خرید تور تابستان

غذاهایی که دور می‌ریزیم، چه فاجعه‌هایی به بار می‌آورد؟

جولین باگینی، پژوهشگر افتخاری گروه فلسفۀ دانشگاه کِنت مطلبی با عنوان «The scandal of food waste – and how we can stop it» در سایت گاردین نوشته است که متن آن با ترجمه‌ی نسیم حسینی در سایت ترجمان منتشر شده است. متن کامل را در ادامه بخوانید.

«هر چقدر هم حواستان را جمع کنید، باز هم اتفاق می‌افتد: نان خشک می‌شود، میوه‌های توی یخچال کپک می‌زنند، غذایی که از نهار یا شام باقی مانده، بلااستفاده می‌شود یا تاریخ انقضای شیر و ماست می‌گذرد. یک تحقیق می‌گوید هر خانواده در جهان، در طول سال، به طور متوسط ۷۴ کیلوگرم غذا دور می‌ریزد. اما این هنوز اول ماجراست. سطح اتلاف مواد غذایی در زنجیرۀ تأمین و توزیع خیلی بیشتر است و این معضل، تقریباً در همۀ جوامع امروزی وجود دارد. چرا جوامع جدید، برخلاف جوامع سنتی، نتوانسته‌اند اتلاف مواد غذایی را کنترل کنند؟

جولین باگینی، گاردین— در جوامع سنتی، غذا خیلی کم اسراف می‌شود. مردم این جوامع از همۀ قسمت‌های خوردنی حیوان یا گیاه استفاده می‌کنند. محققان مشاهده کرده‌اند که اعضای قبیلۀ دام‌پرور ماسایی، در شمال تانزانیا، حتی از فکر دور ریختن عمدیِ مواد غذایی به خشم می‌آمدند و کسانی را که چنین کاری می‌کردند «مجنون» می‌خواندند. حتی بعضی‌هایشان این کار را از آدم‌کشتن هم بدتر می‌دانستند، چون قاتل یک نفر را می‌کشد، ولی هدر‌دادن غذا ممکن است جان خیلی‌ها را بگیرد.

کشورهای صنعتی نگرش‌ کاملاً متفاوتی به پسماند دارند. برنامۀ محیط‌زیست ملل متحد برآورد کرده است که ۱۷ درصدِ مواد غذایی تولیدشده در جهان اسراف می‌گردد و حدوداً به همین میزان نیز تلف می‌شود، یعنی قریب‌به یک‌سوم غذای تولیدشده مصرف نمی‌شود. سرانۀ پسماند خانگی در جهان به‌طور میانگین ۷۴ کیلوگرم در سال است و این رقم در کشورهایی که درآمد کم، متوسط یا زیاد دارند تقریباً مشابه است.

غیر از پسماند غذا، معضل تلفات غذایی هم هست: محصولات کشاورزی و دامی تولیدشده برای مصرف انسان که پیش‌از آنکه به خرده‌فروشی‌ها برسند دور ریخته می‌شوند. این مسئله ممکن است به‌علت برداشت‌نکردن محصول، نگهداری نامناسب، خراب‌شدن محصول حین حمل‌و‌نقل یا صرفاً ماندن و فاسدشدن آن به‌دلیلِ نبود مشتری باشد.

طی دهه‌های اخیر، پسماند و تلفات مواد غذایی بیشتر به یک مسئلۀ اخلاقی مهم در کل جهان تبدیل شده است. یکی از اهداف توسعۀ پایدار سازمان ملل این است که «سرانۀ جهانی پسماند غذایی در سطوح خرده‌فروشی و مصرف‌کننده را به نصف برساند» و در کنار آن قصد دارد «تلفات مواد غذایی را در زنجیرۀ تولید و تأمین کاهش دهد».

بسیاری معتقدند که کاهش پسماند برای تأمین غذای جهان ضروری است. برای مثال، مؤسسۀ منابع جهان گزارشش دربارۀ پسماند و تلفات غذایی را با این پرسش آغاز می‌کند که «دنیا چطور می‌خواهد قریب به ۱۰ میلیارد نفر را سیر کند؟» و اظهار می‌کند که کاهش پسماند غذایی به نصف «اختلافی را که بین مقدار غذای موردنیاز در سال ۲۰۵۰ و مقدار غذای موجود در سال ۲۰۱۰ وجود دارد بیش از ۲۰ درصد کاهش می‌دهد».

