خرید تور تابستان ایران بوم گردی

بهانه‌های بنی‌اسرائیلی برای کشتن غیرنظامیان | بی‌اخلاقی‌ها در جنگ غزه

جسیکا ولفندیل در سایت کانورسیشن مطلبی با عنوان Why all civilian lives matter equally, according to a military ethicist نوشته است که با ترجمه‌ی امیر دانش در سایت خانه اخلاق پژوهان جوان منتشر شده است. متن کامل را در ادامه بخوانید.

«آیا جان تمامی غیرنظامیان در جنگ به یک اندازه اهمیت دارد؟ در مقابل کدام اهداف نظامی می‌توان جان غیرنظامیان را فدا کرد؟ نویسنده در این مقاله کوشیده است با توضیحی از جنگ میان حماس و اسرائيل و حملات پهپادی ایالات متحده به کشور‌های خاورمیانه به این مهم بپردازد. او با بررسی قوانین بین‌المللی استدلال می‌کند که تمامی غیرنظامیان فارغ از هر ملیّتی که دارند به یک اندازه دارای اهمیت هستند و در برابر جان تک تک غیرنظامیان باید با یک دید نگاه کرد و از همهٔ آنها به یک اندازه حفاظت کرد.

متخصص اخلاق نظامی توضیح می‌دهد که چرا زندگی همهٔ غیرنظامیان به یک اندازه اهمیت دارد؟

برخی از تحلیلگران، اسرائیل را به دلیل واردکردن آسیب غیر هم‌سطح و بیش‌ازحد به غیرنظامیان، در واکنش نظامی خود برابر حملهٔ حماس در هفتم اکتبر ۲۰۲۳، مورد انتقاد قرار داده‌اند.

به گفتهٔ مقامات وزارت بهداشت، تا تاریخ ۲۵ نوامبر، در غزه بیش از ۱۴۰۰۰ فلسطینی کشته شده‌اند که اکثر آن‌ها زنان و کودکان‌اند.

این مرگ‌ها غم‌انگیز است، اما آسیبی که به غیرنظامیان وارد می‌شود درنسبت با حملهٔ حماس هم‌تراز است. چون‌که نابودی حماس از اهمیت بیشتری برخوردار است. این سخن یکی از استدلال‌هایی است که مدافعان رفتار اسرائیل بیان می‌کنند.

بااین‌حال باید دو پرسش را مطرح کرد: ۱ـ در ارتباط با کشته‌شدن غیرنظامیان، اصطلاح« مناسب» به چه معناست؟ ۲ـ منتقدان مدعی‌اند اقدامات اسرائیل، آسیب نامناسبی به غیرنظامیان وارد آورده و در مقابل، اسرائیلی‌ها می‌گویند واکنش‌شان مناسب بوده؛ حال، چطور باید این موضوع را ارزیابی کنیم؟

منِ محقق در زمینهٔ جنایات جنگی و اخلاق نظامی، فکر می‌کنم بررسی این ادعاها نیازمند تأمل دقیق در مورد این است که ارزش‌دادن به جانِ غیرنظامیان واقعاً به چه معناست؟ اگر از منظر اخلاق، جان تمامی غیرنظامیان به یک اندازه ارزشمند باشد، دقیقاً همانطور که حقوق بین‌الملل می‌گوید، باید به جان غیرنظامیان در هر دو طرف درگیر جنگ با یک درجه از احترام برخورد کرد.

نیروهای نظامی باید اصل برابری اخلاقی افراد غیرنظامی را همیشه رعایت کنند. هیچ توجیه اخلاقی یا قانونی وجود ندارد که جان برخی با ارزش‌تر از جان دیگران باشد.

چرا هدف قراردادنِ غیرنظامیان اشتباه است؟

حقوق بین‌المللی بشردوستانه حملات مستقیم به غیرنظامیان را ممنوع کرده است؛ یعنی غیرنظامیان، سربازان مجروح و تسلیم‌شده. همچنین، این قوانین حملات مستقیم به اماکن غیرنظامی همچون مدارس، اماکن مذهبی، بیمارستان‌ها و سایر زیرساخت‌های غیرنظامی را ممنوع کرده است.

اما از آن جایی که در یک منطقۀ جنگی، جلوگیری از تمامی آسیب‌های ممکن به غیرنظامیان ممکن نیست، این قوانین اجازهٔ حمله به اهداف نظامی را با رعایت‌کردن دو شرط داده است. البته احتمالاً به غیرنظامیان آسیب می‌رساند. ۱ـ آسیبِ وارده به غیرنظامیان باید باید مزیت‌های نظامی موردنظر را تأمین کند. ۲ـ انتخاب تاکتیک‌ها و تسلیحات (یعنی همان چیزی که در حقوق بین‌الملل به آن «ابزار و روش» می‌گویند) باید با هدف به‌حداقل‌رساندن آسیب به غیرنظامیان باشد. حتی اگر آسیب بیشتر به سربازان را با خود به همراه داشته باشد.

