خرید تور نوروزی

فدرالیسم، سازوکار تجزیه‌ی ایران و نابودی زبان فارسی | احسان موحدیان

احسان موحدیان، پژوهشگر مسائل منطقه‌ای و مدرس دانشگاه، در یادداشتی به بهانه‌ی سخنان محمدرضا عارف، معاون اول ریاست جمهور درباره‌ی اختیارات استانداران و ایده‌ی فدرالیسم، در گاه‌نامه‌ی مانتره زیر نظر کانون ایران‌شناسی دانشگاه تهران نوشت:

«بحثی که مسئولین در مورد فدرالیسم انجام داده‌اند یک بحث کاملا اشتباه است که نشان‌دهنده‌ی غلبه‌ی نگاه مهندسی در حوزه‌های حساسی است که اساتید علوم انسانی باید اظهارنظر و سیاست‌گذاری کنند.

فدرالیسمی که استاندار، رئیس‌جمهور استان باشد باید دید به‌طور تاریخی در چه شرایطی موفق بوده است؟ فدرالیسم در مورد کشورهایی موفق بوده که موجودیت‌هایی جدا از هم بودند و سپس با هدف استفاده از ظرفیت‌های یکدیگر به‌هم پیوسته‌اند و متحد شده‌اند. این بخش‌های مجزا پس از اتحاد، از ظرفیت‌ها و توانمندی‌های متقابل هم استفاده کردند تا قدرتمندتر شوند و رشد و توسعه پیدا کنند.

بر فرض مثال، یک منطقه دارای مواد معدنی بوده، یک منطقه دارای نیروی انسانی کارآمد است، یک منطقه از لحاظ جغرافیایی و موقعیت ترانزیتی وضعیت خوبی داشته و این مناطق با اتحاد همگانی یک کشور را خلق کرده‌اند و توانسته‌اند شاخص‌های توسعه را به‌سرعت ارتقا دهند. کشورهای آلمان و ایالات متحد آمریکا نمونه‌های موفق این رویه هستند.

اما هیچ‌وقت در تاریخ جهان، کشوری که از ابتدا متحد بوده و سپس به سمت فدرالیسم و کاهش اقتدار دولت مرکزی حرکت کرده، در پیشبرد برنامه‌ها و اهداف سیاسی و اقتصادی خود موفق نبوده است. در غرب آسیا نیز با شرایط امنیتی و سیاسی موجود، قطعا چنین حرکتی به هرج‌ومرج و واگرایی و تنش و تجزیه‌ی ایران منجر خواهد شد.

تجربه‌ی برخی کشورهای اروپای شرقی در این زمینه پیش‌روی ماست. باید درک کنیم کشورهایی که در واقع مسیر معکوس را طی کردند و به سمت فدرالیسم رفتند چگونه شکست خوردند و دچار فروپاشی شدند.

ایران کشوری است که هفت‌هزار سال سابقه‌ی تمدنی قطعی و سه‌هزار سال سابقه‌ی تمدنی معکوس دارد و همیشه دولت متمرکز داشته و این دولت، اقتدار و امنیت را برای کشور به ارمغان آورده است.

این اقتدار هم حاصل قوت و توان دولت مرکزی بوده است. تضعیف توان دولت مرکزی با توجه به فشارها، دخالت‌های خارجی و شیطنت‌هایی که در اطراف مرزهای ایران انجام می‌گیرد، به هیچ‌وجه عقلانی نیست. نیروهای قوم‌گرا، واگرا و تجزیه‌طلب که از خارج از مرزها تغذیه می‌شوند، در کمین نشسته‌اند تا اقتدار دولت مرکزی به بهانه‌های مختلف کاهش یابد و بتوانند در داخل ایران آشوب راه بیاندازند.

لذا اگر به سمت کاهش اختیارات دولت مرکزی حرکت کنیم، به‌صورتی که در مورد همه‌ی امور به‌جز حوزه‌های امنیتی، دفاعی و سیاسی تصمیم‌گیری‌ها در استان‌ها انجام شود، نتیجه‌ی نهایی گسترش تشتت، کاهش همبستگی و همدلی ملی و کمک به نیروهای تجزیه‌طلب خواهد بود تا ایده‌های شوم آنها به‌خصوص نیروهای پان‌ترک که از جانب استانبول و باکو به‌شدت تحریک می‌شوند، عملیاتی شود.