بااین‌همه، چنین دیدگاهی پرسش‌برانگیز است. در سال ۱۹۶۱، جهان روزانه برای هر نفر کمتر از ۲۲۰۰ کالری تولید می‌کرد، مقداری که برای برآوردن نیاز مردان و زنان -که روزانه به‌ترتیب به ۲۵۰۰ کالری و ۲۰۰۰ کالری نیاز دارند- اصلاً کفایت نمی‌کرد. اما تا سال ۲۰۲۰، جهان دیگر بیشتر از نیاز ساکنانش غذا تولید می‌کرد: روزانه حدود ۳۰۰۰ کالری برای هر نفر. حتی با حساب مقدار غذایی که اسراف می‌کنیم، برای همۀ انسان‌ها در جهان غذای کافی وجود دارد. توزیع نامناسب و گرانی مواد غذایی موانع بزرگ‌تری برای تغذیۀ مناسب هستند. اما قحطی، اگرچه معضل امروز نیست، به‌زودی ممکن است دردسرساز شود. با افزایش ادامه‌دار جمعیت جهان و بدیِ اقلیم و ناپایداری ژئوپلیتیکی، که همین حالا هم به کشاورزی کل جهان لطمه زده است، به‌زودی ناگزیر خواهیم بود برای جلوگیری از قحطی تمام آنچه را که تولید می‌کنیم مصرف کنیم.

در‌حال‌حاضر، پسماند غذایی جدی‌ترین اثراتش را بر بحران اقلیمی می‌گذارد. برنامۀ محیط‌زیست ملل متحد تخمین می‌زند که ۸ تا ۱۰ درصد انتشار گازهای گلخانه‌ای ناشی از مواد غذاییِ مصرف‌نشده است. به گفتۀ این برنامه «اگر پسماند و تلفات غذایی یک کشور بود، می‌توانست سومین منبع بزرگ انتشار گازهای گلخانه‌ای باشد». پسماند غذایی در کشورهای فقیرتر ناامنی غذایی را افزایش می‌دهد و به کاهش تنوع زیستی در سراسر جهان دامن می‌زند، چرا‌که زمین‌های زیادی زیر کشت می‌روند، بدون اینکه در نهایت کسی را سیر کنند. هر ناظر آگاهی موافق است که پسماند و تلفات غذایی باید کاهش یابد. اما چه می‌توان کرد؟

پسماند و تلفات غذایی را معمولاً ناپسند می‌دانند، امری که اگر مردم فقط کمی به مقدار خرید و نحوۀ مصرفشان دقت کنند، به‌راحتی می‌توان جلویش را گرفت. در زنجیره‌های بالاترِ تأمین، کشاورزان نیز با مشکلاتی حول پسماند غذایی دست‌به‌گریبان‌اند. اول اینکه با الزامات تأمین و خرید تغییرناپذیری مواجه‌اند. برای خریداران -اعم از واسطه‌ها، عمده‌فروش‌ها یا خرده‌فروش‌ها- امری عادی است که کشاورزان را ملزم کنند تا مقدار معینی از محصولی مانند برنج را آمادۀ فروش داشته باشند، اما هیچ تعهدی برای خرید تمام آن قبول نکنند. این در مورد میوه‌ها و سبزیجات تازۀ فصل مشکل مهمی است. سوپرمارکت‌های‌ بزرگ ممکن است تأمین‌کنندگان خود را مجبور کنند که تعداد معینی بوتۀ کاهو را فراهم کنند، اما اگر هفتۀ تابستانی شرجی و خنکی باشد، مشتری ممکن است فقط نیمی از آن‌ها را بخرد و کشاورز بماند و محصول مازاد بلااستفاده‌اش.

خرده‌فروشان در تولید پسماند در بالادست و پایین‌دست تبحر دارند. آن‌ها معمولاً نه‌تنها محصول مازاد روی دست تأمین‌کنندگان می‌گذارند، بلکه با خرید عمده و تعیین قیمت‌هایی که خرید بیشتر را به‌صرفه‌تر می‌کند خریداران را هم تشویق می‌کنند که بیش از آنچه توان خوردنش را دارند بخرند. به قولِ سلینا یول، فعال حوزۀ پسماند غذایی، دقیق‌تر این است که بگوییم «دو تا بخر، سه ‌تا ببر، یکی بنداز دور».

