وزارت و صداقت؛ توصیهای به وزیر ارشاد
ابوالقاسم شهلایی مقدم، مدیر انتشارات نقشونگار در یادداشتی ارسالی، ضمن بررسی شرایط حاکم بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، توصیههایی به سیدعباس صالحی وزیر ارشاد برای انتخاب همکاران خود در این وزارتخانه مهم و کلیدی دارد که از نظر میگذرانید:
ابتدا برای این یادداشت عنوانی کلیتر در نظر داشتم و آن «ریاست و صداقت» بود و مقصودم از ریاست، مجموع ساختار سیاسی- اجرایی کشور بود، از شخص رئیسجمهور گرفته تا پایین هرم اجرایی به ترتیب؛ اما به دلایلی، عنوان ریاست را محدود کردم به وزارت و باز هم محدودتر کردم به وزارت فرهنگ و ارشاد، که البته اشارات آن، بر سطوح بالاتر هرم نیز سایه میافکند.
به نظر میرسد وزیر فرهنگ و ارشاد در انتخاب معاونان و مدیران وزارتخانهاش با معضلاتی روبهروست؛ چرا که اکنون، پس از سه ماه از رأی اعتماد، هنوز برخی مقامات کلیدی وزارتخانه تعیین نشدهاند، یا هنوز نیامده، به دلایلی نامشخص، جابهجا شدهاند.
همه میدانیم که وزارت فرهنگ (و ارشاد) یکی از وزارتخانههای کلیدی جمهوری اسلامی است که اقشار و طبقات زیادی اعم از مسئولان ردهبالای حکومتی، روحانیون، سازمانها و نهادهای مذهبی، روشنفکران، اهل قلم، هنرمندانِ سلبریتی و غیرسلبریتی، خوانندگان کتاب، مشتاقان فیلم و سینما، اصحاب رسانه، موسیقی، تئاتر، هنرهای تجسمی و خیلیهای دیگر، مستقیماً بدان توجه دارند و کیفیت اداره وزارتخانه و شخصیت وزیر و سایر مسئولانش برایشان مهم و برای برخی، مانند ما ناشران، حیاتی است. پس روشن است که وزیر در انتخاب همکارانش مجبور است ملاحظات بسیار زیادی را لحاظ کند و جوانب بسیار گوناگونی را در نظر گیرد. در این امر بدیهی، نمیتوان تردیدی روا داشت.
اما نکته مهم این است که شاید پرجوانببودن این ملاحظات، نه تنها یک تهدیدِ تحدیدکننده برای وزیر نیست، بلکه چه بسا یک موقعیت و نیز فرصت بینظیر و بیبدیل برای او در بین سایر وزراست؛ چرا که دایره مشاوران و صاحبنظرانی که میتوانند در انتخاب همکارانش به وی کمک کنند گستردهتر از سایر وزارتخانههاست. گستردگی منافع مرتبطین به این وزارتخانه در عین همعرضبودن ایشان، برای او تعادلی از قوا را رقم میزند به نحوی که هیچ کفهای سنگینی نکند و هیچ اعمال نفوذ و فشاری، به سبب مقاومت و فشار متقابل و معادل، بر تصمیم او سایه نیندازد و فقط و فقط مصلحت فرهنگ بماهوفرهنگ را در نظر گیرد، نه این و آن و این دسته و آن دسته و این خواسته و آن خواسته (یا حتی ناخواسته!) به همین دلیل و دلایلی از این دست، همچنین مورد اعتماد بودنش در سازوکار نظام و رأی بالایش در مجلس و اعتماد و استقبال نسبی صنوف فرهنگی از او، توان بیشتری در استقلال در تصمیمگیری و پاسخگویی به مقامات بالاتر به وی بخشیده است، اگر درست این شرایط را دریابد و از آن بهره گیرد.
اگر شعار و مرام رئیس این دولت (که این وزیر، وزیر ارشاد دولت اوست و قطعاً بدان مرام وفادار) صداقت است، پس باید در انتخاب مسئولان وزارت فرهنگ، با اهل فرهنگ صداقت پیشه کند؛ در انتخابهایش نظر ایشان را بخواهد و از همه مهمتر، بیپروا و بدون رودربایستی، موانع و مشکلات تصمیمگیریاش را صادقانه با ایشان در میان گذارد.
از وزیری که یک دوره وزارت و یک دوره معاونت وزارت را در کارنامه خود دارد انتظار به حق میرود که صادقانه اسباب این همه تردید، موجبات تغییرات ناگهانی (مانند استعفای معاون فرهنگی) و روی ریل نیفتادن خرابهای را که از دارودسته غیر پاسخگوی گذشته تحویل گرفته مطرح کند و علل تأخیر در انتخابهایش را شفافسازی کند.
در ابتدای تشکیل دولت پزشکیان، عرض کردم که وزارت فرهنگ، پیشران فرهنگی دولت است و نوع رفتارش میتواند الگوی رفتاری سایر وزارتخانهها باشد، و اضافه میکنم که این، به درایت و کفایت شخص وزیر ارشاد ، بسیار وابسته است. از شفافیت، صداقت و اعتمادکردن به دلهای نگران و چشمان پُرسان، هیچ دولتی و هیچ وزیری زیان نمیبیند و منافع این روش دموکراتیک، البته بسیار است؛ منافعی که اگر حتی خود رئیس دولت هم خوب آن را درک کند و دریابد، خیر فراوان نصیب همگان میشود.
چهارسال، فرصت بسیار کوتاهی است و در یک چشمبههمزدن سپری میشود و در آینده خواهم نوشت که مخالفان این دولت نیز، صبر چهارساله ندارند.
انتهای پیام