همچنین برخی نیروهای کرد واگرا در مناطق کردنشین وجود دارند. در منطقه‌ی بلوچستان مشکلاتی هست، برخی عوامل در افغانستان و پاکستان نیز دست به تحریکاتی زده‌اند، کشورهای عرب حاشیه‌ی جنوب خلیج فارس در خوزستان مشغول فعالیت هستند. ترکیه حتی دامنه‌ی این واگرایی را از طریق تحریک برخی گروه‌های قومی-ایلاتی در مرکز ایران دنبال می‌کند.

گفتیم که ایده‌ی فدرالیسم در راستای تضعیف وحدت ملی است که یکی از ابعاد آن تضعیف همه‌گیری زبان فارسی، به‌عنوان یک زبان منجی و زبان میانجی در ایران است. در نقاط مختلف کشور افراد به گویش‌ها و زبان‌های مختلفی سخن می‌گویند اما زبان فارسی است که میان همگان مشترک است و هر گوشه‌ی ایران برای برقراری ارتباط از زبان فارسی بهره می‌برند.

با ترویج فدرالیسم و استقلال نسبی در استان‌های مختلف، نیاز به یادگیری و دانستن زبان فارسی برای برقراری ارتباط با سایر مردمان تضعیف می‌شود؛ چرا که مردم عمدتا در منطقه‌ی محل سکونت خویش نیازهای خود را برطرف می‌کنند و نیاز به زبان فارسی برای ارتباط با سایر مناطق احساس نمی‌شود. در ادامه، احساس استقلال و عدم نیاز به زبان فارسی شکل می‌گیرد و چه بسا ممکن است تصمیم گرفته شود که در برخی استان‌ها، ساکنین به زبان دیگری صحبت کنند و زبان فارسی در عمل زبان رسمی و اول کشور نخواهد بود.

طرح ایده‌های عجیب این‌چنینی به‌ویژه در مناطقی که گرایش‌های گریز از مرکز حضور دارند یا نیروهای تجزیه‌طلب و قوم‌گرا فعال هستند و فعالیت می‌کنند حتما اتفاق خواهد افتاد. در ادامه، این وضعیت خودمختاری فرهنگی به طرح درخواست فدرالیسم اقتصادی کشیده خواهد شد.

شکل‌گیری خودمختاری اقتصادی و فرهنگی، می‌تواند اهرم فشار مهمی باشد تا تجزیه‌طلبان به خودمختاری سیاسی و امنیتی دست بیابند و عملا فرایند را به تجزیه‌ی برخی استان‌ها برسانند. این اتفاق قطعا در استان‌های مرزی سریع‌تر به وقوع می‌پیوندد و دامنه‌ی آن به باقی استان‌ها کشیده خواهد شد. چنین ایده‌های مضحک، خطرناک و فکرنشده‌ای صرفا روندی متشتت و به‌هم‌ریخته را بر کشور حاکم می‌کند و باید از طرح این ایده‌های فکرنشده خودداری کرد.

مسئولین باید در این زمینه‌ها با اساتید و کارشناسان مطلع مشورت کنند و از ملتهب کردن جامعه با چنین ایده‌هایی در وضعیت اقتصادی دشوار موجود که آبستن ناآرامی است خودداری کنند. ایده‌هایی از این دست صرفا بر بحران اقتصادی، امنیتی و سیاسی کشور می‌افزاید و باعث دوری مردم از حاکمیت می‌شود. قطعا مطرح کردن ایده‌ی فدرالیسم خیانت به ایران و نسل‌های آینده‌ی ایرانیان است.»


شماره‌ی هشتم گاه‌نامه‌ی علمی-فرهنگی مانتره به صاحب‌امتیازی کانون ایران‌شناسی دانشگاه تهران با محوریت واکنش به سخنان معاون اول رئیس‌جمهور منتشر شد، با این عنوان: «به نام تمرکززدایی، به کام نابودی ایران»؛ یادداشت ۱۵ استاد دانشگاه و پژوهشگر برجسته در واکنش به سخنان آقای محمدرضا عارف، معاون اول ریاست جمهوری درباره‌ی اختیارات استانداران و ایده‌ی فدرالیسم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا