تمرکز زدایی یا تغییر پایتخت؟
مهدی مستفید در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «تمرکز زدایی یا تغییر پایخت» نوشت:
تمرکز ۲۵ درصد جمعیت، ۷۰ درصد اقتصاد و ۱۰۰ درصد قدرت سیاسی کشور در دشت تهران و نقاط هم جوار آن که تنها حدود یک درصد مساحت ایران را تشکیل می دهد، یکی از بحرانهای بزرگ کشور است که نه تنها نکته ضعف پدافندی در برابر حوادث طبیعی و امنیتی به حساب می آید، بلکه حیات ۲۵ درصد جمعیت کشور را با خطرات جدی زیستی مواجه کرده است.
برای حل معضل مذکور، از سال های دور هر از گاهی نسخه تغییر پایتخت ارائه می شود. در روزهای اخیر نیز باز بحث مطالعه و بررسی تغییر پایتخت نقل محافل شده است. علت سرازیر شدن جمعیت کشور از استانهای پیرامونی به مرکز چیست؟
سیستم حکمرانی متمرکز به صورت طبیعی قدرت سیاسی کشور را در پایتخت خلاصه می کند. تمرکز قدرت در مرکز انباشت ثروت را به دنبال می آورد و انباشت ثروت باعث هجوم جمعیت مناطق محروم به مرکز ثروتمند می شود.
اغلب کشورهای با حکمرانی متمرکز از درد پایتخت متراکم و متورم در عذاب اند. راهکار حل این مسئله که به یکی از ابربحران های ایران تبدیل شده است، قطعا تغییر محل پایتخت نیست. بحران جمعیتی تهران از متمرکز شدن نظام حکمرانی بعد از مشروطه آغاز و در ۵۰ ، ۶۰ سال گذشته اوج گرفته است.
به نظر می رسد پایتخت جدید نیز هر کجا باشد با شیوه حکمرانی حاضر در عرض ۵۰ سال به زیستگاهی پر خطر تبدیل خواهد شد.بی شک راهکار مناسب برای حل این مشکل، نه تغییر پایتخت بلکه تغییر شیوه حکمرانی از شیوه متمرکز کنونی به غیر متمرکز است.شیوه ای که با توزیع قدرت سیاسی مردم سالار در سراسر کشور توزیع ثروت و جمعیت را نیز در پی داشته باشد.
ولی متاسفانه گروههایی همچون جریانهایی که مخالف خلل در تمرکز ثروت در مرکز کشور هستند و همچنین آنان که چشم امیدشان به بازار داغ زمین و ساخت و ساز پایتخت جدید است، در هیئت حاکمه ایران موثر تر و با نفوذ تر از علمای حقوق اداری و سیاست اداری ظاهر می شوند و به هر طریقی، حتی با انگ زنی امنیتی مانع طرح و بررسی تغییر نظم حکمرانی در کشور هستند. این مهم نه تنها مشکلات زیستی پایتخت، بلکه معضلاتی چون تضعیف حکمرانی محلی، توزیع نامتوازن ثروت، مهاجرت نخبگان از پیرامون، غیر مولد و ناکارآمد شدن ساختار قدرت و ده ها مشکل دیگر را به دنبال دارد.
آیا دولت پزشکیان می خواهد و می تواند تابو و فوبیای تمرکز زدایی که توسط برخی جریانهای منتفع ایجاد شده است را بشکند و با ارائه راهکار مناسب با غیر متمرکز کردن نظام اداری- سیاسی کشور، معضل پایتخت متورم را حل و فصل نماید؟
مشکل این که جاست که هر جا را بخواهید توسعه بدهید اهالی بومی نگران می شوند. چون همراه با توسعه بافت جامعه دگرگون می شود. مهاجر وارد می شود.
سلامتوسعهبایدمتوازنمیشد.لازمنیستپایتخت
تغییرکند.مناگربرفرضرییسجمهورمیشدم
همانروزاولدستورمیدادمدرسواحلجنوبوبرخی
دیگرازمناطقکشورزمینهاییبرایتشکیلمناطق
صنعتیتعیینگرددربنحویکهمشکلآبوفاضلاب
درطانجابهراحتیقابلمدیریتشودومناطقی
درنزدیکیآنهاجهتساختواحدهایسازمانی
مسکونیدرنظرگرفتهشودو….وآنگاهبهتمام
صاحبانصنایعازتهرانتاقزوینو….ابلاغمیکردم
بروندببینندهرکدامازمناطقرامیپسندندباتایید
کارشناسانزبدهدولتانتخابوبهتدریجبرساخت
تاسیساتوهمزمانخانههایسازمانیمتناسب
برایکارگرانوکارکنانکارخانجاتبهمناطقجدید
منتقلگردددرعرضسهدورهپنجسالهاینکاررابه
اتماممیرساندمالبتهبایدسعیکردهمزمانفنآوری
همبهروزشودوازسرمایهگذارانخارجیو..استفاده
کردقولمیدهمجمعیتتهرانبهنصفکاهش
یابدووشهرمثلسابقزیباوباطراوتشودحیف
استتهرانبهحالخودرهاشودبهترینمنطقه
برایپایتختتهراناست