پسماندی که مستقیماً توسط خرده‌فروشان تولید می‌شود تا حدودی ناشی از ضعف در پیش‌بینی و برنامه‌ریزی عرضه و تقاضاست. اما نقش عاملان اصلی در تولید پسماند آن‌قدر پررنگ است که این ضعف مشکل مهمی نیست. مشکل مهم‌تر هنجارها و نگرش‌ها هستند. سوپرمارکت‌ها دوست دارند همۀ قفسه‌هایشان را پر کنند، چراکه می‌دانند قفسه‌های نیمه‌پر ناخوشایند هستند. بنابراین، سوپرمارکت‌ها از قدیم بیش از نیازشان جنس می‌آوردند و ترجیح می‌دهند در پایان روز نان‌های فروش‌نرفته را دور بریزند تا اینکه چند ساعت قبل از بستن فروشگاه نانشان تمام شود. محصولاتی مانند برنج، عدس و پاستای خام که عمر قفسه‌ای طولانی دارند به‌ندرت در سطح خرده‌فروشی هدر می‌روند، مگر اینکه بسته‌بندی‌شان آسیب دیده باشد. بخش عمدۀ پسماند غذا در خرده‌فروشی‌ها مربوط به مواد غذایی تازه است، ازجمله غذاهای آماده.

وقتی مواد غذایی به خانه می‌رسند، اسراف‌شدنشان معمولاً ناشی از مدیریت، مهارت و دانش ناکافی است. خیلی از خانواده‌ها، بعد‌از اینکه تاریخ مصرف مواد غذایی ته کابینت منقضی می‌شود، محتویات آن را دور می‌ریزند. تاریخی که روی بستۀ مواد غذایی حک می‌شود بسیار محافظه‌کارانه است و خشکبارهایی چون برنج و پاستا، در‌صورتی‌که درست نگهداری شوند، یعنی در ظروف خشک و دربسته، تا مدت‌ها پس‌از تاریخ انقضایشان ماندگاری دارند. البته اگر علائم کپک‌زدگی را درست نمی‌شناسید (تغییر رنگ، بادکردن محسوس، بوی تند یا هر بوی ناخوشایند دیگر)، پختنشان ممکن است خطرناک باشد.

خیلی از مردم هر روز بیشتر از نیازشان غذا می‌پزند و در نهایت بخش زیادی‌ از آن را دور می‌ریزند. برنج از مخلفات رایج در غذاهای آسیایی رستورانی یا بیرون‌بر است و تقریباً همۀ رستوران‌ها بیش ‌از اندازه برنج می‌کشند. بیشترمان می‌دانیم که گرم‌کردن برنج ممکن است به‌علتِ وجود باکتری باسیلوس سرئوس باعث مسمومیت غذایی شود. اما این باکتری فقط در‌صورتی رشد می‌کند که برنج پخته‌شده حداقل چند ساعتی در همان حالت گرم باقی بماند و سپس دوباره گرم شود. برنج پختۀ سردشده بسیار کم‌خطر است و اگر خنک شود و داخل ظرف دربسته چند ساعتی در یخچال قرار گیرد، گرم‌کردنش کاملاً ایمن است.

بیشترِ پسماند خانگی مواد غذایی ناشی از برنامه‌ریزی ضعیف غذایی است. اما بخش زیادی از آن را هم می‌توان به ناآگاهی اساسی نسبت داد. بسیاری از ما به فراوانی عادت کرده‌ایم و روحیۀ مقتصد نسل‌های قبل را از دست داده‌ایم. از نظر ما، اسراف غذا مسئله‌ای نیست. اگر طرز فکرمان را عوض کنیم و دور‌ریختن مواد غذایی را عیب بدانیم، به‌طور طبیعی عادت‌هایمان را به‌سمتی سوق می‌دهیم که دورریز غذا به حداقل برسد.