حلمهٔ مستقیم به غیرنظامیان یا به خطر انداختن جان ‌آن‌ها ممنوع است. طبق مفاد حقوق بین‌المللی بشردوستانه، افراد غیرنظامی تا وقتی در درگیری‌ها مشارکت فعال نداشته باشند، باید تحت حفاظت قرار بگیرند، دقیقاً همان‌طور که در کنوانسیون ژنو آمده است. این سخن یعنی این که باید با تمامی غیرنظامیان ــ فارغ از نژاد، رنگ پوست، جنسیت، ثروتمندبودن یا فقیربودن و مذهب یا اعتقاد یا هر معیار دیگری ــ از آن حیث که انسان‌اند برخورد کرد.

حمله به غیرنظامیان یا به‌خطرانداختن جان آن‌ها، به همان اندازه اشتباه است که کشتن یا آسیب‌رساندن به افراد بی‌گناه در زمان صلح. افرادی که هیچ تهدیدی برای دیگران ندارند، فارغ از ملیت و هویت‌شان، سزاوار احترام، حمایت و امنیت هستند. رعایت نکردن این قواعد در جنگ هم جنایت جنگی است و هم جنایت اخلاقی.

چگونه باید از زندگی افراد بی‌گناه را در کنار اهداف مهم نظامی نگه داشت و از آن‌ها محفاظت کرد؟

تناسب و ارزیابی اخلاقی

محکومیت جنایات حماس بر اساس همین اصل اخلاقی است که این اصل حامی افراد غیرنظامی در جنگ است. «همهٔ افراد بی گناه سزاوار امنیت هستند.»

اما محققان و کارشناسان حقوقی در چگونگی اعمال چارچوب‌های قانونی کنوانسیون ژنو در مناطق جنگی اختلاف‌نظر دارند.

برای مثال، در سال ۱۹۸۷، کمیتهٔ بین‌المللی صلیب سرخ اعلام کرد آنچه از آن به «اولویت نظامی» تعبیر می‌شود (یعنی امری که در برابر آسیب به غیرنظامیان سنجیده می‌شود)، تنها باید شامل تصرف مکان‌های مهم و تضعیف یا نابودی نیرو‌های مسلح دشمن شود.

اما بر طبق دستور‌العمل وزارت دفاع ‌ایالات متحده‌ در سال ۲۰۱۶، «اولویت نظامی» شامل اهداف دیگری نیز می‌شود؛ همانند منحرف‌کردن حواس دشمن و استفاده‌ از منابع و توجه آن‌ها.

همچنین در مورد مفهوم «آسیب به غیرنظامیان» نیز اختلاف‌نظر وجود دارد. مثلاً امانوئل گیلارد آسیب به غیرنظامیان را در آسیب‌های روانی و جسمانی محدود می‌کند. دکتر بث‌ون‌شاک، کارشناس مسائل حقوقی معتقد است که آسیب‌هایی که زمان زیادی باقی می‌مانند (همانند مدت زمانی که طول می‌کشد تا فرد پس از جنگ به خانه‌اش بازگردد) هم شامل آسیب به غیرنظامیان می‌شود.

به‌طور خلاصه، هیچ معیار دقیق و پاسخ سرراستی وجود ندارد تا بتوان ارزش اهداف نظامی در برابر جان غیرنظامیان را با آن سنجید. اما به گونه‌ٔ دیگری می‌توانیم این پرسش را مطرح کنیم (یعنی از دریچهٔ اخلاق به آن نگاه کنیم، نه قانون): ای‌ که جان تمامی غیرنظامیان در برابر قانون به یک اندازه اهمیت دارد یعنی چه؟

مطابق با استدلال من و متیو تالبرت، اولین گام برای پاسخ به این پرسش، پرسیدن سؤال دیگری است: اگر آن غیرنظامیانی که در معرض خطر حملهٔ نظامی قرار دارند، هم‌وطن خودمان باشند آن وقت چه؟

این همان معیاری است که در هنگام اقدام نظامی که خودمان علیه دشمن انجام می‌دهیم و جان غیرنظامیان آن‌ها را تهدید می‌کنیم هم باید در نظر بگیریم. این معیار را «اصل برابری اخلاقی غیر‌نظامیان» می‌نامیم. برای مثال، اسرائیل حمله به بیمارستان شفا را اخلاقی می‌دانست، چون ادعا می‌کرد که حماس، یک پایگاه فرماندهی و تسلیحاتی در زیر بیمارستان مخفی کرده است.

این بیمارستان، بیماران زیادی ــ ازجمله نوزادان تازه متولدشده و نیز غیرنظامیانی که از جنگ به بیمارستان پناه برده بودند ــ را در خود جای داده بود. بیمارستان با کمبود سوخت، غذا و آب روبه‌رو بود. براساس تصاویر خبری، بیمارستان آسیب جدی دیده است. بیمارستان پر شده است از آوار به‌جامانده از حملهٔ اسرائیل. هیچ وسیلهٔ ضروری برای بیمارانی که زنده مانده‌اند وجود ندارد.

