کمی تا قسمتی جدی – 4
انصاف نیوز، الف. محفوظ:
بنده نه از بزرگانم و نه اهل تمیز و تشخیص. خودم را با اساتید که به هیچ وجه، حتی با شواگرد هم قابل قیاس نمیدانم که بخواهم جسارت کرده رهنمود و راهکار ارائه کنم. اما اگر توفیق کسب علم و دانشِ بسنده نصیب نشده، خودم را شکرگزار مختصر عقل و احتیاطی میدانم که حضرت حق عطا فرموده.
بنابراین در حد توان میکوشم پا را از گلیم پارۀ خودم درازتر نکنم و مثل بعضی همینطور یکهویی زبان را در دهان و قلم را روی کاغذ نچرخانم که برای خودم و دیگران مایۀ زحمت و اذیت شود. حالا اسم این را هر چه میخواهید بگذارید: ترس، احتیاط، محافظهکاری، زرنگی و ابن الوقتی، دوراندیشی یا هر چیز دیگر. مهم این است که بنده حد خودم را میشناسم و حتی از دو هزار و دویست کاراکتر تعیین شده از سوی مراجع تصمیمگیرنده در انصافنیوز هم فراتر نمیروم.
به هر حال با این جثۀ نحیف بزغالهوار نباید وارد میدان گاوبازی بزرگان شوم و کار دست خودم و کارد دست دیگران بدهم. اما…
اما از آنجا که مسئلۀ جنجالی بازگشت اساتید و دانشجویان اخراجی به دانشگاه کم کم دارد به یک معضل بلکه ابَر بحران ملی بدل شده و برای دولت و ملت دردسرآفرین میشود شاید بد نباشد یک راهکار مرضی الاطراف پیشنهاد دهم. گاهی تجربه که بنده اندکی دارم، از دانش تئوریک هم بیشتر به کار میآید که ندارم. حالا که دیگ غیرت کیهان به جوش آمده و خونش غلیظ شده و رگهای گردن کلفتش بیرون زده و اصحاب صُمود یا همان پایداریچیها به جنب و جوش افتادهاند مبادا سنگری از سنگرها را به اغیار واگذارند که آغازی بر پایانشان تلقی شود؛ بنده پیشنهاد میکنم اساتید محترم اخراجی قید بازگشت به دانشگاههای مربوطه را بزنند و بروند سراغ شغل و حرفهای دیگر. بهتر از همه مداحی است که خیر دنیا و آخرت را با هم دارد.
وقتی مداحان قبول زحمت کرده به کرسیهای استادی در دانشگاه تکیه میزنند، استادان هم همتی به خرج دهند و بروند کلاس مداحی آقای دکتر پزشکیان. حالا یا حضوری یا نیمه حضوری یا مجازی. اقسام وسایل سمعی-بصری و پاورپوینت هم برای آموزش حرفهای فراهم است. به خصوص کلیپ مداحی رئیسجمهور. هر از گاهی هم برای فرصت مطالعاتی عزیزان را بفرستند به آمریکای جنوبی یا تایلند یا اروپا یا هر جای دیگر. شاید خشم نادرشاه درون کیهان فرو بنشیند و از یک فاجعۀ ملی پیشگیری شود.
گزارشهای جریدۀ فریدۀ کیهان حکم دم شیر دارد و نمیشود با آن بازی کرد. علی الخصوص که این دم شیر ظاهر ماجراست و پشت آن ماجراهای خطیر و مخوف دیگری نهفته که بازگو کردنش دل شیر میخواهد که بنده ندارم. خلاصه در حد ضرورت اشاره کردیم و تکلیف از ما ساقط است. دیگران خود دانند.
ضمن پوزش از مخاطبان انصاف نیوز و نویسندهی محترم، بخش چهارهم این سلسله یادداشتهای طنز جا مانده بود و حالا منتشر شده است.
انتهای پیام