چرا زنانهپوشی در اینستاگرام زیاد است؟ | گمانهای فردین علیخواه
فردین علیخواه، جامعهشناس، در کانال تلگرامی خود نوشت: «معمولاً در جشنهای جامعه سنتی ایران نظیر عروسیها، برخی مردان لباس زنانه میپوشیدند و با تقلید یا نمایش رفتار و گفتار زنان؛ سعی میکردند موقعیتی کمیک ایجاد کنند تا دیگرانی که غالبا مرد بودند بخندند. در این موقعیتها، آنان بیشتر با اداء و اطوار دیگران را میخنداندند و کمتر با قِر و غَمزه سخنی میگفتند. مردان میخواستند مردان را بخندانند ولی برای این کار لباس زنانه میپوشیدند!
در برخی اجتماعات، فردی که این چنین طنّازی مینمود با چادر گلدار و یا روسری صورت خود را نیز میپوشاند تا مبادا پس از مراسم، همچنان سوژه خنده باشد یا حتی، هدف انگزنی بلندمدت اجتماع قرار گیرد. علاوه بر جشنها، مردان در حلقههای دوستانه نیز با زنانهپوشی سعی میکردند فضایی نشاطآور ایجاد کنند. معمولاً آنان در این شکل از مراسم، ادا و اطوارهای جنسی هم داشتند. قابل تأمل آنکه، در حلقههای دوستانه، گاهی تماشاچیها در قالب شوخی یا با هدف انجام شیرینکاری، به سمت فرد زنپوش حمله میکردند و تظاهر به تعرّض جنسی (به اصطلاح دستمالی) مینمودند و این هم مایه خنده دیگران میشد.
هنوز هم در برخی استانهای کشورمان این رفتارها شایع است. هنوز هم برخی از مردان وقتی میخواهند در مهمانیها برقصند با گذاشتن دو دست بر روی سینه یا زیر چانه، تکان دادن نشیمنگاه به شکل و شمایل خاصی، و عشوههای گلدرشت، زنانگی را موضوع خنده میکنند. چند روز قبل ویدئویی از یک مرکز ترک اعتیاد میدیدم که رقص معتادان (پیشین) در حال ترک، باعث معروفیت آن شده است. در آنجا نیز شاهد مردی زنپوش با کلاهگیس هستیم که حلقهای از مردان در اطراف او شکل گرفته است و همگی با صورتی گشاده دست میزنند و او نیز با قر و غمزه میرقصد. صورت او نیز معلوم نیست.
در تاریخ معاصر ایران، در تأترهای روحوضی نیز شاهد مردان زنپوش هستیم. اغلب این تأترها نیز در محیطهای غالبا مردانه یا در اجتماعات و محلههای سنتی اجرا میشد و حداقل یکی از دلایل آن، وجود محدودیتهای اجتماعی و هنجارهای سختگیر نسبت به بازی زنان در چنین محیطهایی بود. ناگفته نماند که زنانگی نمایش داده شده در این تأترها، خود جای بحث و بررسی نشانهشناختی دارد. در اینجا نیز قصه، غالبا برای تماشاگر مرد تدارک دیده میشد و به همین دلیل شاهد بازنمایی شکلی مبالغهآمیز و در مواردی تحقیرآمیز از زنانگی بودیم. «چشم تماشاگر» یا «نگاه خیره» در اینجا مردانه (male gaze) در نظر گرفته میشد.
در این نوشته کوتاه قصد ندارم به موضوع زن پوشی (queen drag) بپردازم چرا که بحث مفصّلی است. مسأله این نوشته موضوع نوظهور دیگری است.
آنچه تعجب مرا به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی در یکی دو سال گذشته برانگیخته است افزایش زنانهپوشیِ به اصطلاح «واینرها» و کمدینها و تلاش برای جذب مخاطبان در رسانهها و به طور خاص شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام است. به طور مشخص، منظورم مردانی هستند که لباس زنانه میپوشند، آرایش غلیظ میکنند و تصویری گلدرشت و مبالغهآمیز از موضوعی مرتبط با زنان در زندگی روزمره نظیر خرید، کارهای خانه، مهمانی و غیره به تصویر می شکند.
مشاهدات منظمی که دارم بیانگر افزایش روزافزون چنین ویدئوهایی در شبکههای اجتماعی است و چنین افزایشی باعث شده است تا حتی برنامهای مانند جوکر هم برای جذب مخاطب به «زنانهپوشی» بازیگران مرد متوسل شود.
وضعیتی که توصیف شد دلایل مختلفی میتواند داشته باشد و گمان (و نه یافته) جامعهشناختی من شامل موارد زیر است:
۱)توسل به هر راه و روشی برای جذب فالوور (دنبالکننده) در شبکههای اجتماعی، ۲) جذابیت احتمالی تضاد موجود در تصویر برای مخاطب یعنی مردی که زن پوش است و مانند زنان رفتار میکند،
۳)قدرت گرفتن زنان در جامعه و استقبال بخشی از مردان از چنین ویدئوهایی که به شکلی مستقیم یا غیرمستقیم زنان را تحقیر و کوچک میکند،
۴)وجود سنت تحقیر و تمسخر زنان و زنانگی در جایجای زندگی روزمره ایرانی که به اشکال مختلف در حال بازتولید است،
۵) فقدان سواد رسانهای تولیدکنندگان محتوا در شبکههای اجتماعی و به طور خاص فقدان آشنایی با نشانهشناسی تصویر و در نهایت
6) کم آوردن سوژه برای تداوم تولید محتوا و هراسِ از دست دادن فالوور.
با پدیده «زن پوشی» به ویژه در عرصه رسانه و سرگرمی در سایر کشورها آشنایی نسبی دارم و تاکنون منابع مختلفی را مرور کردهام. به گمانم هر پدیده را باید در زمینه تاریخی و اجتماعی خاص خودش بررسی کرد، در نظر گرفت و درباره آن به قضاوت نشست. وضعیت زنان در کشورهای توسعه یافته لزوما مانند ایران نیست و به همین دلیل زنانهپوشی در عرصه هنر و سرگرمی آنان و اثرگذاریاش بر مخاطب نیازمند توجه و تحلیل متفاوتی است.
محتوایی که این روزها در خصوص زنانه پوشی در پلتفرمی نظیر اینستاگرام میبینیم در اغلب موارد تحقیرآمیز و تمسخرآمیز است و در نهایت حاصل آن بازتولید کلیشههای سنتی نسبت به زنان است و این امر بیتردید گامی به جلو محسوب نمیشود. افزون بر این، در جامعهای که نهادهای مختلف اجتماعی به اشکال گوناگون راه پیشرفت زنان را ناهموار میکنند تولید چنین محتواهایی (بدون دقتها و ملاحظات اجتماعی) منصفانه نیست. در تمسخر و تحقیر زنان این سرزمین، حداقل شما با نهادهای اجتماعی همدست نشوید.
سخن پایانی آنکه، کاربران شبکه های اجتماعی. «توجه» شما در عصر کنونی کالایی باارزش است. آنرا در شبکه های اجتماعی ارزان به هر کسی نفروشید.»
انتهای پیام