اگر مشکل پسماند و تلفات غذا تا این حد بغرنج است، پس دانمارک چطور توانسته فقط ظرف پنج سال، یعنی از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵، پسماند غذایی‌اش را تا ۲۵% کاهش دهد؟ این کار نتیجۀ تغییرات کوچک بود، اما دلیل اصلی آن یک زن و شبکه‌های اجتماعی بودند. سلینا یول می‌گوید گرافیست بوده و «حتی علاقه‌ای هم به غذا نداشته است». او که از میزان دور‌ریز غذا در کشورش وحشت کرده بود در سال ۲۰۰۸ در فیسبوک گروهی به نام «غذا را اسراف نکنید» تشکیل داد. گروه او ظرف دو هفته فراگیر شد و فقط سه ماه بعد REMA ۱۰۰۰ ، بزرگ‌ترین فروشگاه زنجیره‌ای همیشه‌تخفیف، سراغ او آمد و درخواست کرد در کاهش پسماند فروشگاه‌هایش کمک کند. یکی از اقدامات فروشگاه این بود که به تخفیف‌های عمده، مثل «دو تا بخر، سه تا ببر»، پایان داد. همچنین به فروش تکیِ موز روی آورد، برای این کار تابلوهایی کنار موزها قرار دادند که رویشان نوشته بود «منو بردار، من تک‌ام». یکی از خرده‌فروشان گزارش می‌دهد که پس‌از این تغییرات به‌جای اینکه هر روز ۸۰ تا ۱۰۰ موز را دور بریزد، تقریباً فقط ۱۰ موز را دور می‌اندازد.

همین چند وقت پیش، وزیر محیط‌زیست دانمارک، سازمان ملل، اتحادیۀ اروپا، واتیکان و پرنسس ماری، شاهزادۀ دانمارک، با یول دیدار کردند. یول ناگهان دید که به چهرۀ اصلی بی‌بی‌سی، سی‌ان‌ان و نیویورک تایمز تبدیل شده است. خیلی‌ها از او به‌‌‌عنوان مسبب کاهش چشمگیر پسماند غذایی در دانمارک تقدیر می‌کنند؛ یول چندین جایزه، از قبیل چهرۀ سال ۲۰۱۴ دانمارک و جایزۀ شورای طبیعت و محیط‌زیست اسکاندیناوی در سال ۲۰۱۳، را دریافت کرده است. این ماجرا امیدبخش است، اما فایدۀ چندانی ندارد، چون این قدم بزرگ روبه‌جلو یک مورد استثنایی بود و دیگر تکرار نشد. هیچ کشور دیگری هنوز دست به چنین کاری نزده است.

یول می‌گوید «دانمارک کشور کوچکی است. ما مثل یک قبیله هستیم و شما اگر ایدۀ خوبی داشته باشید، خیلی راحت دیده می‌شوید و اگر هدف خوبی داشته باشید، خیلی راحت بر مردم تأثیر می‌گذارید». مردم دانمارک از قبل هم نسبت به مسائل زیست‌محیطی بسیار حساس بودند و در زمانه‌ای که برای چهره‌های سرشناس ارزش زیادی قائل‌اند یول زن پیشرو کاریزماتیکی بود.

برعکس، در بریتانیا، تریسترام استوارتِ ستودنی، دست‌کم با همان روحیۀ خستگی‌ناپذیر، در‌حال مبارزه با پسماند غذایی است، اما گیرایی یول را ندارد و با شهروندانی طرف است که ظاهراً حتی با تفکیک زباله‌هایشان برای جمع‌آوری و بازیافت هم مخالف‌اند. درحالی‌که دولت دانمارک با علاقۀ تمام از این هدف استقبال کرده و مشغول طراحی راهبردی برای پسماند غذایی است، مایکل گُو، وزیر وقت محیط‌زیست، در سال ۲۰۱۹ مردی را به‌عنوان «قهرمان پسماند و مازاد مواد غذایی» دولت بریتانیا برگزید که صاحب یک شرکت مسافرتی بود که به افراد بسیار ثروتمند خدمات می‌داد.

دوری از افراط‌گراییِ ضدسرمایه‌داری و ضدشرکتیِ بسیاری از جنبش‌های زیست‌محیطی نیز ممکن است به یول کمک کرده باشد. او به سی‌ان‌ان می‌گوید «خیلی از سازمان‌های محیط‌زیستیِ مردم‌نهاد علیه دست‌اندرکاران صنعتی تظاهرات می‌کنند و این روش غلطی است. با این کار، آن‌ها با شما همکاری نمی‌کنند. ما کسی را بازخواست نمی‌کنیم. ما می‌گوییم که همۀ ما هم در این مشکل و هم در راه‌حلش نقش داریم».

با وجود عواملی که به نفع یول تمام شد، ظاهراً دانمارک چیز زیادی به موفقیت اولیه‌اش نیفزوده است. ارزیابی این مسئله به علت نبود معیارهای مناسب دشوار است. به گفتۀ یول «حوزۀ پسماند غذایی علم دقیقی نیست».

ضرب‌المثل «آنچه ارزیابی شود، انجام‌شدنی است» در حوزۀ پسماند غذا بسیار مهم است. برای مقابله با پسماند و تلفات غذا باید هدف‌گذاری روشنی دربارۀ میزان کاهش مدنظرتان و ابزارهایی برای ارزیابی روند پیشرفتشان داشته باشید، در این صورت است که اقدامات شما مناسب و مؤثر خواهد بود. بااین‌حال، در بیشتر کشورها این شرط اساسی برآورده نمی‌شود. مثلاً دولت انگلستان مقرراتی را که کسب‌کارهای بزرگ و متوسط این کشور را ملزم به گزارش پسماند غذایی‌شان می‌کرد کنار گذاشته است.

یول هشدار می‌دهد که «مبارزه با معضل پسماند غذا چیزی نمانده به ورطۀ سبزشویی1 بیفتد». اقداماتی که با حسن‌نیت انجام می‌شوند ممکن است در این دام بیفتند. یول به اپلیکیشن پسماند غذای Too Good to Go اشاره می‌کند که زمان شروع کارش به آن مشاوره داده بود. این اپلیکیشن ایدۀ ساده‌ای دارد: مغازه‌ها، رستوران‌ها و کافه‌ها در پایان روز مواد غذایی باقی‌مانده را با قیمت بسیار ناچیزی در دسترس مردم می‌گذارند. رایج‌ترین روش این کار ارائۀ یک «کیسۀ جادویی» است که قیمت مجموع مواد غذایی داخلش بسیار بیشتر از پولی است که پرداخته می‌شود. این روش به نظر فوق‌العاده است و تقریباً می‌شود با اطمینان گفت که پسماند را کاهش داده است.

اما یول معتقد است که دیگر هدف اپلیکیشن صرفه‌جویی در غذا نیست. به گفتۀ او «در دانمارک از دو، سه یا چهار روز قبل می‌توانید غذایتان را رزرو کنید. آخر مغازه‌ها چطور از سه روز قبل‌تر می‌دانند که پنج نان اضافه می‌آورند؟ مسخره است. من با چندین سوپرمارکت و نانوایی حرف زده‌ام، آن‌ها می‌گویند که “ما از اپلیکیشن برای اطلاع‌رسانیِ حراج‌هایمان استفاده می‌کنیم”. تازه آن‌ها حدنصاب روزانۀ خاصی هم برای فروش کیسۀ جادویی دارند».

سؤال مهمی هم هست دربارۀ اینکه چه مقدار از آن پسماند غذایی، به‌جایِ اینکه جلویش گرفته شود، به مصرف‌کننده محول شده است. کیسه‌های جادویی حاوی اقلامی است که بعضی‌شان را مردم می‌خواهند و بعضی‌شان را نمی‌خواهند؛ یک چیزهایی را می‌توانند فوراً مصرف کنند و یک چیزهایی را می‌توانند منجمد کنند و بعداً مصرف کنند. یول می‌گوید «پسماند غذا صرفاً از سطل زبالۀ سوپرمارکت‌ها به سطل زبالۀ شما منتقل می‌شود -و پولش را شما باید بدهید».

یول معتقد است هیچ برنامه‌ای برای توزیع غذای اضافه نمی‌تواند راه‌حل خوبی باشد و «باید تمرکزمان را بر پیشگیری از تولید مازاد غذا بگذاریم. حتی اگر پنج دقیقه قبل از تعطیلی مغازه‌ای به آنجا بروید، هر محصولی که بخواهید در قفسه‌هایش دارد. اگر به رستوران بروید، مخصوصاً در غذاخوری‌ها، می‌بینید که همیشه ۳۰ درصد بیشتر از نیازشان غذا تهیه می‌کنند. بدترین کابوس هر سرآشپزی این است که غذا به همۀ مشتری‌ها نرسد. این تولیدِ مازاد است و مشکل همین‌جاست. کار چندان ساده‌ای نیست، چون پای منافع زیادی در میان است -منافع اقتصادی، منافع سیاسی».