اسرائیل برای اثبات ادعاهای خودش تصاویری را منتشر کرده است. آیا از این تصاویر می‌توان این نتیجه را گرفت که حملهٔ اسرائیل به بیمارستان متناسب بوده؟ ( تناسبی میان سطح آسیب دیدن غیرنظامیان و اهداف نظامی وجود دارد؟). به‌عبارت دیگر، آیا صدمات واردشده بر غیرنظامیان، ازجمله نابودی یک بیمارستان، با درستاورد نظامی، یعنی ازبین‌بردن یک پایگاه فرماندهی حماس، متناسب بود؟

با استفاده از اصلی که من و تالبرت مطرح کردیم، این سؤال به صورت زیر مطرح می‌شود: اگر حماس یک پایگاه کنترل ازراهدور زیر یکی از بیمارستان‌های اسرائیل مخفی می‌کرد و غیرنظامیان اسرائیلی در معرض خطر بودند، آیا اسرائیل حمله به بیمارستان خودش به دست خودش را قابل‌توجیه می‌دانست؟ اگر پاسخ منفی است، پس حمله به بیمارستان شفا نیز غیرقابل‌توجیه است.

به این معنی که اگر در امان‌ماندن جان غیر‌نظامیان اسرائیلی مهم‌تر از تسخیر پایگاه فرماندهی حماس باشد، باید جان غیرنظامیان فلسطینی هم از همین میزان اهمیت برخوردار باشد. براساس قوانین بین‌المللی حقوق بشر، همهٔ غیرنظامیان فارغ از ملیّتی که دارند، از حمایت یکسان برخوردارند.

حمله به غیرنظامیان یا به‌خطرانداختن جان آن‌ها، به همان اندازه اشتباه است که کشتن یا آسیب‌رساندن به افراد بی‌گناه در زمان صلح. رعایت نکردن این قواعد در جنگ هم جنایت جنگی است و هم جنایت اخلاقی.

جدی گرفتن جان غیرنظامیان

متاسفانه، بحث در مورد تناسب در درگیری بین اسرائیل و فلسطین آخرین مورد از میان موارد بسیاری است که دربارهٔ تناسب میان اهمیت اهداف نظامی با جان غیرنظامیان در مناطق جنگی مطرح است.

برای مثال، از سال ۲۰۰۱ تا کنون برنامهٔ هواپیما‌های بدون سرنشین ایالات متحده دست‌کم ۲۲۰۰۰ غیرنظامی را در افغانستان، عراق، سوریه، پاکستان و سایر کشور را کشته است. گزارش نیویورک‌تایمز در رابطه با این مرگ‌ها، موارد متعددی از اطلاعات نادرست، مخفی‌کاری و مواردی از هویت‌های ناشناس را نشان می‌دهد. با وجود این گزارش‌ها، حمله به غیرنظامیان و مرگ آن‌ها هنوز هم ادامه دارد.

با استفاده از اصل برابری اخلاقی غیرنظامیان، می‌توان دریافت که آیا ارتش ایالات متحده برای جلوگیری از آسیب به غیرنظامیان اقدامات لازم را انجام داده است یا نه. پس باید از ارتش آمریکا پرسید اگر این اتفاق علیه مردم غیرنظامی آمریکا هم اتفاق می‌افتاد همچنان مشکلی نداشت؟ اگر پاسخ منفی است، منصفانه نیست که مردم دیگر کشورها هم آسیب ببینند.

پس برنامهٔ هواپیماهای بدون سرنشین باید تغییر کند تا با غیرنظامیان در سوریه و پاکستان و… با احترامی برخورد شود که از نظر اخلاقی و قانونی حق‌شان است. این مثال نشان می‌دهد برای برآورده‌شدن معیار‌های قوانین بین‌الملل حقوق بشر و اصول اخلاقی که زیربنای آن معیار‌هاست، نیروهای نظامی باید اصل برابری اخلاقی افراد غیرنظامی را همیشه رعایت کنند. هیچ توجیه اخلاقی یا قانونی وجود ندارد که جان برخی با ارزش‌تر از جان دیگران باشد.

این اصل، اصلی دشوار است. پایبندی به آن بسیار دشوار خواهد بود. رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی باید بپذیرند که گاهی اوقات اهداف نظامی‌ای وجود دارد که در برابر جان غیرنظامیان از اهمیت کافی برخوردار نیست. گفتن این سخن به این معنی است که گاهی اوقات اهداف نظامی وجود دارد که آنقدر مهم هستند که آسیب‌رساندن به جان غیرنظامیان هم توجیه‌پذیر می‌شود.

اما یکی از وظایف اصلی حقوق بین‌المللی بشردوستانه، کاهش رنج و آسیب ناشی از درگیری‌های نظامی است. این اصل، منعکس‌کنندهٔ وضعیت اخلاقی و حقوقی غیرنظامیان در قوانین بین‌الملل حقوق بشر است. این اصل می‌تواند منجر به حمایت و احترام بیشتر از تمامی غیرنظامیان در طول درگیری شود.»

منبع: theconversation

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا