است. هر یک از ما ممکن است مرتکب اشتباه و خطا و حتی فراموشی شویم و مسألهای را به اشتباه و نادرست بیان کنیم ولی همیشه خطا و اشتباه را میتوان تصحیح و عذرخواهی کرد، در حالی که دروغ ماهیت دیگری دارد. با علم و آگاهی خلاف واقع گفتن و جعل کردن است.
از سال ۱۳۸۴ به این سو بنیانها و اصول اخلاقی کنشگری سیاست تخریب شد. ضربهای که از آن سال به میدان سیاست زده شده است بسیار زیانبارتر از صدها میلیارد دلار اتلاف درآمدهای نفتی در آن دوره است. هنگامی که بنیانهای اخلاقی جامعه فرو میریزد، دیگر جایی برای ایستادن باقی نمیماند. همه چیز دوز و کلک و دروغ و ریا میشود.
ریشهایترین علت بدبختیهای ایران رواج این رذیلت اخلاقی است. از این رو به نظر من برای بازگرداندن سیاست به معنای واقعی آن یعنی، تأمین خیر عمومی، اولین گام مخالفت جدی با دروغ و حذف کردن آن از میدان سیاست و کنشگری سیاسی است. از این رو با توجه به شناختی که از آقای پزشکیان دارم و با توجه به گفتارش و نیز رفتار اخلاقی او در مناظرهها که در دام رفتارهای زشت برخی از رقبایش نیفتاد، وی را به واسطه این شعارش شایسته ریاست جمهوری مردم ایران دانسته و با افتخار به وی رأی میدهم، زیرا موضع و رفتار وی در نفی رذیلت دروغگویی برای رسیدن به این مسند کفایت میکند.
اوست که شعار «دروغ نمیگویم» را سرلوحه عملکرد خود قرار داده است. امیدوارم با مشارکت عمومی مردم و کمک همگان موفق شود.»
انتهای پیام