یکی از راه‌های آسان برای کاهش پسماند غذایی بهبود بسته‌بندی است. مثلاً، یکی از اقدامات REMA ۱۰۰۰ برای کاهش پسماند استفاده از بسته‌بندی‌های دولایه بود تا عمر قفسه‌ای گوشت‌های پختۀ ورقه‌ای، مثل گوشت رول‌شده و سینۀ مرغ، را افزایش دهد، کاری که دورریز گوشت را کمتر کرد. البته، تنها عیبش این است که بسته‌بندی بیشتری می‌طلبد و زباله‌ و گازهای گلخانه‌ای بیشتری تولید می‌کند. صنعت غذایی امروز بسته‌بندی‌های‌ فراوانی تولید می‌کند. در انگلستان، ارزش مالی صنعت بسته‌بندی بیشتر از کل محصول برداشت‌شده از مزارع است.

گوشت‌های منجمد ورقه‌ای REMA۱۰۰۰ دربردارندۀ مجموعه‌ای از معضلات و هزینه-فایده‌های دخیل در بسته‌بندی و پسماند مواد غذایی هستند. میوه‌های آبکی زودتر سیاه می‌شوند و کمتر خورده می‌شوند؛ سبزیجات سالاد، اگر در کیسه‌های پلاستیکی بدون هوا و نیتروژن‌دار نگهداری شوند، مدت بیشتری ترد و تازه می‌مانند؛ کالباس ورقه‌ای با بسته‌بندی وکیوم را می‌شود تا ماه‌ها نگه داشت، ولی اگر وکیوم نباشد ظرف چند روز خراب می‌شود. ایدئال ما این است که پسماند کمتر و بسته‌بندی کمتری داشته باشیم، اما در عمل کاهش یکی باعث افزایش دیگری می‌شود. براساسِ یک تحقیق سوئدی «بسته‌بندی معمولاً مایۀ دردسر محیط‌زیست تلقی می‌شود، مسئله‌ای است که می‌تواند فرصت‌ کاهش پسماند مواد غذایی را به باد بدهد».

اینکه چه‌کاری درست است بستگی به هر محصول دارد و برخی بسته‌بندی‌ها به‌طرز فاحشی بد و تزئینی هستند. اقدام صحیح بستگی زیادی به ویژگی‌های مادۀ غذایی و مشخصات بسته‌بندی دارد. در همان تحقیق سوئدی، محققان دریافتند که تأثیر پسماند پنیر بر محیط‌زیست ۵۸ برابر بیشتر از تأثیر بسته‌بندی آن است، در‌حالی‌که اثر منفی سس گوجه‌فرنگی فقط دو برابرِ بسته‌بندی آن است. تازه، پنیر و سس گوجه‌فرنگی و مواد غذایی دیگری که بررسی شدند -نان، شیر و گوشت- همگی ردپای زیست‌محیطی بیشتری نسبت به بسته‌بندی‌هایشان داشتند. بنابراین، درست است که این میزان بسته‌بندی بار سنگینی بر دوش منابع زمین می‌گذارد، اما اگر درست استفاده شود به حفظ همان منابع کمک می‌کند».

یکی از راه‌های بدیهی برای کاهش اثرات منفی بسته‌بندی بازیافت آن‌هاست. اما این کار هم ساده نیست. لوئیس نیکولز، زمانی که ریاست دایرۀ حقوق بشر، پایداری غذایی و بسته‌بندی غذایی را در خرده‌فروشی مارکس اند اسپنسر در بریتانیا به عهده داشت، به دشواری این کار پی برد. این خرده‌فروشی سعی داشت استفاده از بسته‌بندی ضروری را به حداقل برساند و تاحد‌ممکن از ظروف صددرصد بازیافت‌پذیر استفاده کند.

اما «بازیافت‌پذیر بودن» لزوماً به معنی «بازیافت‌شدن» نیست. بخش زیادی از آنچه قابل بازیافت است بازیافت نمی‌شود و عمل بازیافت فرایند دشواری است که اثرات زیست‌محیطی خاص خودش را دارد. مشکل بعدی تنوع بسیار زیاد بسته‌بندی در صنعت غذاست. خرده‌فروشی مارکس اند اسپنسر تصمیم گرفت جنس بسته‌بندی‌هایش را از حدود ۱۱ نوع به ۳ نوع برساند تا راحت‌تر بتواند بازیافتشان کند. اما حتی با این کار هم مشکل حل نشد. نیکولز می‌گوید «اگر بخواهیم دربارۀ بسته‌بندی صحبت کنیم، باید در‌این‌باره حرف بزنیم که ما در انگلستان زیرساخت معیوبی [برای بازیافت] داریم». نباید بازیافت را راه‌حل قلمداد کنیم، بلکه باید آن را راهی برای کاستن از لطمات زیست‌محیطی بدانیم.

وضع مقررات، به‌لحاظ نظری، می‌تواند به افزایش بازیافت و کاهش مصرف پلاستیک کمک کند، اما تا امروز که بسیار محدود بوده است. دولت انگلستان در سال ۲۰۲۲ بسته‌بندی پلاستیکی را مشمول مالیات اعلام کرد و قرار شد عواید آن را صرف سرمایه‌گذاری در زیرساخت بازیافت کند. اما نیکولز می‌گوید «دولت در آخرین لحظه تصمیم گرفت آن را به بازیافت اختصاص ندهد و مستقیماً به خزانه واریز کند. خیلی کارها هست که می‌شود انجام داد، اما لازم است تدبیر منسجم و درازمدت‌تری داشته باشیم، ولی به نظر می‌رسد فعلاً خیلی چیزها صرفاً موقتی و کوتاه‌مدت هستند».

چه‌چیز می‌تواند این وضعیت را عوض کند؟ یول معتقد است برای پیروزی در جنگ با پسماند غذایی، فشار همچنان باید از پایین به بالا باشد. «مؤثرترین کار این است که همچنان مردم را از اثرات تلفات و پسماند مواد غذایی آگاه کنیم. به‌محض اینکه عده‌ای دست‌به‌کار شوند، باقی مردم و دولت‌ها و شرکت‌ها هم دست‌به‌کار می‌شوند». با همۀ این‌ها، کنشگران خیرخواه، فروشندگان پیگیر و آشپزان بادقت به‌تنهایی نمی‌توانند مشکل پسماند و تلفات غذا را رفع کنند. همان‌طور که برنامۀ مفصل و ده‌ماده‌ای مؤسسۀ منابع جهان نشان داده است، پیچیدگی این مسئله مستلزم اقدام در حوزه‌های متعدد است.

دو مورد از مهم‌ترینِ این اقدامات ضروری ارائۀ راهبردهای ملی و ایجاد شراکت خصوصی-دولتی در هر کشور است. مورد اول در بسیاری از عرصه‌های سیاست‌گذاری غذا مورد نیاز است. مسئلۀ غذا بسیار مهم‌تر از آن است که به امید اقدامات و قوانین جسته‌گریخته و موردی بماند. همچنین، همان‌طور که نباید مسئولیت یافتن راه‌حل را به گردن کسب‌وکارها بگذاریم، به‌کلی هم نباید از آن‌ها سلب مسئولیت کنیم.

قبیلۀ ماسایی دربارۀ غیراخلاقی‌بودنِ دورریز غذا درس‌های زیادی برایمان دارد. همان‌طور که چینی‌ها، ژاپنی‌ها و کره‌ای‌ها هم در دهۀ نخست قرن بیستم برای فرانکلین هیرام کینگ، دانشمند آمریکایی علم کشاورزی، درس‌های زیادی داشتند:

«هرچیزی که خوردنی باشد خوراک انسان یا حیوانات اهلی می‌شود. هرچیز که خوردنی نباشد یا فاسد شده باشد به‌جایِ سوخت استفاده می‌شود. بقایای بدن، باقی‌ماندۀ سوخت و پارچه‌هایی که به درد کار دیگری نخورند به خاک برمی‌گردند، اما پیش‌از این کار از پوسیدگی آن‌ها در معرض هوا جلوگیری می‌کنند و با چاشنی هوش، دوراندیشی و صبر یک، سه یا حتی شش ماه رویشان کار می‌شود تا به کارآمدترین شکل ممکن به کود یا خوراک دام تبدیل شوند».

هرچند، جوامع مدرن صنعتی و جوامع سنتی تفاوت مهمی با هم دارند. در جوامع کوچک، عواقب پسماند مشهودتر است، همان‌طور که هویت تولیدکنندگان پسماند نیز آشکارتر است. در شهرهای مدرن، همۀ این‌ها نامعلوم است. هیچ‌کس نمی‌داند چه کسی چه‌چیزی را به سطل زباله انداخته و چه کسی با وظیفه‌شناسی غذایش را در محفظه‌های جمع‌آوری پسماند یا سطل‌های کمپوست انداخته است. همین‌طور، مقدار پسماند غذایی در خانوارهای مختلف نیز معلوم نیست. در مورد عواقب پسماند نیز هیچ ارتباط مستقیمی بین دورریز غذا در وارینگتونِ انگلیس و قحطی در هرارۀ زیمبابوه وجود ندارد. علاوه‌بر این، نقش مواد غذایی دور‌ریخته‌شده در افزایش گازهای گلخانه‌ای اندک است و همین باعث می‌شود که توجه خیلی‌ها را جلب نکند.

جوامع سنتی نشانمان می‌دهند برای آنکه هنجارهای اخلاقی با اقبال جامعه روبه‌رو شوند، باید ریشه در ارزش‌های مشترکی داشته باشند که تخلف از آن‌ها بر همه آشکار باشد. چنین شرایطی در بیشتر نقاط دنیا مهیا نیست. خوشبختانه، این‌طور که از رشد آگاهی و کنشگری نسبت به پسماند برمی‌آید، ارزش‌های اجتماعی تغییرپذیرند و گاهی این تغییر خیلی سریع صورت می‌گیرد. رانندگی در حالت مستی ظرف چند دهه جنبۀ تفریحی خود را از دست داد و قدغن شد؛ یا نژادپرستی که زمانی از واقعیات تلخ زندگی شمرده می‌شد به جنایتی قابل پیگرد تبدیل شد. با آگاه‌تر‌شدنِ مردم از معضلات پسماند غذا، می‌توانیم منتظر تغییر سریع نگرش‌های اجتماعی باشیم. یول نظرسنجی‌ای را به من نشان می‌دهد که می‌گوید ۹۴% مردم دانمارک معتقدند که این روزها توجه به معضل پسماند غذایی بیشتر از ۱۵سال پیش است.

برای اینکه پسماند بیشتر به چشم بیاید، کارهایی هم هست که مسئولان و جامعۀ مدنی می‌توانند انجام دهند. قانون‌گذاری باید بادقت انجام شود، وگرنه در بهترین حالت بی‌اثر خواهد بود یا در بدترین حالت پیامدهایی ناخواسته خواهد داشت. حق داریم که از دخالت بی‌جای دولت در زندگی شخصی‌مان بترسیم، اما هیچ‌کس نباید با نظارت دولت بر رفتارهایی که منجر به لطمات جدی شود مخالفت کند. درست مثل رانندگی در حالت مستی، زباله ریختن و ایجاد سر و صدای مزاحم، تولید بیش ‌از حد پسماند هم برای جامعه هزینه دارد و باید با جریمه همراه باشد. اگر خودمان را مختار می‌دانیم که بیش از آنچه به صلاح جامعه و سیاره‌مان است پسماند ایجاد کنیم، در این صورت یک جای کار به‌شدت می‌لنگد.

این مطلب در تاریخ ۸ اکتبر ۲۰۲۴ با عنوان «The scandal of food waste – and how we can stop it» در وب‌سایت گاردین منتشر شده است و برای نخستین‌بار در تاریخ ۱۰ آذر ۱۴۰۳ با عنوان «غذاهایی که دور می‌ریزیم، چه فاجعه‌هایی به بار می‌آورد؟» و با ترجمۀ نسیم حسینی در وب‌سایت ترجمان علوم انسانی منتشر شده است.
این مطلب برگرفته از کتاب How the World Eats نوشتۀ جولین باگینی است.»

(Julian Baggini) فیلسوف عامه‌پسند و دانش‌آموختۀ فلسفه از کالج دانشگاهی لندن (یو.سی.ال) است. او همچنین فارغ‌التحصیل و پژوهشگر افتخاری گروه فلسفۀ دانشگاه کِنت است. از کتاب‌های او می‌توان به(2015) Freedom Regained: The Possibility of Free Will اشاره کرد.

پاورقی
1 Greenwashing ترفندی تبلیغاتی است که شرکت‌ها توسط آن محصولات یا خدمات خود را پایدار و دوستدار محیط زیست جلوه می‌دهند تا فروش بیشتری داشته باشند [مترجم].

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا